هج فاند یا صندوق پوشش ریسک چیست و چه کاربردی دارد؟
هر شخصی که در بازار فعالیت می کند، مخصوصا بازار ارز دیجیتال، به طور قطع به هدف کسب سود این کار را انجام می دهد. در مقالات قبلی سعی بر آن شده که به شمای مخاطب بگوییم امر ترید یک کار تخصصی می باشد.
از آنجایی که همه کاربران حوزه ارز دیجیتال زمان یادگیری و به کارگیری مبانی علمی را ندارند، با توجه به گسترش روز افزون این مارکت جذاب، نهادی پیشنهاد می شود تحت عنوان صندوق پوشش ریسک. اینکه ماهیت این نهاد چیست و چه می کند و اینکه آیا از تفاوت قیمت ها می توان به سود رسید ( آربیتراژ )، دستور کار این مقاله توکن باز می باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
- انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
- راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
- سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
- مزایا و معایب هج فاند
صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نوعی شرکت برای سرمایهگذاری محسوب می شود. هدف این نوع شرکت استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ آن است که دارایی و نقدینگی مشتریان را در سبکهای (Alternative Investment) سپرده گذاری کند تا به عملکرد مطلوبتری از میانگین بازار دسترسی داشته باشد و هم این که خطرات صعود و نزول ناگهانی مارکت را پوشش دهد.
این صندوق ها اغلب از ساختارهای مالی و قانونی مشابه بهره جویی می کنند،. برای درک بهتر این مبحث در ادامه به توضیحات مبسوطی خواهیم پرداخت.
هج فاند
انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
می توان این صندوق ها و پایه های عملکردشان را به چهار نوع تقسیم نمود که عبارت اند از:
- رویداد محور (event-driven)
- ارزش نسبی (relative value)
- کلان (macro)
- پوشش ریسک سهام (equity hedge)
1- استراتژی های رویداد محور:
همانطور که از اسم این گونه از هج فاند معلوم می باشد، این صندوق به دنبال به دست آوردن سود از رخدادها، در کوتاه مدت است. این رخدادها ممکن است، تملکی جدید یا از نو شدن ساختار کلی در یک شرکت باشد، که اثر آن تاثیر شرکت مذکور بر روی سایر شرکت ها می باشد. به اختصار چند مورد از آن را شرح می دهیم:
آربیتراژ ادغام:
این استراتژی زمانی رخ می دهد که استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ یک شرکت اعلام می دارد که قصد تملک (خریدار) یا ادغام با شرکت دیگر را دارد. سهام شرکت مورد تملک خریداری و شرکت نوپا عضوی از آن می شود و همچینی در ادغام سهم شرکت سرمایه گذار را می فروشد تا بخشی از شرکت جدید شود یا به عبارت دیگر متحدی را با خود همراه می کند. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد، شرکت سرمایه گذار، برای خرید شرکت متحد جدید، بهای زیادی را بپردازد، این در حالیست که بخش عمده این بها از طریق قبول بدهی های شرکت جدید تامین شود.
تجدید ساختار:
در این استراتژی هدف و مقصود بر روی شرکت های ورشکسته یا در حال ورشکستگی میباشد. هج فاندها سعی دارند تا از راه های مختلف با بهره جویی از سهم این گونه شرکت ها کسب سود و بهره نمایند. در این امر امکان دارد که هج فاند در یک عملکرد نه چندان ساده، اوراق بدهی با اولویت بالاتر را بخرد و اوراق بدهی سوخته را بفروشد. به بیان دیگر امکان دارد، سهم ممتاز شرکت را خریده و سهم عادی را بفروشد.
سهامدار مخالف:
این گونه استراتژی توسط هج فاند زمانی پیش می آید که با خریدن درصد بالایی از سهم یک شرکت بخواهد بر روی خط مشی آن شرکت اثر گذاری کند.
موقعیت های خاص:
لازم است بدانیم این سبک هم، تمرکز بر سهم شرکت هایی دارد که درگیر تجدید ساختار، آن هم به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند.
هج فاند
2- استراتژی های ارزش تناسبی:
این نوع عملکرد، در پوشش ریسک به دنبال سودآوری به وسیله قیمت گذاری نامعقول بازار، در مورد چند اوراق مرتبط است. ضمن آنکه هدف این است که با سپری شدن مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، قیمتهای نامعقول، معقول گردند. برای مثال:
- تبدیل آربیتراژ اوراق با ثبات درآمد: این روش در راستای کسب سود از قیمتگذاری نامعقول اوراق قرضه، قابل تبدیل به سهام است.
- اوراق با ثبات درآمد با پشتیبانی دارایی: مقصود این استراتژیها بر ارزش نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق رهنی (MBS) می باشد.
- اوراق ثبات درآمد معمول: این استراتژی با بهره جویی از اوراق بدهی دو شرکت مجزا، یکی اوراق شرکتی و دیگری اوراق دولتی میباشد.
3- استراتژی های کلان:
هج فاندهایی از این نوع عملکرد بهرهوری می کنند تا با نگرش استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ کل به جزء بتوانند سعی در شناسایی سیر بازارهای مالی جهان کنند. در حالت کلی این صندوق ها، معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج فاندهای کلان با بهره جویی از پارامترهای کلان اقتصادی، سیر کلی بازار را بررسی می کنند و جهت کسب سود، وارد موقعیت های داد و ستد می شوند.
4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:
لازم است بدانیم که اولین نوع هج فاندهای بازار به حساب می آیند. این صندوق ها با دقت بر بازارهای سهام، به موقعیتهای ترید سهام و مشتقه دست پیدا می کنند. چند نمونه از آن را بررسی می کنیم:
- رشد بنیادی: در این نوع رشد، سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند، شناسایی شده و به منظور دست یابی به رشد زیاد قیمت، خریداری می شوند.
- ارزش بنیادی: صندوق در این عملکرد، سهامی را شناسایی می کند که ارزش ذاتی و درونی آن، بیشتر از قیمت فعلی می باشد.
- بخش مشخص: در این عملکرد هج فاند اقدام به فعالیت تخصصی در یک صنعت می نماید.
هج فاند
راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
همان طور که اذعان داشتیم، مهمترین وجه تمایز هج فاندها آن است که ابزارهای مالی متفاوتی محسوب می شوند که این صندوق ها در ادغام سرمایههای خود گنجانده اند. این گونه از صندوقها در اندوختههای مالی و ابزارهایی سرمایهگذاری به انجام می رسانند که صندوقها و سرمایهگذاریهای دیگر، آنها را لحاظ نمی کنند. در ادامه ی این بحث به مواردی از این ابزارها و راهبردهای سرمایه گذاری در رمز ارزهای این صندوق ها اشاره خواهیم کرد:
بهره جویی از فروش استقراضی:
باید دانست فروش استقراضی به معنای این است که شخصی سهامی را که در زمره ی مالکیت شخص دیگری است را از او طلب و قرض نماید و با این دید که با کاهش قیمت سهم، آن را در بازار بفروشد و پس از گذشت زمان مورد نظر، آن را خریداری نموده و به مالک سهم برگرداند. در صورت افت قیمت، ما به التفاوت قیمت داد و ستد سهم، سود شخص خواهد بود. صندوقهای پوشش ریسک از این ابزار در شرایط رکود بازار بهره جسته و سهامی را که در زمره ی مالکیت صندوق نیست، به رهن و اجاره خود در آورده و در بازار فروخته و از افت قیمت سهم، سود میبرند.
سرمایه گذاری در ابزارهای مالی معاملات مشتقه:
باید بدانیم ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای اختیار ترید و آینده، ابزارهای مالی محسوب می شوند که ارزش آنها برمبنای سایر اوراق بهادار همانند سهام شرکتها، معین و مشخص می گردد. اما صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با سرمایه گذاری در این ابزارها، طیف گستردهای از اندوخته ها را لحاظ کرده و از فرصتهای سودآوری آنها بهره وری میکنند.
بهره جویی از آربیتراژ:
آربیتراژ در بازارهای مالی، اصطلاحاً به معنی فرصتهای کسب سود از ما بین دو قیمت می باشد. مدیران Hedge Fund، با بهره جویی از تخصص، همواره در حال پیداکردن بازارهای مالی گوناگون و دستیابی به فرصتهای قیمت گذاری میباشند که تشخیص آن برای دیگران دشوارتر است. شناسایی و تشخیص درست و بهموقع سرمایهگذاری در این فرصتها، سودهای هنگفتی را برای آنها ایجاد میکند.
سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
باید بر این امر واقف آییم که بسیاری از سهام ها در بازارهای مالی، از میزان ارزش واقعی و ذاتی خود کمتر قیمتگذاری می شوند و همین امر موجب آن میشود که مورد توجه عموم قرار نگیرند. صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با تشخیص این گونه از سهام، ضمن اخذ سود سرمایه گذاری خود، موجب رشد و بالا رفتن قیمت این اوراق نیز میشوند.
سرمایه گذاری در بازارهای جدید و نوپا:
با توجه به ماهیت و ذات هج فاندها، سرمایه گذاری بر روی سهام یا سایر ابزارهای نوظهور و نوین در بازار که رشد نوسانی فراوانی را تجربه می کنند و مستعد تورم هستند، امکانپذیر می باشد.
سرمایهگذاری در بازارهای موازی:
باید دانست یکی دیگر از خصیصههای برجسته این صندوقها، سرمایهگذاری بی حد و حدود در بازارهای خارج از بازار سرمایه (موازی) همچون املاک و مستغلات، طلا و کسبوکارهایی که به نسبت پر خطر می باشند، است.
ساختار اهرمی:
صندوقهای پوشش ریسک، یک خصیصه ی مختص به خود دارند و آن، امکان بهرهمندی از اهرمهای 10 برابری است. به طور مثال با جذب 10 دلار سرمایه اولیه، بانک به آنان 90 دلار وام خواهد داد. در نتیجه می توانند 100 دلار سرمایهگذاری کنند. لازم است بدانیم که بدین معنا می باشد که با از بین رفتن 10 دلار سرمایه، در واقع صندوق 100 دلار متضرر خواهد شد.
هج فاند
مزایا و معایب
هج فاند نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها میپردازیم.
استراتژی اسکالپ در فارکس چیست؟
استراتژی اسکالپ (Scalping Strategy) یا اسکالپینگ سبک معاملاتی است که براساس تعداد معاملات بالا با سودهای کم اجرا میشود. معاملات اسکالپ بسیار کوتاهمدت هستند و با سودهای کوچک بسته میشوند. سودهای بزرگ در این استراتژی از تعداد معاملات بسیار زیاد بدست میآید. معاملات اسکالپ نیازمند یک استراتژی خروج سختگیرانه هستند، زیرا یک ضرر بزرگ میتواند تمام سودهای کوچک را از بین ببرد. اسکالپ در فارکس بسیار محبوب است. در این مقاله از چشم بورس این استراتژی بررسی میکنیم.
استراتژی اسکالپ فارکس چگونه کار میکند؟
استراتژی اسکالپ چیست؟
اسکالپینگ بر این فرض استوار است که اکثر نمودارها اولین مرحله از حرکت را تکمیل میکنند. اینکه بعد از آن به کجا میروند مشخص نیست و اهمیتی هم ندارد. پس از مرحلهی اول، برخی سهام به رشد ادامه میدهند برخی نیز متوقف خواهند شد. هدف معاملهگر اسکالپ بدست آوردن تعداد زیادی سود کوچک است. این برعکس نگرشی است که میگوید با روند همراه شوید.
بین معاملهگر سوئینگ و اسکالپ یک تفاوت اساسی وجود دارد. برای معاملهگر سوئینگ کافی است نرخ معاملات موفق کمی بالاتر از 50 درصد باشد، زیرا نسبت ریوارد به ریسک بالاتری را انتخاب میکند. اما اسکالپرها نیاز به نرخ برد (Win Rate) بالاتری دارند. معاملهگران اسکالپ حتی وارد معاملات با ریوارد به ریسک 1 میشوند. استراتژی اسکالپ فارکس نیازمند دانش و تجربهی بسیار بالاست.
فرضیات اصلی استراتژی اسکالپ
معاملات اسکالپ فارکس بر سه فرض اساسی استوار است:
- در زمانهای کوتاه، اتفاقات بزرگی نمیافتد. ورود و خروج در بازهی زمانی بسیار کوتاه، احتمال وقوع رویدادهای نامطلوب را کاهش میدهد.
- نوسان بزرگ نیازمند تغییر بزرگتری در تعادل عرضه و تقاضا است. به عبارت دیگر، حرکت قیمت به اندازه 0.01 دلار بسیار آسانتر از حرکت 1 دلاری است.
- حرکات کوچک بیشتر از حرکات بزرگ تکرار میشوند. حتی در بازارهای آرام، حرکات کوچک بسیاری وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد.
اسپرد در معاملات اسکالپ فارکس
کارگزاریهای فارکس خدمات را رایگان ارائه نمیدهند، آنها با اسپرد درآمد کسب میکنند. به زبان ساده کارگزاریها ارزها را بالاتر از قیمت خرید خودشان به شما میفروشند و همچنین پایینتر از قیمت فروش خودشان از شما میخرند. این اختلاف قیمت اسپرد نام دارد. اسپرد به دو صورت ثابت و متغیر تعیین میشود، با توجه به نوع معاملاتتان باید یکی را انتخاب کنید.
اسپرد در معاملات اسکالپ فارکس
اسکالپرها تعداد معاملات بسیار بالایی دارند، از این رو اسپرد پایین بسیار حیاتی است. اسپرد بالا میتواند سودهای کوچک و زحمات شما را از بین ببرد! در حالت کلی نقدشوندگی رابطهای معکوس با اسپرد دارد، هر چقدر نقدشوندگی بالاتر باشد، اسپرد پایینتر خواهد بود. به همین دلیل اسکالپرها به بازارهای با نقدشوندگی بالا وارد میشوند. نوع حساب، نوع جفت ارز و حتی ساعت معاملات در میزان اسپرد موثر است.
استراتژی اسکالپ به عنوان یک سبک اصلی
یک تریدر اسکالپ روزانه دهها معامله انجام میدهد. آنها در تایمفریمهای دقیقهای معامله میکنند، چون میخواهند تا حد امکان تغییرات قیمت در زمان واقعی را دنبال کنند. معاملات با دسترسی مستقیم (Direct Access Trading) و دادههای بازار در سطح 2 از ابزار ضروری استراتژی اسکالپ است.
اجرای خودکار و فوری سفارشات برای اسکالپر بسیار مهم است، بنابراین یک بروکر با دسترسی مستقیم را ترجیح میدهند. همچنین آنها نیاز به دادههایی فراتر از بهترین قیمت خرید و فروش دارند. مثلا در دادههای سطح 2، شما به 5 تا 15 مورد از سفارشهای خرید و فروش دسترسی دارید. معاملهگران سوئینگ یا بلندمدت نیاز چندانی به این داده ندارند.
استراتژی اسکالپ به عنوان یک سبک مکمل
معاملهگران بلندمدتتر مانند تریدرهای سوئینگ میتوانند از استراتژی اسکالپ به عنوان یک سبک مکمل استفاده کنند. یک مثال واضح زمانی است که بازار بسیار متلاطم است یا در محدودهی باریکی قفل شده است. زمانی که هیچ روندی در بازهی زمانی طولانیتر وجود ندارد، رفتن به یک بازهی زمانی کوتاهتر ممکن است روندها را ظاهر کند. در این حالت یک معاملهگر عادی به یک اسکالپر تبدیل میشود.
روش دیگر استفاده از استراتژی اسکالپ از طریق مفهومی به نام “چتر” است. این رویکرد اجازه میدهد تا معاملهگر هزینه خود را بهبود ببخشد و سود را حداکثر کند. معاملات چتری به روش زیر انجام میشود:
- یک تریدر موقعیتی را برای یک معامله با بازهی زمانی طولانیتر باز میکند.
- در حالی که معامله اصلی ادامه دارد، معاملهگر در جهت معاملهی اصلی از بازههای زمانی کوتاهتر اسکالپ میکند.
با یک سری ستاپهای خاص، هر سیستم معاملاتی را میتوان برای اهداف اسکالپ استفاده کرد. به این صورت استراتژی اسکالپ به روشی مدیریت ریسک تبدیل میشود. اساسا، هر معاملهای با ریوارد به ریسک 1 را میتواند به اسکالپ تبدیل کرد.
استراتژیهای معاملات اسکالپ فارکس
استراتژیهای معاملات اسکالپ فارکس
بازارسازها (Market makers) به عنوان یک اسکالپر نقش مهمی در بازارهای فیوچرز دارند. هدف آنها وارد کردن نقدینگی به بازار است. روش آنها برای اسکالپ استفاده از اسپرد است. بازارسازها با ارسال سفارشهای خرید و فروش در یک سهم یا جفت ارز مشخص، از تغییر اسپرد سود بدست میآورند. برخی از اسکالپرها سعی میکنند با بازارسازها همراه شوند، به خصوص در سهمهایی که نوسان بسیارکمی دارند. به طور کلی این روش پیچیده است و به معاملهگران خرد توصیه نمیشود.
دو سبک دیگر در استراتژی اسکالپ وجود دارند که معمولتر هستند. این روشها در چارتها با نوسانات بیشتر اجرا میشوند و نیازمند پیشبینی صحیح حرکت قیمت هستند:
- در سبک اول، تریدر به تعداد زیادی از جفتارزها وارد و با سود اندک خارج میشود. ممکن است وارد صدها موقعیت معاملاتی شود و منتظر حرکت بسیار کوچکی باشد. فراموش نکنید چنین رویکردی به سهام بسیار نقدشونده نیاز دارد تا بتوان به موقع خارج شد.
- دومین روش محبوبتر است و به معاملات عادی نزدیکتر است. معاملهگر روی یک جفتارز خاص متمرکز است و به محض اولین سیگنال خروج با نسبت ریوارد به ریسک 1 و بالاتر، موقعیت معاملاتی را میبندد. در این سبک تعداد معاملات همچنان بالاست البته نه اندازه روش قبل.
نکاتی کلیدی برای اسکالپرهای تازهکار
امروزه ترید کردن بسیار ساده و از پشت کامپیوتر و موبایل امکانپذیر است. به همین دلیل، افراد زیادی وارد بازارهای مالی شدهاند و مانند دیگر سبکهای معاملاتی طرفداران اسکالپ نیز افزایش یافته است. تازهواردان در اولین گام باید ببینید آیا اسکالپ با شخصیت و روحیهی معاملاتی آنها همخوانی دارد یا خیر؟
در استراتژی اسکالپ باید سریع باشید، بلافاصله فرصتها را شناسایی کند و دائما نمودار را زیر نظر بگیرید. اگر کمحوصله هستید و سرعت عمل بالایی ندارید، این سبک برایی شما مناسب نیست.
فراموش نکنید اسکالپ استراتژی چندان مناسبی برای تازهکارها نیست. همه ما دوست داریم به سرعت ثروتمند شویم اما فریب وعدههای بزرگ را نخورید. اسکالپ فارکس به تصمیمگیری سریع و نظارت مستمر بر موقعیتها و گردش مالی نیاز دارد. با این حال، اگر علاقهمند هستید در ادامه نکات کلیدی برای اسکالپرهای تازهکار را ذکر خواهیم کرد.
اجرای دقیق سفارشها
یک اسکالپر باید بر هنر اجرای دقیق سفارشها مسلط باشد. سفارش با تاخیر یا غیردقیق میتواند سود کم معامله را از بین ببرد. حاشیهی سود در هر معامله محدود است و اجرای سفارش باید سریع و دقیق باشد. همانطور که گفتیم از سیستمهای معاملات با دسترسی مستقیم و دادههای سطح 2 استفاده کنید.
اسپرد و کمیسیون
پس از شروع معاملات باید دید روشنی نسبت به هزینهها داشت باشید. استراتژی اسکالپ با معاملات متعددی انجا میشود؛ صدها معامله در یک جلسهی معاملاتی. خرید و فروش مکرر از نظر کمیسیون و اسپرد پرهزینه است و میتواند سود شما را از بین ببرد. پس بروکر مناسب بسیار مهم است. بروکری که علاوه بر دسترسی مسقتیم و فراهم آوردن دادهها، کمیسیون و اسپرد رقابتی نیز داشته باشد. همه بروکرها برای اسکالپ مناسب نیستند.
درک روند
باید نبض بازار را در دست بگیرید. تشخیص روند بسیار حیاتی است و اگر تازهکار هستید بهتر است خلاف جهت روند از اسکالپ استفاده نکنید. معامله در جهت خلاف اصلی ریسک بالایی دارد هر چند حرفهای ها از آن استفاده میکنند. آنها یک پوزیشن بلندمدت در جهت روند باز میکنند و در نوسانهای خلاف روند از اسکالپ میکنند. در هر صورت باید روند را بتوانید به خوبی تشخیص دهید، برای این کار از تایمفریمهای بالاتر کمک بگیرید.
جهت پوزیشن
استراتژی اسکالپ بیش از همه در بازارهای دوطرفه مانند فارکس استفاده میشود. معمولا مبتدیها در سمت خرید شروع به معامله میکنند. معامله در سمت فروش نیاز به اعتماد به نفس و تخصص کافی دارد. با این حال، در نهایت به مرحلهای خواهید رسید که بین معاملات شورت و لانگ تعادل برقرار خواهید کرد.
تحلیل تکنیکال
معاملات اسکالپ بسیار کوتاه مدت هستند و تحلیل بنیادی به کار معاملهگران نخواهد آمد. باید بتوانید اصول تحلیل تکنیکال را به خوبی بیاموزید تا در این استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ رقابت پیروز شوید. بهتر است از اندیکاتورهایی استفاده کنید که در بازههای زمانی کوچک کارآمد هستند. ورود و خروج با استفاده میانگینهای متحرک، اندیکاتور RSI و سطوح مقاومت و حمایت از ابزارهای مفید در استراتژی اسکالپ هستند.
اسکالپ یک استراتژی کوتاه مدت است و با ورود و خروجهای مکرر همراه است. اگر همه چیز درست باشد در نهایت باید بتوانید به موقع سفارشات را تکمیل کنید و این به سطح نقدینگی بازار بستگی دارد. به دنبال سهام و جفتارزهایی با نقدینگی بالا باشید تا در هر لحظه بتوانید سفارشات را انجام دهید.
به عنوان یک اصل، تمام پوزیشنها را در طول یک جلسه معاملاتی ببندید و آنها را به روز بعد منتقل نکنید. اساس استراتژی اسکالپ بر مبنای فرصتهای کوچک است و نباید از اصول اولیه منحرف شوید.
مزایا و معایب استراتژی اسکالپ در بازار فارکس
مزایا و معایب استراتژی اسکالپ در بازار فارکس
اسکالپر فارکس میتوانند بدون توجه به روند کلی سهم سود کنند. اگر بتوانید استراتژی خود را به صورت سختگیرانه اجرا کنید، معاملات سودآور خواهید داشت. همچنین نیازی به تحلیل بنیادی ندارید، در بازههای زمانی بسیار کوتاه این نوع تحلیل نقشی ایفا نمیکند.
مزیت دیگر ریسک کم در مقابل نوسانات است. در هر صورت شما ضرر کوچکی متحل خواهید شد. همچنین نیازی به بازارهای دارای روند نخواهید داشت، هدف شما بهره گیری از نوسانات بسیار کوچک است، پس از نیازی نیست دست به ماشه منتظر شکلگیری روند باشید. در نهایت کافی است به یک استراتژی مناسب برسید، در این صورت نیازی به هماهنگی خود با شرایط مختلف بازار نخواهید داشت.
با تمام این مزایا، استراتژی اسکالپ خالی از معایب نیست. مهمترین و اولین عیب این استراتژی، تعداد زیاد معاملات و در نتیجه هزینههای بالای آنهاست. در هر معامله باید اسپرد و کمیسیون پرداخت کنید. به همین دلیل، سودآوری کار سادهای نیست. مورد دوم وقت گیر بودن این اسکالپ است. باید دهها معامله انجام دهید، به چارتهای قیمت چشم بدوزید و سطح تمرکز بالایی داشته باشید.
مزایای استراتژی اسکالپ
- فرصتهای معاملاتی زیاد و همیشگی
- نیازی به تحلیل بنیادی ندارد
- ریسکهای بازار را متحمل نخواهید شد
- در بازارهای دو طرفه قابل اجرا است
- نیاز نیست خود را با بازارهای مختلف هماهنگ کنید
معایب استراتژی اسکالپ
- هزینههای معاملاتی بالا
- سودهای کوچک
- زمانبر است و به تمرکز نیاز دارد
سوالات متداول
اسکالپ (Scalp) یک استراتژی معاملاتی بر اساس سودهای کوچک و تعداد معاملات بسیار بالاست. اسکالپرها روزانه صدها معامله در تایمفریمهای دقیقهای انجام میدهند. اسکالپ یک سبک معاملاتی رایج در بازار فارکس است.
بله حتی شما نیز میتوانید یک اسکالپر ماهر شوید. درست است که معاملات اسکالپ سودی کمی دارند، اما با تعداد بالای معاملات این سودها به مقدار قابل قبولی میرسند. با این حال، به یاد داشته باشید این استراتژی ساده نیست، زمانبر است و نیاز به تمرکز بالایی دارد.
انجام فوری سفارشها بسیار مهم است وگرنه سودهای کم از بین خواهند رفت. اسکالپ در بازارهایی استفاده میشود که نقدینگی بالایی دارند مانند بازار فارکس. علاوه بر این جفتارزهای خاص با نقدینگی بالا و همچنین اسپرد پایینتر. در انتخاب بروکر نیز حتما باید دقت کنید، اسپرد بالا میتواند همه سود شما را از بین ببرد.
برای اسکالپ شما نیاز به تحلیل بنیادی ندارید. در زمان کوتاه تحلیل بنیادی تاثیر چندانی بر قیمت نخواهد داشت. اسکالپرها از ابزار مختلفی استفاده میکنند مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک و اوسیلاتورهایی مانند RSI و استوکستیک.
خرید و فروش پله ای چیست؟ استراتژی بزرگان بورس
خرید و فروش پله ای (پلکانی) یکی از اصول استراتژی معاملاتی جهت مدیریت سرمایه با استفاده از کنترل ترس و طمع در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال است. بدینصورت که خرید یا فروش سهام را در یک مرحله انجام ندهید و در چند مرحله اقدام به ترید کنید. خرید و فروش پلکانی مفهومی ساده اما روشهای متنوع و پیچیدهای دارد. بهترین تصمیم برای سیو سود در روند صعودی یا کم کردن میانگین قیمت خرید در روند نزولی از مزایای آن است. در این آموزش بورس به واکاوی مفهوم و روشهای خرید و فروش پله ای بهمراه مزایا و معایب آن میپردازیم.
خرید پله ای چیست؟
مفهوم خرید پلهای به زبان ساده یعنی پله به پله نسبت به خرید اقدام کنید نه یکباره! در این صورت اگر بعد از خرید، قیمت با افت مواجه شد از ضررهای سنگین جلوگیری کنید. زمانی که تحلیل روند قیمتی در بلندمدت را مثبت ارزیابی میکنید اما انتظار رشد قیمت در کوتاه مدت را ندارید فرصت مناسبی برای خرید پلهای است.
اگر حرکت قیمتها در خلاف روند مورد انتظار و تحلیل شما باشد چه اقدامی انجام میدهید؟ برای مثال فرض کنید با تحلیل چارت سهام شرکت X، انتظار رشد قیمت از حوالی 100 دلار تا 110 دلار را دارید. حال با خرید سهام، نمودار شروع به افت قیمت میکند، اقدام بعدی شما چیست؟! احتمالا با توجه به مقاله قبلی پاسخ شما این است که “با فعال شدن حد ضرر، اقدام به فروش میکنیم”. پاسخ درست است اما روش دیگر “استفاده از خرید پلهای و میانگین کم کردن” است که در ادامه توضیح میدهیم.
نحوه خرید پلهای
- ابتدا تحلیل کاملی از چارت موردنظر انجام دهید.
- تعداد پلههای خرید را مشخص کنید. (عموما بین 3 تا 5 پله)
- حال حجم خرید خود در هر مرحله را تعیین کنید.
- سپس در نقطه مناسب، اولین پله از خرید خود را انجام دهید. با توجه به تحلیل تکنیکال (توجه به سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها، خط روند و…) نقطه مناسب برای ورود به معامله مشخص میشود.
حالا 2 سناریو پیشرو دارید: الف) صعودی شدن قیمت. ب) کاهش قیمت.
در صورت افزایش قیمتها، ابتدا باید سناریوی مشخصی از تحلیل روند صعودی داشته باشید. با شناسایی سطوح مقاومت، در پلههای بعدی اقدام به خرید کنید. اینکه پلههای خرید در چه قیمتی انجام شوند کاملا به تحلیل شخصی شما بستگی دارد. برای مثال میتوانید پلههای خرید بعدی را در نقاط اصلاحی قیمت در مقاومتها انجام دهید. بدینصورت که اگر خط مقاومت شکست شد منتظر بمانید تا هنگام پولبک، پله بعدی خرید را انجام دهید.
خرید پله ای در روند صعودی: اگر در بازارهای گاوی (Bullish)، از روند صعودی نمودار اطمینان زیادی دارید بیشترین حجم خرید خود را در اولین پله انجام دهید. البته تمام این اما و اگرها باید طبق تحلیل تکنیکال و بنیادی باشد نه حس شخصی! برای مثال میتوانید 40 تا 70 درصد خرید را در اولین پله انجام دهید تا سود بیشتری کسب کنید.
میانگین کم کردن (کاهش میانگین خرید)
حال سراغ سناریو دوم میرویم یعنی پس از خرید سهام در اولین پله، قیمت سهام نزولی شود. ابتدا دوباره نسبت به تحلیل نمودار اقدام کنید. طبق تحلیل جدید نباید این افت قیمت به عنوان تغییر روند شناسایی شود. در واقع باید انتظار اصلاح جزئی قیمت و برگشت دوباره روند صعودی را داشته باشید. سپس با شناسایی سطوح حمایت قوی، اقدام به خرید روی این سطوح به عنوان خرید در پلههای بعدی کنید.
برای محاسبه میانگین خرید پله ای، باید ابتدا حجم خرید در هر مرحله را در قیمت خرید ضرب کنید. سپس با جمع این مقادیر در هر پله و تقسیم آن بر تعداد پلهها، میانگین قیمت خرید پلهای محاسبه میشود.
تذکر: گاهی اوقات خرید پلهای مثل گرفتار شدن در باتلاق خواهد بود مخصوصا برای افرادی که تجربه چندانی ندارند. گاهی معاملهگران زیر بار تحلیل اشتباه نمیروند. حتی بعد از خرید پله آخر و ادامهدار بودن روند نزولی، در پی نقدینگی جدید برای خرید هستند! معاملهگر یکباره میبیند که 80% سرمایه خود را در یک سهام سرمایهگذاری کرده است آن هم با پول قرض. در این وضعیت هم توازن پرتفوی خود را به هم زده و هم ریسک معاملاتش را افزایش داده است! و هم حالا حالاها به اصل سرمایه خود نمیرسد. اینجاست که معاملهگر فقط میتواند شعرهای خیام را بخواند تا دردش کمی آرام شود! نمودار زیر مربوط به چارت سهام ایرانخودرو در بورس تهران است. آیا خرید در پیک قیمتی و سپس میانگین کم کردن در روند نزولی کاری منطقی است؟!
نحوه تعیین حجم خرید در هر پله
اینکه در چه نقاطی دوباره اقدام به خرید کنید بستگی به تحلیل تکنیکال شما دارد. این نقاط میتوانند توسط امواج الیوت، فیبوناچی، سطوح حمایت و مقاومت و… تعیین شوند. تمامی این مباحث در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال تشریح شده است. همچنین علاوه بر تعداد پلهها، حجم خرید در هر پله نیز با توجه به شرایط تحلیلی میتواند متغیر باشد. برای مثال در صورت اطمینان از روند صعودی، میتوانید در پله اول حجم بیشتری خریداری کنید.
نکته: اگر قصد خرید پلهای در روند نزولی را دارید پلههای آخر را بر اساس تحلیل میان مدت و بلندمدت تعیین کنید. بدینصورت که فواصل این پلهها از یکدیگر و از پلههای ابتدایی زیاد باشد! در اینصورت با نزول قیمت سهام تا پله آخر، میانگین قیمت خرید شما به این قیمت نزدیکتر است. بنابراین پس از تغییر روند نزولی، زودتر به سود خواهید رسید.
تذکر: برخی معاملهگران در هر شرایطی، حجم خرید در هر پله را یکسان درنظر میگیرند.
فروش پله ای چیست؟
فروش پلهای همانطور که از اسمش پیداست یعنی پله به پله نسبت به فروش اقدام کنید نه یکباره! در نتیجه با بازگشت روند صعودی، تمام سود خود را از دست نخواهید داد و میتوانید سیو سود داشته باشید. فروش پلهای یک استراتژی معاملاتی برای غلبه بر طمع در بازارهای مالی است. قطعا هیچ نمودار قیمتی تا ابد صعودی نخواهد بود. با فروش بخشی از سهام خود پس از یک دوره صعودی، میتوانید شناسایی سود کنید. بنابراین در صورت افت قیمت، متحمل ضرر کمتری میشوید! (کاهش سود به نوعی ضرر است).
اگر هنگام تحلیل نمودار، نقطه مناسب ورود و حد ضرر را تعیین کنید اما هدفی برای نقطه خروج نداشته باشید قطعا از زیانکاران خواهید بود! چرا که ممکن است با امید به افزایش بیشتر قیمت، بخشی از سود خود را در روند نزولی از دست بدهید. این را بدانید “هر رالی صعودی بالاخره جایی تمام و روند نزولی شروع میشود!”
نحوه فروش پلهای چگونه است؟
در بحث “حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال” گفتیم که خط مقاومت به سطوحی گفته میشود که قیمت سهام برای عبور از آن، مقاومت میکند! بنابراین احتمال واکنش منفی قیمت نسبت به خطوط مقاومت و تغییر روند نزولی وجود دارد. یک روش کلی برای فروش پلهای در بورس و سایر بازارهای مالی مثل فارکس و ارز دیجیتال، درنظر گرفتن سطوح مقاومت به عنوان پلههای فروش است!
بدینصورت که ابتدا خطوط مقاومت را شناسایی کنید. سپس در محدوده مقاومت نسبت به فروش قسمتی از سهام اقدام کنید تا مقداری از سود خود را سیو کنید. حال اگر مقاومت شکست و قیمت بالای آن تثبیت شد در ادامه روند صعودی، منتظر افزایش قیمت تا اهداف بالاتر میمانیم. سپس در مقاومتهای بعدی نیز به همان ترتیب سود شناسایی میکنیم و مقداری از سهام خود را میفروشیم. اگر قیمت زیر خط مقاومت تثبیت و روند نزولی شد باید نسبت به فروش کل سهام خود اقدام کنیم.
نکته: با شناسایی یک خط مقاومت بسیار قوی میتوانید پله اول از فروش پلهای را با درصد بالاتری انجام دهید.
تذکر: گاهی اوقات پس از شکست خط مقاومت، قیمت کمی افت میکند و پولبک به خط مقاومت را خواهیم داشت. پولبک به معنی اصلاح موقت قیمتها است. این کاهش قیمت ضعیف به منزله شروع روند نزولی نیست و احتمالا دوباره با واکنش مثبت به خط حمایت جدید، روند صعودی شروع میشود. در نقطه مقابل شکست خط حمایت و پولبک به آن، بیانگر برگشت روند و صعودی شدن آن نیست. در مقاله آموزشی زیر بطور کامل به این مبحث پرداختیم.
خرید و فروش پله ای با رعایت حد ضرر
همانطور که گفته شد یک روش خاص برای خرید و فروش پله ای وجود ندارد! یک روش متداول “خرید در پله اول با رعایت حد ضرر و فروش در پلههای دیگر” است. بدینصورت که اگر بعد از خرید، روند صعودی شد در پلههای بعدی اقدام به فروش کنید. در واقع با رسیدن قیمت به سطوح مقاومت، میتوانیم شناسایی سود و اقدام به فروش قسمتی از سهام کنیم. اگر هم بعد از خرید، روند نزولی شد به حد ضرر خود پایبند باشیم و اقدام به فروش سهام کنیم.
نکات مهم پیرامون خرید و فروش پله ای (پلکانی)
- استفاده از خرید و فروش پلهای باید حتما همراه تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده شود تا کارایی مطلوبی داشته باشد.
- خرید و فروش پله ای یکی از اصول معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی مثل فارکس و ارزهای دیجیتال است. ترید پلکانی مفاهیم و چارچوب مشخصی دارد اما هیچ قطعیتی در بکارگیری تمام این نکات وجود ندارد. در واقع با توجه به روحیات، سرمایه و استراتژی معاملاتی خود میتوانید این نکات و روشها را شخصیسازی کنید!
- خرید پلهای باید در سهامی مورد استفاده قرار گیرد که شرکت از نظر بنیادی قوی باشد. یعنی شرکتی که حداقل در چند ساله اخیر نرخ سودآوری مثبت داشته و چشمانداز آن نیز مثبت ارزیابی میشود. بنابراین باید قصد سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید و از نظر تکنیکی نیز نقطه مناسبی برای خرید پیدا کنید!
- خرید و فروش پله ای مثل چاقوی دو لبه است! اگر با درنظر گرفتن تمامی اصول و قواعد بکار گرفته شود باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش سود شما میشود. اما در صورت استفاده نادرست، نتیجه معکوس خواهد داشت و ضررهای سنگینی را برایتان به ارمغان خواهد آورد!
- در وضعیتی که کل بازار بورس نزولی و قرمزپوش است و امیدی به بازگشت بازار نیست! خرید پله ای و میانگین کم کردن به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
- فاصله بین پلهها در خرید و فروش پله ای نباید کم باشد.بهتر است هر پله حداقل 10% پله قبلی خود باشد. همچنین استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ هر چه به پلههای آخر نزدیکتر میشویم این فاصله بیشتر شود.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟
شرکت کارگزاری توسعه فردا در تاریخ 19 اسفند ماه 1374 تحت شماره 120249 در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیر تجاری تهران به ثبت رسیده است. سرمایه فعلی شرکت 300 میلیارد ریال بوده که مبلغ آن تماماً پرداخت شده است. دفتر مرکزی شرکت در استان تهران واقع است. روزهای کاری کارگزاری: شنبه تا چهارشنبه 16:15 - 7:30
همه چیز درباره سرمایه گذاری خطرپذیر
از ابتدای راهاندازی یک استارتاپ حتما باید بدانید که venture capital چیست؟
توسط تحریریه شنبه منتشر شده در ۱ تیر ۱۴۰۰
برای رشد استارتاپ خود حتما باید پاسخ به دو سوال مهم را بدانیم:
سرمایه گذاری خطر پذیر چیست؟
انواع سرمایه گذاری خطرپذیر کدام هستند؟
شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر (VC) یا سرمایه گذاری جسورانه چیست؟
بنگاههای venture capital (VC) سازمانهای مدیریت مالی هستند که از منابع مختلف پول جمع کرده و این سرمایه جمعی را در استارت آپها سرمایه گذاری میکنند.
VCها این وجوه را از دفاتر خانواده ، نهادهای سرمایهگذار (صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای موقوفه دانشگاه، صندوقهای ثروت حاکمیت و غیره) و افراد با ارزش خالص بالا (با دارایی بیش از ۱ میلیون دلار) جمع میکنند که به VC اجازه میدهد تا سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کند. اندازه سرمایهگذاریهای VC در یک استارتاپ میتواند بر اساس تئوری سرمایه گذاری و شیوههای خاص هر شرکت بسیار متفاوت باشد. هجوم پول نقد VC ، در کنار منابع دیگر از جمله مشاوره و ارتباطات اضافی که شرکت سرمایه میتواند فراهم کند، اغلب به رشد سریع و تسلط بر بازارهای نوپا کمک میکند.
این شرکتها معمولا طبق یک برنامه از پیش تعیین شده سرمایه گذاری میکنند؛ به عنوان مثال از شرکتهای نوپا در یک مرحله، صنعت یا منطقه جغرافیایی خاص پشتیبانی میکنند.
سرمایه گذاری خطرپذیر یا سرمایه گذاری جسورانه چگونه کار می کند؟
بنگاههای اینچنینی بدون شک نیروی محرکه نوآوری هستند زیرا سرمایه گذاران خطرپذیر از کسب و کارهایی حمایت کرده و با سرمایه گذاری در آنها، از مراحل اولیه تا زمان عرضه اولیه عمومی، آنها را به سوی یک کسب و کار پر سود هدایت می کنند.
تعریف نقشها در سرمایه گذاری خطرپذیر (VC)
برای آنکه بدانیم دقیقا venture capital چیست، باید با ساختار آن نیز آشنا شویم. جوان ترین افراد دوست دارند تحلیلگر شوند. این افراد معمولا یا دانشجوی MBA در دوره کارآموزی خود هستند یا افرادی که تازه از مدرسه فارغ التحصیل شدهاند. نقش اصلی تحلیلگران، رفتن به کنفرانسها و یافتن کسب و کارهای همسو با استراتژیهای شرکت آنهاست. تحلیلگران قدرت تصمیمگیری ندارند، اما میتوانند راه خوبی برای معرفی شما به شخص ارشد دیگری در شرکت باشند. تحلیلگران بیشتر در مورد بازار تحقیق کرده و شما و رقبایتان را مورد بررسی قرار میدهند.
موقعیت شغلی بعدی در این شرکتها، معاون است. این موقعیت می تواند در رده های پایه یا ارشد باشد. این افراد آنهایی هستند که تجربههای مالی و مهارت های بالایی در ایجاد روابط دارند. آنها تصمیم گیرنده نیستند اما قطعا می توانند بر افراد تصمیم گیرنده در شرکت تاثیرگذار باشند.
پس از آنها، مدیران اصلی قرار دارند. آنها افراد رده بالایی هستند که در مورد سرمایه گذاری تصمیم میگیرند اما در اجرای استراتژی کلی شرکت قدرت کامل را ندارند. یک مدیر اصلی می تواند شما را وارد سیستم کرده و به شما کمک کند تا کل روند دریافت بودجه را طی کنید. هرجند ارشدترین افراد شرکت نیستند اما رابطه نزدیکی با شرکای تجاری شرکت دارند.
ارشدترین افراد در یک بنگاه سرمایه گذاری، شرکای تجاری هستند که ممکن است شرکای عمومی یا شرکای مدیریتی باشند. تفاوت در عنوان بستگی به این دارد که آیا فرد فقط در تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری حق رای دارد یا در تصمیم گیری عملیاتی نیز تاثیرگذار است. علاوه بر سرمایه گذاری، شرکا مسئول افزایش سرمایه برای وجوهی هستند که شرکت با آنها سرمایه گذاری خواهد کرد.
چهره دیگر در یک شرکت سرمایه گذاری، کارآفرین مقیم (EIR) است. آنها عمدتا افرادی هستند که رابطه خوبی با VC دارند و ممکن است VC را خارج کرده و به آنها کمک کنند تا پول نقد کسب کنند. EIRها معمولا یک سال یا بیشتر با یک شرکت کار می کنند تا به آنها در تجزیه و تحلیل خروج از معاملات کمک کنند. در نهایت هدف یک EIR راه اندازی یک شرکت جدید برای سرمایه گذاری مثبت است.
به سرمایه گذاران شرکتهای VC، شرکای محدود (LP) گفته میشود. LP سرمایهگذاران سازمانی یا انفرادی هستند که سرمایه خود را در VC سرمایه گذاری کردهاند. LPها شامل موقوفات، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای ثروت حاکمیت، و خانوادههای ثروتمند هستند.
روند دریافت بودجه از سرمایه گذاری خطرپذیر( VC)
در یافتن پاسخ برای سوال venture capital چیست، مهمترین قسمت آن است که با روند این نوع شرکتها آشنا شویم. زیرا برای توسعه استارتاپ خود، به گذراندن این روند نیاز داریم.
اول و مهمتر از همه، VC را پیدا کنید که در راستای محصول یا کسب و کار شما بوده و اهل سرمایه گذاری در حوزه سما باشند.
هنگامی که فهرست سرمایه گذاران خطرپذیر مناسب را تهیه کردید، به دنبال ایجاد ارتباط با آنها باشید. در ابتدا ببینید چه دوستان یا همکاران مشترکی با آنها دارید زیرا بهترین معرفی از سوی کارآفرینانی است که بازده خوبی به VC دادهاند. VCها از این معرفینامهها به عنوان مهر تایید استفاده می کنند. هرچه معرفینامه بهتر باشد، شانس بیشتری برای تامین بودجه دارید.
به عنوان گام بعدی برای دریافت معرفینامه و در صورتی که از طرف VC علاقهای دیده شد، با آنها تماس بگیرید و سعی کنید یک معرفی جامع و کامل از کسب و کار و محصولتان را برای آنها ارسال کنید.استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟
پس از تایید احتمالی از سوی سرمایه گذاران خطرپذیر، نوبت به جلسه حضوری میرسد. سعی کنید ارتباط خوبی با آن سوی میز برقرار کرده و سوالات آنها را پاسخ بدهید تا نگرانیهای احتمالی تا درصد بالایی برطرف شود.
جلسه شرکا آخرین مرحله برای رسیدن به تعهدنامه است. همه شرکای تصمیم گیرنده با شما در یک اتاق خواهند بود. در حالت ایده آل سرمایه گذاری که پیش از این با آن جلسه داشتهاید از شما دفاع خواهد کرد، مگر اینکه مشکلی پیش آمده باشد.
اگر بتوانید نگرانیهای مطرح شده در جلسه شرکا را رفع کنید، یک تعهدنامه دریافت خواهید کرد. به یاد داشته باشید که این تعهدنامه صرفا نوید تامین مالی شماست و بدان معنا نیست که سرمایه خواهید گرفت. این یک توافق نامه غیر الزام آور است.
پس از تعهدنامه، مراحل مراقبتهای لازم آغاز میشود که به طور معمول یک تا سه ماه زمان میبرد. پس از گذراندن این مرحله و امضا و اجرای کلیه اسناد ارائه شده، سرمایه را در بانک دریافت میکنید.
انواع سرمایه گذاری خطرپذیر یا سرمایه گذاری جسورانه
اکنون به سوال اول، یعنی سرمایه گذاری خطر پذیر چیست؟ پاسخ دادهایم و میدانیم این فرایند چگونه طی میشود. اکنون باید درباره انواع آن بدانیم. سه نوع اصلی سرمایه گذاری عبارتند از: تامین مالی مرحله اولیه، تامین مالی توسعه و مالکیت/تامین مالی خرید که در شش مرحله انجام میشود. البته معیارها در هر مرحله تامین مالی، بسته به صنعت ، جغرافیا و اهداف فردی آنها می توانند به طور گستردهای برای هر استارتاپ متفاوت باشند. اسن شش مرحله عبارتند از:
دیدگاه شما