قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری


بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایه‌ای است.

آشنایی با اصول مدیریت سرمایه

با توجه به رشد چشم‌گیر شاخص‌های بازار سهام طی سالیان اخیر، صاحبان سرمایه‌های خرد و کلان از اقشار مختلف و با هر میزان تخصص مالی، وارد بازار سرمایه شده‌اند. هرچند گزینه‌های مطمئن‌تری نظیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری هم وجود دارند اما، بسیاری از افراد به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند که خودشان مستقیماً در بازار به خرید و فروش سهام بپردازند.

به منظور سرمایه‌گذاری آگاهانه، باید پیش از ورود به بازار آموزش دیده و ارکان اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به خوبی فرا بگیرید. یادگیری این مفاهیم، از طریق آموزش‌های تئوری و تجربه معامله‌گری در بازار بورس، حاصل می‌شود. در این میان، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا، مستقیماً با بقای افراد در بازار مرتبط بوده و به گونه‌ای می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد الزامی است. قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی درک نموده و اجرایی کند، از آرامش روحی بیشتری حین داد و ستد برخوردار است زیرا، با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های ممکن اقدام به سرمایه‌گذاری می‌نماید و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی موفقیت در بازار مالی است.

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است. از این جهت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه به همان مدیریت ریسک نیز تعبیر می‌شود. به بیان ساده‌تر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای بدست آوردن بازدهی مورد انتظار خود باید مقدار ریسک مشخصی متقبل شوید؛ طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مقادیر این بازده و ریسک معلوم و به گونه‌ای متعادل شده باشند که در مقابل انتظار برای کسب سودی معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر به ‌سزایی داشته باشد. ترکیب یک استراتژی معاملاتی کارا و مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر منتظره، به مرور زمان منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، تابع قوانین واحد و مشخصی نیست و از یک فرد تا دیگری متفاوت است. در واقع جزئیات و نحوه اعمال مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات شخص بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران در قبال ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کنند که متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها باشد و در این زمینه نمی‌توان برای همگان نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال؛ میزان پذیرش ریسک معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، کاملاً متفاوت است.

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن وارد بازار سهام شده و انتظار دارند ظرف مدت کوتاهی، سرمایه خود را چند برابر کنند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان شدیداً ریسک پذیر نامید زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها تعریف نشده است و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود می‌اندیشند. چنین شخصی حتی ممکن است مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه کند اما، در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون محدودیت ریسک، سرمایه خود را به نابودی می‌کشاند. به راستی می‌توان ادعا نمود؛ یکی از اصلی ترین وجوه تمایز معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. شیوه‌های کلاسیک بیشتر بر محاسبات ساده متمرکز بوده و مدل‌های جدید نظیر روش پروفسور بالسارا، غالباً بر اساس جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی بنا شده‌اند. همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی و در نهایت تعیین چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران می‌باشند.

مدیریت سرمایه

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازار سهام

هرچند برای مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی وجود ندارد اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های مرسومی وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • ریسک
  • بازده
  • حجم معاملات
  • نسبت بازده به ریسک
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود، بررسی نموده و در مورد آن‌ها تصمیم‌‌گیری کنیم. در واقع پس از مشخص نمودن این موارد مشاهده می‌کنیم که نقاط خروج و قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری حداکثر سود و زیان مورد انتظار از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت معین می‌شوند. به وضوح می‌بینیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً حیاتی ایفا می‌نماید که چشم‌ پوشی از آن نتیجه‌ای جز شکست در پی نخواهد داشت. حال پس از شرح مفهوم و اهمیت مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و ذکر ارکان اصلی آن به بیان برخی از قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در این زمینه می‌پردازیم؛

  • پیش از ورود به معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن را تعیین کنید.
  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه بزرگان بازار، حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود!
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، برابر ۱ می‌باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله خطای بزرگی است.
  • در صورت نیاز به قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری داشتن چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به بازدهی نجومی معاملات اعتباری و اهرمی می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر داشته باشید!
  • آستانه تحمل افت سرمایه حساب معاملاتی خود را به طور دقیق مشخص نموده و زمانی که به دلیل چندین معامله زیان‌ده میزان افت سرمایه شما به محدوده خطر رسید، بدون تعلل فرآیند معاملات خود را برای مدتی متوقف کنید.

در مجموعه مقالات آتی مدیریت سرمایه در بخش بلاگ آسان بورس، مفاهیم ریسک، بازده، نسبت‌های مرتبط با مدیریت سرمایه و… به تفصیل توضیح داده خواهند شد.

مدیریت ریسک چیست | قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری

شاید همگی شنیده باشیم که می­گویند ۹۰ درصد افرادی که وارد بازارهای مالی می­ شوند شکست می­ خورند و تنها ده درصد برنده از میدان خارج می­ شوند. آیا به علت این موضوع فکر کرده­ اید؟ به‌طورقطع هنگامی‌که فردی به‌تازگی وارد دنیای معامله ­گری می­ شود و این اعداد و ارقام به گوشش می­ خورد با خود می ­گوید من می­ خواهم جزء آن ده درصد برنده باشم. پس چه می ­شود که بعد از مدتی معامله ­گری را رها می ­کند. تفاوت میان افراد برنده و بازنده در چیست؟ اینجاست که مفهوم مدیریت ریسک اهمیت پیدا کرده و نقش آن در معاملاتمان پررنگ می شود.

عدم قطعیت برای یک معامله قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری گر در بورس

ما در دنیایی زندگی می­ کنیم که عدم قطعیت و نامعلومی بر آن حاکم است. از نتیجه هیچ کاری باخبر نیستیم و به‌هیچ‌وجه نمی­ دانیم که آینده چه چیزی برایمان به ارمغان می­ آورد. حال زندگی یک معامله­ گر را در نظر بگیرید. او نیز مانند بقیه درگیر عدم قطعیت است و نامعلومی. از صبح که بازار باز می­ شود تا زمانی که در بازار است و معامله باز دارد با شرایطی پرریسک مواجه است. پس بهترین کار برای او این است که ریسک را به‌خوبی شناخته و درک کند و به‌جای ترسیدن، آن را کنترل نماید.

نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها

نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها

بسیاری افراد به‌محض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می­ افتند و آن را به‌نوعی معادل با خطر کردن می­ پندارند. آن‌ها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی ­توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت یا آن را حذف کرد. ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک است. بنابراین یکی از رمزهای موفقیت این است که بدانید چه ریسک­ هایی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آن ریسک­ ها منطقی هستند. همواره به یاد داشته باشید که اگر ریسک نکنید، چیزی یاد نمی­ گیرید و نمی­ توانید هیچ کار با ارزشی انجام دهید. بنابراین، قانون زندگی ایجاب می­ کند که به مبحث ریسک به‌طورجدی پرداخته شود. ریسک­ ها را بخشی از زندگی خود کنید، طوری که خودخواسته اتفاق بیافتند و تحت کنترل شما باشند، نه اینکه به‌صورت تصادفی و خارج از کنترل رخ دهند.

اما موضوع این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک می­ کنند یا اصلاً تمایلی به ریسک کردن ندارند. همان­طور که اجتناب از ریسک به هر قیمتی، یک اشتباه محسوب می­ شود و می­ تواند فرصت­ های خوب را از بین ببرد، در نظر گرفتن ریسک بسیار زیاد نیز می­ تواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد.

قوانینی برای مدیریت ریسک

برای آنکه یک معامله­ گر بتواند به‌جای اجتناب از ریسک، آن را بپذیرد باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده­ ای نیست و با انجام کارهایی ساده می­ توان به‌خوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک­ های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله­ گری نصیبمان خواهد شد.

انعطاف ­پذیری در پذیرش ریسک

مدیریت ریسک چیست

در مبحث پذیرش ریسک در معامله­ گری انعطاف­ پذیری مهم‌ترین اصل است. ازآنجاکه ما از آینده خبر نداریم، باید آمادگی رخ دادن هر اتفاقی را داشته باشیم. بسیاری از اوقات آنچه منتظرش هستیم رخ نمی­ دهد، در این صورت اگر انعطاف نداشته باشیم خود را در موقعیت­ های بدون راه‌حل گرفتار کرده ­ایم. اگر از ابتدا فقط به یک نتیجه خاص فکر کنیم در صورت محقق نشدن آن نتیجه و نداشتن آمادگی لازم برای نشان دادن واکنشی مناسب، عواقب بدی گریبان گیرمان می­ شود. ولی اگر منعطف باشیم و به تغییر شرایط عکس­ العمل درستی نشان دهیم، به‌مراتب ضرر کمتری متوجه ما خواهد شد. بهتر است همواره گفته فیلسوف بزرگ را آویزه گوشمان کنیم که “تنها چیزی که همیشه ثابت و بدون تغییر می­ ماند، همانا خود تغییر است.” بازارها همواره در حال تغییر هستند بنابراین این بیانیه در دنیای معامله­ گری بیش از هر جای دیگری صادق است. ذکر این نکته ضروری است که انعطاف­ پذیر بودن بدین معنا نیست که با دیدن اولین ضرر استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهیم، بلکه بدین معنی است که ارزیابی صحیحی از شرایط بازار و موقعیت­ های معاملاتی داشته باشیم و با استفاده از دانش و اطلاعاتی که در اختیار داریم بتوانیم هرلحظه تصمیم مناسبی اتخاذ نماییم و بدانیم که با تغییر بازارها گاهی لازم است در قوانین و استراتژی­ های خود تغییراتی ایجاد نماییم تا بتوانیم خود را با بازار سازگار کنیم.

طرح­ ریزی برنامه­ ای مناسب و داشتن برنامه ­ای جایگزین

به‌جرئت می ­توان گفت که ما نمی­ توانیم ریسک را به‌طور کامل حذف کنیم، اما یکی از روش­ های خوب برای کنترل ریسک داشتن برنامه ­ای مناسب است. برنامه­ ای که در آن از ابتدا کلیه احتمالات را در نظر بگیریم. معامله ­گری را در نظر بگیرید که سهامی را به امید دست­یابی به سود خریداری کرده و شاهد رشد سهام است و هرروز خبرهای مثبتی در مورد سهام مدنظرش می­ شنود. او سهام خود را نگه می­ دارد تا در موقعیت مناسب­ تری آن را بفروشد و سود بیشتری کسب کند. اما ناگهان سهام ریزش می­ کند و نه‌تنها سودهای کسب‌شده‌اش از بین می­ روند بلکه متضرر نیز می­ شود. اکنون او پر از حسرت و نگرانی است. آن‌قدر که حتی نمی­ داند کار درست چیست. آیا سهام را در ضرر بفروشد یا آن را به امید سود مجدد نگه دارد. اگر این معامله­ گر از ابتدا برنامه­ ای مناسب برای سهام خود داشت، اکنون مستأصل نمی ­شد. برنامه ای که در آن‌همه چیز ازجمله حجم معامله، نقطه ورود، نقطه خروج با سود و نقطه خروج با ضرر مشخص‌شده باشد. بنابراین لازم است که از ابتدا برنامه­ ای واضح و شفاف را برای خود ترسیم نماییم. پس‌ازآن، برنامه جایگزینی را نیز طرح کنیم که اگر برنامه اول مطابق میل­مان پیش نرفت، برنامه دوم را رو کنیم.

در نظر گرفتن بدترین نتایج

همان­طور که در کارهای پروژه­ ای، مدیر پروژه همه حالت­ های ممکن را پیش ­بینی می­ کند و حتی بدترین حالتی که ممکن است رخ دهد را در نظر می­ گیرد، یک معامله ­گر نیز باید پیش از ورود به معامله به بدترین حالت ممکن فکر کند. اگر قبل از انجام معامله بدانیم که احتمال متضرر شدن در معامله بالا است، در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، ازلحاظ روحی آسیب نخواهیم دید و به‌طورقطع تحمل ضرر برایمان آسان­تر خواهد بود.

مشخص کردن آستانه تحمل

ازآنجاکه می­ دانیم ممکن است معامله در ضرر بسته شود، پس آستانه تحمل یا همان میزان ریسک خود را از ابتدا تعیین می­ کنیم. باید از همان ابتدا، یعنی پیش از ورود به معامله، مقدار ضرری که می­ توانیم متحمل شویم را مشخص نماییم. بدین ترتیب در صورت مواجه‌شدن با ضرر نه حساب مالی­مان نابود می­ شود و نه احساس­مان.

تمرکز کمتر بر نتایج

مدیریت ریسک چیست؟

یکی از مشکلاتی که بیشتر انسان­ ها با آن دست‌وپنجه نرم می­ کنند تمرکز بر نتایج است. اگر نتیجه کاری خوب از آب درآمد، آن کار خوب بوده و اگر نتیجه کاری بد پیش رفت آن کار از ابتدا بد بوده است. در معامله­ گری هم اوضاع بر همین منوال است. اگر معامله­ ای سودده شد، آن معامله، معامله خوبی بوده و اگر ضررده شد، معامله بدی بوده است. اما حقیقت این است که ماجرا فراتر از این حرف­ها است. نتیجه یک کار یا یک معامله به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید بسیاری از آن‌ها از کنترل ما خارج باشند. تنها کاری که ما می­ توانیم انجام دهیم این است که بر تصمیماتمان تمرکز کنیم نه بر نتایج حاصل از آن‌ها. به‌طور مثال، پیش از آنکه وارد معامله­ ای شویم آن معامله را به‌خوبی و با دقت زیاد تحلیل کنیم و همه جوانب امر را در نظر بگیریم. حد سود و حد ضرر را تعیین نماییم و پس از اطمینان از اینکه مطابق با استراتژی­مان عمل می کنیم وارد معامله شویم. حال بهترین کار این است که از ابتدا فرض کنیم قرار است معامله ضررده شود. درواقع به این فکر کنیم که می­ خواهیم مبلغی را هزینه کنیم تا ببینم نتیجه معامله سودآور خواهد بود یا نه. پس از بسته شدن معامله نتیجه هر چه شود ما ازلحاظ روحی مصون خواهیم بود. اگر سودآور شود بیش‌ازحد خوشحال نمی­ شویم و احساس نمی­ کنیم که حق با ما بوده و اگر ضررده شود نیز نابود نخواهیم شد.

بنابراین بهترین کاری که به‌عنوان یک معامله ­گر می­ توانیم انجام دهیم این است که به‌جای آنکه بر نتایج معامله متمرکز شویم، بر تصمیمات تمرکز کنیم. چراکه تصمیمات تحت کنترل ما هستند اما نتایج نه. پس منطقی نیست که بر مواردی تمرکز داشته باشیم که بر آن اختیار نداریم.

غلبه بر ترس

مدیریت ریسک

هرکسی به دلیلی از ناشناخته­ ها و عدم قطعیت می­ ترسد اما شاید وقت آن رسیده که با ترس ­های غیرضروری و غیرمنطقی خود خداحافظی کنیم. ترس موجب می­ شود که بیش‌ازحد به احساسات توجه نماییم و توانایی تفکرمان کاهش می ­یابد، بنابراین فرآیند تصمیم­ گیری ما را تحت تأثیر خود قرار می ­دهد. عاقلانه نیست که به ترس­ هایمان اجازه دهیم بر زندگی­مان حاکم شوند. هر چه ترس کمتر شود به ریسک کردن اشتیاق بیشتری پیدا می­ کنیم. گاهی ترس موجب می­ شود که بی­ دلیل و بدون منطق از جمع پیروی کنیم. معامله­ گرانی که با ترس غیرمنطقی دست‌وپنجه نرم می­ کنند ممکن است در ابتدا به دلیل ترس از ضرر وارد معامله نشوند، اما وقتی می بینند که دوستانشان سودهای بسیار خوبی به دست آورده ­اند احساس می­ کنند درآمد ساده ­ای را ازدست‌داده‌اند. بنابراین وارد معامله می­ شوند، غافل از اینکه در انتهای بازار صعودی قرار دارند. بهترین کار برای غلبه بر ترس این است که با خود فکر کنید اگر قرار است این کار را انجام بدهم، باید دل به دریا بزنم و هر چه زودتر وارد عمل شوم.

تعادل در ریسک

افراد ریسک­ پذیر

به‌طورقطع وقتی صحبت از مدیریت، کنترل و ایجاد تعادل در ریسک پیش می­ آید، همان­قدر که پذیرش ریسک برای افراد ریسک ­گریز و رفتن در دل ماجرا اهمیت پیدا می­کند، افراد ریسک­ پذیر نیز باید توانایی لحظه­ ای صبر و تفکر در مورد عواقب در نظر گرفتن ریسک بیش ­از حد را بیاموزند. برخی معامله ­گران به‌جای آنکه از ریسک به‌عنوان ابزاری در جهت بهبود معاملات و کسب سودهای منطقی استفاده کنند به‌نوعی به دنبال هیجان و شرط ­بندی در معاملات هستند. آن‌ها پس از مدتی به مقدار ریسک فعلی عادت می­ کنند و مانند افراد معتادی که پس از مدتی به دوز بالاتری از مواد مخدر نیاز پیدا می­کنند، مجبور می­ شوند با ریسک­ های بالاتری وارد معاملات شوند. بنابراین این نکته را به خاطر بسپاریم که نادیده گرفتن خطر و عمل کردن به‌گونه‌ای که گویی چیزی به ما آسیب نمی­ رساند نیز به‌اندازه اجتناب از ریسک، غیرمنطقی است.

صحبت پایانی

درنهایت باید گفت اگر می­ خواهیم جزء ده درصد افراد برنده باشیم باید دیدگاه مثبتی راجع به ریسک داشته باشیم. از ریسک کردن نترسیم. ریسک را دوست خود بدانیم. اجازه ندهیم که ریسک بر ما مسلط شود بلکه آن را تحت کنترل خود درآوریم و بر آن تسلط یابیم. بپذیریم که ریسک در سرشت معامله­ گری وجود دارد و مهم­تر از آن، در ذات زندگی نهفته است. بدانیم که معامله­ گری نیز فرقی با بقیه مشاغل نمی­ کند و باید با ریسک مختص به آن مواجه شویم و با رعایت چند نکته ساده و نهادینه کردن آن‌ها در وجودمان ریسک را چنان مدیریت کنیم که ما را به سمت سودآوری و زندگی موفق هدایت کند.

اما به یاد داشته باشیم همان­طور که باید در هر کاری تعادل را رعایت کنیم در ریسک کردن نیز باید متعادل عمل کنیم.

اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن

ریسک ؛ کلمه‌ای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح می‌دهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر می‌کنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمی‌توان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین می‌توان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید که با استفاده از مدیریت ریسک می‌توانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در بازارهای مالی پرداخته‌ایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفته‌اید، بتوانید ریسک موجود در سرمایه‌گذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایه‌گذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.

* در صورت تمایل می‌توانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.

شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام می‌دهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛

  1. سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
  2. سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
  3. ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
  4. ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد

اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ می‌توانید در بورس خیلی موفق باشید.

هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.

فرآیند مدیریت ریسک

فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام می‌دهید خرید انجام داده‌اید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.

* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2

* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنید.

* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کرده‌اید.

در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید می‌توانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، می‌توانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب می‌کنید هر چقدر به 1 نزدیک‌تر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیک‌تر باشد، ریسک بیشتر می‌شود.

یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه می‌گوید:

اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول می‌کنیم؛

* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کرده‌اید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.

* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.

* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.

و اما یک فرمول ساده‌تر برای حداکثر مبلغ خرید؛

* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.

انواع حد ضرر

  • تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
  • استفاده گسترده در اکسپرت‌های خودکار
  • تناسب با فازهای مختلف بازار
  • نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارش‌های مهم

انواع ریسک در بازارهای سرمایه

در اینجا، انواع ریسک‌هایی که یک سرمایه‌گذار در خرید سهام شرکت‌ها و سرمایه‌گذاری در بورس با آنها مواجه می‌شود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛

ریسک در یک طبقه‌بندی کلی به دو دسته تقسیم می‌شود؛

  1. ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
  2. ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک

ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک

ریسکی که می‌توانیم با استفاده از برخی روش‌ها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب می‌گویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکت‌ها هستند.

نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب

  • مدیریت ضعیف شرکت
  • درست عمل نکردن سهامداران شرکت
  • عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
  • قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
  • و .

که هر کدام از این نمونه‌ها باعث می‌شود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط می‌شود. با توجه به اینکه این قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری نوع ریسک را می‌توانیم با به کارگیری برخی روش‌های محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد می‌شود.

ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک

کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایه‌گذار نیست. به این گروه از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک می‌گویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاست‌های کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج می‌کند.
برای مثال؛ تغییر در سیاست‌های کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم می‌تواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکت‌ها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب می‌گویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایه‌گذار خارج است.

و اما چگونه می‌توانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟

به این ضرب‌المثل دقت کنید؛

همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضرب‌المثل چیست؟ همه شما می‌گویید که ریسک آن کاهش پیدا می‌کند. چون اگر یکی از سبدهای تخم‌مرغ به زمین بیافتد و تخم‌مرغ‌های آن بشکند سبدها و تخم‌مرغ‌های دیگر همچنان سالم می‌مانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضرب‌المثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایه‌گذار می‌تواند با متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری خود و انتخاب دارایی‌های بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایه‌گذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایه‌گذاری متنوع‌تر باشد؛ ریسک سرمایه‌گذاری هم کمتر می‌شود. بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه می‌کنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکت‌های محدودی را خریداری کند، سهام شرکت‌های متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایه‌گذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری تنها می‌توانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایه‌گذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمده‌ای از ریسک هایی که سرمایه‌گذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا می‌کند.

مدیریت ریسک در بازارهای مالی

یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایه‌گذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک می‌باشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی می‌باشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن می‌تواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام می‌شود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمی‌توانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد می‌توانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریع‌تر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.

در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما می‌توانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژی‌های کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سود‌ده‌تری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند دید و راحت‌تر معاملات خود را انجام می‌دهند.

هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.

نتیجه بحث

احتمال انحراف بازده واقعی سرمایه‌گذاری از بازده پیش‌بینی شده آن، ریسک گفته می‌شود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایه‌گذاری نیز می‌شود. برای سنجش ریسک سرمایه‌گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه‌گذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده می‌باشد. سرمایه‌گذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آورده‌اند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.

سوالات متداول

یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه چیست ؟

اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایه‌گذاری است. اگر قصد سرمایه‌گذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که می‌تواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟

فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار توده‌ای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار توده‌ای یعنی چه؟

منظور از رفتار توده‌ای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.

بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریده‌اند به پیروی از آن ها خرید می‌کنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام می‌زنند. این رفتار هیجانی باعث شکل‌گیری صف های خرید و فروش می‌شود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار توده‌ای باعث می‌شود تا در بازار حباب شکل بگیرد.

در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس خواهیم پرداخت.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس مفاهیم بورسی

حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری آن مسئله‌ای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیده‌ای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارت‌های مالی رفتاری را توشه راه کرد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس اصطلاحات بورسی

بازده چیست؟

بازده، پاداشی است که سرمایه‌گذار در ازای سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایه‌گذار حاصل می‌شود.

بازدهی قابل قبول یک سرمایه‌گذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایه‌گذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه می‌توانیم ادعا کنیم که توانسته‌ایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایه‌گذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.

در هر سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار از دو جهت منتفع خواهد شد:

1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایه‌ای): یعنی بازدهی که سرمایه‌گذار از محل تغییر قیمت سهام کسب می‌کند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست می‌آورید.

2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایه‌گذاری به دست می‌آید. اگر در سهام سرمایه‌گذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.

بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایه‌ای است.

ریسک چیست؟

ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیش‌بینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.

اگر پیش‌بینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی می‌شود؛ چون درصد دقیق آن را نمی‌دانیم.

وقتی سهام شرکتی را خریداری می‌کنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر می‌گذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیش‌بینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.

ریسک به دو دسته تقسیم می‌شود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل می‌شود و راهی برای فرار از آن نداریم.

ریسک غیر سیستماتیک

ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایه‌گذار است. از آنجایی که هر سرمایه‌گذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.

اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوع‌تر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر می‌افتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکت‌های بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیف‌تری به شما می‌زند.

ریسک کلی که به یک سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس ریسک کل

انواع ریسک

ریسک دسته‌بندی‌های متفاوتی دارد. می‌توان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیم‌بندی کرد.

ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت‌ها اثر می‌گذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایه‌گذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن می‌پردازیم.

ریسک نوسان نرخ بهره

این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید می‌کند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.

ریسک نکول یا ریسک اعتباری

این ریسک هنگامی رخ می‌دهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کرده‌اید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.

ریسک نقدینگی

ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل می‌شود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش می‌ماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .

ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.

ریسک سرمایه‌گذاری مجدد

اگر سرمایه‌گذار افق سرمایه‌گذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایه‌گذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایه‌گذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.

ریسک درجه اهرم مالی

ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه می‌کنیم تا پیش از سرمایه‌گذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و دارایی‌های آن اطلاعات کافی داشته باشید.

ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل می‌کنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت می‌شوند.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس انواع ریسک

چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟

تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایه‌گذار را مشغول می‌کند. اول اینکه با سرمایه‌گذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایه‌گذاری چقدر دارایی‌های فعلی خود را به خطر انداخته‌ایم؟ این دو مسئله تداعی‌کننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسک‌گریزی قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری وجود دارد.

رکود ستیزی و ریسک‌گریزی یعنی چه؟

فرض کنید سرمایه‌گذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او دارایی‌ای را انتخاب می‌کند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته می‌شود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح می‌دهید.

فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایه‌گذار دو انتخاب برای سرمایه‌گذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد می‌کنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب می‌کنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو می‌توانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایه‌گذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.

اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده می‌کنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب می‌توانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت می‌کند که ما ریسک گریز هستیم.

هر چقدر ریسک یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، سرمایه‌گذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس

پیشنهاد

در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایه‌گذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.

ریسک مالی چیست؟ از ضررهای مالی جلوگیری کنید

یکی از مفاهیم پر استفاده قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری در بازارهای مالی، ریسک مالی است. ریسک در بازارهای مالی انواع مختلفی دارد و به مفاهیم گسترده‌ای اشاره می‌کند. اگر قصد سرمایه گذاری در هر نوع بازار سرمایه را داشته باشید، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید، بررسی ریسک مالی است تا با خطرات احتمالی که سرمایه شما را تهدید می‌کنند آشنا شوید. به همین دلیل در این مقاله از وبلاگ نوبیتکس قصد داریم به معرفی این مفهوم اساسی بازارهای مالی بپردازیم. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.

ریسک مالی چیست؟ خطرات بازار سرمایه

برای تعریف ریسک مالی ابتدا بهتر است با مفهوم ریسک آشنا شویم. به زبان ساده هر احتمالی که منجر به یک پیامد ناخوشایند، ناخواسته یا زیان شود، ریسک به حساب می‌آید. به این ترتیب هرکاری که در زندگی روزمره به آن دست می‌زنیم، می‌تواند دربردارنده درجاتی از ریسک باشد. در بازارهای مالی هر رویداد، احتمال یا اتفاقی که منجر به تغییر در ارزش دارایی‌ها و کاهش سرمایه گردد به عنوان ریسک مالی یا Financial Risk در نظر گرفته می‌شود.

هر بازار مالی ریسک‌های خاص خود را دارد. بر همین اساس، ممکن است تعریف ریسک مالی در بازارهای مختلف کمی با هم متفاوت باشد. به طورکلی، هرچیزی که خطری برای سرمایه شما محسوب شود، یک ریسک خواهد بود. بنابراین اگر قصد ورود به هر بازار مالی، مانند بازار خرید و فروش ارز دیجیتالی را دارید، باید از قبل برای اتفاق‌های ناخوشایندی که ممکن است با آن رو به رو شوید، برنامه ریزی کنید. شناخت انواع ریسک مالی به شما کمک می‌کنند تا این اتفاقات ناخوشایند و خطرات احتمالی که سرمایه گذاری را تهدید می‌کنند را تشخیص دهید.

انواع ریسک مالی؛ ریسک‌های مختلفی که در کمین شما هستند

هرجا که با ضررهای مالی روبه‌رو باشیم، پای ریسک مالی نیز در میان است. ریسک مالی ممکن است به دلایل مختلفی مانند تغییرات قیمت سهام، ارز، بهره و سایر فاکتورهای مربوط به بازارهای سرمایه ایجاد شود. در ادامه با رایج‌ترین ریسک‌های بازار سرمایه آشنا می‌شویم.

ریسک بازار، نوسانات خطرساز در بازار مالی

ریسک بازار یکی از گسترده‌ترین و البته تاثیرگذار ترین انواع ریسک است. همانطور که از نام آن پیداست، این نوع از ریسک مالی بر تمامی فعالیت‌های بازار تأثیر می‌گذارد. ناپایداری بازار به همراه جابه جایی در قیمت سهام و نرخ بهره به صورت پی‌درپی، اصلی‌ترین دلیل بروز این ریسک است. در چنین شرایطی احتمال از دست رفتن سرمایه افزایش پیدا می‌کند و در شرایط حاد باعث از دست رفتن مشاغل و تصمیمات فوری دولت می‌شود. بروز چنین اتفاقاتی می‌تواند سرمایه گذاران را به بازار بدبین کند و بازدهی بازار را به شدت کاهش دهد.

ریسک نقدینگی؛ کاهش توان معامله در بازار

ریسک نقدینگی در واقع به میزان نقد شوندگی یک دارایی بستگی دارد. هرچقدر نقدشوندگی بیشتر باشد، خرید و فروش دارایی بدون تغییر شدید قیمت نیز بیشتر خواهد شد. اگر نقدشوندگی یک بازار کاهش یابد، به معنای کاهش تعداد خریداران در بازار است. به این ترتیب زمانی که قصد فروش سرمایه‌های خود را داشته باشید، به دلیل کمبود خریدار مجبور هستید تا قیمت کمتری برای فروش پیشنهاد دهید یا مدت زمان طولانی منتظر بمانید تا خریدار مناسب را پیدا کنید. یکی از موارد مهم در تشخیص یک رمز ارز جذاب برای سرمایه گذاری، میزان نقدشوندگی (Liquidity) آن است.

ریسک سوداگرانه؛ ضررهای ناشی از سرمایه گذاری بدون تحقیق

سرمایه گذاری‌های ناآگاهانه که بدون انجام تحقیق و با هدف کسب سود بالا در مدت کم انجام می‌گیرند، با ریسک سوداگرانه رو به رو می‌شوند. یکی از اصلی‌ترین دلایل رو به رو شدن سرمایه گذاران تازه وارد با ضررهای هنگفت، همین نوع از ریسک مالی است. اعتماد به افراد یا شرکت‌هایی که اعتبار کافی را ندارند خطر از دست دادن سرمایه را بیشتر می‌کنند. در بازارهای ارز دیجیتال، پیدا کردن یک صرافی معتبر و سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیت‌کوین می‌تواند تا حد زیادی ریسک سوداگرانه را کاهش دهد. بنابراین انتخاب یک سایت خرید بیت کوین معتبر اهمیت بسیار زیادی دارد.

ریسک عملیاتی، ناکارآمدی مدیریت پروژه‌ها

عدم آگاهی کافی، مدیریت نامناسب منابع، مشکلات فنی و عدم به کارگیری نیروی ماهر همگی عاملی برای ایجاد ریسک عملیاتی هستند. پروژه‌ها و شرکت‌هایی که این مشکلات را دارند، خیلی زود به وضعیت نامناسبی دچار می‌شوند. از دست دادن سرمایه‌های شرکت و سرمایه گذاران نتیجه بروز چنین ریسک‌هایی است. وجود بازرسی‌های دوره‌ای برای شناسایی نقاط ضعف و برطرف کردن آن‌ها ریسک عملیاتی را کاهش می‌دهد.

ریسک ارزی؛ خطرات مرتبط با نوسانات بازار ارز

زمانی که در بازار ارزهای خارجی سرمایه گذاری می‌کنید با خطراتی مانند تغییر سیاست‌های پولی، نوسان قیمت ارز، نوسانات بازار، تغییرات سیاسی و تصمیم گیری‌های اقتصادی دولت‌ها رو به رو هستید. ریسک ارزی، تمایل سرمایه گذاری‌های خارجی را کاهش می‌دهد و در مواردی می‌تواند سرمایه‌های بزرگ را به راحتی ببلعد. هرچقدر که نوسانات ارز -حتی در صورت بالارفتن قیمت- بیشتر باشد، خطرات بازار ارزها نیز بیشتر می‌شود.

ریسک اعتباری؛ از دست دادن سرمایه در هنگام وام دادن

ریسک اعتباری ناشی از خطرات مرتبط به وام دادن است. زمانی که یک شخص، بانک و حتی یک کشور مبلغی را به عنوان وام به فرد دیگری می‌دهد، با خطر عدم بازگشت وام رو به رو است. در صورت عدم بازپرداخت وام، سرمایه وام دهنده از بین می‌رود. ریسک اعتباری در سطح کشور یا بین المللی می‌تواند تاثیرات بسیار گسترده‌ای بر اقتصاد جهانی بگذارد. چندین بحران اقتصادی در جهان به دلیل بالا رفتن ریسک اعتباری رخ داه اند.

ریسک سرمایه گذاری؛ از دست دادن سرمایه در بازار

زمانی که در حال سرمایه گذاری به شکل مستقیم یا غیر مستقیم در یک بازار مالی هستید، به دلایل مختلفی که به چند مورد از آن‌ها در بالا اشاره کرده‌ایم، ممکن است سرمایه خود را از دست دهید. به خطر از دست رفتن سرمایه در هنگام سرمایه قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری گذاری، ریسک سرمایه گذاری گفته می‌شود. عدم آگاهی از بازار، انتخاب‌های اشتباه، وقوع رخدادهای غیر منتظره، کاهش نقدینگی، نوسانات قیمتی و …. تعداد زیادی از عوامل دیگر در افزایش ریسک سرمایه گذاری نقش دارند. به طور کلی، هرچقدر که میزان سود احتمالی بیشتر شود، ریسک سرمایه گذاری نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

روش‌های کاهش ریسک مالی؛ ابزارهای پیش بینی خطرات سرمایه گذاری

همانطور که در تعریف ریسک مالی اشاره کردیم، ریسک‌ها رخدادهای ناخوشایندی هستند که در آینده رخ می‌دهند. به این ترتیب برای اینکه خطرات سرمایه گذاری و ریسک مالی را کاهش دهید باید به دنبال راهی برای شناسایی و اجتناب از آن‌ها باشید. ابزارهای تحلیلی و مالی به شما کمک می‌کنند تا میزان ریسکی که در انتظار شما است را تشخیص دهید. افرادی که در حال فعالیت در بازارهای مالی، ترید یا سرمایه گذاری هستند به کمک ابزارهای تحلیلی و مالی می‌توانند ریسک‌های مختلف را مدیریت و کنترل کنند. در اینجا به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • تحلیل بنیادی: با استفاده از تحلیل بنیادی می‌توانید ارزش ذاتی یک دارایی را مشخص کنید. ابزارهای مختلفی مانند بررسی اسناد و مدارک، قوانین و اخبار به شما کمک می‌کند تا ریسک‌های پیش روی یک دارایی را تشخیص دهید.
  • تحلیل فنی: نمودار قیمتی می‌تواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار دهد. با تحلیل تکنیکال بازده تاریخی، حجم معاملات روزانه، میزان سرمایه در گردش، قیمت‌های گذشته و فعلی می‌توان روند پیش روی یک دارایی را مشخص کرد. با استفاده از این اطلاعات می‌توان ریسک مالی سرمایه گذاری را پیش بینی کرد.

برای مثال اگر قصد خرید بایننس کوین را داشته باشید، باید ابتدا با تحلیل فاندامنتال ارزش ذاتی این ارز دیجیتال را بررسی کنید. بررسی شبکه بایننس و اخبار پیرامون آن در این مرحله به شما کمک می‌کند. علاوه بر این تحلیل تکنیکال نمودار قیمتی با توجه به حجم معاملات روزانه و بازدهی این ارز دیجیتال از اولین روز عرضه تا به امروز به شما کمک می‌کند تا روندی که این ارز دیجیتال در آینده در پیش خواهد گرفت را تشخیص دهید. به این ترتیب می‌توانید دید کلی نسبت به ریسک مالی سرمایه گذاری در این ارز دیجیتال به دست آورید.

ریسک مالی در بازار ارزهای دیجیتال

همچون هر بازار مالی دیگری، ارزهای دیجیتال نیز دارای ریسک مالی است. هر سرمایه گذار یا تریدری که در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کند، با انواع ریسک‌های مختلف مانند ریسک بازار، ریسک نقدینگی، ریسک سوداگرانه و ریسک ارزی رو به رو است. علاوه براین سرمایه گذاران در ایران با ریسک قانونی نیز که یکی دیگر از انواع ریسک مالی است رو به رو هستند. صرافی‌های خارجی به دلیل قوانین مرتبط به تحریم‌ها می‌توانند دارایی‌های تریدر های ایرانی را مسدود کنند. با این حال راه‌های مختلفی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری دربازار رمزارزها وجود دارد.

ابزارهای تحلیلی مهم‌ترین راه‌های کاهش ریسک مالی هستند. بنابراین باید تلاش کنید تا قدرت تحلیل خود را افزایش دهید. آموزش و تجربه در کنار هم می‌توانند به شما کمک کنند تا به یک تحلیلگر حرفه‌ای تبدیل شوید. علاوه بر این با انتخاب ارزهای دیجیتال پیشروی بازار مانند خرید اتریوم، بیت کوین، ریپل، تتر و بیت کوین کش می‌توانید با ریسک نقدینگی و بازار کمتری رو به رو شوید. در نهایت فراموش نکنید که حتماً از یک صرافی معتبر ایرانی استفاده کنید تا ریسک قانونی و ریسک سوداگرانه را کاهش دهید.

با خرید و فروش ارز دیجیتال در نوبیتکس، ریسک مالی را کاهش دهید

در این مقاله به سوال ریسک مالی چیست پاسخ دادیم. همچنین با انواع ریسک مالی و ابزار های کنترل آن آشنا شدیم. امیدواریم این اطلاعات به شما در سرمایه گذاری پرسود و کاهش ریسک مالی کمک کنند. شما می‌توانید با مراجعه به صفحه اصلی سایت نوبیتکس در امن‌ترین و معتبرترین صرافی ایرانی ارز دیجیتال، سرمایه گذاری کم ریسکی را تجربه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.