معامله گران با روند رو به رشد


افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌هایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

چرا نرخ بهره برای معامله گران فارکس اهمیت دارد؟

نرخ بهره

در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس، قصد داریم از نرخ بهره بانکی و اهمیت آن بر بازار فارکس صحبت کنیم.

در واقع همین نرخ های بهره هستند که دنیای فارکس را می چرخاند!

به عبارت دیگر، نرخ بهره در جهان است که بازار فارکس را اداره می کند.

نرخ بهره یک ارز احتمالاً بزرگترین عامل در تعیین ارزش فرضی یک ارز است.

بنابراین دانستن اینکه بانک مرکزی یک کشور چگونه سیاست های پولی خود از قبیل تصمیمات مربوط به نرخ بهره را تعیین می کند، نکته ای کلیدی است تا بتوان به درک صحیحی از موضوع رسید.

یکی از بزرگترین عوامل در تصمیم گیری برای نرخ بهره بانک مرکزی، ثبات قیمت یا “تورم” است.

افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات را تورم گویند.

چرا والدین شما 50 سال پیش برای یک نوشابه یک ریال می پرداختند، در حالیکه اکنون مردم هزاران برابر بیشتر برای همان محصول پرداخت می کنند؟! تورم!

اساسا منطقی است که با رشد اقتصادی، تورم متوسطی نیز همراه آن می آید.

با این وجود تورم بیش از حد می تواند به اقتصاد آسیب رسانده و به همین دلیل است که بانک های مرکزی همیشه بر شاخص های اقتصادی مرتبط با تورم مانند CPI و PCE نظارت دارند.

بانک مرکزی

بانک های مرکزی احتمالا تلاش می کنند نرخ بهره را افزایش دهند تا بتوانند تورم را در یک سطح منطقی نگه دارند، که در نتیجه سبب رشد اقتصادی پایین تر و تورم آهسته تر می شود.

این امر به این دلیل اتفاق می افتد که تعیین نرخ بهره بالا معمولا سبب می شود که مصرف کنندگان و مشاغل، استقراض کمتری گرفته و بیشتر پس انداز کنند و اینگونه فعالیت اقتصادی را اصطلاحا خفه کنند.

در چنین شرایطی وام ها گران می شوند در حالی که نگهداری پول نقد از جذابیت بیشتری برخوردار می گردد.

از طرف دیگر، وقتی نرخ بهره در حال کاهش است، مصرف کنندگان و مشاغل تمایل بیشتری به وام گرفتن دارند (زیرا بانک ها شرایط اخذ وام را تسهیل می کنند)، باعث رونق خرده فروشی و سرمایه گذاری شده، و از این رو به رشد اقتصاد کمک می کنند.

افزایش نرخ بهره

حال این ها چه ارتباطی با بازار فارکس دارد؟

خوب، ارزها متکی به نرخ بهره هستند زیرا آنها هستند که تعیین کننده میزان جریان سرمایه جهانی به داخل و یا به خارج از کشور می باشند.

سرمایه گذاران از آنها استفاده می کنند تا تعیین کنند که آیا در آن کشور سرمایه گذاری کنند یا به جای دیگری روند.

به عنوان مثال ، اگر قرار باشد بین یک حساب پس انداز با نرخ بهره 1٪ و یک حساب پس انداز دیگر با نرخ 0.25% یکی را انتخاب کنید، کدام یک را انتخاب می کنید؟

بله، تمایل ما هم همین است – پول را زیر بالش بگذاریم، مثل مادربزرگ ها – اما این گزینه خوبی نیست.

آهان.. شما گزینه 1٪ را انتخاب می کنید، درست است؟

امیدواریم که چنین باشد … زیرا 1 بزرگتر از 0.25 است. ارزها هم همینگونه کار می کنند!

هرچه نرخ بهره یک کشور بالاتر باشد، احتمال تقویت ارزش پول آن بیشتر است. ارزهایی که با نرخ بهره پایین محاصره شده اند، در بلند مدت احتمالاً ضعیف می شوند.

کاملاً ساده و بدیهی است.

نکته اصلی که باید در اینجا یاد گرفت این است که نرخ بهره مستقیما بر حس معامله گران با روند رو به رشد بازیگران بازار جهانی در مورد ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر تأثیر می گذارد.

انتظارات نرخ بهره

بازارها با توجه به انتظارات مختلف از وقایع و شرایط همیشه در حال تغییر هستند. نرخ بهره هم همین کار را می کند – تغییر می کند – اما قطعاً به دفعات زیاد تغییر نمی کند.

بیشتر معامله گران فارکس وقت خود را با تمرکز بر روی نرخ بهره فعلی هدر نمی دهند زیرا بازار پیش از این آنها را در “قیمت گذاری” نرخ ارز لحاظ کرده است.

آنچه مهمتر است ، پیشبینی از آینده معامله گران با روند رو به رشد نرخ بهره است!

همچنین مهم است که بدانید نرخ بهره به موازات سیاست پولی، یا به طور تخصصی تر، با پایان دوره های پولی تغییر می کند.

اگر نرخ ها در طی یک دوره زمانی بطور ممتد پایین رفته باشند، تقریباً اجتناب ناپذیر است که معامله گران با روند رو به رشد عکس این جریان اتفاق بیفتد.

نرخ ها باید در مقطعی افزایش یابند.

و می توانید روی تریدر ها و نوسان گیران حساب کنید تا بلکه بفهمید این اتفاق چه زمانی خواهد افتاد و به چه میزان.

بازار به آنها خواهد گفت؛ این بخشی از قانون طبیعت است. تغییر در انتظارات سیگنالی است با این مضمون که تغییر در گمانه زنی ها آغاز گردیده و با نزدیک شدن به زمان تغییر نرخ بهره، نوسانات شتاب بیشتری می گیرد.

در حالی که نرخ بهره با تغییر تدریجی سیاست های پولی تغییر می کند، تمایلات بازار نیز می توانند به صورت ناگهانی فقط با گزارش یک عدد تغییر کنند.

این باعث می شود که نرخ بهره با شدت بیشتری تغییر کند یا حتی در خلاف جهت آنچه که در ابتدا پیش بینی شده بود، تغییر کند. پس بهتر است مراقب باشید!

در زیر مثالی از یکی از روش های مختلف نظارت بر انتظارات نرخ بهره ارائه شده است که یکی از پربیننده ترین اخبار منتشر شده است.

“طرح نقطه” فدرال رزرو آمریکا.

بانک مرکزی امریکا از این سیگنال بعنوان چشم انداز خود برای مسیر نرخ بهره استفاده می کند.

طرح نقطه یا Fed Dot Plot ، که پس از هر جلسه Fed منتشر می شود، پیش بینی 16 عضو کمیته بازار باز فدرال را نشان می دهد (این اعضا بزرگان و افراد برجسته ای هستند که تصمیم گیری نرخ بهره در Fed را بر عهده دارند).

هر نقطه در نمودار زیر بیان گر نظر یکی از اعضای فدروال رزرو در مورد نرخ بهره در پایان سال است.

طرح نقطه فد

تفاوت نرخ بهره

یک جفت ارز را انتخاب کنید. فرقی نمی کند کدام جفت ارز.

بسیاری از معامله گران فارکس از تکنیک مقایسه نرخ بهره یک ارز با نرخ بهره ارز دیگر به عنوان نقطه شروع استفاده می کنند تا بتوانند تصمیم بگیرند که یک ارز در مقابل ارز دیگر ضعیف می شود یا قوی.

تفاوت بین دو نرخ بهره، معروف به “دیفرانسیل نرخ بهره” ، یک مقدار کلیدی است که باید همواره آن را تحت نظر داشت.

این اختلاف یا اسپرد می تواند به شما کمک کند تا تغییر در ارزهایی که ممکن است مشهود نباشد، را بتوانید شناسایی کنید.

دیفرانسیل نرخ بهره

هنگامی که اختلاف نرخ بهره افزایش می یابد به تقویت ارز با بهره بالاتر کمک می کند، در حالی که اختلاف بهره کاهشی برای ارز با بهره پایین تر مثبت است.

در مواردی که نرخ بهره دو کشور در جهت خلاف بکدیگر حرکت می کنند، اغلب سبب ایجاد بزرگترین نوسانات بازار می شود.

افزایش نرخ بهره در یک ارز در کنار کاهش نرخ بهره ارز دیگر، معادله و عاملی عالی برای ایجاد نوسانات شدید است!

نرخ بهره اسمی در برابر نرخ بهره واقعی

وقتی مردم در مورد نرخ بهره صحبت می کنند، منظور آنها یا نرخ بهره اسمی است یا نرخ واقعی بهره.

تفاوت آنها چیست؟

نرخ بهره اسمی همیشه تمام داستان را بیان نمی کند. نرخ بهره اسمی نرخ بهره پیش از لحاظ کردن تورم است.

نرخ بهره واقعی = نرخ بهره اسمی – تورم مورد انتظار

نرخ اسمی معمولاً نرخ اعلام شده یا نرخ پایه است که مشاهده می شود (به عنوان مثال، بازده اوراق قرضه).

نرخ بهره اسمی در برابر واقعی

از طرف دیگر ، بازارها روی این نرخ تمرکز نمی کنند بلکه تمرکز آنها بیشتر روی نرخ بهره واقعی است.

اگر شما اوراق قرضه ای داشتید که دارای بازدهی اسمی 6٪ بود، اما نرخ تورم سالانه 5٪ بود، در این حالت بازده واقعی اوراق قرضه 1٪ خواهد بود.

این یک تفاوت بزرگ است، بنابراین به یاد داشته باشید که همیشه این دو را از هم متمایز سازید!

تعریف حد ضرر (Stop loss)

حد ضرر یک ابزار معاملاتی است که برای محدود کردن حداکثر زیان یک معامله گر از طریق تسویه خودکار دارایی‌ها هنگام رسیدن قیمت‌ها به حدی مشخص طراحی شده است. انواع مختلفی از حد ضرر وجود دارد که می‌توان بسته به شرایط بازار در سناریوهای مختلف از آنها استفاده کرد. ممکن است گاهی اوقات به دلیل نتایج و خروجی‌های مختلف بازار استفاده از حد ضرر کار سختی باشد با این وجود این ابزار می‌تواند برای معامله گران تازه کار و بی تجربه بسیار مفید باشد.

چه زمانی از حد ضرر استفاده می‌شود؟

بر خلاف سفارش محدود که در آن سعی می‌شود از روند فعلی بازار استفاده شود، معامله ارز دیجیتال از حد توقف برای محدود کردن ضرر خود به اندازه‌ای که قادر به تقبل آن است استفاده می‌کند. برای استفاده موثر و کارآمد از حد توقف معامله گر باز هم باید رفتار بازار را پیش بینی کرده و حد ضرر را مطابق با معامله گران با روند رو به رشد آن تنظیم کند – در غیر این صورت ممکن است علاوه بر اینکه نتواند از ضرر پیشگیری کند آن را چند برابر کند. وقتی معامله گر از چگونگی رفتار بازار اطلاعات کسب کرد، باید مقدار و نوع سفارش حد ضرر خودش را انتخاب کند.

انواع حد ضرر

کامل

در صورت تریگر شدن، همه ارزهای دیجیتال کاربر را تسویه می‌کند. این روش برای مواقعی مناسب است که بازاری باثبات با نوسانات قیمت ناگهانی و غیرمنتظره وجود دارد و پیش بینی می‌شود که افت قیمت‌ها کم باشد. هر چند بکاپ شدید یعنی معامله گر معامله گران با روند رو به رشد یک سود بالقوه را از دست می‌دهد اما اگر قیمت ارز دیجیتال مورد نظر پایین بماند، معامله گر از ضرر بالقوه پیشگیری می‌کند.

بنابراین هنگام تنظیم حد ضرر کامل، معامله گر باید سود و ضرر هر دو حالت را در نظر داشته باشد.

جزئی

هر زمان تریگر شود، مقدار خاصی از ارز دیجیتال مورد نظر را تسویه می‌کند. این روش در بازارهای پرنوسان (مثل بازار ارزهای دیجیتال) بسیار مفید است و باعث می‌شود که اگر پس از افت قیمت‌ها یک صعود وجود داشته باشد، باز هم مقداری از آن دارایی برای معامله گر باقی بماند. اما در این روش مقداری ارز دیجیتال برای معامله گر باقی می‌ماند که ممکن است تمایلی به حفظ آنها نداشته باشد و اگر قیمت‌ها پایین بمانند، معامله گر ضرر می‌کند. می‌توان از این ابزار برای کنترل خسارت در یک بازار بشدت پر نوسان استفاده کرد اما تضمینی برای امنیت دارایی معامله گر وجود ندارد. بنابراین باید از آن با درک کامل ریسک بالای آن استفاده کرد.

حد ضرر متحرک

حد ضرر بر اساس نوسان قیمت‌ها در بازار تنظیم می‌شود. معامله گر یک فاصله متحرک را تنظیم می‌کند معامله گران با روند رو به رشد که فاصله بین قیمت فعلی ارز مورد نظر و قیمت حد توقف است. اگر قیمت ارز مورد نظر افزایش پیدا کند، حد ضرر هم با آن افزایش پیدا می‌کند. وقتی قیمت ارز مورد نظر کاهش پیدا کند، مقدار حد ضرر تغییری نمی‌کند و اگر قیمت‌ها به مقدار تعیین شده برسند، سفارش حد ضرر تریگر می‌شود.

این روش نسبت به حد ضرر معمولی مزیت دارد چون به معامله گر امکان می‌دهد صرف نظر از اینکه روند بازار به چه صورت بوده، حداکثر ضرر خودش را محدود کند. بعلاوه با این روش نیازی نیست که خود معامله گر با توجه به شرایط بازار حد ضرر را به صورت دستی تنظیم کند. حد ضرر متحرک می‌تواند در بازاری که رشد پایداری دارد برای معامله گر مسئولیت آفرین شود چون اغلب اوقات هر روند رو به رشد قوی، قبل از اوج گرفتن یک سقوط را تجربه می‌کند.

ریسک‌ها

اگر سفارشات حد ضرر کامل بیش از حد زیاد باشند، ممکن است معامله گر با ریسک از دست دادن اوج گیری قیمت روبرو شود که احتمال وقوع این شرایط در بازارهایی با نوسان شدید بسیار زیاد است.

اگر حد ضرر بیش از حد کم باشد معامله گر ریسک از دست دادن فرصت را خواهد داشت چون ممکن است این حد ضرر تریگر نشود اما ارز مورد نظر بعد از افت قیمت در همان سطح پایدار بماند. اگر حد ضرر تریگر شود، معامله گر با یک حد ضرر پایین بیشتر از یک حد ضرر بالا متحمل خسارت می‌شود هر چند ممکن است برای بعضی شرایط، وقتی معامله گر باور دارد که قیمت‌ها پس از افت دوباره رشد می‌کنند، این روش بهتر باشد.

حد ضرر متحرک در بازاری باثبات ایمن تر به نظر می‌رسد اما در روندهای شدید رو به بالا می‌تواند مسئولیت مهمی برای معامله گر ایجاد کند. حد ضرر جزئی در بازارهای باثبات کاربرد کمتری دارد اما برای معامله با کوین‌های جدید بشدت پرنوسان می‌تواند کمک بسیار زیادی به معامله گر باشد. با این حال تمامی این ریسک‌ها ناشی از تصمیمات ضعیف در رابطه با نوع و ارزش حد توقف به دلیل تحلیل نادرست بازار هستند – درست مثل هر ابزار معاملاتی دیگری که در صورت استفاده نادرست می‌تواند زیان آفرین باشد.

تاکتیکی برای افراد تازه کار

عده‌ای بر این باور معامله گران با روند رو به رشد هستند که حد ضرر ابزاری است که بیشتر توسط معامله گران بی تجربه (و به صورت غیرکارآمد) استفاده می‌شود. این باور تا حدی می‌تواند درست باشد. از آنجایی که حد ضرر بیشتر به عنوان ابزاری تلقی می‌شود که از شکست خوردن معامله گر پیشگیری می‌کند، استفاده از آن برای معامله گران تازه کار می‌تواند گمراه کننده باشد. این در حالیست که حد ضرر در صورت استفاده درست، بیشتر یک سیاست بیمه پیچیده و برنامه ریزی شده با دقت بالا است. اما همین ابزار در صورتی که در دست یک معامله گر باتجربه باشد که در تحلیل بازار عملکرد خوبی دارد، می‌تواند یک ابزار بسیار ارزشمند برای صرفه جویی در وقت و هزینه‌ها باشد. با این حال استفاده بی برنامه از این ابزار بدون داشتن درکی از کاربرد آن و آشنایی با انواع حد ضرر می‌تواند آسیب آفرین باشد. اما معامله گران بی تجربه‌ای که در بازارهای باثبات کار می‌کنند هم می‌توانند از این ابزار استفاده کنند به این شرط که به استراتژی‌هایی که برایشان قابل درک است پایبند بوده و دارایی‌های خودشان را با دقت و توجه مدیریت کنند. جای تعجب نیست که معامله در بازار پرنوسان سخت تر است و میزان موفقیت آن نسبت به کار با کوین‌های باثبات کمتر است. تلاش برای کنترل ضرر از طریق حد ضرر سخت تر و موفقیت آن کمتر است اما اگر معامله گری به توانایی‌های خودش ایمان دارد، می‌تواند از آن استفاده کند.

نتیجه گیری

هر چند حد ضرر به گونه‌ای طراحی شده تا آسیب و ضرر ناشی از نوسانات بازار را کاهش دهد، اما باز هم ممکن است باعث از دست رفتن دارایی و هدر رفتن مقداری از سرمایه شود. هنگام استفاده از حد ضرر، معامله گران باید با نسبت ضرر – سود و اهمیت و تاثیر دارایی‌های مورد معامله بر پورتفولیو خودشان آشنایی داشته باشند. در نهایت، حد ضرر صرفا یک ابزار است و تصمیم گیری برای استفاده از آن بستگی به تحلیل بازار توسط معامله گر دارد. موفقیت حد ضرر بستگی به این دارد که این تحلیل چقدر خوب انجام شود.

رشد ۱۰ هزار و ۵۴۷ واحدی شاخص بورس

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بورس اوراق بهادار تهران بعد از بسته ۱۰‌بندی حمایتی سازمان بورس امروز هم در یک روند رو به رشد قرار گرفت، به گونه‌ای که شاخص کل در پایان معاملات با رشد ۱۰ هزار و ۵۴۷ واحد نسبت به روز قبل به رقم یک میلیون و ۲۸۰ هزار و ۳۸۰ واحد رسید.

همچنین شاخص کل با معیار هموزن با افزایش ۴ هزار و ۱۹۲ واحد به رقم ۳۶۵ هزار و ۹ واحد رسید. ارزش بازار در بورس تهران به بیش از ۴ میلیون و ۷۵۱ هزار میلیارد تومان رسید.

معامله‌گران امروز بیش از ۵.۲ میلیارد سهام حق‌تقدم و اوراق مالی در قالب ۲۴۶ هزار فقره معامله و به ارزش ۲ هزار و ۶۰۵ میلیارد تومان داد و ستد کردند.

امروز همه شاخص‌های بورس سبز شدند بگونه‌ای که شاخص کل و شاخص قیمت با معیار وزنی ـ ارزشی ۰.۸۴ درصد رشد کردند، این دو شاخص با معیار هموزن ۱.۱۸ درصد افزایش یافتند.

شاخص آزاد شناور ۰.۸۱ درصد رشد کرد، شاخص بازار اول بورس ۰.۹۲ درصد افزایش یافت و شاخص بازار دوم بورس ۰.۷۴ درصد افزایش یافت.

امروز نماد‌های پتروشیمی خلیج‌فارس، فولاد مبارکه، سرمایه گذاری امید، شستا، پتروشیمی نوری، سرمایه‌گذاری غدیر و سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی به ترتیب بیشترین اثر افزایشی در شاخص بورس را از خود به جای گذاشتند.

در فرابورس ایران هم امروز روند رو به رشد بود بگونه‌ای که شاخص کل در پایان معاملات با ۳۸ واحد افزایش نسبت به روز قبل به رقم ۱۷ هزار و ۳۷۱ واحد رسید.

ارزش بازار اول و و دوم فرابورس ایران به ۹۴۶ هزار میلیارد تومان رسید. ارزش بازار پایه فرابورس ۳۲۲ هزار میلیارد تومان شد. معامله‌گران امروز بیش از ۱.۸ میلیارد سهام حق‌تقدم و اوراق مالی در قالب ۱۶۵ هزار فقره معامله و به ارزش ۲ هزار معامله گران با روند رو به رشد و ۳۶۹ میلیارد تومان داد و ستد کردند.

امروز نماد‌های پتروشیمی تندگویان، پتروشیمی زاگرس، بهمن دیزل، صنعتی مینو، پویا زرکان آق‌دره و توسعه مالی مهرآیندگان به ترتیب بیشترین اثر افزایشی در شاخص فرابورس را داشتند و نماد بیمه پاسارگاد بیشترین اثر کاهشی در شاخص فرابورس را از خود به جای گذاشته است.

بعد از ابلاغ بسته ۱۰‌بندی حمایت از بورس روند بازار مثبت شد و قبل از آن هم اکثر کارشناسان اعلام کرده بودند، با توجه به ریزش‌های بازار عمده سهام موجود به نقطه ارزندگی رسیده، اما به شرط اینکه با چشم‌انداز بلندمدت سرمایه‌گذاری شود، سرمایه‌گذاری در بورس ارزنده خواهد بود، در عین حال هیچ وقت نباید از ریسک و نوسان در بازار سرمایه غافل شد.

جزئیات خبر

در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

برای سرمایه‌گذاری در بورس باید استراتژی داشت. مدت‌زمان سرمایه‌گذاری یکی از معیارهای مهم در تعیین استراتژی است. گروهی برای کسب سود در زمانی کوتاه سرمایه‌گذاری می‌کنند و گروهی دیگر در فکر کسب سود در بلندمدت هستند. هر کدام از این برنامه‌ریزی‌ها مزایا و معایب و نتایج خاص خود را دارند. در ادامه بررسی می‌کنیم که به این پرسش پاسخ خواهیم داد که در بورس سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت خوب است یا بلندمدت؟

در این مقاله عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

O منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

O سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

O سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ابتدا هر دو گزینه و مزایا و معایب هر یک را به خوبی بشناسیم. سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری‌هایی گفته می شود که افق زمانی سرمایه‌گذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی از افراد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را دوره زمانی بسیار کمتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر می‌گیرند. گروه دیگر معامله‌گران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری یک سرمایه‌گذاری برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معامله‌گران در ابتدای صبح، یک سهم را می‌خرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی روز، آن را می‌فروشند. به این نوع سرمایه‌گذاری نوسان‌گیری گفته می‌شود که یک استراتژی کاملا متفاوت نسبت به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت دارد. معاملات روزانه کار افراد خبره است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.

در مقابل به روشی که دید فرد برای نگهداری سهم بیشتر از یک سال باشد، سرمایه‌گذاری بلندمدت گفته می‌شود. گاهی اوقات سرمایه‌گذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود هر ساله آن استفاده می‌کند.

آن چه که سبب می‌شود تا یک فرد استراتژی خود را بر مبنای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت بچیند، افق زمانی مد نظر او است. به عنوان مثال اگر شخصی قصد خرید خانه‌ای را در ۱۵ سال آینده داشته باشد، افق زمانی او ۱۵ ساله خواهد بود. در سرمایه‌گذاری عوامل دیگری چون میزان ریسک‌پذیری، میزان پیگیری و نظم مالی نیز در کنار افق زمانی مطرح است. علاوه بر این توجه کنید که شما برای سرمایه‌گذاری خود باید هدف داشته باشید و لازم است که اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت شما در یک مسیر باشند. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

تفاوت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت

افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌هایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

در واقع تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمان‌بندی صحیح می‌توان به خرید و فروش در کوتاه‌مدت اقدام کرد. زمان‌بندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایین‌ترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید سود بالقوه را از دست می‌دهید و اگر دیر اقدام به فروش کنید ممکن است اصل پول‌تان در معرض خطر قرار بگیرد.

معامله‌گران حرفه‌ای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال ، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیش‌بینی می‌کنند. البته گاهی این اتفاق می‌افتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمی‌کند. در این حالت نیز استراتژی معامله‌گر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان می‌دهد.

نکته دیگر در معاملات کوتاه‌مدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آن‌ها است. معامله‌گران کوتاه‌مدت در روز با تعداد بالای معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حال‌شان بشود، باز هم پرهزینه خواهد بود. حال در سرمایه‌گذاری بلندمدت به علت این که معاملات به مدت طولانی نگهداری می‌شوند سرمایه‌گذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل می‌شود.

با وجودی که معاملات کوتاه‌مدت می‌تواند برای افرادی که به روش آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد اما اکثر سرمایه‌گذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را می‌پسندند. به گفته وارن بافت سرمایه‌گذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدت‌زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است». روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید می‌دید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکت‌های بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس معامله گران با روند رو به رشد به دست آورد.

با توجه به این نکته می‌توان گفت که سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌هایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکت‌های نوپا گزینه مناسب‌تری است زیرا این سرمایه‌گذاری‌ ریسک کمتری را به دنبال دارد. علاوه بر این، شرکتی که گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت کرده و به صورت منظم این سود را افزایش داده است مسلما گزینه خوبی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهم‌ها، از روش تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند و با بررسی گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند. برای استفاده از خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری آنلاین و مطالعه تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی، به وب سایت همفکران مراجعه کنید.

هر یک از روش‌ها را بررسی کردیم اما برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید هدف را در نظر بگیریم. به صورت کلی هر یک از این روش‌ها مناسب افراد خاصی است. در ادامه جزئیات بیشتری را در این زمینه مطرح می‌کنیم.

سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

شاید سوال بسیاری از شما این باشد که در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟ باید گفت شما می‌توانید از هر دو نوع سرمایه‌گذاری استفاده کنید و از آن بهره ببرید اما همان طور که گفتیم اهداف کوتاه‌مدت‌تان باید با اهداف بلندمدت در یک مسیر باشند.

با یک مثال به شرح این موضوع می‌پردازیم. تصور کنید هدف بلندمدت شما خرید یک خانه باشد اما در حال حاضر پول آن را ندارید. برای رسیدن به این هدف بلندمدت شما باید یک سری اهداف کوتاه‌مدت برای خود تعیین کنید. مانند پس‌انداز مقداری از درآمدتان، کم کردن مخارج زندگی و… . در سرمایه‌گذاری هم لازم است همین اتفاق رخ دهد، یعنی اهداف بلندمدت شما باید از اهداف کوتاه‌مدتی تشکیل شده باشند که در امتداد یکدیگرند و این اهداف کوتاه‌مدت سبب می‌شوند که رسیدن به هدف اصلی آسان‌تر شود.

به طور کلی از لحاظ شخصیتی سرمایه‌گذاران به دو گروه اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند. گروه اول افرادی که صبورند و عقیده دارند که باید به یک سرمایه‌گذاری فرصت داد تا شکوفا شود. این افراد به دنبال سودهای ۴۰ یا ۵۰ درصدی نیستند، بلکه به دنبال ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سرمایه خود در طول زمان چند ساله هستند.

گروه دوم افرادی هستند که صبرشان کم است. برای این گروه همان سود اندک مساوی با برد در این بازار است. به اعتقاد این افراد کمتر می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که مثلا در طول ۱۰ سال ۲۰ برابر شود. به همین منظور تمرکزشان بر هدف‌های کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زود بازده است. باید گفت هر دو تفکر درست است و بستگی به شرایط زندگی فرد، شخصیت و میزان ریسک‌پذیری او دارد.

در نتیجه نمی‌توان به طور قطع گفت که بهترین سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت است زیرا برای همه یکسان نیست و شخصیت افراد و انگیزه آن‌ها در سرمایه‌گذاری موثر است. توصیه ما این است که به علت مزیت پایداری در سرمایه‌گذاری بلندمدت، سرمایه‌گذاران تازه وارد به جای توجه به نوسانات بازار، بر چشم انداز بلندمدت بازار تمرکز کنند. به طور کلی اگر قصد دارید از استراتژی معاملات کوتاه‌مدت استفاده کنید؛ بهتر است تنها بخش کوچکی از سبد سهام خود را با هدف کوتاه‌مدت تنظیم کنید و مابقی پرتفوی خود را به روش بلندمدت اختصاص دهید.

سخن آخر

در بازار بورس به استراتژی‌هایی که فرد در آن افق زمانی کوتاه‌مدت و کمتر از یک سال را در نظر دارد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و در مقابل به سرمایه‌گذاری که بازده آن بعد از گذشت چند سال برآورد می‌شود را سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌گویند. بنابراین اگر بخواهیم بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ویژگی‌های شخصیتی و اهداف افراد را بررسی کنیم. روش‌های بلندمدت مناسب افراد صبوری است که قصد ندارند درگیر تحلیل‌های روزانه شوند و می‌خواهند سرمایه خود را در طول زمان چند برابر کنند و سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بیشتر مناسب افرادی است که وقت زیادی دارند و قصد دارند از سودهای کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زودبازده بهره‌مند شوند.

دلایل رشد بورس از ابتدای امسال تشریح شد

دلایل رشد بورس از ابتدای امسال تشریح شد

امید احمدی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در خصوص دلایل رشد بازار سهام از ابتدای امسال گفت: شاید بتوان عمده دلیل رشد بورس در ماه گذشته را پایین بودن قیمت سهام و ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاری و خرید سهام عنوان کرد که موجب شد تا معامله معامله گران با روند رو به رشد گران اقبالی بیشتری برای حفظ و ورود سرمایه جدید به بازار سهام از خود نشان دهند.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: نگاهی به شرایط بورس نشان می‌دهد از دیماه سال 92 تاکنون بازار سهام با رشد پایداری مواجه نبوده است و بر این اساس قیمت سهام به حد پایینی رسیده و این موضوع موجب جذابیت ورود به بورس شده است.

وی اضافه کرد: البته نباید تاثیر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بر معاملات بازار سهام را نادیده گرفت و بخشی از رشد کنونی بازار هم به دلیل جو روانی و هیجان ناشی از این رخداد سیاسی در کشور است.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: نکته مهم در خصوص انتخابات سیاستهای اقتصادی دولت بعدی است که می‌تواند سمت و سوی حرکت اقتصاد و بورس را مشخص کند.

وی اذعان داشت: همچنین معرفی تیم اقتصادی دولت آینده و دیدگاههای معامله گران با روند رو به رشد وزرا در خصوص مسائل کلان اقتصادی از جمله کنترل تورم و نرخ ارز می‌تواند به تحرک اقتصادی و یا تداوم رکود فعلی دامن بزند، از این رو باید تا چند ماه آینده منتظر مشخص شدن این موارد بود.

این کارشناس بازار سرمایه با پیش بینی ادامه معامله گران با روند رو به رشد روند فعلی قیمت‌ها و شاخص بورس تا برگزاری انتخابات تصریح کرد: اعلام و انتشار گزارشات مالی شرکتها که حکایت از شرایطی مثبت دارد هم در بوجود آمدن روند رو به رشد بازار سهام موثر است که در فصل برگزاری مجامع این موضوع بیشتر دیده می شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.