صندوق‌های بازارگردانی چیست؟


دخالت در بورس با عنوان صندوق ‌‌‌‌‌‌‌‌بازارگردانی

حمیدرضا میرمعینی / کارشناس بازار سرمایه از ابتدای راه‌‌‌‌‌‌‌‌اندازی صندوق‌های بازارگردانی مخالفت‌هایی در این‌خصوص صورت گرفت چراکه تقریبا این قبیل از صندوق‌ها مخل هرگونه قیمت‌گذاری مبتنی بر نظام بازار است. واقعیت اینجاست؛ زمانی‌که یک عامل بیرونی قصد دخالت در روند قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌ها در سمت عرضه و تقاضا داشته باشد، این موضوع از جانب فعالان بازار سرمایه مصداق دستکاری خواهد بود؛ در واقع این مهم با اصول نظام بازار در تعارض است.

به‌طور کلی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بر اساس روند‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در گذشته تجربه شد یا تحلیل‌هایی که برای آینده وجود دارد اقدام به خرید و فروش در بازار سهام می‌کنند. اگر به‌صورت تصنعی یا دستکاری قصد نگهداری قیمت سهام را داشته باشیم و در نقاطی اقدامات لازم در راستای حمایت از سهام شرکت‌ها صورت پذیرد به‌نظر می‌رسد که بازار به‌زودی به تعادل نخواهد رسید. تجربه نشان داده است که از ابتدای شکل‌‌‌‌‌‌‌‌گیری روند نزولی اخیر برخی از فعالان به‌دنبال چرایی عدم‌حمایت از بازار بودند، درحالی‌که حمایت در مقاطع مختلف از بازار سهام روی داد اما در نهایت نتوانست مانع روند ریزشی بازار در دو سال‌اخیر شود، زیرا شرایط بنیادی از دیدگاه معامله‌گران مناسب نبود. در صورتی‌که شرایط بنیادی از دیدگاه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران در وضعیتی مطلوب ارزیابی شود با عدم‌درنظرگرفتن صندوق بازارگردانی هم بازار سهام به‌طور اتوماتیک به تعادل می‌رسید.

زمانی‌که صندوق‌های بازارگردانی نمی‌توانند به وظایف خود در جهت حمایت از قیمت سهام عمل کنند و در برخی مواقع دچار کمبود منابع مالی می‌شوند، این مهم به آن معنی است که بازار همچنان میل به عرضه و خروج دارد. هر صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ زمان که شرایط در ابعاد سیاسی، اقتصادی، بازار‌‌‌‌‌‌‌‌های جهانی، ‌‌‌‌‌‌‌‌تصمیمات و سیاستگذاری‌‌‌‌‌‌‌‌های سازمان بورس و اوراق‌بهادار یا سیاستگذاری‌‌‌‌‌‌‌‌ها در سایر حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌ها با تغییراتی همراه شود، یقینا به‌طور مستقیم شاهد اثرگذاری در روند قیمت‌ها و به‌طور کلی موقعیت بنیادی شرکت‌ها خواهیم بود. به‌عبارتی چنین مواردی در قیمت و به‌تعادل رسیدن بازار اثرگذار هستند و هر مکانیزمی غیر ‌از موارد فوق محکوم به شکست است.

در سال‌های گذشته حتی پیش از راه‌‌‌‌‌‌‌‌اندازی صندوق‌های بازارگردانی دوره‌‌‌‌‌‌‌‌های افت و خیز متعددی در بازار سهام شکل گرفت، تا زمانی‌که معامله‌گران به لحاظ بنیادی، تحلیلی و سایر پارامتر‌‌‌‌‌‌‌‌ها قانع نشدند و به این نتیجه نرسیدند که در بازار همچنان موقعیت خرید یا فروش نیست، اقدام به ورود نکردند. بازار سهام تا زمانی‌که به سطح تحلیل نرسد، اینکه خرید در موقعیت قیمتی مشخص از جذابیت برخوردار بوده یا در موقعیتی دیگر فروش برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذار توجیهی نخواهد داشت، یقینا سازوکارهای حمایتی از جمله صندوق‌های بازارگردانی جایی در این مکانیزم ندارد. بر این اساس در مجموع صندوق‌های بازارگردانی محلی برای سوءاستفاده برخی از افراد شده‌است. به‌طور کلی نقاط حمایتی تعیین‌شده و ازدست‌رفتن آن باعث سرخوردگی بازار‌‌‌‌‌‌‌‌ها شده‌است، حمایت‌هایی که در ادامه سنگر‌‌‌‌‌‌‌‌های اول، دوم و سوم را از‌دست‌ دادند، در جای خود ناامیدی در بازار سهام را در پی داشت.

به هر ترتیب تخلفات و بعضا سوءاستفاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از سوی برخی از دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندرکاران صندوق‌های سرمایه‌گذاری صورت گرفته است و چنین مواردی در نهایت باعث شد تجربه صندوق‌های بازارگردانی در بازار سهام کشور متاسفانه تجربه موفقی نباشد. از طرفی صندوق‌های بازارگردانی در بعضی از بخش‌های بورس‌های جهانی البته در مواقعی مشخص فعال هستند که‌‌‌‌‌‌‌‌ این مهم در راستای جلوگیری از پنیک و رفتار‌‌‌‌‌‌‌‌های هیجانی از سوی معامله‌گران صورت می‌گیرد و به‌طور کلی فعالیت چندانی در پروسه معمول معاملات ندارند.

در عمده بازار‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا و نظام بازار آزاد فعالیت می‌کنند؛ در واقع صندوق‌های بازارگردانی از جایگاه خاصی برخوردار نیستند و عمدتا عمق بازار و سطح تحلیل به حد قابل‌توجهی در این قبیل از بازار‌‌‌‌‌‌‌‌ها بالاست. انتشار گزارش‌های شفاف از سوی ناشران، وجود شرکت‌هایی نظیر رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌بندی، تحلیلی و مشاور سرمایه‌گذاری باعث شده‌است که عمده خرید و فروش‌ها بر اساس تحلیل صورت پذیرد.

در این مواقع به حدی عمق بازار بالاست که با توجه به تعدد سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران در هر نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌ای خریدار و فروشنده فعال حضور دارند؛ در واقع تحقیقات و تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد بهترین راهکاری که می‌توان برای بازار درنظر گرفت عدم‌دخالت در جریان دادوستد‌‌‌‌‌‌‌‌هاست. به اعتقاد بنده در صورتی‌که محدودیت دامنه‌نوسان حذف شود سریعا بازار سهام به تعادل خواهد رسید. فارغ از این موارد به‌طور کلی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران پروپاگاندا‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی و در مواقع ریزش به واسطه برخی از افراد غیر‌حرفه‌‌‌‌‌‌‌‌ای ایجاد می‌شود را نباید به‌عنوان ملاکی برای تصمیم‌گیری درنظر بگیرند، چراکه بازار از حالت طبیعی، نرمال و استانداردی که اتفاقا باید داشته باشد، متاسفانه با چنین رویکردی خارج خواهد شد.

در اینجاست که نمایان می‌شود ایده صندوق‌های بازارگردانی از ابتدا بازار را از حالت استاندارد خارج کرده است. بازار سرمایه و به‌طور مشخص بورس اوراق‌بهادار‌ نماد نظام بازار آزاد است. تمام نواقص، مشکلات و محدودیت‌هایی که در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف وجود دارد، اتفاقا باید در بخش مولد اقتصاد کشور برطرف شود. به‌طور کلی از بورس باید به‌عنوان ‌نماد و الگویی برای سایر بازار‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی نیز یاد شود.

بنابراین بازار سهام باید از هرگونه محدودیتی خارج شود؛ حال این محدودیت می‌تواند در قالب بازارگردان تعریف شود، در قالب قیمت‌گذاری دستوری یا دامنه‌نوسان. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران فعال در بازار سرمایه باید بر اساس تحلیل اقدام به خرید و فروش کنند و نه بر اساس اخبار؛ در چنین حالتی هر نوع سیگنال در واقع سریعا خود را در قیمت سهام نشان خواهد داد. این مهم به‌عبارتی فرضیه بازار کارآ است. حال بزرگ‌ترین اقدامی که سازمان بورس و اوراق‌بهادار باید انجام دهد؛ نخست ایجاد امنیت سرمایه‌گذاری و دیگری افزایش کارآیی بازار سهام است. افزایش شفاف‌‌‌‌‌‌‌‌سازی، تسهیل دسترسی افراد به اطلاعات باید به حدی افزایش پیدا کند که بعد از انتشار اطلاعات، سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران با تشخیص شرایط بنیادی و تحلیل اقدام به خرید یا فروش سهام کنند که این مهم متاسفانه در بورس وجود ندارد.

بازارگردانی

بازارگردانی (Market Making) و لزوم تخصیص بازارگردان (Market Maker) به شرکت‌های حاضر در بورس یکی از خبرهای خوبی است که در چند هفته اخیر، فعالین بازار سرمایه را دلگرم کرده است.

بازارگردان و بازارگردانی سهم‌های بورسی می‌تواند تاثیرات مثبتی زیادی بر بازار بورس بگذارد و در نهایت کارایی بازار را افزایش دهد.

اما بازارگردان کیست و بازارگردانی به چه معناست؟ ما در این مقاله به این مسئله می‌پردازیم.

گره‌های معاملاتی

یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های بازار بورس نسبت به بازارهای دیگر مثل بازار مسکن و خودرو، نقدشوندگی آن است. در حالت کلی شما می‌توانید در بازار بورس سرمایه‌گذاری و معامله کنید و سودهای چشم‌گیری هم ببرید.

وقتی هم که مثلا به هر دلیلی پول لازم داشتید، می‌توانید سهم‌های خود را بفروشید و پول خود را نقد کنید. پس‌ازآن هم کافی است با ارسال سفارش «تقاضای وجه» به کارگزار، پول خود را بردارید و نیازتان را برطرف کنید.

اما در بازار خودرو و مسکن خریدن و فروختن به این راحتی نیست. شما وقتی می‌خواهید ملک یا خودرو خود را بفروشید باید مدت‌ها منتظر بمانید تا یک مشتری پیدا شود. این مشتری هم بالقوه هست و مشخص نیست آخر کار واقعا ملک یا خودروی شما را بخرد یا نه.

برای خریدن ملک و خودرو هم دوباره همین داستان است. شما پول دارید اما باید مدت‌ها وقت و پول صرف کنید تا یک خودرو/ملک خوب پیدا کنید. حالا پس‌ازآن باید به سراغ فروشنده بروید و در نهایت هم ممکن است با فروشنده نتوانید به توافق برسید و معامله‌تان از سر نگیرد.

اما این قضیه در حالت کلی در بازار بورس وجود ندارد. شما سفارش فروش سهم خود را در قیمت مشخصی (Ask) ارسال می‌کنید و ممکن است در همان لحظه نیز کسی پیدا شود و با همان قیمت سهم موردنظرتان را از شما بخرد. موقع خرید هم دوباره همین است. سفارش خرید خود را وارد می‌کنید و در زمان کمی یک فروشنده پیدا می‌شود که حاضر از به قیمت مورد تقاضای شما (bid) سهام خود را به شما بفروشد.

وقتی بازار بورس رفتار طبیعی و غیر هیجانی داشته باشد می‌توان همه این کارها را انجام داد؛ اما چه تضمینی هست که بازار رفتار طبیعی داشته باشد؟

صعود تند

همین چند ماه پیش یعنی بهار و تابستان ۹۹، بازار بورس چندین ماه سبز بود و تقریبا همه سهم‌ها در صف خرید بودند. اگر می‌خواستید سرمایه جدید بیاورید، پول واریز کرده و سود کنید، احتمالا نمی‌توانستید.

همه سهم‌ها یا لااقل سهم‌های ارزشمند در بالاترین قیمت هر روز در صف‌های خرید سنگین، سقف‌های قیمتی پیشین را می‌شکستند و جلو می‌رفتند. حتی آن‌هایی که ده‌ها سال زیان‌ده بودند.

هیچ‌کسی هم سهم‌هایش را نمی‌فروخت. اگر هم می‌فروخت حجم آن محدود بود که در نهایت هم به ما آدم‌های معمولی نمی‌رسید. بلکه نصیب وال‌های حقیقی پول‌دار بازار می‌شد. بعدازآن دوباره صف خرید برقرار بود. وال (Whale) اصطلاحا به کسانی گفته می‌شود که سرمایه بسیار زیادی دارند.

شما پول داشتید اما هیچ‌کسی سهمی به شما نمی‌فروخت.

این‌یک مانع در بازار بود. گره معاملاتی وجود نداشت؛ اما معاملات زیادی هم انجام نمی‌شد. فقط در این حد بود که حجم‌مبنا پر شود تا قیمت پایانی سهم به سقف قیمت روزانه خود برسد.

سقوط تخت گاز

چند ماه بعدازاین، رویه برعکس شد و صف‌های خرید میلیاردی به صف‌های فروش میلیارد تبدیل شدند. حس و درک فعالین بازار از آینده منفی شده بود. سرمایه‌گذاران حقیقی از آینده بازار می‌ترسیدند. صف‌های فروش سنگین برای بسیاری از سهم‌ها از جمله سهم‌های ارزشمند ایجاد شده بود.

در نهایت هم آن‌قدر با همین صف‌های فروش، قیمت‌ سهم‌ها پایین آمد که وال‌های بازار ارزشمند‌ترین سهم‌ها را با قیمت بسیار کمی تصاحب کردند.

دوباره گره معاملاتی در کار نبود. در بیشتر معاملات خریداران تنها به‌قدری سفارش خرید می‌زدند که حجم‌مبنا را پر کنند و قیمت پایانی را تا کف آن روز پایین بیاورند. ادامه همین روند، قیمت سهم‌ها را در مدت‌زمان کمی تا ۵۰ درصد کاهش داد.

در چنین بازاری که در آن صف‌های فروش فراوانی وجود داشت، اگر شما به هر دلیل پول لازم داشتید و می‌خواستید کمی سهم بفروشید، نمی‌توانستید.

خریداران فقط به‌اندازه پر کردن حجم‌مبنا در کف قیمت سهم‌ها را می‌خریدند.

شما هم هر چه چقدر تلاش می‌کردید تا ساعت 8:30 صبح در لحظه آغاز پیش‌گشایش بازار سفارش فروش خود را ثبت کنید، در بهترین حالت نفر ۲ هزارم صف فروش می‌شدید. یعنی اگر هم خریداری هم پیدا می‌شد، نوبت فروش به شمایی که نفر ۲ هزارم صف هستید، نمی‌رسید.

بازارگردانی و باز کردن گره معاملاتی

در ماه‌های آخر تابستان ۹۹ برخی از شرکت‌ها به دلیل آینده‌نگری یا شانس، یک فرآیند افزایش سرمایه را هم اجرا کردند. در نتیجه سهام‌ این شرکت‌ها در روزهای سقوط تند بازار بسته ماند. این شرکت‌ها تا جای ممکن هم فرآیند افزایش سرمایه را کش دادند تا به منفی‌های بازار نرسند. ولی به انتهای این منفی‌ها رسیدند.

در این زمان سهام این شرکت‌ها منفی باز شد. بعدازآن برخی از آن‌ها صف فروش شدند؛ اما دقیقا هیچ‌کسی حاضر به خرید نبود.

از چندین میلیون صف فروش، تنها چند هزار خرید انجام می‌گرفت. قیمت پایانی روزانه این سهم‌ها فقط چند دهم درصد منفی می‌خورد. اصطلاحا این‌یک گره معاملاتی بود.

همه این سناریوها با اینکه قرار نیست رخ دهند و لااقل در یک بازار منطقی با عمق زیاد کم رخ می‌دهد، اما من در همین سه سالی که بازار بورس ایران فعال هستم به‌کرّات شاهد چنین اتفاق‌هایی بودم.

این اتفاق‌ها صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ مهم‌ترین مشخصه بازار سهام یعنی نقدشوندگی را دچار مشکل می‌کنند. از آن‌سو باعث می‌شوند هنگام معامله بخش زیادی از کار شما ویرایش لحظه‌ای سفارش باشد تا بتوانید معامله‌تان را انجام دهید. کاری که در نهایت باعث افزایش بار پردازشی هسته بورس هم می‌شود.

به همین دلیل باید چاره‌ای برای آن اندیشید.

بازارگردانی و تثبیت و کنترل

چه زمانی که بازار مثل بهار و اوایل تابستان ۹۹، رشد بسیار تند و صعودی دارد و چه مثل چند ماه آخر تابستان 99 که بازار سقوط دارد، هر خطرناک هستند؛ زیرا نقطه توقف مشخص نیست و بیشتر تحلیل‌ها به نتیجه‌ای نمی‌رسند. به بیانی ارزیابی ریسک بازار در این شرایط ممکن نیست و در نتیجه فعالین حرفه‌ای بازار از آن اجتناب می‌کنند.

چه بازاری که شدیدا رشد می‌کند و همه‌چیز در آن صف خرید است و حتی سهم‌های ضعیف با صورت‌های مالی منفی در چند ماه ۷۰۰ درصد رشد می‌کنند و چه بازاری که پرارزش‌ترین سهم‌ها هم صف فروش دارند و در بازه کوتاهی بیش از نیمی از ارزش خود را از دست می‌دهند، جای خوبی برای سرمایه‌گذاری نیست.

رشد بیش‌ازحد به معنی سقوط قریب‌الوقوع است.

رشد بیش‌ازحد به معنی سقوط قریب‌الوقوع است. صف‌های خرید طولانی با اینکه بازار را برای سرمایه‌گذاران جذاب می‌کنند اما مانع از ورود نقدینگی جدید به بازار می‌شوند. این صف‌های خرید در نهایت باعث می‌شود سرمایه‌های ورودی در بازار، پشت صف‌های خرید چندمیلیاردی راکد بمانند.

سوی دیگر بازار هیجان فعالین و صعود تند و غیرمنطقی بازار است. چنین تغییراتی باعث افزایش امیدواری کاذب در بین تازه‌واردهای بازار می‌گردد و آنچه در نهایت اتفاق می‌افتد این است که افراد جدیدی به امید سود وارد بازار می‌شوند و خیلی زود با سقوط بازار مواجه شده و سرمایه‌شان از دست می‌رود.

دانش و سواد؛ روش طولانی‌مدت افزایش ثبات در بازار

تمام این مسائل با توجه به اینکه عموم سرمایه‌گذاران در بازار بورس دانش کافی درباره این بازار پیچیده و پر جزئیات را ندارند و خیلی راحت ممکن است رفتارهایی انجام دهند که هم خود و هم بقیه فعالین را دچار ضررهای عمیق کنند، می‌تواند بسیار رخ دهد.

مشخصا افزایش دانش و تجربه فعالین بازار می‌تواند بخش مهمی از این مشکلات را حل کند. این روش با اینکه به‌خوبی می‌تواند سرمایه‌گذاران و بازار را به بلوغ کافی برساند؛ اما دو مشکل دارد.

مشکل اول این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که همه فعالین بخواهند یا بتوانند از اطلاعات و تجارب موجود درس بگیرند و مهم‌تر از آن، از دانسته‌های خود استفاده کنند.

مشکل دوم هم این است که آموزش فعالین برای افزایش کارایی بازار و کاهش رفتارهای احساسی زمان‌بر است. آن‌قدر زمان‌بر که مشخص نیست در همین بازه بازار چقدر دچار نوسان و مشکل شود و چند نفر سرمایه خود را از دست بدهند.

در نتیجه راهکار بهتری لازم است که هم زودتر جواب بدهد و هم صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ مطمئن باشیم نتیجه می‌دهد و همچنین می‌توانیم ریسک و سود آن روش را تخمین بزنیم.

یکی از راه‌هایی که برای کاهش نوسان‌های شدید و تثبیت و پایداری بازار قابل اجراست، ایجاد رکن بازارگردان و بازارگردانی در بورس است.

بازارگردان و بازارگردانی سهام

کار بازارگردان روان کردن معاملات است. بازارگردان‌ معمولا صندوق‌ یا شخص حقوقی است که نقدینگی فراوانی دارد.

وقتی یک سهم در حال تشکیل یک صف فروش است بازارگردان با خرید سهم‌های فروشنده‌ها هم سهم‌های آن‌ها را نقد می‌کند و هم مانع از قفل شدن معاملات می‌شود.

ازآنجایی‌که بازارگردان نقدینگی زیادی دارد، معمولا تعداد زیادی هم از سهم‌های شرکت موردنظر را دارد و هنگامی‌که برای آن سهم یک صف خرید در حال تشکیل است، بازارگردان این سهم‌ها را در قیمت تحت معامله به خریداران می‌فروشد و دوباره از تشکیل صف خرید جلوگیری می‌کند.

در کل کار بازارگردان در یک جمله خلاصه می‌شود، افزایش نقدشوندگی بازار.

بازارگردان‌ معمولا خانواده از سهم‌های مرتبط به هم را بازارگردانی می‌کند؛ مثلا صندوق سرمایه‌گذاری یک بانک، سهم‌های مربوط به آن بانک و شرکت‌های مالی زیرمجموعه آن را بازارگردانی می‌کند. هرچند ممکن است یک صندوق بازارگردانی، فقط بازار یک سهم خاص را بگرداند.

وقتی یک شرکت با یک صندوق بازارگردانی یا شخص حقوقی قرارداد می‌بندد و کار بازارگردانی سهامش را به آن می‌سپارد، این بازارگردان موظف است که روزانه حجم مشخصی از سهم آن شرکت را خریدوفروش کند.

سود بازارگردان

بازارگردان‌ها‌ تلاش می‌کنند سهم‌هایی را که قبلا خریده‌اند با قیمت کمی بالاتری (spread) بفروشند. این قیمت ممکن است در مقایسه با قیمت خرید چندان بالا نباشد اما چون حجم معاملات بازارگردان زیاد است، می‌تواند سود چشم‌گیری نصیب آن بکند.

از آن‌سو ممکن است بازارگردان به دلیل تعهد خود، مجبور شود سهم شرکت تحت نظارت خود را در حجم بالایی بخرد و در این حالی باشد که می‌داند قیمت آن سهم در حال نزول است.

ازآنجایی‌که این بازارگردان در موقع تشکیل صف خرید مجبور است دوباره این سهم را در قیمت معاملاتی به مشتریان بفروشد، مشخصا این عملیات برای بازارگردان زیان‌ده خواهد بود.

ازاین‌روی بازارگردان‌ها برای خدمات خود همواره کارمزد دریافت می‌کنند تا این زیان‌ها را جبران کنند.

از طرفی حتی اگر قیمت سهم تحت کنترل بازارگردان نزولی نیز نباشد، چون سود فروش آن‌ها توسط بازارگردان پایین است، با توجه به میزان کارمزدی که آن‌ها برای معاملات باید پرداخت کنند، دوباره بازارگردان ممکن است ضرر کند.

به همین دلیل میزان کارمزدی که بازارگردان‌ها بابت معاملات خود می‌پردازند کمتر از کارمزد معاملات معمولی است؛ مثلا کارمزدی که بازارگردان در معاملات خود به سازمان بورس می‌پردازد ۸۰ درصد کمتر از کارمزد معاملات عادی و مالیات آن نیز ۵۰ درصد کمتر است.

خلاصه وظایف بازارگردان

در کل وظایف بازارگردان را این‌گونه می‌توان خلاصه کرد:

  1. اقدام به خریدوفروش جهت محدود کردن دامنه نوسان قیمت
  2. افزایش قدرت نقدشوندگی سهام از طریق خرید سهم‌ها در صف فروش یا عرضه سهم‌ها در صف خرید
  3. کنترل قیمت سهام در یک محدوده جهت جلوگیری از نوسان‌های شدید قیمت که دوباره با جلوگیری از تشکیل صف خرید خریدوفروش‌ انجام می‌شود.
  4. حفظ نقدینگی در بازار که با حفظ جذابیت بازار به‌واسطه افزایش نقدشوندگی آن حاصل می‌گردد.

بازارگردانی گام اول بلوغ و افزایش عمق بازار بورس

بازارگردان و بازارگردانی البته چیز جدیدی در بازار نیست. بازارگردانی از قبل در بورس کالا انجام می‌گرفت. در حال حاضر ۳۸ صندوق بازارگردانی دارای مجوز سازمان بورس در ایران وجود دارند که حالا شرکت‌های بورسی باید یکی از آن‌ها را برای بازارگردانی سهم خود برگزینند.

همین لزوم تخصیص بازارگردان برای سهم‌ها یک گام بسیار مهم در جهت افزایش عمق بازار بورس است. هر چه هم بازار عمیق‌تر باشد، موج‌های هیجانی و احساسی سرمایه‌گذاران کمتر روی آن تاثیر می‌گذارد و کارایی آن نیز بیشتر می‌شود.

بااین‌همه در نهایت آنچه واقعا این بازار را به‌جایی خواهد رساند، افزایش سواد و دانش سهام‌داران صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ و سرمایه‌گذاران به‌خصوص سهام‌داران خرد است.

تخصیص بازارگردان در شرایط حاضر که اعتماد بخشی از سهام‌داران حقیقی به بازار بورس کاهش پیدا کرده و در نتیجه سرمایه‌های فراوانی از آن خارج و به بازارهای دیگر همچون دلار و طلا وارد شده است، گام مهمی برای جذب دوباره این افراد است.

در نهایت ورود بازارگردان‌ها به بازار این فرصت را به سرمایه‌گذاران خرد می‌دهد که دانش خود را از این بازار پیچیده بیشتر کرده و منطقی رفتار کنند.

بازارگردانی در بورس به چه معنی است و صندوق بازارگردانی چیست؟

بازارگردانی در بورس به چه معنی است؟ صندوق بازارگردانی چیست؟

با توجه به گستردگی دنیای بورس و فعالیت های گسترده ای که افراد در بورس دارند طبیعی است که سوالاتی حتی برای کسانی که آشنایی کاملی با بورس دارند پیش بیاید. یکی از سوال های متداولی که برای اکثر سهامداران و سرمایه گذاران پیش می آید این است که “بازارگردانی در بورس به چه معنی است؟” “صندوق بازارگردانی چیست؟” به طور خلاصه باید گفت که، بازارگردانی در بورس به منظور کاهش نوسانات قیمت در بازار و تامین نقدشوندگی انجام می شود.

بازارگردانی به چه معنی است؟

مباحثی که در پست مورد بررسی قرار می گیرند:

بازارگردانی در بورس به چه معنی است؟

به فعالیت هایی مانند: کاهش دامنه نوسانات قیمت اوراق بهادار، تامین نقدشوندگی اوراق بهادار و اقدامات این چنینی که انجام میشود بازارگردانی می گویند. بازارگردانی در بازار بورس الزامی است چرا که منجر به شفافیت معاملات در بازار بورس میشوند و از طرفی مانع از ایجاد صف های شدید خرید و فروش میشوند. اما بازارگردان کیست؟ طبق تعریف ویکی پدیا بازار گردان (Market maker) افراد یا شرکت‌هایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی می‌کاهند.

صندوق بازارگردانی چیست؟

همانطور که در قسمت فوق ذکر شد، بازگردانی عملی است که به منظور تامین نقد شوندگی و کاهش نوسانات قیمت های بازار بورس انجام می پذیرد. صندوق های بازارگردانی در واقع توسط خانواده ای از سهام ایجاد میشود و توسط همان اداره و مدیریت میشوند. هدف اصلی صندوق بازارگردانی متعادل نگه داشتن و حفظ تعادل سهام ها و قیمت آن ها است و سعی در نزدیک کردن قیمت سهم ها به ارزش ذاتی آن ها دارد.

بازارگردانی در بورس

با از بین بردن صف های فروش و خرید میتوان این توقع را داشت که معاملات روان تر و سریعتر انجام میشوند و به همین واسطه نقدینگی هم افزایش پیدا میکند. نحوه عملکرد صندوق بازارگردانی بدین صورت است که مقداری از سهام شرکت هایی که در بازار بورس سرمایه گذاری کرده اند را در اختیار داشته و با استفاده از آن سرمایه ها اقدان به خرید و فروش می کند که همین امر موجب تعادل در ارزش سهام آن شرکت میشود. باید به این نکته هم اشاره کنیم که کارمزد معاملات صندوق بازارگردانی پایین است و مبلغ زیادی برای کارمزد ندارند. سازمان بورس برای حمایت از صندوق بازارگردانی در کارمزد معاملاتشان 80 درصد تخفیف داده است.

  • منظور از دامنه نوسان در بورس و فرابورس چیست؟
  • دامنه نوسان در کشور های مختلف چگونه است؟
  • چگونه در صف فروش سهام اول باشیم؟

مزایای صندوق بازارگردانی چیست؟

مزایای صندوق بازارگردانی چیست؟

اگر بخوواهیم به سوال ” مزایای صندوق بازارگردانی چیست؟ ” پاسخ دهیم باید بگوییم که، کاهش کارمزد و هزینه‌های معاملات صندوق به ‌واسطه معافیت‌های در نظر گرفته‌ شده، کاهش محدودیت‌های اعطای اعتباردهی و تسهیلات به صندوق با عنایت به اساسنامه آن و در اختیار قرار دادن ایستگاه معاملاتی برای انجام معاملات این ها عواملی هستند که صندوق بازارگردانی را بااهمیت می کنند و به عبارتی مزیت صندوق بازارگردانی به حساب می آیند.

سرمایه گذاران صندوق بازارگردانی فقط سهامداران حقوقی هستند و میتوان حدس زد که سود و مزیت های صندوق بازارگردانی هم فقط به افراد حقوقی می رسد اما باید به این نکته هم اشاره کنیم که صندوق بازارگردانی به افراد حقیقی هم به صورت غیر مستقیم سود میرساند بدین صورت که، شرکت‌هایی که وارد این صندوق‌ها می‌شوند سهام خود را در بازار بورس و برای افراد حقیقی ارائه داده‌اند و چنانچه صندوق های بازارگردانی برای ثابت ماندن ارزش سهام این شرکت‌ها تلاش کنند، سرمایه‌گذاران حقیقی هم از آن سود می‌برند.

بازارگردانی در بورس چیست؟

از ویژگی ‌های مهم بورس می توان به موضوع نقد شوندگی بالای آن اشاره کرد که در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه ‌گذاری دارای امتیاز بیشتری است. دلیل آن هم بستگی به گردش مالی بالای این بازار دارد که باعث کاهش ریسک نقدشوندگی بورس می شود. در واقع هر یک از سرمایه ‌گذاران این امکان را در اختیار دارند که با خاطری آسوده،‌ اقدام به خرید سهام نموده و هر زمان به سرمایه خود نیاز داشته باشند، به ‌راحتی و با فروش سهام، دارایی خود را به وجه نقد تبدیل کنند. این در حالی است که در سایر بازارها بسته به شرایط موجود، نقدشوندگی ممکن است با مشکل مواجه شود.

بازارگردانی که برگرفته از فعالیت بازارگردان ‌ها در بورس است، کمک بسزایی به افزایش عمق بازار سرمایه نموده و مانع از کاهش و افزایش ناگهانی و هیجانی قیمت سهام شرکت ‌ها می ‌شود.

در نظر داشته باشید که فعالیت بهینه بازارگردان ها می تواند در افزایش نقدشوندگی بازار، نقش زیادی داشته باشد و همچنین روند اعتمادسازی سرمایه گذاران را نسبت به بازار، بهبود بخشد. بنابراین می توان انتظار داشت با بازارگردانی اصولی و مشاوره سرمایه گذاری درست، در آینده نزدیک شاهد افزایش سرمایه گذاری در بورس باشیم. در ادامه مقاله، به طور مفصل در مورد بازارگردانی در بورس صحبت خواهیم نمود.

هدف از بازارگردانی

فعالیت بازارگردان ‌ها در بورس باعث جلوگیری از کاهش و افزایش هیجانی قیمت سهام شرکت‌ ها می ‌شود. به این معنا که با فعالیت آنها در بورس علاوه بر افزایش نقدشوندگی بازار، اعتماد به این بازار نزد سرمایه‌ گذاران خرد نیز افزایش می یابد و به آن ‌ها کمک می ‌کند تا با اطمینان بیشتری وارد بازار شده و اقدام به سرمایه ‌گذاری نمایند.

یکی از وظایف مهم بازارگردان ها در بازار این است که در هنگام افزایش قیمت سهم، اقدام به فروش سهام نموده و از رشد هیجانی آن جلوگیری کنند و همچنین در زمان هایی که بازار دچار افت و ریزش است نیز اقدام به خرید سهام نمایند تا از افت شدید ارزش سهام جلوگیری نمایند. بازارگردان‌ ها باید از پشتوانه قوی مالی برخوردار باشند تا بتوانند عرضه و تقاضای حاکم بر بازار را کنترل و مدیریت نمایند.

بازارگردان ها با در اختیار داشتن مدیریت تعداد مشخصی از سهام و منابع مالی و اعتباری، در صورت نیاز اقدام به خرید و فروش سهام شرکت می ‌کنند. با توجه به اینکه درظاهر هدف بازارگردانان کسب سود از صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ معاملات نیست، ولی در بعضی شرایط ممکن است خرید سهام با قیمت کم و فروش سهام با قیمت بالاتری صورت گیرد که منجر به کسب سود حاصل از نوسان قیمت برای آنان گردد.

به ‌طور کلی، وظایف اصلی بازارگردان ‌ها شامل مواردی مانند، جلوگیری از نوسان شدید قیمت‌ ها با محدود کردن دامنه نوسان، افزایش نقدشوندگی سهام شرکت‌ ها، کنترل عرضه و تقاضا در سهم و حفظ نقدینگی کلی موجود در بازار می باشد و در واقع، نقش مهمی در معاملات یک سهم دارند و نقدشوندگی هر سهم تا حد زیادی به عملکرد آن بازارگردانان مربوط می ‌شود.

نحوه عملکرد بازارگردان

به این دلیل که وظایف بازارگردان‌ ها کنترل و مدیریت بر خرید و فروش سهام شرکت ‌ها است، معمولا با ریسک بالایی مواجه هستند. هر یک از این شرکت‌ ها در شرایطی به سود دست می یابند که سهام خریداری‌ شده خود را در قیمت های بالاتری به فروش رسانند و از اختلاف قیمت بین خرید و فروش آن سهم سود کسب کنند. از سوی دیگر در زمانی که بازار سهام با افت مواجه می ‌شود، بازارگردان باید روزانه تعداد مشخصی سهم خریداری کند. در صورتی‌ که همچنان فشار عرضه بالا باشد، با افت قیمت‌ ها در بازار، بازارگردان نیز دچار صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ خسارت می‌ شود. از سوی دیگر در زمان تشکیل صف خرید، بازارگردان مجبور است سهم خریداری ‌شده را در قیمت معاملاتی روز به مشتریان بفروشد که در این صورت نیز با ضرر مواجه می شود. با توجه به وظایفی که بر عهده دارد و فعالیت ها و خدماتی که ارائه می دهد، میزان مشخصی کارمزد دریافت می ‌کنند تا زیان‌ احتمالی ناشی از معاملات را تعدیل نمایند.

راهکارهای لازم در جهت افزایش نقدشوندگی بورس

نقدشوندگی بورس ممکن است در موقعیت هایی نیز دچار مشکل شده و کاهش یابد. چنانچه یک سهم دارای شرایط مطلوب باشد، قطعا میزان تقاضا برای خرید آن افزایش می ‌یابد و با افزایش تقاضا نیز درخواست فروش سهام، کاهش خواهد یافت و در این صورت منجر به تشکیل صف خرید می شود. همچنین گاهی به دلیل عدم استقبال از یک سهم، خریداران تمایلی به خرید سهام نخواهند داشت و با افزایش میزان درخواست‌ های فروش، سهم مورد نظر دچار صف فروش می‌ شود. در نتیجه با تشکیل صف خرید یا صف فروش، شاهد کاهش حجم معاملات و در نتیجه نقدشوندگی بازار خواهیم بود.

به همین دلیل و برای کاهش و یا حذف مشکلاتی از قبیل تشکیل مداوم صف ‌های خرید و فروش شرکت ‌ها در بازار سرمایه، نهادی به نام بازارگردان و صندوق‌ های بازارگردانی ایجاد شدند تا با فعالیت مداوم خود در بازار، روزانه تعداد مشخصی از سهام یک شرکت را معامله کنند و آن را به درستی کنترل کنند تا شاهد وجود صعود و نزول های هیجانی نباشیم. نقش اصلی بازارگردان، جلوگیری از ایجاد هرگونه هیجان در معاملات است.

به عبارت دیگر، در زمانی که بازار بورس درگیر صف ‌های خرید است، بازارگردان در نقش فروشنده ظاهر می ‌شود و با فروش سهام، نقدشوندگی آن را افزایش می‌ دهد و در مواقعی که بورس به دلیل اخبار و حواشی نامناسب درگیر صف ‌های فروش می ‌شود، با خرید سهام شرکت به‌ صورت روزانه و با افزایش نقدشوندگی سهم، هیجان منفی ایجاد شده را از بین برده و به تعادل باز می گرداند.

در پایان باید اشاره نماییم که، بازارگردان یک نهاد یا شرکت است که با کسب مجوز لازم و با تعهد به افزایش نقدشوندگی، عرضه و تقاضای متوازن اوراق بهادار و تعدیل نوسان قیمت، اقدام به خرید و فروش سهام می کند تا بتواند میزان عرضه و تقاضای بازار را کنترل نماید.

صندوق سرمایه گذاری چیست؟

صندوق سرمایه گذاری یکی از ابزارهای در دسترس برای کسب سود در بازارهای مالی است.

بسیاری از افراد به دلیل نداشتن وقت و علم کافی سرمایه خود را وارد بانک می کنند و با این کار جلوی سود بیشتر از سرمایه خود را می گیرند. یکی ابزارهایی که سرمایه گذاران می توانند در آن سرمایه گذاری کنند و بیشتر از سپرده‌های بانکی سود داشته باشند صندوق‌های سرمایه گذاری است.

این ابزار سرمایه گذاری برای کسانی که وقت و علم کافی در رابطه با بورس ندارند و میتوانند به صورت غیر مستقیم وارد بورس شوند و مجموعه ای از اوراق مشارکت، سهام و سایر اوراق بهادار می باشد.

چرا از صندوق سرمایه گذاری استفاده کنیم؟

برای افرادی که به تازگی وارد سرمایه گذاری شده اند. یکی از بهترین گزینه ها برای سرمایه گذاری صندوق‌ها هستند، چرا که یک راه با ریسک کم برای ورود به بورس و اوراق بهادار است. در ادامه با انواع صندوق های سرمایه گذاری آشنا می شوید.

معایب و مزایای صندوق‌های سرمایه گذاری

برای کسانی که به تازگی وارد این حوزه می شوند قطعا برایشان سوال است که چه تضمینی است که ما وارد این صندوق سرمایه گذاری شویم و سرمایه خود را از دست ندهیم. با وجود تلاطم هایی که در اقتصاد ایران بوده و شاهد ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری بودیم مردم نسبت به صندوق های سرمایه گذاری هم بدبین می شوند. در جواب این سوال به شما این اطمینان خاطر را می دهیم که صندوق های سرمایه گذاری تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است و جای نگران وجود ندارد.

اگر بخواهیم یک نگاه کلی به سود صندوق های سرمایه گذاری داشته باشیم نسبت به روش مستقیم که در بورس صندوق‌های بازارگردانی چیست؟ سرمایه گذاری می کنید سود کمتری خواهد داشت. گرچه در روش مستقیم ممکن است خیلی ضرر بکنید و حتی کمتر از صندوق ها سود کنید ولی میانگین سودی که حاصل می شود از بیشتر از صندوق ها است. به همین دلیل، کسانی تجربه و علمی از بورس داشته باشند خود به صورت مستقیم سرمایه گذاری می کنند.

با آن همه محدودیت و برخی ریسک های صندوق . می توان مزیت های متفاوتی هم داشته باشد.

وقت کمتری را صرف می کنید:

یکی از مزیت هایی که صندوق های دارند شما نیازی ندارید که بازار ها و سهم را هر روز بررسی کنید و این کار به عهده صندوق است. بنابراین سرمایه گذار بدون صرف وقت میتواند یک درآمد جانبی داشته باشد.

ریسک کمتری نسبت به بقیه روش ها دارد:

اصولا مدیران و مسئولان صندوق ها افراد با تجربه ای هستند که میتوانند سهم ها را بررسی و از تحلیل تکنیکی از سهم ها را داشته باشند. گرچه میزان ریسک در انواع صندوق ها متفاوت است.

نقد شوندگی بالا:

اصولا واحد های صندوق سرمایه گذاری نقد شوندگی بالایی دارند. اگر آن صندوق دارای یک ضامن نقد شوندگی هم باشد. دیگر در زمان فروش مشکلی نخواد بود.

قابلیت مقایسه و انتخاب خواهید داشت

شفافیت اطلاعاتی بهتری دارد

تنوع در دارایی های صندوق

سرمایه گذاری آسان و مطمئن

نتیجه گیری

در دنیای امروز که افراد حساسیت بسیار بالایی در سرمایه گذاری های خود دارند به دنبال راهی هستند که بدون دغدغه فکری سرمایه خود را بیشتر کنند. صندوق های سرمایه گذاری در این راه توانسته کمک زیادی بکند. اگر شما هم جزو دسته کسانی هستید که علاقه به سرمایه گذاری در بورس دارید و نمیدانید از چه روشی برای افزایش سرمایه خود استفاه کنید، صندوق‌های شرکت سبدگردان زاگرس می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای شروع باشد.

به منظور دریافت مشاوره رایگان و انتخاب مسیر سرمایه گذاری و کسب سود بیشتر، با ما تماس بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.