ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ابر ایچیموکو (به انگلیسی Ichimoku Cloud) مجموعه از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین مومنتوم (اندازه حرکت) و مسیر روند را نشان میدهد.
ابرهای ایچیموکو این اطلاعات را با گرفتن چند میانگین و ترسیم آنها روی نمودار ارائه میکند. ابر ایچیموکو از این ارقام برای محاسبه یک “ابر” استفاده ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ میکند که میتواند پیش بینی کند در آینده قیمت، در چه محدودهها یا سطوحی حمایت یا مقاومت وجود خواهد داشت.
ابر ایچیموکو توسط یک روزنامهنگار ژاپنی به نام گوئیچی هوسودا (Goichi Hosoda) ابداع و در اواخر دهه 60 میلادی منتشر شد.
این اندیکاتور نقاط داده بیشتری نسبت به نمودار شمعی استاندارد ارائه میکند. با اینکه ممکن است در نگاه اول، تفسیر ابر ایچیموکو دشوار به نظر برسد، درک سیگنالهای معاملاتی این اندیکاتور که به خوبی تعریف شده و برای افرادی که با نحوه خوانش نمودارها آشنا هستند آسان است.
نکات کلیدی
- ابر ایچیموکو از 5 خط یا 5 سری محاسبات تشکیل شده، که دو خط تشکیل یک ابر میدهند و داخل این دو خط سایه زده میشود.
- این خطوط شامل میانگین 9 دورهای، میانگین 26 دورهای، یک میانگین از این دو میانگین، میانگین 52 دورهای، و یک خط قیمت بسته شدن تاخیردار (lagging closing price line) هستند.
- این ابر بخشی کلیدی از اندیکاتور است. هنگامی که قیمت پایینتر از ابر باشد روند نزولی و هنگامی که قیمت بالاتر از ابر باشد روند صعودی است.
- اگر ابر در مسیری مشابه قیمت حرکت کند، سیگنالهای روند تقویت میشوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، بالای ابر به سمت بالا حرکت میکند و در طول یک روند نزولی پایین ابر به سمت پایین حرکت میکند.
فرمول ابر ایچیموکو
در ادامه به پنج فرمولی که برای خطوط شکل دهنده اندیکاتور ابر ایچیموکو استفاده میشوند نگاهی خواهیم انداخت:
در فرمول بالا، معنای هر یک از متغیرها به شرح زیر است:
- متغیر C onversion line یعنی خط تغییر
- متغیر B ase line یعنی خط مبنا/پایه
- متغیر L eading span یعنی محدوده پیشرو (مقدم)
- متغیر C lose plotted 26 periods in the past یعنی ترسیم بسته 26 دورهای در گذشته
- متغیر L agging span گستره تاخیردار
که مجهولهای آن:
- متغیر P H یعنی قیمت بالای دوره
- متغیر P L یعنی قیمت پایین دوره
- متغیر C L یعنی خط تغییر
نحوه محاسبه ابر ایچیموکو
بالاترین و پایینترین قیمتها، بالاترین و پایینترین قیمت مشاهده شده در طول دوره هستند. به عنوان مثال، بالاترین و پایینترین قیمت مشاهده شده در طول 9 روز گذشته در صورت وجود خط تغییر.
نیازی به محاسبه دستی ابرهای ایچیموکو نیست زیرا نرمافزارهای تحلیل تکنیکال این اندیکاتور را به سادگی و با چند کلیک روی نمودار رسم میکنند.
با اضافه کردن اندیکاتور ابر ایچیموکو به نمودار، محاسبات بطور خودکار انجام میشود، اما اگر مایلید محاسبات را دستی انجام دهید مراحل زیر را طی کنید:
- ابتدا خط تغییر و خط مبنا را محاسبه کنید.
- سپس Leading Span A را طبق محاسبات گذشته محاسبه کنید. حاصل محاسبات نقطه دادهای است که 26 دوره در آینده ترسیم میشود.
- در گام بعد Leading Span B را طبق محاسبات گذشته محاسبه کنید. این نقطه داده را 26 دوره در آینده ترسیم کنید.
- سپس برای Lagging span، قیمت بسته شدن 26 دوره در گذشته را روی نمودار ترسیم کنید.
- بعد از آن برای ایجاد ابر، اختلاف بین Span A و Span B رنگ میشود.
- در قدم بعد هنگامی که Leading Span A بالای Leading Span B باشد، ابر را سبز و هنگامی که Leading Span A پایین Leading Span B باشد، ابر را قرمز رنگ کنید.
- در نهایت مراحل فوق یک نقطه داده ایجاد میکنند. برای ایجاد خطوط، هرگاه دورهای به پایان رسید این مراحل را دوباره تکرار کنید تا نقاط داده جدید برای آن دوره به دست آیند. نقاط داده را به یکدیگر وصل کنید تا خطوط ترسیم شده و ابر شکل گیرد. البته با تمرین و تکرار ترسیم ابرهای ایچیموکو برایتان سریعتر خواهد شد.
ابرهای ایچیموکو چه اطلاعاتی میدهند؟
این اندیکاتور تکنیکال با استفاده از میانگینها اطلاعات مربوطه را در یک نگاه نشان میدهد.
هنگامی که قیمت بالاتر از ابر باشد روند کلی صعودی، هنگامی که قیمت پایینتر از ابر باشد روند کلی نزولی، و هنگامی که قیمت داخل ابر باشد روند کلی تقریبا بدون نوسان و یا در حال گذار است.
وقتی محدوده پیشرو یا تقدم A (به انگلیسی Leading Span A) در حال افزایش است و بالاتر از محدوده پیشرو B (به انگلیسی Leading Span B) قرار دارد، میتواند تاییدی بر روند صعودی باشد. در این شرایط فاصله بین خطوط معمولا به رنگ سبز نمایش داده میشود.
وقتی محدوده پیشرو A در حال کاهش است و پایینتر از محدوده پیشرو B (به انگلیسی Leading Span B) قرار دارد، میتواند تاییدی بر روند نزولی باشد. در این شرایط فاصله بین خطوط معمولا به رنگ قرمز نمایش داده میشود.
معامله گران اغلب از ابر به عنوان فضایی از حمایت و مقاومت، بسته به موقعیت نسبی قیمت، استفاده میکنند.
ابر ایچیموکو، سطوحی از حمایت/مقاومت را به وجود میآورد که میتوانند برای برنامهریزی آینده راهگشا باشند. این ویژگی ابر ایچیموکو را از بسیاری دیگر از اندیکاتورهای تکنیکال که سطوح حمایت و مقاومت را صرفا برای بازه زمانی کنونی فراهم میکنند متمایز میکند.
معامله گران باید از ابر ایچیموکو در کنار سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کنند تا سود را متناسب با خطرپذیری خود به حداکثر برسانند.
به عنوان مثال، این اندیکاتور اغلب با شاخص قدرت نسبی (RSI) جفت میشود که میتوان از آن برای تائید مومنتوم در مسیری مشخص استفاده کرد.
همچنین در نظر گرفتن روندهای بزرگتر برای مشاهده اینکه چگونه روندهای کوچکتر درون آنها جای میگیرند حائز اهمیت است.
به عنوان مثال، در طول یک روند نزولی بسیار قوی، قیمت ممکن است در برخی نقاط به طور موقت وارد ابر شود یا تا حدی از آن بالا بزند و بعد دوباره روندی نزولی به خود بگیرد.
تمرکز صرف روی این اندیکاتور ممکن است باعث نادیده گرفتن تصویر وسیعتر شود. تصویر وسریعتر ممکن است نشاندهنده این باشد که قیمت تحت فشار فروش قوی در بلندمدت است.
تقاطعها (به انگلیسی Crossovers) نیز گزینه مناسب دیگری در جهت استفاده از این اندیکاتور هستند. مراقب خط تغییر و اینکه چه هنگام بالاتر از خط مبنا میرود باشید، خصوصا وقتی قیمت بالاتر از ابر است، زیرا میتواند سیگنالی قوی برای خرید باشد.
یک گزینه این است که معامله را تا حدی که خط تغییر دوباره افت کرده و زیر خط مبنا برگردد نگه دارید. هر کدام از دیگر خطوط را میتوان به عنوان نقاط خروج نیز استفاده کرد.
تفاوت بین ابر ایچیموکو و میانگینهای متحرک
با اینکه ابر ایچیموکو از میانگینها استفاده میکند، این میانگینها با میانگینهای متحرک معمول تفاوت دارند.
میانگینهای متحرک ساده قیمتهای بسته شدن را میگیرند، آنها را به هم اضافه میکنند، و مجموع را تقسیم بر تعداد قیمتهای بسته شدن موجود میکنند.
در یک میانگین متحرک 10 دوره ای، قیمتهای بسته شدن برای 10 دوره آخر جمع میشوند و سپس تقسیم بر 10 میشوند تا میانگین به دست آید.
حال ببینیم این محاسبات برای ابر ایچیموکو چه تفاوتهایی دارند؟
آنها بر پایه قیمتهای پایین و بالا در طول یک بازه زمانی هستند که سپس تقسیم بر دو میشوند. بنابراین، میانگینهای ایچیموکو با میانگینهای متحرک معمول تفاوت دارند، حتی اگر رقم استفاده شده برای دورهها مشابه باشند.
توجه کنید که هیچ اندیکاتوری از اندیکاتور دیگر بهتر نیست، آنها فقط اطلاعات را به طرق مختلفی ارائه میکنند.
محدودیتهای استفاده از ابر ایچیموکو
در نگاه اول این اندیکاتور به خاطر خطوط زیادی که روی نمودار رسم میکند ممکن است گیج کننده به نظر برسد.
برای حل این مشکل، بسیاری از نرمافزارهای رسم نمودار برخی خطوط را پنهان میکنند.
به عنوان مثال، در برخی نرمافزارها تمام خطوط را میتوان پنهان کرد به جز محدوده تقدم A و B.
هر معاملهگر باید بتواند روی خطوطی تمرکز داشته باشد که بیشترین اطلاعات را فراهم میکنند، و سپس اگر خطوط دیگر موجب از دست رفتن تمرکز میشوند آنها را پنهان کند.
محدودیت دیگر ابر ایچیموکو وابسته بودن آن به دادههای تاریخی است. با اینکه دو نقطه از این نقاط داده در آینده ترسیم میشوند، این فرمول ذاتا نمیتواند آینده را پیش بینی کند.
درصورتیکه قیمت بسیار بالاتر یا پایینتر از ابر ایچیموکو قرار بگیرد، این اندیکاتور ممکن است برای مدتی طولانی کارآمد نباشد. در این وضعیت، خط تغییر، خط مبنا و تقاطعهای آنها که اغلب در فاصله کمتری از قیمت قرار گرفتهاند از اهمیت بیشتری برخوردارند.
نتیجه گیری
ابر ایچیموکو یک ابزار تحلیل تکینکال است که سیگنالهای خرید و فروش شفافی را برای معاملهگران به همراه دارد.
در این اندیکاتور زمانی که قیمت دارایی بتواند از بالای ابر عبور کند یک سیگنال خرید صادر میشود که ابرهای ایچیموکو نیز به رنگ سبز نمایش داده میشوند. اگر قیمت دارایی در مسیر صعودی خود بتواند از بازه 26 Kijun sen یا Tenkan Sen به بالای Kijun Sen عبور کند سیگنال ما معتبرتر خواهد بود.
در مورد سیگنال نزولی نیز رویه به شکل معکوس است یعنی زمانی که قیمت دارایی به زیر ابر ایچیموکو سقوط کند و ابر به رنگ قرمز رسم شود و در کنار آن قیمت از بازه 26 Kijun Sen یا خط Tenkan Sen به زیر خط Kijun Sen حرکت کند، ما یک سیگنال معتبر فروش از ابر ایچیموکو خواهیم داشت.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دوره ایچیموکو پیشرفته کریس کاپری
برای این سیستم جذاب و کاربردی، از لفظ اندیکاتور استفاده نمی کنیم، چون معتقدیم که ایچیموکو فراتر از یک اندیکاتور است، و به خودی خود یک سیستم معاملاتی تمام عیار به حساب می آید.
ایچیموکو یک ترکیب ژاپنی و به معنای تعادل در یک نگاه است؛ یعنی اگر درک درست و صحیحی از ایچیموکو داشته باشیم می توانیم در یک نگاه، نمودار قیمت را به لحاظ وضعیت تعادلی بسنجیم.
غالب آموزش هایی که در مورد ایچیموکو علی الخصوص در ایران وجود دارد، سطحی بوده و بیشتر شامل بازی با 5 خط و اعداد است و تلاش می کنند که ایچیموکو را یک اندیکاتور تکنیک وار جلوه دهند و بگویند : اگر این شد بخرید و اگر این اتفاق افتاد بفروشید!
اما باید عرض کنم که سیستم ایچیموکو فراتر از آن است که ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ بخواهیم آن را با چند نکته و قانون سطحی که بیشتر حاصل تفکر غربی هاست، محدود کنیم.
ایچیموکو یک سیستم عمیق و مفهومی است که به کمک آن می توانیم جریان سفارشات در بازار را متوجه شویم و هدف کلی آن، نشان دادن تعادل و عدم تعادل در نمودار است.
گوهیچی هوسادا و ساساکی، بنیان گذاران سیستم ایچیموکو هستند که منابع معتبری در این زمینه به زبان ژاپنی نوشته اند و با مطالعه و فهم منابع آن ها می توانیم به درک درستی از ایچیموکو برسیم.
سیستم ایچیموکو شامل 3 تئوری زمان، امواج و قیمت و همچنین 5 خط ایچیموکو می شود، که در نهایت با ترکیب این موارد با هم به صورت حرفه ای، می توانیم تعادل و عدم تعادل در نمودار را بفهمیم و بهترین تصمیمات معاملاتی را بگیریم.
در یادگیری ایچیموکو هرگز ذهن خود را به مفاهیم خشک و خالی محدود نکنید، ایچیموکو بسیار منعطف است
اگر به ایچیموکو علاقه مند هستید، باید بتوانید فلسفه آن را درک کنید و در آن به مهارت برسید؛ به عبارتی باید ایچیموکو را به عنوان یک زبان یاد بگیرید.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال
خبر " ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال از منبع ارز دیجیتال " با موضوع CryptoNews-ارز دیجیتال در تاریخ ۱۳۹۸/۰۴/۰۳ منتشر شد.
برای اینکه بتوانیم در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال یا بسیاری از بازارهای مالی دیگر مانند بازار بورس و فارکس عملکرد خوبی داشته باشیم، لازم است حتما با علم تحلیل تکنیکال آشنا باشیم. در ادامه با ما همراه باشید تا یکی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به نام ابر ایچیموکو را یاد بگیریم. ابر ایچیموکو […]
برای اینکه بتوانیم در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال یا بسیاری از بازارهای مالی دیگر مانند بازار بورس و فارکس عملکرد خوبی داشته باشیم، لازم است حتما با علم تحلیل تکنیکال آشنا باشیم. در ادامه با ما همراه باشید تا یکی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به نام ابر ایچیموکو را یاد بگیریم. ابر ایچیموکو یک روش برای تحلیل تکنیکال است که چندین اندیکاتور را در یک نمودار واحد ترکیب می کند. این روش در نمودارهای شمعی به عنوان یک ابزار ترید یا معامله استفاده می شود که دید بسیار خوبی از نواحی حمایتی و مقاومتی قیمت در اختیارمان قرار می دهد.این ابزار همچنین برای پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری از معامله گران از آن برای تعیین جهت روند آینده و حرکت بازار استفاده می کنند.مفهوم ابر ایچیموکو در اواخر سال ۱۹۳۰ میلادی توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام گویچی هوسادا مطرح شد. اما استراتژی معاملاتی خلاقانه او در سال ۱۹۶۹، یعنی بعد از چند دهه مطالعات و پیشرفت های تکنیکال ارائه شد.هوسادا نام ابزار نوآورانه خود را ایچیموکو کینکو (Ichimoku Kinko) گذاشت که در زبان ژاپنی به معنای «نمودار تعادل در یک نگاه» است.چگونه کار می کند؟ سیستم ابر ایچیموکو اطلاعات را بر پایه اندیکاتورهای پیش رو و پس رو نشان می دهد و نمودار آن از ۵ خط تشکیل شده است:خط تغییر روند یا تنکان سن(Tenkan-sen): میانگین متحرک ۹ دوره (خط آبی رنگ) خط استاندارد یا کیجون سن (Kijun-sen): میانگین متحرک ۲۶ دورهخط پیشرو یا سنکو اسپن آ (Senkou Span A) : میانگین متحرک خط روند و خط استاندارد است که به اندازه ۲۶ دوره به سمت راست، یعنی به آینده منتقل شده است.خط پیشرو یا سنکو اسپن بی (Senkou Span B): میانگین متحرک ۵۲ دوره که با انتقال شمع ها به اندازه ۲۶ دوره به سمت راست (به جلو)، بدست می آید.خط تاخیر یا چیکو اسپن (Chikou Span): قیمت بسته شدن در ۲۶ دوره گذشته.فضای بین خط پیشروی A و خط پیشرو B، چیزی ست که ابر کومو را تولید می کند، که به نظر می رسد مهم ترین بخش سیستم ایچیموکو باشد. این دو خط با شیفت دادن ۲۶ دوره به جلو، یک پیش بینی از آینده را ارائه می دهند، به همین دلیل به عنوان شاخص های پیشرو در نظر گرفته می شوند.چیکو اسپن یا خط تاخیر، یک شاخص پس رو است که با انتقال ۲۶ دوره به چپ یا عقب بدست می آید.به صورت پیش فرض، این ابرها به رنگ های سبز و قرمز نمایش داده می شوند تا خواندن آن آسانتر شود.یک ابر سبز رنگ زمانی ایجاد می شود که خط پیشروی A (خط ابر سبز رنگ)، بالاتر از خط پیشروی B (خط ابر قرمز رنگ) قرار گیرد.طبیعتا اگر شرایط برعکس چیزی که گفته شد باشد، ابر قرمز رنگ تشکیل می شود.لازم به ذکر است که بر ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ خلاف روش های دیگر، میانگین های متحرکی که توسط استراتژی ایچیموکو استفاده می شوند، بر پایه قیمت بسته شدن شمع ها کار نمی کنند. بلکه بر اساس بالاترین و پایین ترین نقاط ثبت شده در یک دوره مشخص (میانگین بالا- پایین) محاسبه می شوند.به عنوان مثال، معادله استاندارد برای یک خط تغییر روند ۹ روزه به صورت زیر است:۲/(بیشترین مقدار ثبت شده در دوره ۹ روزه +کمترین مقدار ثبت شده در دوره ۹ روزه)=خط تنکان سنتنظیمات ایچیموکوپس از گذشت ۳ دهه تحقیق و آزمایش، گویچی هوسادا نتیجه گیری کرد که تنظیمات دوره های زمانی (۹,۲۶,۵۲) بهترین نتیجه را دارد. در آن زمان، برنامه کاری در ژاپن شامل شنبه ها هم بود (فقط یکشنبه ها تعطیل بود)، بنابراین عدد ۹، یک هفته و نیم (۶+۳ روز) را نشان می داد. اعداد ۲۶ و ۵۲ نیز به ترتیب یک و دو ماه را نشان می دادند.در حالی که این تنظیمات هنوز هم در اکثر زمینه های معاملاتی ترجیح داده می شوند، کارشناسانی که از نمودارها استفاده می کنند، همیشه قادر به تنظیم این اعداد برای تطابق با استراتژی های مختلف هستند.برای مثال، در بازار ارزهای دیجیتال، بسیاری از معامله گران، تنظیمات ایچیموکو را بر اساس بازار ۷/۲۴ (در بازار ارزهای دیجیتال تعطیلی وجود ندارد و این بازارها ۲۴ ساعته و هفت روزه هفته فعال هستند) از (۹,۲۶,۵۲) به (۱۰,۳۰,۶۰) تغییر می دهند. برخی دیگر پا فراتر گذاشته و تنظیمات را به (۲۰,۶۰,۱۲۰) تغییر می دهند تا سیگنال های نادرست را کاهش دهند.با این حال، هنوز هم در مورد اینکه بهترین اصلاحی که می تواند برای این تنظیمات صورت گیرد، بحث و اختلاف نظر وجود دارد.برخی استدلال می کنند که با توجه به چیزی که در مورد زمانبندی بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، منطقی است تنظیمات آن را تغییر دهند، اما برخی دیگر ادعا می کنند که تغییر تنظیمات از حالت استاندارد اولیه خود ممکن است تعادل سیستم را بهم زده و سیگنال های نامعتبر زیادی تولید کند.تجزیه و تحلیل نمودارسیگنال های معاملاتی ایچیموکوبا توجه به عناصر متعددی که در ایچیموکو استفاده شده، ابر ایچیموکو انواع مختلفی از سیگنال را تولید می کند، که می توان آنها را به سیگنال های روند و سیگنال های حرکتی تقسیم کرد.سیگنال های حرکتی: این سیگنال ها با توجه به رابطه بین قیمت بازار، خط استاندارد و خط برگشتی تولید می شوند.سیگنال های حرکت صعودی زمانی ایجاد می شوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار بالای خط استاندارد حرکت کنند.سیگنال های حرکت نزولی زمانی ایجاد می شوند که یکی یا هر دو خط برگشتی و قیمت بازار زیر خط استاندارد حرکت کنند.محل تقاطع بین خط برگشتی (تنکان سن) و خط استاندارد (کیجون سن) اغلب به عنوان یک عبور خط برگشتی (TK cross) شناخته می شود.سیگنال های روندی: این سیگنال ها بر اساس رنگ ابر کومو و با توجه به موقعیت قیمت بازار نسبت به ابر ایجاد می شوند.همانطور که گفته شد، رنگ ابر نشان دهنده تفاوت بین دامنه های خطوط پیشروی A و B است. به سادگی می توان گفت هنگامی که قیمت ها بطور مکرر بالاتر از ابر قرار گیرند، احتمال زیادی وجود دارد که آن دارایی در روند صعودی قرار بگیرد. در مقابل، وقتی قیمت ها زیر ابر باشند، می تواند نشانه ای از شروع یک روند نزولی را به ما بدهد.به جز چند استثنا، وقتی قیمت ها حرکت رو به جلو در داخل ابر داشته باشند، می تواند نشانه ای از یک روند مسطح یا خنثی باشد.چیکو اسپن یا خط تاخیر، که یک شاخص پسرو است، یکی دیگر از ابزارهایی است که می تواند به معامله گران کمک کند و روندهای بازگشتی را تایید کند. این شاخص دید خوبی از حرکت قیمتی (پرایس اکشن)، می دهد که می تواند روند صعودی را هنگامی که این شاخص بالای قیمت های بازار حرکت می کند تشخیص دهد یا بالعکس روند نزولی را هنگامی که این شاخص زیر قیمت های بازار حرکت می کند، تشخیص دهد.بطور معمول، خط تاخیر به صورت تنها کاربردی نیست و در ترکیب با سایر اجزای ابر ایچیموکو مورد استفاده قرار می گیرد.جمع بندیسیگنال های حرکتیاگر قیمت بازار بالای خط استاندارد حرکت کند، سیگنالی برای تشخیص روند صعودی و اگر زیر خط استاندارد حرکت کند، تاییدی بر روند نزولی است.عبور خط برگشتی (TK cross): اگر خط تغییر روند بالای خط استاندارد حرکت کند (روند صعودی) و زیر خط استاندارد حرکت کند (روندنزولی) است.سیگنال های دنبال کننده روندقیمت بازار بالای ابر ایچیموکو حرکت کند (روند صعودی) و زیر ابر حرکت کند (روند نزولی).رنگ ابر از قرمز به سبز تغییر کند (روند صعودی) و از سبز به قرمز حرکت کند (روند نزولی).خط پسرو یا تاخیر بالای قیمت های بازار باشد، روند صعودی و زیز قیمت های بازار باشد، روند نزولی است.سطوح حمایت و مقاومت نمودار ایچیموکو می تواند برای تشخیص نواحی حمایتی و مقاومتی نیز بکار رود. بطور معمول، خط پیشروی A (خط ابر سبز زنگ) در طول روند صعودی به عنوان یک خط حمایتی عمل می کند و در طول روند نزولی به عنوان یک خط مقاومتی عمل می کند.در هر دو مورد، شمع های نمودار تمایل دارند به خط پیشروی A نزدیک تر شوند، اما اگر قیمت در داخل ابر حرکت کند، خط پیشروی B نیز ممکن است به عنوان یک خط حمایتی/مقاومتی عمل کند. علاوه بر این، این واقعیت وجود دارد که هر دو خط پیشروی A و B با پیش بینی ۲۶ دوره آینده، این امکان را برای معامله گران فراهم می کند که نواحی حمایتی و مقاومتی را پیش بینی کنند.قدرت سیگنالقدرت سیگنال های تولید شده توسط ابر ایچیموکو به شدت به اینکه آیا آنها با روند گسترده تر همخوانی دارند یا خیر بستگی دارد. یک سیگنال که بخشی از یک روند واضح تر و بزگتر است، همیشه قوی تر از آن سیگنالی است که در جهت مخالف روند غالب قرار می گیرد.به بیانی دیگر، اگر یک سیگنال صعودی با روند صعودی همراه نباشد، ممکن است آن سیگنال گمراه کننده و نادرست باشد. بنابراین، زمانی که یک سیگنال تولید ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ می شود، رنگ و موقعیت آن نسبت به ابر بسیار مهم است. حجم معاملات نیز پارامتری است که حتما باید آن را در نظر گرفت.باید توجه داشت که استفاده از ایچیموکو در تایم فریم های کوچک تر (نمودارهایی با تایم فریم های کمتر از روزانه)، منجر به تولید سیگنال های نادرست می شود. بطور کلی، تایم فریم های طولانی تر (روزانه، هفتگی، ماهیانه) حرکت های قیمتی قابل اطمینان تر و سیگنال های تعیین کننده روند درست تری را تولید می کنند.حرف آخرگویچی هوسادا، بیش از ۳۰ سال از عمر خود را وقف ایجاد و اصلاح سیستم ایچیموکو کرد که حالا توسط میلیون ها معامله گر در سراسر جهان استفاده می شود.به عنوان یک روش نموداری جامع، ابرهای ایچیموکو هم برای تشخیص ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ روند بازار استفاده می شوند و هم برای تعیین حرکت بازار. همچنین، خطوط پیشرو، تشخیص سطوح مقاومتی و حمایتی بالقوه را که هنوز تست نشده اند، برای معامله گران آسانتر می کند.اگرچه ممکن است در ابتدا نمودار بیش از حد شلوغ و پیچیده به نظر برسد، اما مانند بقیه روش های تحلیل تکنیکال به دخالت ذهن انسان (مانند رسم خطوط روند) وابسته نیست.با وجود چالش هایی که در مورد تنظیمات ایچیموکو وجود دارد، استراتژی آن برای استفاده نسبتا آسان است.این سیستم باید با ترکیب با سایر روش ها استفاده شود تا بتواند به درستی برای تایید روند و کم کردن خطاهای معامله مورد استفاده قرار گیرد.مقدار اطلاعاتی که این نمودار نشان می دهد ممکن است برای مبتدیان خیلی زیاد و گیج کننده باشد. در نتیجه برای اینگونه معامله گران، غالبا پیشنهاد می شود قبل از شروع کار با ابر ایچیموکو، با اندیکاتورهای پایه ای تر کار کنند. [تعداد: 0 میانگین: 0/5] بیشتر بخوانید :شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟ تحلیل تکنیکال قیمت: بیت کوین، اتریوم، بیت کوین کش، ریپل، لایت کوین تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل فاندامنتال چیست و چه عواملی را باید در نظر بگیریم؟ الگوی فنجانی و دسته فنجانی (Cup and Handle Pattern)
کاربرد تحلیل تکنیکال در معاملات الگوریتمی
از طریق تحلیل تکنیکال(Technical Analysis)، معامله گران می توانند به صورت منطقی و مطمئن معاملات خود را اجرا کنند. این امر موجب آرامش مالی و سودآوری می شود؛ بنابراین ما در این مقاله قصد داریم به تشریح تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه بپردازیم و کاربرد آن در معاملات الگوریتمی را مورد بررسی قرار دهیم.
درک تحلیل تکنیکال
این تحلیل یکی از متداول ترین و قدیمی ترین روش های تحلیلی در بازار سرمایه است که بر اساس نمودار و رفتار گذشته یک سهم مانند قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات، الگوها و روند های سهم، را شناسایی کرده تا به پیش بینی مطمئنی از آینده بازار دست پیدا کند.
تحلیلگران تکنیکال برعکس تحلیلگران فاندامنتال ارزش ذاتی سهم را بررسی نمی کنند، آنها از روی تجزیه و تحلیل نمودارها، رفتار آینده قیمت را پیش بینی می کند.
کاربرد تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا حرکت قیمت هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا است مانند بازار ارز، بازار سهام ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ و بازار طلا و بازار مسکن را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیروهای عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس می شود.
تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعدادی غیر از قیمت را دنبال می کنند، مانند حجم معاملات یا موقعیت باز.
مفروضات تحلیل تکنیکال
دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال.
تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک شرکت برای تعیین ارزش شرکت است، در حالی که تحلیل تکنیکال فرض می کند که قیمت اوراق بهادار قبلاً همه اطلاعات در دسترس عموم را منعکس می کند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکات قیمت تمرکز می کند .
تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگی های اساسی یک اوراق بهادار، احساسات بازار را در پشت روند قیمت درک کند.
تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرض کلی را برای این تحلیل می پذیرند:
قیمت همه چیز را نشان می دهد
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز از اصول یک شرکت گرفته تا عوامل کلان بازار و روانشناسی بازار در حال حاضر در سهام، قیمت گذاری شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه گیری مشابهی را در مورد قیمت ها فرض می کند، مطابقت دارد. تنها چیزی که باقی می ماند تحلیل حرکت قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهم خاص در بازار می دانند.
قیمت در روند نمودار حرکت میکند
تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی را نشان دهند. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت سهام بیشتر از حرکت نامنظم است. بیشتر استراتژی های معاملاتی تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تمایل به تکرار دارد
در حالی که بسیاری از الگوهای تحلیل تکنیکال برای بیش از ۱۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفته اند، اعتقاد بر این است که هنوز با داده های امروزی مرتبط هستند؛ زیرا الگوهایی را در حرکت قیمت نشان می دهند که اغلب خود را تکرار می کنند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برای تحقیق و پیش بینی روندهای آتی قیمت سهام استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه می کنند. درآمدها ، هزینه ها ، دارایی ها و بدهی ها همگی از ویژگی های مهم برای تحلیل گران بنیادی هستند.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت دارد؛ زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستند. فرض اصلی این است که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی نمی کنند ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری کنند، بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام در آینده چه خواهد کرد.
مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال
حجم، مقدار دارایی یا سهامی است که در طی مدت زمان مشخص ، اغلب در طول یک روز ، مورد معامله قرار می گیرند. این مفهوم یکی از بخش های با اهمیت در تحلیل تکنیکال است و برای تشخیص درست روندها و الگوها استفاده می شود.
حرکت قیمتی زمانی قوی نشان داده می شود که با حجم بالا صورت بگیرید. معامله گران این میزان حجم را مورد بررسی قرار می دهند تا بتوانند روند تغییر روند آینده را پیش بینی کنند. حجم اغلب پایان روند صعودی را نشان می دهد، اگر در روند صعودی شروع به کاهش کند.
سطح حمایت و مقاومت
دو مفهوم رایج در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت است. حمایت، نشان دهنده سطح پایین قیمت سهام با گذشت زمان است، در حالی که مقاومت نشان دهنده سطح بالایی است که قیمت سهام با گذشت زمان به آن می رسد.
حمایت، هنگامی رخ می دهد که قیمت سهام به قیمتی ارزان تر از ارزش ذاتی آن برسد. در نتیجه تمایل خریداران برای ورود به سرمایه گذاری افزایش می یابد، در حالی که مقاومت برالعکس این حالت خواهد بود.
روندها
روند، جهت کلی بازار یا قیمت یک دارایی است. روندهای صعودی و نزولی در بازارهای مالی متفاوت اتفاق می افتد. از روش های شناسایی آنها می توان به استفاده از خط روند، حرکات قیمتی و پرایس اکشن اشاره نمود.
با استفاده از خط روند، تعدادی از نقاط اوج (برای روند نزولی) یا نقاط قعر (برای روند صعودی) نوسانات را به هم متصل می کنیم. روند صعودی تعدادی از نقاط قعر را به هم وصل می کند و سطح حمایتی را برای نوسانات آینده قیمت نشان می دهد.
روند نزولی نیز تعدادی نقاط اوج را به یکدیگر وصل می کند و یک سطح مقاومت را برای نوسانات آینده قیمت نشان می دهد.
شناسایی الگوها
تغییر بین روندهای صعودی و نزولی معمولا توسط الگوهای قیمتی نشان داده می شود. الگوی قیمتی، ساختار و شکل قابل شناسایی از حرکت قیمت است و با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی رسم می شود.
نقش اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
محاسبات آماری و فرمول های ریاضی می توانند به شما کمک کنند تا اطلاعات و داده هایی که در نمودارهای قیمتی وجود دارد را بهتر درک کنید. متغیرهای ورودی این محاسبات شامل حجم معاملات، اولین قیمت، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و آخرین قیمت است که از طریق فرمول هایی به صورت گرافیکی نشان داده می شوند که به آن، اندیکاتور گفته می شود.
اسیلاتور
شیوه نمایش اسیلاتور به این صورت است که در یک پنجره جدا یا زیر نمودار اصلی قرار می گیرد. تحلیلگران اغلب این اندیکاتور را با اندیکاتورهایی دیگر بکار می برند تا بتوانند تصمیم مطمئن تری بگیرند.
به بیان دیگر، زمانی که معامله گران نتوانند در این روش تحلیل ورقه بهاداری روند مطمئنی را پیدا کنند از این اندیکاتور استفاده می کنند. بنابراین، اسیلاتور اندیکاتوری برای مشخص کردن نوسانات است.
فیبوناچی
اعداد فیبوناچی از نسبتی که توسط دنباله فیبوناچی استخراج شده است ایجاد می شود که داده و اطلاعات مورد نیاز جهت فرمول بندی سطح حمایت و مقاومت را ایجاد می کند؛ این اطلاعات می توانند در حیطه مدیریت ریسک افراد استفاده شوند.
ایچیموکو
این اندیکاتور، سطوح حمایت و مقاومت را نمایان می کند، همچنین جهت ها روند ها را تعیین می کند. ایچیموکو براساس سیستم میانگین خاص ایجاد شده است. مهمترین ویژگی ایچیموکو معاملات کم ریسک آن می باشد.
این سیستم از۵ بخش تشکیل می شود:
تنکان، کیجون، چیمو، سنکو A و سنکو B
هرکدام از این بخش ها میانگینی خاص را نشان می دهند که موجب ایجاد میانگین های دینامیک در سطوح مختلف قیمتی می شود.
اندیکاتور RSI
این اندیکاتور دارای یک منحنی است که در بازه ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است. زمانی نماد در وضعیت اشباع خریداست که اندیکاتور RSI بالاتر از تراز ۷۰ باشد و هنگامی که پایین تر از تراز ۳۰ باشد، در موقعیت اشباع فروش است.
زمانی که این اندیکاتور از نقطه اشباع فروش خارج شده و بالاتر برود، ممکن است زمان خوبی برای خرید باشد اما اگر از اشباع خرید سهم خارج شده و پایین برود ممکن است زمان مناسب برای فروش باشد.
کاربرد تحلیل تکنیکال در معاملات الگوریتمی
اگر شما دانش و وقت کافی دارید می توانید از تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال در الگو تریدینگ استفاده کنید. نحوه تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت در بازارهای سرمایه توسط معامله گران مختلف متفاوت است. همان طور که در فرض های تحلیل تکنیکال گفته می شود، شاید در موقعیت یکسان معاملاتی، نظر یک معامله گر رشد زیاد سهم باشد و سهم را خریداری کند و بالعکس در همان موقعیت فرد دیگری تحلیلش از موقعیت یک سهم، افت قیمت باشد و سهام را بفروشد.
به همین دلیل کاربرد تحلیل هایی مانند خط روند و دیگر ابزارها می تواند در نظر معامله گران گوناگون فرق داشته باشد. بنابراین، در معاملات الگوریتمی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج معاملات استفاده می شود.
چگونه می توان شکست سطح را پیش بینی کرد؟
برای تشخیص شکست سطح یا بریک اوت (break out) در تحلیل تکنیکال باید با ابزارهای مخصوص و مهارتهای لازم آشنایی داشته باشیم؛ چرا که تا زمانی که شکست رخ نداده هیچگاه با قاطعیت نمی توان ایچیموکو چه چیزی را نشان می دهد؟ گفت که این اتفاق افتاده است، اما در این زمینه ابزارها و راهکارهایی وجود دارد که میتواند در تشخیص بریک اوت به شما کمک کننده باشد که ما در این مطلب به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت، لذا توصیه میکنیم در ادامه با ما همراه بمانید. .
شکست سطح یا بریک اوت (Breakout) چیست؟
در زمانی که قیمت یک سهم به بالای سطح می رسد و یا به زیر سطححرکت کند شکست یک سطح رخ می دهد. شکست سطح نمایانگر این است که قیمت می خواهد در جهت شکست روندی را شروع کند. در شکست سطوح هایی که نسبت به حجم معمولی در حجم بالایی اتفاق می افتند احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت روند جدیدی را شروع کند.
- خط حمایتی و مقاومتی یا (سطوح ایستا)
- خطوط روند یا (مقاومت و حمایت پویا)
بررسی زمان رسیدن قیمت به سطح مورد نظر
یکی از اساسیترین نکات قابل توجه این است که قیمت در چه زمانی به سطح مورد نظر ما نزدیک میشود، اطلاع از اینکه قیمت در چه زمانی به سطح مورد نظر میرسد میتواند اطلاعات خوبی به ما بدهد. برای مثال میتوان فهمید که خریداران و فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند و یا اینکه قیمت با چه روندی در حال پیشرفت است.
شکست نمایانگر چه چیزی است؟
زمانی که شکست در یک سطح رخ می دهد بسیاری از معامله گران در این ناحیه ورود و خروج خود را تنظیم می کنند. بسیاری از سرمایه گذارانی که منتطر شکستن سطح بودند فورا وارد بازار می شوند و آن هایی که انتظار این شکست را نداشتند برای جلوگیری از ضرر های بیشتر سریع از معامله خارج می شوند. این آشفتگی بازار موجب رشد بسیار زیاد معاملات می شود. این نشان می دهد که تریدر ها به بریک اوت علاقه زیادی دارند.
اگر در هنگام شکسته شدن سطح در بازار های مالی حجم معاملات پایین باشد افراد کمی به سوی آن جذب می شوند و به احتمال زیادی این breakout نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت. زمانی که شکست صعودی باشد و موفقیت آمیز نباشد قیمت به زیر سطح می رسد. اگر شکست یک سطح نزولی باشد و موفقیت آمیز نباشد قیمت به بالای سطح می رسد.
قوانین شکست یک سطح:
بریک اوت قوانین مختص به خود را دارد. برخی از این قوانین عبارتند از :
- برای اثبات شکست باید منتطر بسته شدن کندلی باشیم که سطح را شکسته ست. انجام معامله قبل از آن دارای ریسک است.
- در روند های صعودی برای شکست نیاز به کندل صعودی و در روند های نزولی نیاز به کندل نزولی داریم.
- آن کندلی که موجب ایجاد شکست می شود باید دارای بدنه ای بزرگ باشد و سایه نداشته باشد.
- بدنه کندل در روند های صعودی باید در بالای سطح مقاومتی بسته شود. در غیر این صورت شکست دارای اعتبار نیست.
- حجم معامله در تشخیص شکسته شدن سطوح اعتبار زیادی دارد. هرچه حجم بیشتر باشد بریک اوت معتبر تر است.
نمونه ای از بریک اوت در نمودار یک سهم:
نمودار بالا نشان دهنده این است که حجم معاملات افزایش یافته است و قیمت به سوی ناحیه مثلث در حال حرکت است. پس از آن سطح دچار شکست شده است. قیمت به روند صعودی خود ادامه داده است و دوباره به سطح شکست بازنگشته است. این نشان دهنده یک بریک اوت بسیار قوی است. تریدر ها از این نوع شکست ها برای ورود و خروج به معاملات استفاده می کنند.
علت شکسته شدن سطوح
گاهی اوقات سطح هایی در بازار پیدا می شوند که هربار قیمت آن ها به سطح می رسد باز می گردند. به بازگشت قیمت در سقف مقاومت نیز می گویند. در واقع به این معنی است که قیمت زمانی که به سقف می رسد نمی تواند از سطح گذر کند و دچار افت یا ریزش می شود.
هر بار که قیمت تا حدودی ریزش می کند و سپس از آن سطح بر می گردد سطح حمایت شکل می گیرد. این سطح زمانی احتمال شکست دارد که قیمت در محدوده مقاومتی باشد و به هر دلیلی تعداد درخواست کنندگان افزایش پیدا کند.
معامله گران با بررسی های خود در انتطار بریک اوت می مانند. اگر قیمت دچار شکست مقاومت شود و به سمت بالا حرکت داشته باشد معامله گران وارد بازار می شوند یا برعکس از آن خارج می شوند.
محدودیت های شکست در یک سطح
در هنگام استفاده از شکست مشکلاتی وجود دارد. مشکل اصلی که وجود دارد این است که گاهی اوقات شکستن سطح موفق نمی شود. قیمت های کمی از آن عبور می کند و این باعث فریب معامله گران می شود. سپس قیمت بر می گردد و سطح نمی شکند. امکان دارد این اتفاق چندین بار رخ بدهد.
شکست در بازار های مالی اکثرا سلیقه ای هستند و هر فردی از آن برداشت خاصی دارد. به همین دلیل باید همیشه حجم معاملات را در نظر بگیریم. هرچه که حجم معاملات بیشتر شود نشان می دهد سطح معاملات هم با ارزش است. اگر حجم معاملات کم باشد یعنی سطح مورد نطر ما کم اهمیت است.
جمع بندی
معاملات در بازار های مالی همواره دارای ریسک هستند و برای ورود به هر معامله باید با مهارت و دقت کافی وارد شویم. استفاده از بریک اوت در معاملات در کنار سود آوری های خوبی که دارد می تواند شامل ضرر هم باشد. بهترین زمان اسفاده از یک شکست سطح در طول انجام یک روند است.
دیدگاه شما