زندگی نامه جیسون لویت معامله گر بازراهای مالی
زندگی نامه جیسون لویت معامله گر بازراهای مالی 20 سال است که جیسون لویت یکی از پیشتازان بورس دنیا می باشد. معاملات موفق در بازار های سهام و کالا او را به عنوان یکی از مدیران قدرتمند در زمینه مدیریت سرمایه تبدیل کرده است. در اصل او لیسانس مهندسی برق را دارد. به گفته خودش او عاشق کارش است. توئیتر او جزء پر مخاطب ترین هاست. طرفداران او بیشمارند.
در اوایل دهه 90 میلادی درآمد خوبی در یک شغل مخابراتی داشته و به دنبال راه بهتری برای کسب درآمد بوده است. سرمایه گذاریهای ساده هیچوقت توجه او را جلب نمی کرد و از طرفی به گفته ی خود او خیلی تحلیلی تر و بلندپروازتر از آن هستم که فقط بنشینم و صندوق های سرمایه گذاری مشترک را تماشا کنم. بنابراین در همان سال 1996 در کارگزاری آنلاین داتک ( Datek ) حساب معاملاتی افتتاح کردم و شروع به معامله در کنار شغل اصلی ام کردم. واقعا جذب بازار شدم. شخصیت تهاجمی و مهارت های تحلیلی ام را با هم آمیختم. همچنین من خیلی قبل تر از آن که اینترنت در نزد مردم محبوبیت پیدا کند یک خوره اینترنت بودم به همین دلیل خیلی راحت به معامله گری آنلاین خو گرفتم.
او در مورد سبک معامله گری خود نکات جالبی را بیان کرده است که در اینجا از زبان خود او میشنویم:
سبک من بستگی به بازار مورد معامله دارد. اگر انعطاف پذیر نباشید، دارید خودتان را برای شکست آماده می کنید. به عنوان مثال تا قبل از ماه جولای 2015 یک معامله گر مومنتومی کلاه کوچک بودم ( معاملات روزانه و سویینگی). همچنین بسیار برروی نوسانات معامله می کردم. تقریبا آگوست 2015 بود که مشاهده کردم مومنتوم های کلاه کوچک در حال انقراض هستند و ضرایب بتای پایدار به سمت بازارهای کالایی در حال حرکت هستند زیرا عدم قطعیت های جهانی رو به عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس افزایش بود. سوختی که فدرال رزرو به بازار تزریق می کرد نیز تمام شده بود. بنابراین به طور خاص معامله بر روی ETF (صندوق های سرمایه گذاری) ها را آغاز کردم. برای معامله گری کوتاه مدت ETF ها بسیار مناسب هستند. آن ها نقدینگی بالایی دارد و حتی اگر روزانه معامله کنید و یا 1 تا 3 سویینگ را نیز شکارکنید، با خطرات بزرگی روبرو نخواهید شد. من مداوما به دنبال موقعیت های خرید در کف هستم که دارای ستاپ هایی معاملاتی از قبیل پیووت یا شکست یک سطح ( بریک اوت ) ترکیب می شوند. من موقعیت هایی را ترجیح می دهم که به مقدار زیادی از میانگین متحرک 8 روزه خود فاصله گرفته اند. من همچنین ضریب بتا یا حرکتهای جدی را مدنظر قرارمی دهم. پس از کسب همه ی تجربیاتم می توانم بگویم که معامله گر خوبی هستم.
آموزش بورس
جلد اول که مباحث مربوط به آموزش مقدماتی و پیشرفته بورس را توضیح می دهد 214 صفحه می باشد.
جلد دوم که به صورت تخصصی به تحلیل تکنیکال می پردازد ، 317 صفحه می باشد.
مطالب این دو جلد کتاب شامل
جلد اول : آموزش مقدماتی و پیشرفته بورس
تاریخچه مختصری از بورس در جهان
تاریخچه مختصری از بورس در ایران
انواع بازارهای بورس و فرابورس
بورس (بازار اول و دوم)
آشنایی با بازارهای فرابورس
تفاوت فرآیند پذیرش شرکتها در بازارهای بورس و فرابورس
مزایای شرکتها در بازار بورس
نقش ابزارهای مالی
توسعه ابزارهای مالی در گسترش بازار
آیا در بازار بورس میتوان مطمئن سرمایهگذاری کرد ؟
درامد ماهیانه از بورس چقدر ، و میانگین درامد بورس برای یک فرد چقدر است ؟
آیا میتوان به بازار بورس به عنوان یک بازار واقعی برای کسب درآمد نگاه کرد
مزایا و معایب سرمایه گذاری در بورس
مزایای سرمایه گذاری در بورس
فصل دوم ، اصول معامله در ریسک
مدیریت ریسک چیست؟
عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس
نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها
قوانینی برای مدیریت ریسک
ریسک سیستماتیک (غیر قابلاجتناب)
بازده بدون ریسک (Rf)
فرمول ضریب بتا از نگاه آمار
پرتفوی چیست و چه کاربردی دارد؟
تفاوت معامله گر خوب و بد
فصل 3 ؛ شروع کار با بورس
آنچه درباره کد بورسی باید بدانید
آنچه در مورد کارگزار باید بدانید
آنچه در مورد سرمایه گذاری باید بدانید
اوراق بهادار در بورس ایران
اوراق بهادار چیست؟
اوراق بدهی یا قرضه
اوراق مشارکت چیست؟
ویژگی های اوراق مشارکت
سهام یا اوراق حقوق صاحبان سهام چیست؟
ویژگی های سهام بورسی
اوراق بهادار مشتقه چیست
نماد شرکت های بورسی
نماد عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس بورس شرکت ها چگونه ساخته می شوند
نماد بورس ابزارهای مالی قابل معامله در بورس اوراق بهادار
سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت در بورس
نقش روانشناسی در سرمایه گذاری
انواع تحلیلها در بورس
تابلوخانی و روان شناسی بازار
روانشناسی بازار و شناسایی حجم های مشکوک
شناسایی خروج پول با روانشناسی حجم
عدم بررسی حجم معاملات بعد از باز شدن باز شدن سهم
بررسی حجم معاملات در ساعت آغاز روز
بررسی نقطه عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس حمایت سهم
روانشناسی و تابلو خانی صف خرید و فروش
منظور از بازار اولیه و بازار ثانویه چیست؟
پذیره نویسی چیست؟
پذیرهنویسی چیست؟نگاه به پذیره نویسی از دید حقوق تجارت
فرآیند پذیره نویسی به چه صورت است؟
فرآیند پذیره نویسی سهام در شرکت سهامی عام به چه صورت است
روشهای انجام پذیره نویسی
معرفی روش بهترین کوشش در پذیره نویسی
طرح اعلامیه پذیره نویسی
عرضه اولیه و پذیره نویسی چه تفاوتی با هم دارند
عرضه اولیه سهام چیست و چرا همیشه سودآور است
چگونه عرضه اولیه بخریم
چگونه از عرضه اولیه سود کنیم
چرا قیمت سهام شرکتها بعد از اولین عرضه رشد میکند
چه زمانی بهترین وقت برای فروش سهام عرضه اولیه است
اولین عرضه، همیشه سودآور نیست
منظور روش بوک بیلدینگ چیست؟
خرید عرضه اولیه به روش بوک بیلدینگ
چگونه میتوان بدون نقدینگی، سهام اولین عرضه را خریداری کرد
بررسی یک نمونه آگهی اولین عرضه
آیا خریدعرضه اولیه همیشه تصمیم درستی است؟
روانشناسی بازار بورس و شناسایی کد به کد و بلوکی
نحوه شناسایی کد به کد در بازار بورس
نحوه شناسایی بلوکی در بازار بورس
تفاوت کد به کد و بلوکی
تحلیل تکنیکال عینی Objective Technical Analysis
آموزش تحلیل بنیادی را از کجا شروع کنیم
دو رویکرد تحلیل بنیادی
رابطه حجم مبنا و حجم معاملات و تاثیر آن بر قیمت پایانی
میانگین وزنی چیست و نحوه محاسبه آن
حجم مبنا و تاثیر آن بر روی قیمت پایانی سهام
حجم مبنای شرکت های فرابورسی
تفاوت قیمت پایانی سهم با قیمت آخرین معامله
حجم مبنا در بورس چیست
حجم مبنای چه شرکت هایی ۱ است؟
مهم ترین هدف برای تعیین حجم مبنا چیست
حجم مبنا شرکت ها پس از افزایش سرمایه چگونه است
حجم مبنا بر نوسانات قیمت سهام چه تاثیری دارد
معایب و مزایای حجم مبنا چیست
حجم مبنای یک سهم در کجا قرار دارد
فرمول و محاسبه حجم مبنا
یک مثال از حجم مبنا برای درک بهتر آن
دامنه نوسان قیمت سهام چیست؟ این دامنه چه تاثیری در معاملات بازار بورس دارد؟
بازگشایی سهام پس از مجمع عمومی عادی سالانه برای تقسیم سود
نگاهی بر فواید و مضرات دامنه نوسان
صف خرید و صف فروش سهام در معاملات بورس چیست؟
منظور از صف خرید سهام چیست
منظور از صف فروش سهام چیست؟
نکتههایی که باید در صف خرید و صف فروش در نظر داشته باشید
گره معاملاتی در بورس تهران و نحوه رفع گره از سهام
معرفی شرکتهای مشمول دستورالعمل رفع گره معاملاتی
دامنه نوسان در رفع گره معاملاتی
حد سود و ضرر در بورس
چرا سود مرکب اهمیت دارد؟
چگونه از سود مرکب بهره ببریم
انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند
شاخص کل قیمت چیست
نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت
تفاسیر مهم همزمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هموزن
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست
انواع شاخص های بورس
شاخص بازده نقدی چیست
شاخص صنعت و شاخص مالی
شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX)
شاخص ۵۰ شرکت برتر
شاخص ۳۰ شرکت بزرگتر
ریزش بورس یعنی چه
ریزش بورس (stock market crash)
توقف نماد معاملاتی
5 وضعیت مختلف نماد در بورس
متوقف شدن به علت برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه
متوقف شدن به علت برگزاری مجمع عمومی فوق العاده
متوقف شدن به علت نوسان قیمت پایانی یک سهم بیش از ۲۰ درصد
متوقف شدن به علت نوسان قیمت پایانی یک سهم بیش از ۵۰ درصد
متوقف شدن به علت افشای اطلاعات با اهمیت
نحوه اطلاعرسانی توقف نماد
معاملات بلوکی چیست
چگونه معاملات بلوکی را مشاهده کنیم
آیا معامله بلوکی باعث رشد قیمت سهم میشود
فرق معامله بلوکی با کد به کد چیست
بلوک شرکت در چه صورتی ارزنده است
مجمع عمومی فوق العاده و مجمع عادی چیست
قیمت سهام بعد از تقسیم سود نقدی چه تغییری می کند
تقسیم سود نقدی چه زمانی پرداخت میشود
تأثیر پرداخت سود نقدی بر قیمت سهام چیست
افزایش سرمایه چیست؟ انواع روش های افزایش سرمایه
راه های افزایش سرمایه
انواع افزایش سرمایه
فرمول محاسبه افزایش سرمایه
افزایش سرمایه از محل سود انباشته
افزایش سرمایه از محل آورده نقدی
روش سود انباشته
افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
کدام نوع افزایش سرمایه برای شرکتها بهتر است
چند نکته در مورد افزایش سرمایه
بهترین زمان برای خرید و فروش
سهم دلاری و غیر دلاری
TSETMC چیست؟ معرفی سایت TSETMC
بخشهای مختلف سایت TSETMC
برخی واژه ها در TSETMC
ارزش خالص دارایی یا NAV چیست
مثالی از محاسبه NAV
صندوق قابل معامله یا ETF چیست
تفاوت ETF با صندوق مشترک و سهام چیست
سیگنال بورس چیست
جلد دوم: تحلیل تکنیکال
اصول تحلیل تکنیکال
مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی (کندل استیک)
تایم فریم (دوره زمانی) در نمودار
سایر نظریههای تحلیل تکنیکال
تئوری امواج الیوت
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
سه نمودار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
نمودار میله ای (توضیح کامل) (bar chart)
تفسیر نمودارهای میلهای
نمودار شمعی (Candlestick) (توضیحات کامل)
نمودار خطی (Line Graph)(توضیحات کامل)
سرمایه گذاری بلند مدت یا کوتاه مدت؟
نقش روانشناسی در عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس سرمایه گذاری
دو تصور اشتباه در بورس
اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت در قیمت سهم چیست
سطوح حمایت و مقاومت چگونه در قیمتها ایجاد میشوند
درباره ترازهای مقاومت و حمایت / رابطه ترازهای حمایت و مقاومت و اعداد رند
واژگونی وظایف (Role Reversal)
تبدیل مقاومت به حمایت و برعکس
آشنایی با پولبک
روند قیمت چیست؟ روند در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
استراتژی معاملاتی در روندها
زمانی که روند شکسته میشود چگونه مشخص میشود
استراتژی الگوی کانال
استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)
استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)
اصلاح قیمت در بورس چیست؟
انواع اصلاح قیمت
تفاوت اصلاح قیمت، ریزش و پولبک چیست؟
دوران اصلاح قیمت، بهترین زمان خرید سهم
منظور از اصلاح زمانی سهم چیست
اصلاح زمانی در تکنیکال
اصلاح قیمتی در تحلیل تکنیکال
روش تحلیل حجم معاملات در بازار سهام
حجم نسبی ( (relative عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس volume
تحلیل حرکات قیمت سهام
شکاف قیمتی چیست؟ + انواع شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال
بررسی شکافهای قیمتی براساس تقسیمبندی تحلیلگران غربی
تحلیل تکنیکال با نمودارهای تعدیل شده یا تعدیل نشده؟
نمودارهای تعدیل شده چیست؟
الگوهای کندل استیک
کندل استیک (Candle Stick) در بورس چیست
شرایط استفاده از کندل استیک ها
بخش های کندل استیک
نحوه کار با الگوهای کندل استیک
انواع الگوهای کندل استیک
انواع الگوی سایه در کندل استیک ها
تحلیل تکنیکال و الگوی سایه بلند در کندل استیک (Long shadow pattern)
آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی و بورس
الگوی کندل استیک ماروبزو مشکی در تحلیل تکنیکال(Black Marubozu)
الگوی کندل استیک ماروبزو سفید در تحلیل تکنیکال (White Marubozu)
الگوی کندل استیک دوجی در تحلیل تکنیکال(Doji)
الگوی کندل استیک چکش در تحلیل تکنیکال( Hammer)
الگوی کندل استیک چکش معکوس در تحلیل تکنیکال (Inverted Hammer)
الگوی کندل استیک دار آویز در تحلیل تکنیکال (Hanging Man)
الگوی کندل استیک ستاره ثاقب در تحلیل تکنیکال (Shooting Star)
الگوی کندل استیک هارامی در تحلیل تکنیکال(Harami)
الگوی کندل استیک انبرک پایینی در تحلیل تکنیکال(Tweezers Bottom)
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال (Morning Star)
الگوی ستاره شامگاهی (evening star)
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی دوجی در تحلیل تکنیکال (Morning Doji Star)
الگوی کندل استیک اینگالف
الگوی کندل استیک سه ستاره صعودی در تحلیل تکنیکال(Bullish Tri-Star)
الگوی پوشای صعودی یا نزولی (Bullish/Bearish Engulfing)
الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
الگوی نفوذی (Piercing)
الگوی کندل استیک کودک رها شده صعودی در تحلیل تکنیکال (Bullish Abandoned Baby)
الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کندل استیک رسوخ گر در تحلیل تکنیکال (piercing)
الگوی کندل استیک سه سرباز سفید یا سه مکعب سفید در تحلیل تکنیکال (Three White Soldiers)
الگوی کندل استیک سه کلاغ سیاه در تحلیل تکنیکال (Three Black Crows)
الگوی کندل استیک سه خط حمله در تحلیل تکنیکال (Three Line Strike)
الگوی کندل استیک تاسوکی رو به بالا در تحلیل تکنیکال Upside Tasuki Gap
الگوی کندل استیک تاسوکی رو به پایین در تحلیل تکنیکال (Upside Tasuki)
الگوی کندل استیک ابر تیره در تحلیل تکنیکال (Dark cloud Cover)
الگوی کندل استیک خطوط تفکیک شده در تحلیل تکنیکال (Separating Lines)
الگوی کندل استیک روی خط میله و زیر خط میله در تحلیل تکنیکال (In Neck Line – On Neck Line)
الگوی کندل استیک سه واحد رد شده در تحلیل تکنیکال (Falling Three Methods)
الگوی کندل استیک سه واحد ترقی یافته در تحلیل تکنیکال (Rising Three Methods)
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
یک معاملهگر روزانه به شخصی گفته میشود که معاملات خریدوفروش با حجمهای بالا را جهت سرمایهگذاری انجام میدهد. این دسته از معاملهگران معاملات خود را براساس حرکات قیمتی روزانه انجام میدهند. این حرکات قیمتی ناشی از نوسانات ایجاد شده در مقدار عرضه و تقاضا ناشی میشوند. این نوسانات خود از خریدوفروش دارایی مدنظر حاصل میشوند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد بازارهای مالی ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «بازارهای مالی چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات مهم:
- یک معاملهگر روزانه کسی است که معاملاتش را براساس استراتژیهای روزانه انجام میدهد تا بتواند از تغییرات سهم دارایی مدنظر خود سود کسب کند.
- معاملهگران روزانه از تکنیکهای متعددی جهت سرمایهگذاری حین نوسانات بازار استفاده میکنند.
- معاملهگری روزانه میتواند یک دید سودآور برای معاملهگران باشد، اما در عین حال ریسک بالاتر و عدم قطعیت بیشتری را نیز دربرمیگیرد.
مبانی یک معاملهگر روزانه
هیچ تأییدیهٔ خاصی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر روزانه مورد نیاز نمیباشد. بلکه این دسته از معاملهگران با توجه به تناوب معاملات خود در این دسته قرار میگیرند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (Financial Industry Regulatory Authority – FINRA، سازمانی غیردولتی است که قوانینی در زمینهٔ شرکتهای کارگزار و کارگزاریهای ثبتشده در ایالات متحده آمریکا تدوین و تصویب میکند.) و بورس نیویورک (NYSE – New York Stock Exchange که بزرگترین مجموعهٔ بورسی در سراسر جهان میباشد.) معاملهگران روزمره را کسانی میدانند که در طی بازهٔ زمانی 5 روزه تعداد 4 معامله یا بیشتر انجام دهند. فعالیت معاملهگران روزانه در طی این مدت 5 روزه حدود 6% از کل فعالیتها در طی این بازه زمانی را تشکیل میدهد که باعث میشود شرکت کارگزاری این معاملهگر را در دستهٔ معاملهگران روزانه قرار دهد. معاملهگران روزانه نیازمند به مدیریت سرمایه و مارجین خود میباشند. (مارجین یا حاشیه به مقداری پول گفته میشود که کارگزار تا زمان بسته شدن و یا انجام شدن یک معامله نزد خود نگهداری میکند.)
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مارجین میتوانید از مطلب آموزشی «خرید با مارجین چیست؟» دیدن نمایید.
یک معاملهگر روزانه همهٔ معاملات خود را تا پیش از پایان یافتن روز معاملاتی خود میبندد و هیچ معاملهای را طی شب باز نگه نمیدارد. اثربخشی فعالیتهای یک معاملهگر روزمره میتواند وابسته به تفاوت نرخ خرید و فروش، کمیسیونهای دریافتی، هزینههای اخبار لحظهای و برنامههای تحلیلگر بازار باشد. یک معاملهگر روزانه (مرجع) موفق نیازمند دانشی گسترده و تجربه بالا میباشد. یک معاملهگر روزانه از روشهای متعددی برای گرفتن تصمیمات معاملاتی بهره میبرد. برخی از معاملهگران روزانه نیز از برنامههای معاملهگری کامپیوتری جهت محاسبه حالتهای مختلف ممکن در بازار و بررسی تکنیکال بازار استفاده میکنند. در حالی که دستهای دیگر از این معاملهگران با اعتماد به دانش و غریزه خود معامله میکنند.
یک معاملهگر روزانه علاقهمند به بررسی حرکات قیمتی و الگو ها در نمودار میباشد. این برخلاف معاملهگرانی است که صرفاً از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) برای بررسی پتانسیل رشد سهم در طولانی مدت استفاده میکنند تا در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن سهم مدنظر تصمیم بگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل فاندامنتال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.
نوسانات قیمت و متوسط محدودهٔ معاملاتی روزانه (Average Daily Range) برای یک معاملهگر روزانه بسیار مهم هستند. یک سهم باید حرکت قیمتی قابل توجهی داشته باشد تا معاملهگر روزانه بتواند به سود دست پیدا کند. حجم معاملاتی و نقدینگی نیز دو عامل کلیدی دیگر محسوب میشوند زیرا محاسبه صحیح نقاط ورود و خروج برای یک معاملهگر روزانه به جهت بهدست آوردن سودهای کوچک بهازای هر معامله ضروری هستند. سهمهایی با محدودهٔ معاملاتی روزانه کوچک و یا حجمهای معاملاتی پایین گزینهٔ جذابی برای یک معاملهگر روزانه محسوب نمیشوند.
تکنیکهای معاملهگری روزانه
معاملهگران روزانه از رخدادهایی که میتوانند باعث ایجاد حرکات کوتاهمدت در بازار شوند آگاهی دارند و بازار را بدین منظور رصد میکنند. معامله کردن براساس اخبار یک روش محبوب محسوب میشود. اعلانهای زمانبندی شدهای مانند وضعیتهای اقتصادی، درآمد شخصیتهای حقوقی و یا نرخ بهره مواردی هستند که بر روی انتظارات بازار و روانشناسی بازار تأثیر مستقیم دارند. بازارها بهخصوص زمانی که این انتظارات برآورده نشدهاند و یا بیش از حد برآورده شدهاند، واکنشهای قویای را بهشکل حرکات ناگهانی و قابلتوجه قیمت نشان میدهد که معاملهگران روزانه میتوانند سود مناسبی از این حرکات قیمتی ببرند.
یک تکنیک معاملاتی دیگر را محو کردن شکاف قیمتی بازار نام دارد. زمانی که بازار با یک شکاف قیمتی یا گَپ (Gap) نسبت به قیمت روز قبل باز میشود، معاملهگران میتوانند سفارشی را در خلاف جهت گپ صورت گرفته انجام دهند. به این روش تکنیک محو شکاف قیمتی میگویند. در طی روزهایی که هیچ اخبار یا شکاف قیمتی وجود ندارد، معاملهگر روزانه به بررسی روند کلی بازار میپردازد. اگر او انتظار حرکت رو به بالا قیمتها را داشته باشد، اقدام به خرید سهمهایی میکند که نشانههای رشد خوبی دارند در انتهای حرکتهای اصلاحی میکند.
اگر روند کلی بازار رو به پایین و نزولی باشد، این معامهگران اقدام به فروش سهامی میکنند که با نوسانات قیمتی ضعف خود را نشان میدهند. بیشتر معاملهگران روزانه مستفل ساعات کاری روزمرهای در حدود 2 تا 5 ساعت دارند. معمولاً آنها طی ماهها پیش از ورود به بازار با معاملات شبیهسازی شده تمرین میکنند. آنها بردها و شکستهایشان در بازار را تحت نظر میگیرند و تلاش میکنند تا تجربه کسب کرده و هر چه بیشتر بیاموزند.
مزایا و معایب معاملهگری روزانه
مهمترین مزیت معاملهگری روزانه این است که بازار در این حالت کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی قرار میگیرد و پتانسیل تغییرات ناگهانی در بازار کمتر از حالات دیگر میباشد. این اخبار ناگهانی شامل گزارشات درآمدی و اقتصادی اساسی، بهروزرسانیهای کارگزاریها و البته اتفاقاتی که پیش از بسته شدن یا باز شدن بازار رخ میدهند میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل مالی میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل مالی چیست؟» دیدن نمایید.
معاملهگری روزانه تعدادی مزیت دیگر نیز به ما پیشنهاد میدهد. یک مزیت نیز استفاده از دستورهای حد ضرر نزدیک به قیمتهای بازار میباشد. در این حالت میتوان حد ضرر را جابهجا کرد تا معاملهٔ خرید ما وارد ضرر نشود. مزایای دیگر شامل دسترسی به مارجین بیشتر و بنابراین لورِیجهای بالاتر میباشد. (ضریب اهرمی – Leverage – در بسیاری از کارگزاریهای معتبر جهانی بهخصوص در بازار فارکس وجود دارد و معاملهگر میتواند با انتخاب ضریب اهرمی مدنظر خود حین باز کردن حساب، از امکانات این ضریب اهرمی حین معامله استفاده کند. اگر شخصی حسابی با لوریج 1:100 (یک به صد) باز کند، میتواند به ازای هر یک دلار سرمایهٔ واقعیای که دارد 100 دلار معامله در بازار انجام دهد. این موضوع خود میتواند موجب سودهای زیاد و البته، ضررهای سنگین نیز شود. لوریجها در انواع 1:10، 1:50، 1:100 و حتی 1:500 نیز موجود است که مرسومترین نوع این ضریب اهرمی، همان نسبت 1:100 میباشد.) همچنین معاملات روانه، فرصتهای یادگیری بیشتری برای معاملهگران فراهم میکند.
با این وجود، در کنار مزایای ذکر شده، معایبی نیز در این روش معاملهگری وجود دارد. در حالی که معاملهگری روزانه میتوان بسیار سودده باشد، باز هم شامل ریسکهای بسیاری است. از نکات منفی این روش میتوان به زمان طولانی برای کسب سود اشاره کرد، در بعضی مواقع نیز ممکن است به معاملهگر هیچ سودی تعلق نگیرد. زیرا بازار بهصورتی متفاوت با پیشبینیهای او جلو رفته است. همچنین، قیمت کمیسیون دریافتی نیز در این روش افزایش مییابد و این خود میتواند باعث کاهش سود مورد انتظار معاملهگر شود.
نکات مثبت معاملهگری روزانه:
- معاملات معمولاً در پایان هر روز بسته میشوند، و کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی شب هنگام قرار میگیرند.
- حد ضررهای قابل جابهجایی معاملات را از آسیب حرکات شدید قیمتی محفوظ میدارند.
- معاملهگران عادی دسترسی بهسطوح اهرمی بالا و نرخهای کمیسیونی کمتر دارند.
- تعداد متعدد معاملات به معاملهگر امکان یادگیری و کسب تجربهٔ بیشتری میدهد.
نکات منفی معاملهگری روزانه:
- معاملات پشت سر هم باعث افزایش هزینههای کمیسیونی میشود.
- انجام این نوع معاملهگری در برخی داراییها مانند صندوقهای متقابل (Mutual Funds) ممکن نمیباشد. (صندوقهای متقابل به صندوقهایی اطلاق میگردد که تعدادی سهامدار و معاملهگر گرد هم آمده و سهمهای آنها بهصورت حرفهای مدیریت میشود)
- ممکن است زمان کافی برای فهم سودده بودن یک معامله باز وجود نداشته باشد و در نتیجه معاملهگر این معامله را میبندد و از آن خارج میشود.
- ضررها میتوانند بهسرعت زیاد شوند. بهخصوص اگر از مارجین بالا استفاده شود. مارجین کال یک ریسک اساسی در این روش میباشد.
(مارجین کال – Margin Call؛ زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز، آنقدر افت کند که عملاً میزان ضرر از موجودی حساب شما بیشتر شود. در این حالت حساب شما بسته شده و شما به اصطلاح بازار “کال” میشوید. این اتفاق برای کسانی که از دستورات حد ضرر استفاده نمیکنند بسیار شایع است.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
سیگنال خرید در بورس
ورود به بازار بورس و موفقیت در آن مستلزم این است که افراد ترفندهای باقی ماندن در این بازار پر چالش را بلد باشند. امروزه روش های متفاوتی برای به دست آوردن سودهای کوتاه مدت از بورس ارائه می شود که یکی از آنها سیگنال است. سیگنال و سیگنال دهی موضوعی است که ما در این متن قصد داریم به صحبت پیرامون آن بپردازیم. چنانچه به عنوان یک معامله گر فعالیت کرده و دوست دارید با سازوکار این واژه و کاربرد آنها به خوبی آشنا شوید، در ادامه این متن بورسیکال را همراهی کنید
سیگنال خرید در بورس چیست؟
سیگنال(signal) در لغت به معنای نشان، اخطار و یا علامت است، اما این اخطار و یا علامت در بورس چه فایده ای داشته و چگونه به کمک می آید؟ این مهم ترین سوالی است که تریدرها در برخورد با سینگال مطرح می کنند. معمولا افرادی که به صورت حرفه ای در این حوزه فعالیت دارند، بازار مالی و یا بورس را تحلیل کرده و سایر افرادی که به سازوکار این بازار آشنایی زیادی ندارند، با توجه به توصیه های این تحلیلگران، برای خرید اقدام می کنند. توصیه های تحلیلگران و اینکه کدام سهام خریداری شود و یا کدام سهام فروخته شود، معنای واقعی سیگنال در بورس است.
در یک کلام در مورد سینگال های خرید می توانیم این گونه بگوییم که سیگنال هایی که شما را به سمت خرید و ورود یک سهم خاص هدایت می کنند، سیگنال های خرید گفته می شود. برای کسانی که به بازار بورس آشنایی نداشته و به تازگی قصد دارند به این بازار ورود پیدا کنند، این سیگنال می تواند بسیار کمک کننده باشد و در خرید سهامی با ارزش و به دست آوردن سود در اثر فروش آنها، کمک کننده باشد.
امروزه سایت ها و یا افراد زیادی در حوزه سیگنال دهی فعالیت می کنند و می توانند به صورت لحظه ای به خریداران اعلام کنند که کدام سهم را خریداری نمایند و در چه زمانی برای فروش آن اقدام کنند. نکته مهمی که در این رابطه باید مورد توجه قرار داد آن است که برخی از این سایت ها و افراد، نامعتبر بوده و نمی توان به سیگنال هایی که توسط آنها داده می شود اعتماد کرد. قبل از هرکاری سیگنال های معتبر، باید شناسایی شوند. برای دریافت بهترین سیگنال از دوره اختیار معامله استفاده کنید.
سیگنال در بورس
آیا همه تریدرها می توانند از سیگنال استفاده کنند؟
سوال مهم دیگری که در حوزه سیگنال ممکن است مطرح شود این است که آیا همه تریدرها و یا افرادی که در بازار بورس مشغول معامله و تبادل هستند، می توانند از سینگال استفاده کنند؟ پاسخ این سوال، بله است. فرقی نمی کند که یک سرمایه گذار با چه سیستمی در حال معامله کردن است، در هر صورت برای آنکه بتواند از شرایط و موقعیت پیش آمده به نحو احسن استفاده نماید بهتر از سیگنال های موجود نهایت استفاده و بهره را ببرد. این فرآیند به سرمایه گذاران و سهامداران کمک می کند تا متوجه شوند که در چه بازه زمانی باید برای خرید یک سهم اقدام کنند و در چه زمانی برای فروش سهام و خروج از شرکت اقدام کنند. با این راهکار می توان از ضررهای مالی که بعضا بورس مشاهده می شود، جلوگیری به عمل خواهد آمد.
آیا سیگنال ها قابل اعتماد هستند؟
افرادی که سیگنال دهی می کنند، روش های متفاوتی را برای این مورد اتخاذ کرده اند. برای مثال برخی تحلیلگران، از نمودارها برای ارائه سیگنال استفاده می کنند و برخی دیگر، شرکت ها را به صورت پایه ای و بنیادی ارزیابی می کنند. نکته ای که خوب است به آن توجه داشته باشید این است که تمام سیگنال هایی که وجود دارد ممکن است شما را به سمت خرید یک سهم خاص هدایت نکند. برای مثال برخی سینگال ها ممکن است بگوید که خرید سهام الف بهتر است و برخی دیگر از سیگنال ها ممکن است اعلام کنند که در حال حاضر خرید سهام ب می تواند به صرفه تر و منطقی تر باشد. به همین جهت است که تفاوت های این چنینی در بازار سیگنال دهی نیز به چشم می خورد. البته سوال مهم و اساسی که در اینجا مطرح می باشد این است که به کدام سیگنال باید اعتماد کرد و آیا این سیگنال ها قابل اعتماد هستند یا خیر.
سوالاتی که عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس در فوق مطرح شد، سوالات بسیار مهمی هستند، اما موضوعی که در این میان وجود دارد عدم وجود قطعیت در پاسخ به آنهاست. شما باید بدانید که برخی سیگنال ها می توانند سودهای خوبی برای شما داشته باشند، اما برخی سیگنال ها نیز ممکن است برعکس عمل کرده و به سمتی که پیش بینی شده بود، حرکت نکنند.
در انتخاب افرادی که سیگنال دهی می کنند باید به سوابق کاری آنها و پیش بینی هایی که در گذشته داشته اند، توجه کنید. هر چه سیگنال هایی که یک فرد در گذشته ارائه کرده، نتایج درست تری داشته باشد، فرد مذکور، تحلیلگر معتمدتری به نظر می رسد و می توان از نظریات او برای خرید و فروش یک سهم خاص تعبیت کرد. برای پیدا کردن چنین افرادی، می بایست منابع مختلف، تست شده و ورودی ها و خروجی هایی که دارند را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت یکی را انتخاب کنیم.
سیگنال خرید در بورس
مشکلات سیگنال سهام چیست؟
درست است که سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا سرمایه خود را در معرض نابودی قرار ندهند اما بعضا مواردی مشاهده شده که افراد با وجود آنکه سهام با ارزشی را خریداری کرده اند، نتوانسته اند سود قابل توجهی از خرید به دست آورند. متاسفانه این مشکلی است که در بازار بورس وجود دارد و علت آن نیز عدم مدیریت مالی درست سهام می باشد.
سیگنال ها به افراد کمک می کنند در یک بازه زمانی مناسب، سهمی را خریداری کرده و سپس در موقعیت مناسب دیگری آن را به فروش برسانند. در این موقعیت کسانی که نمی دانند به چه شکل باید سرمایه خود را مدیریت کنند با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. برای مثال، تصور کنید که یک معامله گر در بازار بورس، سهامی را خریداری کرده و از آن سود خوبی به دست آورده است. اگر این فرد در معامله بعدی خود، تمامی سرمایه ای که جمع کرده را از دست بدهد نتواسته در بازه زمانی بلند مدت، سودهای کلانی به دست آورد.
گاهی اوقات فرد با دریافت بهترین سیگنال ها وارد بازار می شود اما در نهایت نمی تواند از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را ببرد. به همین دلیل است که مدیریت مالی برای تریدرها حائز اهمیت می باشد و در واقع اهرمی برای موفقیت آنها در طولانی مدت به شمار می رود.
راهکارهای مفید مدیریت مالی
برای آنکه با کمک سیگنال های دریافتی، موفقیت بیشتری داشته باشید، همان طوری که در فوق ذکر کردیم، باید مدیریت مالی بدانید. در ادامه چند راهکار برای بهبود مدیریت مالی ارائه خواهیم کرد:
در هر معامله کل سرمایه ای که در اختیار دارید را به خرید سهام اختصاص ندهید. حدود 30 تا 50 درصد از سرمایه ای که دارید را به خرید سهام اختصاص دهید و بقیه را به عنوان پشتوانه مالی نگه دارید.
توصیه می کنیم قبل از آنکه وارد معامله شوید، سودها و ضررهای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهید. این روند به شما کمک می کند تا در صورتی که سود کردید، سود حاصل را برداشته و در صورت ضرر، از معامله خارج شده تا بقیه سرمایه ای که در اختیار دارید را از دست ندهید.
جه عواملی بر صدور سیگنال تاثیرگذار است؟
ارائه سیگنال برای خرید سهام در بورس، با توجه به منابع مختلف و متفاوت صورت می گیرد. از جمله عوامل و فاکتورهایی که می تواند بر روی صدور سیگنال اثر بگذارد، می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
نوسان های قیمتی
بالا رفتن میزان معاملات
روانشناسی بازارهای مالی
وجود ارزش گذاری نامتعارف
آموزش صددرصد رایگان نسبت ریسک به ریوارد
چه بخواهید چه نخواهید، همیشه بخشی از وجود شما در بازارهای مالی در معرض خطر است. اگرچه بهعنوان معامله گر نمیتوانید این ریسک را بهطور کامل حذف کنید، میتوانید با آگاهی کامل فقط ریسکهای درست و منطقی را به جان بخرید. نسبت ریسک به ریوارد زیر چتر مدیریت عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس ریسک قرار میگیرد و یکی از مهمترین اطلاعات هر معامله، یعنی میزان خطری که متحمل میشویم را نسبت به مقدار سود معامله اندازه میگیرد. همین اندازهگیری ساده بهطرز چشمگیری بر نتایج مثبت معامله و موقعیت بهتر معاملهگر در بلندمدت خواهد داشت.
اگر بارها این اسم را شنیدهاید اما اطلاعات زیادی دربارهاش ندارید، در ادامه همراه ما باشید تا با جزئیات آن آشنا شویم.
مفهوم «ریسک» در بازارهای مالی
در بازارهای مالی عبارت «ریسک» معیاری برای سنجش عدم اطمینان از نتیجه یک معامله یا سرمایهگذاری است. این عدم قطعیت وجود دارد؛ چون هیچ تضمینی نیست که رفتار بازار طبق انتظارات معاملهگر پیش برود.
زمانی که عدم اطمینان یا همان ریسک ارزش آتی یک دارایی بیشتر میشود، احتمال ضرر و زیان هم بیشتر میشود. به عبارت بهتر هرچه عدم اطمینان بیشتر باشد، ریسک معامله نیز بیشتر خواهد بود.
مفهوم «ریوارد» در بازارهای مالی
در بازارهای مالی واژه «ریوارد» یا همان پاداش به معنای نتیجه مثبتی است که از یک معامله یا سرمایهگذاری حاصل میشود. این پاداش همان بازده مورد انتظار معاملهگر است.
مفهوم ریسک به ریوارد (Risk to Reward) چیست؟
قبل از آنکه به نسبت ریسک به ریوارد (RRR) در بازار فارکس بپردازیم، بیایید با مفهوم کلی آن در تمام انواع سرمایهگذاریها آشنا شویم. این نسبت در قالب یک فرمول سود مورد انتظار از یک معامله را نسبت به احتمال ضرر آن محاسبه میکند. در نهایت این نسبت در قالب ۲ عدد کنار هم معرفی میشود که با علامت «:» از هم جدا میشوند. معمولا سرمایهگذاران با این نسبت میزان دوام یا ارزش یک سرمایهگذاری را معین میکنند.
مدیریت ریسک جزء لاینفک موفقیت هر نوع سرمایهگذاری است و محاسبه نسبت ریسک به پاداش یکی از مهمترین گامها در تعیین کمیت خطرات و مزایای بالقوه سرمایهگذاری محسوب میشود. اساسا به معاملهگران تازهکار توصیه میشود این نسبت را برای تمام سرمایهگذاریهای مهم خود محاسبه کنند.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
تریدینگ ویو پلتفرمی برای ترسیم انواع نمودارها در بازارهای فارکس، سهام، ارز دیجیتال و غیره است که ابزارهای متنوع آن امکانات مختلفی به معاملهگران ارائه میکند. یکی از اینها برآورد نسبت ریسک به ریوارد است. معاملهگران میتوانند با ابزار «Position Tool» و قراردهی آن در هر نقطه دلخواه از نمودار (بهعنوان محل باز کردن معامله) نسبت ریسک به ریوارد معامله را بهصورت مقداری و درصدی مشاهده کنند.
این ابزار مقدار RR را بهطور کاملا خودکار محاسبه میکند؛ اما افراد میتوانند با دوبار کلیک روی آن در پنجره بازشده اطلاعات مربوط به میزان ریسک و قیمت هدف را بهصورت دستی وارد کنند و نسبت ریسک به ریوارد را ببینند.
اندیکاتور ریسک به ریوارد در متاتریدر
خوشبختانه پلتفرم متاتریدی نسبت ریسک به ریوارد معاملات را با یک اندیکاتور به معاملهگر نشان میدهد و زحمت محاسبه آن را از دوش او برمیدارد. این اندیکاتور RR mt4 نام دارد و ریسک معاملات را دقیقا روی نمودار قیمت ارز نشان میدهد تا معاملهگر با توجه به آن تصمیم بگیرد که معامله را انجام دهد یا خیر.
این اندیکاتور حرفهای مانند سایر اندیکاتورهای فنی نیست که نقاط ورود و جهت حرکت را حی و حاضر در اختیار معاملهگران بگذارد یا قدرت روند را نشان دهد؛ بلکه از میزان ریسک نسبت به سود معامله میگوید تا افراد با دید کامل نسبت به این موارد تصمیمات خود را اتخاذ کنند.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در متاتریدر
اندیکاتور ریسک به ریوارد سه خط افقی دارد که خط اول نشانگر حد سود (TP)، خط دوم نشانگر حد ضرر (SL) و خط سوم نشانگر قیمت ورود پیشنهادی (Open) است. این خطوط به معامله گران فارکس کمک میکند با درک بهتر ضرر و سود معامله، سریعتر تصمیم درست را بگیرند.
این اندیکاتور فاصله بین TP و open و فاصله بین open و SL را اندازه میگیرد. در معامله خرید، اندیکاتور قیمت TP را از قیمت ورود و قیمت ورود را از سطح قیمت SL کم میکند. در معامله فروش دقیقا عکس این اتفاق رخ میدهد.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در فارکس
یکی از بهترین روشهای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد این است که اختلاف سطح قیمت نقطه ورود و سطح قیمت استاپ لاس ضرر (ریسک) را بر اختلاف هدف سود و سطح قیمت نقطه ورود (پاداش) تقسیم کنیم. اگر ریسک بیشتر از پاداش باشد (مثلاً ۴:۱) نسبت بزرگتر از ۱ و اگر پاداش بیشتر از ریسک باشد (مثلاً ۱:۳)، نسبت کمتر از ۱ خواهد بود.
فرمول نسبت ریسک به ریوارد:
(قیمت هدف – قیمت نقطه ورود) قدر مطلق / (قیمت استاپ لاس – قیمت نقطه ورود) قدر مطلق
بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. بر اساس این فرمول اگر مقداری EURUSD با قیمت ورودی ۱.۳، استاپ لاس ۱.۲ و هدف ۱.۵ بخریم، آنگاه:
- (قیمت نقطه ورود – قیمت استاپ لاس) = ۱۰۰ پیپ (از ۱.۳ تا ۱.۲ ۱۰۰ پیپ وجود دارد.)
- (قیمت نقطه ورود – قیمت هدف) = ۲۰۰ پیپ (از ۱.۳ تا ۱.۵، ۲۰۰ پیپ وجود دارد.)
- نسبت ریسک به ریوارد = ۱۰۰ / ۲۰۰ = ۱/۲ (ریسک ۱ و پاداش ۲) معادل ۱:۲ است.
به جرئت میتوان گفت این یکی از بهترین روشهای ممکن برای محاسبه میزان ریسک به ریوارد در معاملات فارکس است. اما اگر معاملهگری نخواهد تا این اندازه درگیر محاسبات شود، با یک حساب سرانگشتی میتواند این نسبت را محاسبه کند.
فرض کنیم معاملهگر میخواهد جفت ارز EUR/USD را با قیمت ۱.۳۵۰۰ خریداری کند. او حد ضرر را روی ۱.۳۴۵۰ و حد سود را روی ۱.۳۶۵۰ تنظیم میکند و با این کار ۵۰ پیپ را برای سود احتمالی ۱۵۰ پیپی به خطر میاندازد. بنابراین نسبت ریسک به ریوارید او معادل ۳ (۵۰ / ۱۵۰) و نسبت ریسک به ریوارد ۳:۱ است.
نسبت برد به باخت در معاملات روزانه
نرخ برد گویای تعداد معاملات موفق معاملهگر است. یعنی اگر از ۵ معامله، ۳ مورد موفقیت آمیز باشد، نرخ برد ۶۰ درصد خواهد بود که از تقسیم تعداد بردها بر تعداد باختها بهدست میآید. اگر نرخ برد معاملهگر بیش از ۵۰ درصد و نسبت برد به باخت ۱.۵ باشد، شرایط مطلوب خواهد بود.
نسبت ریسک به ریوارد در معاملات روزانه
معاملهگران روزانه با استفاده از سیگنالها و الگوهای مختلف به سرعت وارد بازار میشود و به همان سرعت از آن خارج میشوند؛ بنابراین باید یک نقطه حد ضرر یا استاپ لاس داشته باشند که میزان ریسک معاملهگر را مشخص کند. برای مثال اگر معاملهگر با قیمت ۱۰ دلار معامله را باز کند و حاضر باشد ۰.۱ دلار ضرر کند، موقعیت استاپ لاس او ۹.۹۰ دلار خواهد بود. با این حال برای متعادلسازی مقدار ریسک معامله باید مقدار آن را با توجه به مقدار سود مورد انتظار تعیین کرد.
فرضا اگر انتظار افزایش قیمت تا ۱۰.۲۰ دلار را داشته باشد، سود مورد انتظار او ۰.۲۰ دلار خواهد بود که ریوارد معامله را دو برابر ریسک آن تعریف میکند. این یعنی نسبت ریسک به ریوارد معامله روزانه ۰.۵ است.
ایجاد تعادل بین ریسک به ریوارد و نرخ برد
یکی از نکاتی که معاملهگران روزانه باید به آن توجه کنند، تعادل در مقدار نسبت ریسک به ریوارد و نرخ برد است. مادامی که ریسک به ریوارد خیلی بالا باشد، نرخ برد بالا فایدهای ندارد؛ همینطور نسبت ریسک به ریوارد بالا با نرخ برد کم ارزشی نخواهد داشت.
چطور ریسک به ریوارد معامله را بیشتر کنیم؟
برای افزایش نسبت ریسک به ریوارد معامله دو راه وجود دارد که میتوان امتحان کرد:
- حد سود یا هدف خود را افزایش دهید. وقتی سطح هدف را بالا میبرید و در عین حال استاپ لاس را ثابت نگه دارید، نسبت ریسک به ریوارد معامله افزایش مییابد.
مثلا اگر حد ضرر معامله ۵۰ پیپ و حد سود صد پیپ فاصله داشته باشد، در واقع با نسبت ریسک ریوارد ۱:۲ معامله میکنید. حال اگر هدف را به ۱۵۰ پیپ برسانید، این نسبت نیز به ۱:۳ افزایش مییابد.
- سطح استاپ لاس را پایین بیاورید. هرچه حد ضرر به قیمت ورود نزدیکتر باشد، ریسک معامله کمتر است. در همین مثال قبل اگر حد ضرر را از نقطه ورود به ۲۵ پیپ برسانید، ریسک به ریوارد از ۱:۲ به ۱:۴ تغییر میکند.
اگرچه هر دو اینها روشهای مناسبی برای افزایش نسبت ریسک ریوارد هستند، باید موردی را انتخاب کنید که با استراتژی معاملاتی شما کاملا همسو باشد. موقع جابهجا کردن هر یک از این سطوع مطمئن شوید که آنها را در یک موقعیت استراتژیک قرار میدهید.
کلام آخر
تمام معاملاتی که در بازارهای مالی بورس، فارکس و غیره شکل میگیرد، ذاتا دو سطح ریسک و پاداش دارد که مستقیما بر نتیجه معامله تاثیر میگذارند. یادتان باشد اگر در معاملات خود این نسبت را به طور کامل کنار بگذارید و توجهی به آن نکنید، حتی بهترین استراتژیهای معاملاتی دنیا کمک چندانی به موفقیت معامله نخواهند کرد. همیشه خطر زیان را در نظر بگیرید و حد سود و حد ضرر را طوری تنظیم کنید که از معاملات با بیشترین سود و کمترین ضرر ممکن خارج شوید.
در این مقاله با این نسبت طلایی و اهمیت آن در معاملات آشنا شدیم، یاد گرفتیم چطور آن را محاسبه کنیم و از چه اندیکاتوری برای محاسبه خودکار آن کمک بگیریم.
شما در معاملات خود از نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنید؟ استفاده از این مفهوم تاکنون چقدر برایتان مفید بوده است؟ لطفا نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما