بنابراین «سرمایه انسانی» ما مجموعه دانش، مهارتها، استعدادها و تحصیلاتی است که ما در طول سالها کسب کردهایم.
سرمایه انسانی (human capital)
عبارت «سرمایه انسانی» یکی از پراستفادهترین «استعاره»ها در اقتصاد است.
این عبارت از این جهت استعاری است که ما را در فهم اینکه چرا و چگونه میتوان در مورد کارآیی انسان مانند کارآیی دیگر منابع تولید، مانند ماشینها، استدلال کرد.
آن کالاها «سرمایه» نامیده میشوند، پس ما میتوانیم تحلیلهای خود را از ماشینها به انسانها تعمیم دهیم تا بتوانیم انتخابهای آنها را در راستای افزایش کارآیی و در نتیجه ثروت شان، درک کنیم.
به طور کلی، اقتصاددانان چیزی را «سرمایه» میدانند که در فرآیند تولید نقشی بر عهده داشته باشد.
ما میتوانیم در مورد افراد، اینگونه استدلال کنیم که ما به طرق مختلف روی خودمان «سرمایهگذاری» میکنیم تا بتوانیم کارآیی خود را افزایش دهیم.
بنابراین «سرمایه انسانی» ما مجموعه دانش، مهارتها، استعدادها و تحصیلاتی است که ما در طول سالها کسب کردهایم.
اگر همه عوامل دیگر را برای همه افراد یکسان فرض کنیم، افرادی که سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند یا حداقل در مورد شغل خود سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند، از کارآیی بیشتری برخوردار بوده و دستمزد بالاتری دارند.
البته اینجا فرض «یکسان گرفتن دیگر عوامل» بسیار مهم است؛ چرا که تنها سرمایه انسانی نیست که میزان دستمزد را مشخص میکند.
دستمزدهای ما همچنین به عرضه و تقاضای کاری که انجام میدهیم و کارآیی دیگر سرمایههای موثر در شغل ما، بستگی دارد. برای مثال در بسیاری از کارها حتی ماهرترین کارگرها هم نمیتوانند به اندازه ماشینآلات موجود در آن حرفه کارآیی و تولید داشته باشند.
اهمیت سرمایه انسانی
مفهوم سرمایه انسانی، مخصوصا از این جهت مهم است که چرا ما موقعیتهای شغلی فعلی را برای کسب تحصیلات بیشتر رها میکنیم.
برای مثال، از دیدگاه یک اقتصاددان، رفتن به دانشگاه سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی یک فرد است و برای مثال تفاوتی با تعمیر یا بهبود یک ماشین برای تولید بیشتر و بهتر ندارد.
مخارج مستقیم دانشگاه (برای مثال شهریه، خوابگاه، کتابها و …) قسمتی از این سرمایهگذاری است، ولی دانشگاه یک هزینه فرصت نیز میطلبد: درآمدی که ما میتوانستیم با کار کردن به جای ادامه تحصیلات در دانشگاه کسب کنیم.
البته، فرض ما بر این است که این مخارج کمتر از افزایشی است که کسب تحصیلات میتواند در درآمد ما در طول زندگیمان ایجاد کند.
سرمایه انسانی همچنین میتواند در درک پدیدهای که ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته، بسیار مفید باشد: پدیدهای با نام «شکاف درآمدی جنسی».
منتقدان همیشه بر روی این مساله که زنان به طور متوسط، در مقابل هر یکدلار دستمزد برای مردان فقط 75 سنت دستمزد دریافت میکنند و این را اثباتی بر مدعای تبعیض بر ضد زنان در بازار کار میدانند.
واقعیتی که آنها به آن اشاره میکنند کم و بیش درست است.
مشکل اینجاست که این مساله نه به تبعیض در بازار کار، بلکه به انتخابهایی باز میگردد که زنان و مردان برای سرمایه انسانی خود اتخاذ میکنند. در مقابل، این سرمایهگذاریها نیز اثر مستقیمی بر روی دستمزد ایشان میگذارد.
برای مثال، اگر زنان نسبت به مردان از علاقه کمتری برای ادامه تحصیل در رشتههایی که تقاضای بیشتری برای آنها وجود دارد داشته باشند، دیگر مساله تبعیض نیست، بلکه آنها سرمایهگذاری را «انتخاب» کرده اند که تقاضای کمتری برای آن وجود دارد و در نتیجه دستمزد کمتری نیز در انتظارشان خواهد بود.
برای مثال در آمریکا، زنان نسبت به مردان کمتر در علوم انسانی (که تقاضای بیشتری برایشان وجود دارد) و بیشتر در علوم مهندسی و ریاضی ( که تقاضای کمتری دارند) ادامه تحصیل میدهند. دوباره باید تاکید کنم که اینجا بحث بر روی توانایی افراد نیست، بلکه در مورد انتخابهای ایشان در مورد سرمایه انسانی خودشان است.
همچنین این تصور نیز وجود دارد که دستمزد کمتر زنان به خاطر تصور فرهنگی اشتباهی است که طبق آن زنان مسوولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارند.
در این مورد باید گفت زنانی که قسمتی از زمانشان را صرف مراقبت از فرزندانشان میکنند این ریسک را میپذیرند که سرمایه انسانی شان دچار «تنزل» گردد، چرا که زمانی که صرف فرزندانشان میکنند، میتوانستند صرف بهبود سرمایه انسانیشان در زمینه کاری شان کنند.
زنانی که نقش بیشتری را نسبت به شوهرشان در تربیت فرزندانشان دارند، اصولا انتخابهای دیگری را برای بهبود سرمایه انسانی شان انجام میدهند که آنها را وارد شغلهایی با انعطاف پذیری بیشتر میکند (مانند تدریس). این نوع شغلها به طور متوسط از دستمزدهای کمتری برخوردارند.
مطالعات دقیقی که بر روی شکاف درآمدی جنسی انجام شده، نشان میدهد که اگر تفاوتهای موجود در سرمایهگذاری بر سرمایه انسانی در زنان و مردان را تصحیح کنیم، شکاف درآمدی از بین میرود. چنان که بنا به آمار موجود، زنان و مردانی که از سرمایه انسانی نسبتا یکسانی برخوردارند، دستمزدهای نسبتا یکسانی نیز دریافت میکنند ( به طور دقیق دستمزد مردان 2 درصد بیشتر از زنان است).
سرمایه انسانی در اقتصاد
سرمایه انسانی ابزار توضیحی بسیار قدرتمندی در اقتصاد است، به طوری که میتواند ما را در فهم اینکه چرا افراد در آموزش و تحصیل سرمایهگذاری میکنند یا هزینههای مستقیم و فرصت رفتن به دانشگاه را میپردازند و اینکه این سرمایهگذاریها چگونه در درآمد آینده آنها نقش دارد.
استیون هورویتز، استاد اقتصاد دانشگاه سنت لاورنس در کنتون نیویورک و محقق ارشد موسسه مرکتوس آرلینگتون ویرجینیا است.
او مولف دو کتاب است: «پایههای خرد و اقتصاد کلان: یک دیدگاه اتریشی» و «تکامل پولی، بانکداری آزاد و نظم اقتصادی».
وی همچنین آثار زیادی را در باب اقتصاد مکتب اتریشی، اقتصاد سیاسیهایک، تئوری و تاریخ پولی نگاشته است. کارهای او در نشریههای حرفهای چون History of Political Economy، Southern Economic Journal و The Cambridge Journal of Economics چاپ شده اند.
او PhD خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه جورج میسون و مدرک کارشناسی اش در اقتصاد و فلسفه از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است.
مفهوم سرمایه انسانی چیست؟
در واقع، “سرمایهی انسانی” ترکیبی متناقض و عجیب و غریب است که با “زبان جدید” معاصر، یعنی همان گفتار نئولیبرال تحمیل شده است.
انگار که “سرمایه” این هیولای سرد، این انباشت کار مرده، که نمیتواند ادامه ی حیات دهد مگر با مکیدن مداوم خون کار زنده، در حالی که میلیاردها انسان بیگناه را به فقر و بیکاری محکوم میکند، میتواند نشانهای از انسانیت داشته باشد.
اقتصاددانان، مدیران، مردان سیاست یا هر آدم معمولی که گستاخانه از این عبارت استفاده میکنند، در واقع غیر انسانی بودن این نوع نگرش به دنیا را به نمایش میگذارند که در آن هر کس و هر چیز مجبور است موجودیت خود را با ترازویی که یک وزنه ی ارزشمند بیشتر ندارد بسنجد: وزنه ی ارزش کالائی.
منظور آنها از سرمایهی انسانی چیست؟
جواب ساده است: قدرت کار حقوق بگیران.
یعنی مجموعهی اختیارات و تواناییهای فیزیکی (مانند زور بازو، استقامت، مهارت ، کاردانی)، تواناییهای اخلاقی (مانند شجاعت، پشتکار، وجدان کاری)، تواناییهای عقلانی (مانند اطلاعات عمومی، تخصص، تخیل و هوشمندی)، تواناییهای زیبایی شناسی (ذوق و سلیقه) و تواناییهای معاشرتی (قدرت معاشرت و مذاکره) و حقوق بگیران میتوانند این تواناییها را در بازار کار به فروش برسانند.
آنهایی که قدرت کار را به عنوان یک سرمایهی انسانی نشان میدهند، درواقع میخواهند به خود و به کارمندان بقبولانند که هر کس با قدرت کاری خود صاحب سرمایهای است که باید آن را به سود دهی برساند. ارزش آن را حفظ کند و حتی بالا ببرد.
با تعلیم و تربیت مداوم خود، با تجربهی کاری خود، با شغل خود، حفاظت از سلامتی خود، فعالیتهای فرهنگی و تفریحی، معاشرتهای شخصی و غیره.
هر کس بایستی به شیوهی یک بنگاه سرمایهداری، در هر یک از ابعاد وجودی خود، یک مرکز بالقوه برای جمع آوری ثروت مالی ببیند و در این راه عمل کند. پس وظیفهی هر کس است که به شیوهی یک سرمایهدار رفتار کند. سرمایهداری که سرمایهاش چیزی جز شخص خودش نیست. همه سرمایه دارند و همه کارفرما و رئیس خود هستند.
به سراغ آن وقاحت یا حماقتی برویم که بازهم حرف از سرمایه میزند (یعنی از امکان ارزش گذاری و ثروت اندوزی)، هنگامی که صحبت از نیروی کار تمام آنهایی است که وضعیت خود را منتهی و خلاصه شده در کارهای ناپایدار، بی آینده و یا بیکاری میبینند و حتی به سادگی جزو مطرودین از نظر اجتماعی ـ اقتصادی به حساب میآیند. که تازه تعدادشان نیز رو به فزونی است. فقط به خاطر اینکه کمتر موفق شده اند قدرت کاری خود را به عنوان یک کالا به فروش برسانند واصلا نتوانستهاند آن را به عنوان سرمایه به سود دهی برسانند.
وقاحت و حماقت به همان اندازه بیشرمانه و ابلهانه هستند، زمانی که فرمول “سرمایهی انسانی” برای کسانی به کار برده میشود که نیروی کاریشان را با حقوقهای پایین مبادله میکنند. این افراد نیز به علت گسترش سیاست نئولیبرال، چه در جنوب و چه در شمال [کره زمین]، تعدادشان رو به فزونی است.
با چنین وقاحت و حماقتی است که سعی می کنند به مردم بقبولانند که اگر بیکار ماندهاند، یا اگر در بدبختی کارهای پست و ناپایدار گیر کرده اند مقصر فقط خودشان هستند.
چرا که شاید چیز درخوری برای فروش ندارند یا اگر دارند، بلد نیستند آن را به درستی عرضه کنند. به این ترتیب است که تمام آن ساختارهایی که مسئول پخش یا تصاحب ناعادلانه ی امکانات مالی، اجتماعی و فرهنگی هستند، به یکباره از نظرها دور می مانند.
امکاناتی که در جامعه حالت نمادین دارند و این ساختار ها باعث می شوند که سرمایه ی جوانی که از محیط های مردمی محله های حومه ی شهر می آید شانس کمتری در برابر جوانی که از محیط های مرفه می آید داشته باشد.
مفهوم سرمایه انسانی به شکل روان پریشانه ای فردگراست
تمام روابط اجتماعی که تحت تاثیر جبرهای کمابیش قدرتمندی است در اراده گرایی و عزم شخصی خلاصه میشود. همان مفهومی که اصطلاح عامیانه ” خواستن توانستن است” در بر دارد.
راجع به آن قسمت از حقوق بگیرانی که هنوز شانس داشتن یک شغل پایدار و متناسب را دارند، همین فرمول به آنها این عقیده را میدهد که این مزیت را مدیون سرمایهی انسانی خودشان هستند و این تفکر باعث می شود که آنها نه تنها با حقوق بگیرانی که در وضعیت پایین تری قرار دارند احساس درک و همبستگی نداشته باشند، بلکه متقاعد می شوند که باید برای حفظ و رشد این سرمایه ی ارزشمند شان مدام در تلاش باشند.
به این ترتیب، موجودیت خارج از محیط کارشان را نیز، در تمام ابعاد آن، به یک بنگاه دائمی جذب و جمع امکانات و هر منبع درآمدی که بتواند در بازار کار گرانتر و ارزشمندتر شود تبدیل میکنند.
اما اگر هر شخصی کارفرمای کوچکی باشد، خود مکانیسم استثمار سرمایهداری نیز به یکباره از نظرها محو می شود.
چرا که حقوق بگیر، به عنوان مدیر یک سرمایهی انسانی، دیگر به دنبال فروش نیروی کار انسانی به سرمایه نیست.
نیروی کاری که عملی کردن آن، (یعنی به فعل درآودنش به شکل یک کار با مدت، شدت، کیفیت و بالاخره قدرت تولید تعیین شده) می تواند ارزشی بیش از ارزش واقعی اش به آن ببخشد و به این ترتیب با دادن ارزشی بیش از قیمت خرید آن به سرمایه، باعث ایجاد یک ارزش مجازی شود.
فرض بر این است که باید خدماتی را به فروش رساند که دستمزد آن معادل قیمت واقعی اش می باشد یعنی معادل پولی دقیق آن.[ این بدان معنی است] که هیچ امکانی برای استثمار بین سرمایه و کار مزدی وجود ندارد. فقط یکی می تواند نسبت به دیگری از قدرت بازار وسیع تری بهره مند شود.
براین همه باید اضافه کرد که در انتها، اطلاق سرمایه به یک کالای ساده یعنی نیروی کار اعمال نوعی از فتیشیسم (بت وارگی ) است به معنایی که مارکس از آن استفاده می کرد.. یعنی بگذاریم چنین برداشت شود که به این بهانه که سرمایه “ارزشی در روند ” و یا ارزشی قادر به حفظ و توسعه خویش در طی یک دوره ی دایره وار ناایستا می باشد که گاه شکل کالا می گیرد گاه شکل پول ، پس هر کالائی (و از جمله نیروی کار) و یا هر مقدار پولی هم گویا خود سرمایه است.
بدین ترتیب مجددا شرایطی را که منحصرا وجود سرمایه را امکان پذیر می سازد از نظرها محو می کنیم: یعنی استثمار نیروی کار به شکل مزد بگیری آن. تغییر شکل نیروی کار به کالا و پیش فرض آن یعنی سلب مالکیت کارگران و حقوق بگیران از نیروی کارشان و از ابزار اجتماعی تولید .و این در حالی است که این امکانات ثمره انباشت بهره کشی از خود آنان میباشد.
صحبت از سرمایه برای آن چیزی که به این ترتیب متضاد خود کلمهی سرمایه است، در عین حالی که متضاد منشا تولید آن نیز میباشد، وارونه کردن تمامی روابط تولید سرمایه داری است و به این ترتیب غیر قابل فهم کردن آن. و این یعنی دنیای وارونه.
(1) مفهوم سرمایه انسانی ابداع اقتصاد دان آمریکایی تئودور ویلیام شواتز در سالهای 1950 است. این مفهوم توسط همکار و هموطنش گری استانلی بکر متداول شد که همراه میلتون فریدمن مکتب شیکاگو را بوجود آودند.
(2) ” نامه ی من به فرانسوی ها”،Nouvelobs.com 4 مه 2007.
*آلن بیهر، استاد جامعه شناسی در دانشگاه فرانش کنته، نویسنده ” زبان جدید نئولیبرال. بت اقتصادی، صفحه دو، چاپ لوزان 2007″
سرمایه انسانی عبارت است از مجموعه دانش و مهارتهای جمع شده در نیروی انسانی یک سازمان.
سرمایه انسانی مستلزم سرمایه گذاری بر روی نیروهای انسانی یک مجموعه به منظور بالا بردن بازدهی آنهاست. ویکی پدیا
تفاوت منابع انسانی و سرمایه انسانی
منابع انسانی: افراد در یک جامعه یا سازمان را شامل میشود
سرمایه انسانی: مجموعه دانش و مهارتهای افراد در سازمان و جامعه
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
برای هر کسب و کاری، هزینه سرمایه یکی از اجزای مهم حسابداری و تحلیل مالی محسوب میشود. برای کسب و کارهایی که با موفقیت امور مالی خود را مدیریت می کنند، هزینه سرمایه باید کمترین میزان ممکن باشد. در ادامه این مطلب در مورد هزینه سـرمایه و اهمیت آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. همچنین فرمول محاسبه هزینـه سرمایه را با ذکر چند مثال توضیح میدهیم تا شما نیز بتوانید برای کسب و کار خود، هزینه سرمایهتان را حساب کنید.
سرمایه معنای بسیار گسترده ای دارد و می تواند شامل هر چیزی باشد که به صاحبش ارزش یا منفعت میبخشد. برای مثال، یک کارخانه و ماشین آلات آن، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا داراییهای مالی یک کسب و کار یا یک فرد را باید سرمایه در نظر گرفت. هرچند میتوان خود پول را به عنوان سرمایه تعریف کرد، اما سرمایه اغلب با پول نقدی مرتبط است که برای مقاصد تولیدی یا سرمایه گذاری به کار گرفته میشود.
سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیتها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.
به طور کلی، سرمایه یک جزء حیاتی برای اداره یک کسب و کار و تضمین کننده رشد آن کسب و کار در بلندمدت است. سرمایه یک کسب و کار ممکن است از عملیات تجاری آن حاصل شود یا از طریق قرض یا فروش سهام تامین شود. هنگام بودجه بندی، همه کسب و کارها، فعال در هر حوزهای و در هر اندازهای، معمولاً بر سه نوع سرمایه تمرکز میکنند: سرمایه در گردش، سرمایه سهام و سرمایه قرضی. در صنایع مالی، یک کسب و کار سرمایه تجاری خود را به عنوان جزء چهارم شناسایی میکند.
هزینه سرمایه چیست؟
منظور از هزینه سرمایه میزان بازدهی یا بازگشت سرمایهای است که یک شرکت از یک سرمایه گذاری خاص انتظار دارد تا ارزش مصرف منابع را داشته باشد. به عبارت دیگر، هزینه سرمایه، نرخ بازگشت یک سرمایه را برای ترغیب سرمایه گذاران برای تامین مالی یک پروژه تعیین میکند.
هزینه سرمایه برای محاسبه حداقل بازدهی یک شرکت به کار میرود که برای توجیه انجام یک پروژه بودجه ریزی سرمایه، مانند ساخت یک کارخانه جدید، ضروری است. اصطلاح “هزینه سرمایه” توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده میشود، اما همیشه ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده میتواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.
هزینه سرمایه تا حد بسیار زیادی به نوع تامین مالی شرکتها بستگی دارد. یک شرکت یا کسب و کار میتواند از طریق وام، اعتبار و یا از طریق فروش سهام سرمایه خود را تامین کند. با این حال، اکثر شرکتها ترکیبی از روشهای مختلف تامین مالی را به کار میگیرند. بنابراین هزینه سرمایه، از میانگین موزون تمام منابع مالی یک شرکت حاصل میشود.
منابع هزینه سرمایه
معمولا، منبع سرمایه به کار گرفته شده توسط شرکتها از این چهار طریق حاصل میشود:
سرمایه حاصل از فروش سهام
سرمایه سهام ترجیحی
چرا هزینه سرمایه اهمیت دارد؟
بیشتر کسب و کارها برای رشد و توسعه خود تلاش میکنند و ممکن است گزینهها و راههای زیادی را امتحان کنند: گسترش و توسعه یک کارخانه، حذف کردن یک رقیب، ایجاد یک محصول یا سرویس جدید، ایجاد و راه اندازی شعب بیشتر و بزرگتر و… . قبل از اینکه شرکت در مورد هر یک از این گزینه ها تصمیم بگیرد، هزینه سرمایه برای هر پروژه پیشنهادی را تعیین میکند.
تعیین هزینه سرمایه نشان میدهد که چقدر طول میکشد تا هزینههای یک پروژه تسویه شوند و در آینده، چقدر قرار است به صاحبان شرکت و سهامداران آن سود بدهد. البته چنین پیش بینیهایی همیشه تخمینی هستند. اما در هر صورت، هر شرکت و کسب و کاری باید از یک روش و قاعده منطقی برای انتخاب بین گزینهها پیروی کند.
از دیدگاه یک سرمایه گذار، هزینه سرمایه ارزیابی میزان بازدهی است که میتوان از خرید سهام یا هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک مقدار تخمینی است و ممکن است شامل بهترین و بدترین احتمالات باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند و نتیجه بگیرد که آیا هزینه سرمایه گذاری در این سهام با بازده احتمالی آن توجیه میشود یا خیر.
به طور خلاصه، اهمیت هزینه سرمایه را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
هزینه سرمایه بر تصمیم گیری مدیران شرکت برای سرمایه گذاری تأثیر میگذارد.
هزینه سرمایه بر ارزش گذاری شرکت تأثیر میگذارد. شرکتهایی که هزینه سرمایه آنها روبه رشد و افزایش است میتوانند ریسکهای بالاتر و ارزش کمتری داشته باشند.
هزینه سرمایه نرخ تنزیل شرکت را تعیین میکند. تحلیلگران مالی اغلب از میانگین موزون هزینه سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل جریانهای نقدی آتی شرکت در تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) استفاده میکنند.
تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل
هزینه سرمایه و نرخ تنزیل تا حدودی مشابه هستند و به همین دلیل اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. اما این دو اصطلاح تفاوتهایی نیز با هم دارند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی و حسابداری یک شرکت محاسبه میشود و توسط مدیریت برای تعیین نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده میشود. نرخ تنزیل نقطهای است که باید شکسته شود تا یک سرمایه گذاری توجیه منطقی داشته باشد.
هزینه سرمایه یک محاسبه نسبتاً ساده از نقطه سر به سر یک پروژه سرمایه چیست و چرا مهم است؟ است. با استفاده از محاسبه هزینه سرمایه، تیم مدیریت نرخ تنزیل را تعیین میکند. در واقع، از طریق محاسبه هزینه سرمایه و نرخ تنزیل، مدیران تصمیم میگیرند که آیا یک پروژه میتواند به اندازه کافی بازدهی داشته باشد که نه تنها هزینههای آن را بازپرداخت کند، بلکه به سهامداران شرکت نیز سود برساند.
مفهوم هزینه سرمایه اطلاعات کلیدی است که برای تعیین نرخ مانع یک پروژه استفاده میشود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را سرمایه چیست و چرا مهم است؟ آغاز میکند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینههای راه اندازی و اجرای آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.
مولفه های هزینه سرمایه
هزینه سرمایه از سه مولفه یا عنصر اصلی تشکیل میشود:
بازده ریسک صفر
بازده ریسک صفر در مورد نرخ بازگشت مورد انتظار، در زمانی صحبت میکند که یک پروژه هیچ ریسک مالی یا تجاری نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک تجاری
ریسک تجاری با تصمیمات بودجه بندی سرمایهای که یک شرکت برای فرصتهای سرمایه گذاری خود اتخاذ میکند، تعیین میشود. بنابراین، اگر شرکتی پروژهای را انتخاب کند که دارای ریسک بیش از حد معمول باشد، بدیهی است که تأمینکنندگان سرمایه نرخ بازدهی بالاتری را نسبت به نرخ معمولی میخواهند یا تقاضا میکنند.
بنابراین میزان پاداش در ازای ریسک نقش مهمی در محاسبه هزینه سرمایه ایفا میکند، زیرا هزینه سرمایه را افزایش میدهد. اما این پاداش باید چقدر باشد؟ این بستگی به تصمیمگیری مدیران در انتخاب پروژه شرکت دارد و حتی شاید ربطی به اهداف و مقاصد شرکت و اینکه چقدر میخواهند پروژه ارزش بازار خود را افزایش دهد نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک مالی
ریسک مالی با الگوی ساختار سرمایه شرکت مرتبط است. در اینجا، پاداش به حجم بدهیهایی که شرکت بر ذمه دارد وابسته است. هر چه سرمایه حاصل از دیون و بدهیهای یک شرکت بیشتر باشد (در مقایسه با شرکتی که بدهی نسبتاً پایینی دارد) در معرض ریسک بیشتری نیز خواهد بود.
نحوه محاسبه هزینه سرمایه
هر شرکتی، در هر حوزه و صنعتی که فعالیت میکند، میانگین هزینه سرمایه متفاوتی دارد. طبق تحقیقاتی که در دانشکده کسب و کار استرن نیویورک انجام شد، در صنعت ساخت و ساز، هزینه سرمایه بالایی لازم است، چیزی حدود 6.35 درصد. در حالی که در حوزه خرده فروشی مواد غذایی، هزینه سرمایه رقم نسبتا کوچکی است، چیزی حدود 1.98 درصد.
برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)، ابتدا باید هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید که با فرمولهای زیر به دست میآیند:
1- هزینه بدهی
هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.
در اینجا، هزینه بدهی برابر است با کل بدهی تقسیم بر هزینه بهره ضربدر 1 منهای نرخ مالیات حاشیه ای.
2- هزینه حقوق صاحبان سهام
هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع اشاره دارد که آیا بازگشت سرمایه لازم و مدنظر شرکت از یک سرمایه گذاری معین حاصل شده است یا خیر. همچنین، هزینه حقوق صاحبان سهام نشان دهنده میزان تقاضای بازار در ازای مالکیت دارایی و در نتیجه حفظ ریسک مالکیت است.
هزینه حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) تقریب زده میشود:
Rf همان نرخ بازگشت بدون ریسک است.
Rm نرخ بازگشت بازار است.
و بتا، میزان برآوردشده ریسک یا نوسانات ارزش است.
3- میانگین موزون هزینه سرمایه
هزینه سرمایه بر مبنای میانگین موزون هزینه بدهی (WACC) و هزینه حقوق صاحبان سهام استوار است.
E ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت است.
D ارزش بازار دیون و بدهیهای شرکت است.
V مجموع E و D است.
Re هزینه حقوق صاحبان سهام است.
Rd هزینه بدهی است.
و Tc نرخ مالیات بر درآمد است.
نمونه هایی از هزینه سرمایه
همان طور که گفتیم، هزینه سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال، در میان شرکتهای داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی، تولیدکنندگان فولاد، شرکتهای نرمافزار اینترنتی و شرکتهای نفت و گاز یکپارچه هزینه سرمایه بالاست. این صنایع تمایل دارند سرمایهگذاری قابل توجهی به بخشهای تحقیق، توسعه، تجهیزات و ایجاد و راه اندازی کارخانه اختصاص دهند.
از جمله صنایعی که هزینه سرمایه کمتری دارند میتوان به بانکهای پول محور، سرمایه چیست و چرا مهم است؟ شرکتهای برق، موسسات سرمایهگذاری املاک و مستغلات و شرکتهای تامین انرژی آب و برق اشاره کرد. چنین شرکتهایی ممکن است به تجهیزات کمتری نیاز داشته باشند یا شاید از جریانهای نقدینگی کاملا ثابت بهره ببرند.
شرکتهایی که به طور کارآمد و موثر عمل میکنند باید هزینه سرمایه کمتر یا برابر با رقبای خود در همان صنعت داشته باشند. در اینجا، چند مثال برای روشن کردن هزینه سرمایه و نحوه محاسبه آن مطرح میکنیم:
شرکت سرمایه چیست و چرا مهم است؟ نیوهومز در صنعت املاک و سرمایه گذاری در این حوزه فعالیت میکند و در حال تجزیه و تحلیل بازسازی آشپزخانه و حمام در 25 خانه آپارتمانی است. هزینه بازسازی این 25 آپارتمان 30 میلیون دلار خواهد بود و پیش بینی میشود برای پنج سال آینده، سالانه 5 میلیون دلار به نفع شرکت صرفه جویی شود. اما این ریسک جزئی نیز وجود دارد که بازسازی خانههای جدید نتواند کل 5 میلیون دلار در سال را به نفع شرکت ذخیره و صرفه جویی کند. از طرف دیگر، نیوهومز میتواند روی اوراق قرضه پنج ساله سرمایهگذاری کند که همان میزان ریسک را دارد و بازدهی 10 درصدی در سال دارد.
انتظار میرود که پروژه نوسازی 16٪ در سال (5,000,000 دلار الی 30,000,000 دلار) بازدهی داشته باشد. پس پروژه نوسازی، نسبت به اوراق قرضه پنج ساله، سرمایه گذاری بهتری محسوب میشود، زیرا نرخ بازگشت موردنظر شرکت از 10 سرمایه چیست و چرا مهم است؟ درصد عبور میکند و این میزان، از سرمایه گذاری در هر جای دیگری، برای شرکت نیوهومز سود بیشتری به همراه میآورد.
شرکت Gold که تازه تأسیس شده است برای خرید دفتر و تجهیزات لازم برای انجام کار خود نیاز به جذب 1.5 میلیون دلار سرمایه دارد. این شرکت 800000 دلار اول را با فروش سهام تامین میکند. سهامداران تقاضای بازگشت 5 درصدی سرمایه گذاری خود را دارند، بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام 5 درصد است.
در گام بعدی، این شرکت 700 اوراق قرضه را به قیمت 1000 دلار میفروشد تا 700000 دلار باقیمانده سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. افرادی که این اوراق را خریداری میکنند انتظار بازدهی 10 درصدی دارند، بنابراین هزینه بدهی شرکت 10 درصد است.
ارزش کل بازار شرکت Gold یک و نیم میلیون دلار و نرخ مالیات شرکتی آن 25 درصد است. میانگین موزون هزینه سرمایه را میتوان به صورت زیر محاسبه سرمایه چیست و چرا مهم است؟ کرد:
سوالات مطالعات هفتم درس 7 با جواب - هوم درس
در قسمت زیر برای شما سوالات درس هفتم مطالعات پایه هفتم را آماده کرده ایم که میتوانید آنرا مشاهده نمایید.
1-چرا انسان تولید می کند؟
پاسخ: انسان برای آنکه بتواند به حیات و زندگی خود ادامه دهد، باید تولید کند .درواقع، هیچ گاه حتی در گذشته ادامهٔ زندگی انسان بدون تولید امکان پذیر نبوده است. تولید محصول به منظور رفع نیاز ها و خواسته های٭ انسان صورت می گیرد
2-محصولات به چند صورت ممکن است تولید شوند ؟ مثال بزنید.
پاسخ: محصولی که تولید می شود ممکن است کالا باشد مانند کفش، کیف، دفتر، یخچال، تلویزیون و…و یا ممکن است خدمات باشد مانند خدمات پزشکی، آموزش، بیمه، حمل و نقل و…
3-به طور کلی عوامل الزم برای تولید را به چند دسته می توان تقسیم کرد ؟ پاسخ:
الف – منابع طبیعی
ب- سرمایه
ج- نیروی انسانی
4 -منظور از منابع طبیعی چیست و چرا از عوامل الزام برای تولید می باشد؟
پاسخ: آنچه در طبیعت وجود دارد مانند آب، خاک، جانوران، جنگل ها، معادن( نفت،گاز، زغال سنگ، آهن و )…منابع طبیعی هستند. برای آنکه انسان بتواند کالا ها و وسایل مورد نیاز خود را تولید کند باید از امکانات و منابع طبیعی که خداوند دراختیار بشر قرار داده استفاده کند.
5-منظور از سرمایه چیست و چرا از عوامل الزام برای تولید می باشد؟
پاسخ: انسان برای آنکه از منابع طبیعی استفاده و آنها را به کالا تبدیل کند به ابزار و تجهیزاتی نیاز دارد .این تجهیزات سرمایه نام دارد. ماشین آلات، ابزار کار و زمین یا ساختمانی که تولید در آنها صورت می گیرد و نظایر آن، سرمایه هستند
6-چرا نیروی انسانی از عوامل الزام برای تولید است؟
پاسخ: اگر کار و تالش انسان نبود، چیزی تولید نمی شد و آدمیان نمی توانستند به زندگی ادامه بدهند .به همین دلیل نقش نیروی انسانی در تولید بسیار مهمّ است. برای تولید هر محصولی، نیروی انسانی باید دانش و مهارت الزم را داشته باشد
7-شغل های گوناگون چگونه پدید آمدند؟
پاسخ: در گذشته های دور با رونق کار کشاورزی تولید محصول زیاد شد .با تولید غذای کافی دیگر همه مجبور به کار کشاورزی نبودند و به تدریج افراد دیگر توانستند به کار های دیگر بپردازند و در برخی کارها مهارت پیدا کنند .بدین ترتیب سرمایه چیست و چرا مهم است؟ تقسیم کار در جامعه بوجود آمد.هرکس تولید یک یا چند کالا را برعهده گرفت و شغل های گوناگون پدید آمد
8 -چرا امروزه هیچ کس توانایی تأمین همه ی نیازهای خود را ندارند؟
پاسخ: فرض کنید یک فرد بخواهد خودش گندم بکارد، آن را آرد کند، نان بپزد، درختان میوه بکارد، دامپروری کند، برای خود و خانواده پشم بریسد و لباس تهیه کند، کفش بدوزد، برای نظافت و شست و شو صابون تولید کند، وسایل تحصیل و آموزش خود را تولید کند و …آیا چنین چیزی ممکن است
9-به طور کلی مشاغل و فعالیت های اقتصادی را به چند گروه می توان طبقه بندی کرد ؟
پاسخ: کشاورزی٭، صنعت٭ و خدمات
10-توزیع به چه معناست ؟
پاسخ: توزیع در لغت به معنی پخش کردن است .توزیع فعّالیّتی است که بین تولیدکننده و مصرف کننده رابطه برقرار می کند
11-تولید کنندگان چگونه محصولات خود را به دست مشتریان می رسانند؟ پاسخ:
الف- با پیدا کردن بازار مصرف
ب- تبلیغ کالای خود
ج- کمک گرفتن از افراد یا مؤسسات برای پخش
12-بازار ایران در گذشته چه ویژگیهایی داشت ؟ پاسخ:
الف- یکی از مکان های مهم شهر بود
ب- در مکانهای پر جنب و جوش بود ساخته می شد
ج- برخی از بازار ها دارای سقف بود
د- بازار ها در امور اجتماعی مانند جشن ها و ایام عزاداری نقش داشتند.
13-فروشندگان چگونه باید کسب حلال داشته باشند و نظر دین اسالم درباره ی آن چیست؟
پاسخ: فروشنده ای که می خواهد کسب حلال داشته باشد باید از کم فروشی و گرانفروشی پرهیز کند .در آمد حاصل از کم فروشی و گرانفروشی حرام است.از این آیات قرآن کریم پی می بریم کم کردن از حق مردم در هر صورت، گناه و موجب عذاب الهی می باشد
نرخ بازگشت سرمایه چیست و ROI چگونه محاسبه میشود؟
ROI یا همان نرخ بازگشت سرمایه، یک اصطلاح تجاری متداول در کسب و کارها است. با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه، بازدهی مالی یک کسب و کار در گذشته و بازدهی بالقوه در آینده مشخص میشود. برای مدیران ارشد و اجرایی یک پروژه، نرخ بازگشت سرمایه بسیار مهم است، چرا که ROI میزان موفقیت سرمایهگذاری که روی یک کار انجام شده را مشخص میکند.
نرخ بازگشت سرمایه معمولا به شکل درصد یا نسبت نمایش داده میشود و این رقم چیزهای مختلفی را از جمله، میزان بازگشت مالی پروژه و بهرهوری آن را شفاف میکند.
در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا درباره نرخ بازگشت سرمایه بیشتر صحبت کنیم و بررسی کنیم که ROI چگونه محاسبه میشود؟
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در رابطه با هزینه اولیه آن اندازهگیری می کند. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به کسب و کارها کمک میکند تا سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری خود را در رابطه با هزینههای اولیه اندازه گیری کنند. ROI روی تصمیمات مالی مختلفی که یک کسب و کار میگیرد، اغلب تاثیر مستقیم میگذارد.
برخی از هزینهها به صورت مستقیم نرخ بازگشت ندارند. مثلا تعمیر صندلی یکی از کارمندان در دسته هزینههای غیر مستقیم قرار دارد. اما تمام این هزینهها در سرمایهگذاری کلان یک کسب و کار محاسبه میشود.
در بسیاری از موارد ROI برای محاسبه ارزش یک سرمایه گذاری استفاده میشود. برای مثال یک سرمایهگذار خطرپذیر میخواهد قبل از ایجاد هرگونه تعهدی بداند که نرخ بازگشت سرمایه بالقوه یک مجموعه چه قدر خواهد بود. در موارد اینچنینی محاسبه بازگشت سرمایه بالقوه یا واقعی شرکت معمولا با تقسیم درآمد یا سود سالانه شرکت بر میزان سرمایه اصلی یا فعلی انجام میشود.
در مجموع میتوان گفت که ROI کاربردهای مختلفی در یک کسب و کار دارد و رشد یا سقوط وجوه سرمایهگذاری شده در یک کار را اندازه گیری میکند.
چرا نرخ بازگشت سرمایه اهمیت بسیار زیادی دارد؟
تنها زمانی کسب و کارهای کوچک میتوانند راه رشد و پیشرفت خود را به درستی ادامه دهند که هزینههای خود را هوشمندانه مدیریت کنند و نرخ بازگشت سرمایه خود را با دقت محاسبه کنند.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک میکند تا یک سرمایهگذاری اشتباه را تا ابد ادامه ندهید! ادامه دادن هزینههای خود برای اهداف سرمایه چیست و چرا مهم است؟ اشتباه راهی برای ورود به ورطه ورشکستگی و سقوط یک کسب و کار است. محاسبه دقیق ROI از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری میکند.
در نهایت باید گفت که نرخ بازگشت سرمایه ثمره درخت کسب و کارتان یا فقدان وجود آن را به صورت شفاف به شما نشان میدهد. برای همین است که بررسی دقیق آن اهمیت زیادی دارد.
چه نرخ بازگشت سرمایهای خوب است؟
نرخ بازگشت سرمایه خوب برای هر کسب و کار و میزان سرمایهگذاری متفاوت است. همچنین معیار نرخ بازگشت سرمایه بر اساس نوع سرمایهگذاری که انجام میشود، متفاوت است.
برای مثال ممکن است شما تصمیم بگیرید تجهیزات و محیط کار را نوسازی کنید. در این صورت معیار نرخ بازگشت سرمایه خوب برای شما احتمالا بازدهی کارمندان خواهد بود.
یا اگر روی بازاریابی خود سرمایهگذاری کنید و آموزش مارکتینگ ببینید، معیار یک ROI خوب میزان فروش شما خواهد بود. به طور کلی یک ROI دو رقمی برای تازهکارها، نرخ بازگشت سرمایه خوب به شمار میرود و اگر نتیجه خوبی گرفتید، حتما باید دلایل آن را بررسی کنید تا روی مواردی که باعث موفقیت شما شدند سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید.
به طور کلی کسب و کاری موفق است که با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه خود در بخشهای مختلف، به صورت دقیق میداند که باید سرمایهگذاری خود را روی چه مواردی انجام دهد تا در نهایت ROI خود را هر روز بیش از پیش بهبود دهد.
نحوه محاسبه ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چگونه است؟
روشهای مختلفی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. یکی از آنها این است که سود خالص را بر میزان سرمایهگذاری که انجام شده تقسیم کنید:
ROI= سود خالص/میزان سرمایه گذاری * ۱۰۰
راه دیگری که برای محاسبه ROI وجود دارد این است که سود یک سرمایهگذاری را منهای هزینههای آن کنید و نتیجه را تقسیم بر هزینهها کنید:
ROI= (مقدار سرمایه گذاری – هزینهها)/ هزینهها
برای مثال اگر شما یک خانه را به مبلغ یک میلیارد تومان خریداری کنید و بعد از سه سال آن را به قیمت یک میلیارد و دویست میلیون تومان بفروشید، طبق فرمول دوم نرخ بازگشت سرمایه شما ۱۲% است.
معرفی نرمافزار محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
هر کاربر بسته به نیازهای مختلفی که دارد، از نرمافزار متفاوتی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکند.
به طور کلی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از نرمافزارهای ساده برای گوشیهای همراه گرفته تا نرمافزارهای پیچیده کامپیوتری قابل انجام است. برای دانلود نرم افزارهای موبایل کافی است در گوگل پلی یا بسترهای مشابه در گوشیهای IOS یک جستجوی ساده انجام دهید.
در کامپیوتر هم نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از برنامههای مختلفی مثل اکسل، CMR و کامفار قابل محاسبه است.
مزایای استفاده از ROI چیست؟
مهمترین ویژگی استفاده از ROI این است که درک سود و تأثیر سرمایه گذاری در تجارت شما میتواند هنگام تصمیم گیری برای کسب و کار شما بسیار حیاتی باشد.
سوالات درس 7 مطالعات هفتم با جواب
توجه : در این مطلب 2 سری سوالات متن برای شما آماده کرده ایم
سری اول سوالات : تعداد کمتر برای مطالعه سریع تر درس ها میباشد (اکثر دانش آموزان نمره بالای 19 با این سوالات گرفته اند)
سوالات سری دوم : سوالات بیشتر و بروز تر است که با توجه به وقت و یا حوصله شما دانش آموز ؛ هرکدوم رو که راحت تر بودید بخونید. تعداد سوالات سری اول : 13 | تعداد سوالات سری دوم 25
1. چرا انسان تولید می کند؟
پاسخ: انسان برای آنکه بتواند به حیات و زندگی خود ادامه دهد، باید تولید کند. در واقع، هیچگاه حتی در گذشته ادامه زندگی انسان بدون تولید امکانپذیر نبوده است.
تولید محصول به منظور رفع نیاز ها و خواسته های انسان صورت می گیرد.
2. محصولات به چند صورت ممکن است تولید شوند؟ مثال بزنید.
پاسخ: محصولی که تولید می شود ممکن است کالا باشد مانند کفش، کیف، دفتر، یخچال، تلویزیون و …
و یا ممکن است خدمات باشد مانند خدمات پزشکی، آموزش، بیمه، حمل و نقل و …
3. به طور کلی عوامل لازم برای تولید را به چند دسته می توان تقسیم کرد؟
پاسخ: الف) منابع طبیعی ب) سرمایه ج) نیروی انسانی
4. منظور از منابع طبیعی چیست و چرا از عوامل لازم برای تولید می باشد؟
پاسخ: آنچه در طبیعت وجود دارد مانند آب، خاک، جانوران، جنگل ها، معادن (نفت،گاز، زغال سنگ، آهن و…) منابع طبیعی هستند.
برای آنکه انسان بتواند کالا ها و وسایل مورد نیاز خود را تولید کند باید از امکانات و منابع طبیعی که خداوند در اختیار بشر قرار داده استفاده کند.
5. منظور از سرمایه چیست و چرا از عوامل لازم برای تولید می باشد؟
پاسخ: انسان برای آنکه از منابع طبیعی استفاده و آنها را به کالا تبدیل کند به ابزار و تجهیزاتی نیاز دارد. این تجهیزات سرمایه نام دارد.
ماشین آلات، ابزار کار و زمین یا ساختمانی که تولید در آنها صورت می گیرد و نظایر آن، سرمایه هستند.
6. چرا نیروی انسانی از عوامل لازم برای تولید است؟
پاسخ: اگر کار و تلاش انسان نبود، چیزی تولید نمی شد و آدمیان نمی توانستند به زندگی ادامه بدهند. به همین دلیل نقش نیروی انسانی در تولید بسیار مهم است. برای تولید هر محصولی، نیروی انسانی باید دانش و مهارت لازم را داشته باشد.
7. مشاغل چگونه پدید آمدند؟
پاسخ: در گذشته های دور با رونق کار کشاورزی تولید محصول زیاد شد. با تولید غذای کافی دیگر همه مجبور به کار کشاورزی نبودند و به تدریج افراد دیگر توانستند به کار های دیگر بپردازند و در برخی کارها مهارت پیدا کنند. بدین ترتیب تقسیم کار در جامعه بهوجود آمد. هرکس تولید یک یا چند کالا را بر عهده گرفت و شغل های گوناگون پدید آمد.
8. چرا امروزه هیچ کس توانایی تأمین همه ی نیازهای خود را ندارند؟
پاسخ: فرض کنید یک فرد بخواهد خودش گندم بکارد، آن را آرد کند، نان بپزد، درختان میوه بکارد، دامپروری کند، برای خود و خانواده پشم بریسد و لباس تهیه کند، کفش بدوزد، برای نظافت و شست و شو صابون تولید کند، وسایل تحصیل و آموزش خود را تولید کند و…
9. به طور کلی مشاغل و فعالیت های اقتصادی را به چند گروه می توان طبقهبندی کرد؟
پاسخ: کشاورزی، صنعت و خدمات
10. توزیع چیست؟
پاسخ: توزیع در لغت به معنی پخش کردن است. توزیع فعالیتی است که بین تولیدکننده و مصرف کننده رابطه برقرار می کند.
11. تولید کنندگان چگونه محصولات خود را به دست مشتریان می رسانند؟
پاسخ: الف) با پیدا کردن بازار مصرف ب) تبلیغ کالای خود ج) کمک گرفتن از افراد یا مؤسسات برای پخش
12. بازار ایران در گذشته چه ویژگی هایی داشت ؟
پاسخ: الف) یکی از مکان های مهم شهر بود ب) در مکان های پر جنب و جوش بود ساخته می شد ج) برخی از بازار ها دارای سقف بود د) سرمایه چیست و چرا مهم است؟ بازار ها در امور اجتماعی مانند جشن ها و ایام عزاداری نقش داشتند.
13. فروشندگان چگونه باید کسب حلال داشته باشند ونظر دین اسلام درباره ی آن چیست؟
پاسخ: فروشنده ای که می خواهد کسب حلال داشته باشد باید از کم فروشی و گران فروشی پرهیز کند. درآمد حاصل از کم فروشی و حرام است. از این آیات قرآن کریم پی می بریم کم کردن از حق مردم در هر صورت، گناه و موجب عذاب الهی می باشد گران فروشی پرهیز کند. درآمد حاصل از کم فروشی و حرام است. از این آیات قرآن کریم پی می بریم کم کردن ازحق مردم در هر صورت، گناه و موجب عذاب الهی می باشد
❤ همگام درس ❤
سوالات سری دوم برای آمادگی بیشتر در امتحانات
1_ انواع محصولات تولیدی را نام ببرید.
جواب: کالایی – خدماتی
2_ چرا انسان تولید می کند؟
جواب: برای آنکه از منابع طبیعی استفاده و آن ها را به کالا تبدیل کند به ابزار و تجهیزاتی نیاز دارد. این تجهیزات سرمایه نام دارد. منابع مالی، ماشین آلات، ابزار کار و زمین یا ساختمانی که تولید در آنها صورت می گیرد و نظایر آن، سرمایه هستند.
3_ محصولات به چند صورت ممکن است تولید شوند؟ مثال بزنید.
جواب: محصولی که تولید می شود ممکن است کالا باشد مانند کفش، کیف، دفتر، یخچال، تلویزیون و …
و یا ممکن است خدمات باشد مانند خدمات پزشکی، آموزش، بیمه، حمل و نقل و …
4_ کالاهای تولیدی را نام ببرید.
جواب: کفش – کیف – دفتر – یخچال – تلویزیون
5_ کالاهای خدماتی را نام ببرید.
جواب: خدمات پزشکی – آموزش – بیمه – حمل و نقل
6_ به طور کلی عوامل لازم برای تولید را به چند دسته می توان تقسیم کرد؟
جواب: الف) منابع طبیعی ب) سرمایه انسان ج) نیروی انسانی
7_ منظور از منابع طبیعی چیست و چرا از عوامل لازم برای تولید می باشد؟
جواب: آنچه در طبیعت وجود دارد مانند آب، خاک، جانوران، جنگل ها، معادن (نفت، گاز، زغال سنگ، آهن و…) منابع طبیعی هستند. برای آنکه انسان بتواند کالاها و وسایل مورد نیاز خود را تولید کند باید از امکانات و منابع طبیعی که خداوند در اختیار بشر قرار داده استفاده کند.
8_ چرا نیروی انسانی از عوامل لازم برای تولید است؟
جواب: اگر کار و تلاش انسان نبود، چیزی تولید نمی شد و آدمیان نمی توانستند به زندگی ادامه بدهند. به همین دلیل نقش نیروی انسانی در تولید بسیار مهم است. برای تولید هر محصولی، نیروی انسانی باید دانش و مهارت لازم را داشته باشد.
9_ سرمایه چیست؟
جواب: انسان برای آنکه از منابع طبیعی استفاده و آن ها را به کالا تبدیل کند، به ابزار و تجهیزاتی نیاز دارد.
10_ چند نمونه سرمایه نام ببرید.
جواب: منابع مالی – ماشین آلات – ابزار کار و زمین یا ساختمانی
11_ شغل چگونه پدید آمدند؟
جواب: در گذشته های دور با رونق کار کشاورزی تولید محصول زیاد شد. با تولید غذای کافی دیگر همه مجبور به کار کشاورزی نبودند و به تدریج افراد دیگر توانستند به کارهای دیگر بپردازند و در برخی کارها مهارت پیدا کنند. بدین ترتیب تقسیم کار در جامعه به وجود آمد. هر کس تولید یک یا چند کالا را برعهده گرفت و شغل های گوناگون پدید آمد.
12_ چرا امروزه هیچ کس توانایی تأمین همه ی نیازهای خود را ندارند؟
جواب: فرض کنید یک فرد بخواهد خودش گندم بکارد، آن را آرد کند، نان بپزد، درختان میوه بکارد، دامپروری کند، برای خود و خانواده پشم بریسد و لباس تهیه کند، کفش بدوزد، برای نظافت و شست و شو صابون تولید کند، وسایل تحصیل و آموزش خود را تولید کند و …
13_ مشاغل و فعالیت های اقتصادی به چه گروه هایی تقسیم می شوند؟
جواب: کشاورزی – صنعت و خدمات
14_ توزیع چیست؟
جواب: توزیع یعنی پخش کردن و فعالیتی است که بین تولید کننده و مصرف کننده رابطه برقرار می کند.
15_ تولید کنندگان چگونه محصولات خود را به دست مشتریان می رسانند؟
جواب: الف) با پیدا کردن بازار مصرف ب) تبلیغ کالای خود ج) کمک گرفتن از افراد یا مؤسسات برای پخش
16_ بازار ایران در گذشته چه ویژگی هایی داشت؟
جواب: الف) یکی از مکان های مهم شهر بود
ب) در مکان های پر جنب و جوش بود ساخته می شد
ج) برخی از بازار ها دارای سقف بود
د) بازار ها در امور اجتماعی مانند جشن ها و ایام عزاداری نقش داشتند.
17_ چه سوره ای در مورد کم فروشان است؟
جواب: سوره مطففین
18_ کم فروشی به چه معنی است؟
جواب: یعنی که وقتی چیزی را با پیمانه یا وزن از مردم می گیرند کاملا حق خود را می گیرند ولی وقتی چیزی را تحویل مردم می دهند در پیمانه و وزن کمتر می دهند.
19_ فروشندگان چگونه باید کسب حلال داشته باشند و نظر دین اسلام درباره ی آن چیست؟
جواب: فروشنده ای که می خواهد کسب حلال داشته باشد باید از کم فروشی و گران فروشی پرهیز کند. درآمد حاصل از کم فروشی و حرام است. از این آیات قرآن کریم پی می بریم کم کردن از حق مردم در هر صورت، گناه و موجب عذاب الهی می باشد گران فروشی پرهیز کند. درآمد حاصل از کم فروشی و حرام است. از این آیات قرآن کریم پی می بریم کم کردن از حق مردم در هر صورت، گناه و موجب عذاب الهی می باشد.
20_ به طور کلی مشاغل و فعالیت های اقتصادی به چند گروه تقسیم می شوند؟
الف) کشاورزی – تولیدی – خدمات ب) تولیدی – کشاورزی – صنعتی
ج) خدمات – صنعتی – تولیدی د) کشاورزی – صنعتی – خدمات
جواب: د) کشاورزی – صنعتی – خدمات
21_ نقش کدام یک از عوامل زیر در تولید بسیار مهم است؟
الف) منابع طبیعی ب) سرمایه انسان ج) نیروی انسانی د) امکانات
جواب: ج) نیروی انسانی
22_ سرمایه چیست و چرا مهم است؟ کدام یک از موارد زیر، سرمایه محسوب نمی شود؟
الف) ماشین آلات ب) ابزار کار ج) زمین یا ساختمان د) معادن
جواب: د) معادن
23_ نیروی انسانی برای تولید هر محصولی باید آن را داشته باشد.
الف) تجربه و دانش ب) مهارت و دانش
ج) مهارت و تجربه د) تجربه و وسایل مورد نیاز
جواب: ب) مهارت و دانش
24_ تولید محصول به منظور ر فع نیاز ها و خواسته های انسان صورت می گیرد.
25_ برای تولید هر محصولی، نیروی انسانی باید دانش و مهارت لازم را داشته باشد.
» همچنین در ادامه سوالات با پیشنهاد میشود از جواب درس 7 مطالعات هفتم و نیز برای سوالات درس بعدی از سوالات درس 8 مطالعات هفتم دیدن فرمایید
جهت مشاهده سوالات و گام به گام کتاب های خود؛ کافیست نام درس یا شماره صفحه آن را به همراه عبارت "همگام درس" در گوگل جست و جو کنید.
دیدگاه شما