الگوهای کلاسیک در بازار بورس چیست ؟
الگوهای کلاسیک در واقع الگوهایی تکرار شونده اند که در بازارهای مالی و نمودارهای آنها روئیت می شوند. برای شناخت الگوهای کلاسیک بهتر است دسته بندی کلی در مورد الگوها داشته باشیم.
الگوهای نموداری را به دو بخش اصلی Micro و Macro الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ می توان تقسیم بندی کرد. الگوهای میکرو، الگوهایی هستند که در زیر موجها قابل روئیت می باشند و به الگوهای هارمونیک و یا الگوهای شمعی ژاپنی بیشتر اطلاق می گردد؛ اما الگوهای ما کرو، منحصراً به الگوهایی گفته می شود که در تایمهای بالاتر قابل روئیت هستند که همان الگوهای ذکر شده یعنی الگوهای کلاسیک می باشند.
این الگوها به خودی خود تقسیم به ادامه دهنده و بازگشتی و دو وجهی می شوند. الگوهای ادامه دهنده الگوهایی هستند که روند قبل و بعد از آنها یکسان می باشد. در تئوری امواج الیوت عموماً از این الگوها به امواج اصلاحی یاد می کنند و عبارتند از پرچم، مستطیل ادامه دهنده ، پرچم سه گوش ، مثلث متقارن و امثالهم.
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که روند قبل از آنها باروند بعد از آنها متفاوت می باشد . و عموماً در اتنهای یک روند آمده و جهت دریافت اخطار اتمام روند از الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ آنها استفاده می شود. این الگوها عبارتند از مثلث های پهن شونده خاتمه دهنده ، مورب خاتمه دهنده ، مستطیل بازگشتی و . در اکثر موارد فوق الگوهای بازگشتی نامبرده شده بر روی یک موج اصلی قرار گرفته و احضار اتمام روند را صادر می کنند.
اما الگوهای کلاسیک دو وجهی چیست؟ آقای جان مورفی در کتاب خود به الگویی مانند سر و شانه ، Head and shoulder اشاره کرده که الگوی کلاسیک نامبرده در واقع الگویی است که هم می تواند بر روی یک موج اصلاحی بوجود بیاید و هم می تواند بر روی موجی اصلی بوجود بیاید (در واقع از نظر تئوری امواج الیوت) فی الواقع می توان گفت که الگوی مذکور هم ادامه دهنده هست و هم بازگشتی. به الگوهایی مانند مستطیل ، سر و شانه ، الماس و . که هم ادامه دهنده و هم بازگشتی می توانند باشند الگوهای دو وجهی گفته می شود.
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامتهایی که میتوان برای خرید یا فروش سهام روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمیتواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام باشد اما به نوبه خود میتواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای بورس و سرمایهگذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با کارشناسان ما در این زمینه همراه باشید .
کندل چیست؟
عبارت کندل استیک به انگلیسی به معنای شمعدان است که برای شناسایی قیمت بازار و همچنین شتاب قیمتی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برنج فروشهای ژاپنی اولین کسانی بودند که از این کندلها برای شناسایی بازارهای مالی استفاده کردند. در تعریف کندل میتوان الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ گفت که نموداری قیمتی است که به وسیله آن میتوان قیمتهای پایین، بالا، باز و بسته شدن اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص بیان کرد . به عبارت دیگر، زمانی میتوان از این نوع نمودار استفاده کرد که تغییرات قیمت سهم، روند مشخصی داشته باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط مقاومت و حمایت مورد توجه قرار میگیرند. در واقع با در نظر گرفتن الگوهای کندل استیک به راحتی میتوان زمان و قیمتهای مناسب برای خرید سهام را تشخیص داد .
البته این در حالی است که الگوهای کندل استیک برای قیمتهای خروج از سهم اصلاً عملکرد خوبی ندارند. در واقع این نمودارها بیانگر تصویر هیجانات و احساسات سرمایهگذاران در بازار هستند که تحلیلگران تکنیکی بازار سهام از طریق بررسی و تحلیل آنها میتوانند زمان مناسب خرید و فروش سهام را مشخص کنند. به همین دلیل است که الگوهای کندل استیکها، تکنیکی بسیار مناسب و کاربردی برای ارزیابی داراییهایی مانند معاملات فارکس، سهام، و معاملات آتی شمرده میشوند .
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیکها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل میشوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دورههای زمانی معاملات توسط سایهها مشخص میشود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است .
اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگهای مشکی یا قرمز دیده میشود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار میگیرد، سایه ( shadow ( گفته میشود .
الگوی کندل چکش (کندل همر) چیست؟
یکی از الگوهای بسیار کاربردی کندلی، کندل چکش hammer) ) است. این الگو، الگویی تک کندلی است که بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. هنگامی که الگوهای کندلی در نمودارها شکل میگیرد، نشاندهنده بازگشت روند قبلی بازار است. الگوی کندل چکش در نمودارها، الگوی صعودی برگشتی است که در طول روند نزولی نمودار شکل میگیرد. این الگو از این جهت با نام الگوی چکش نامگذاری شده است که نشان میدهد بازار در حال چکش کاری است. در واقع هنگامی که قیمتها روند نزولی دارد الگوهای چکشی نشان میدهند که قیمتها نزدیک به کف هستند .
در واقع کندلها یک نوع نمودار قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد .
توصیف ظاهری کندل چکش ( hammer)
شکل ظاهری این کندل همانطور که از نامش پیداست دقیقاً مانند چکش است. در واقع این الگو، بدنهای کوچک در بالا و سایهای بلند در زیر بدنه دارد. سایه پایینی معمولاً بایستی حداقل 2 برابر بدنه باشد. اگر شکل ظاهری چکش را در نظر بگیریم دقیقاً میتوان تصور کرد که الگوی کندل چکش، دسته (بدنهای) بلند با سری کوچک دارد. کندل چکش در رنگهای سفید (سبز) یا سیاه نمودار میشود که رنگ این کندل در این الگو مهم نبوده و فقط اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل آن مهم است .
در واقع این الگو، 3 ویژگی اصلی دارد که عبارتند از :
- بدنه: قسمت بالایی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه پایینی: این سایه دو سه برابر اندازه بدنه است.
- سایه بالایی: این سایه خیلی کوتاه است و ممکن است الگو، سایه بالایی نداشته باشد.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل میگیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آنها تلاش کردهاند که قیمتها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانستهاند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آنها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشاندهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل میتواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا میکند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل میگیرد، قیمت در محلی پایینتر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر میرود. در نهایت قیمت سهم در نقطهای پایینتر از صعودش بسته میشود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود که در ادامه با این دو حالت آشنا میشوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شدهاند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمیدهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی میشود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شدهاند و نه تنها قیمتهای فروشندگان را کنترل کردهاند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند .
تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطهای مشخص فروشندگان تلاش میکنند تا قیمتها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمتها و طرح فروشندگان را خنثی کردهاند و قیمتها را مجدداً افزایش دادهاند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل میگیرد .
در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شدهاند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
کاربرد فیلتر چکش سفید و چکش معکوس سفید در بورس چیست؟
اکثر بورسیها و افرادی که در این بازار فعالیت میکنند از فیلتر چکش معکوس سفید زیاد استفاده میکنند. مطمئناً میدانید که در سایت tsetmc.com بخشی به نام دیدهبان وجود دارد که فعالان بازار میتوانند با اضافه کردن انواع فیلترهای بورسی شرایط مورد نظر خود را پیدا کنند .
البته برای انجام این کار میبایست با تمامی الگوهای کندل آشنایی داشته باید تا بتوانید شرایط دلخواه خود را پیدا کنید. یکی از این الگوها، الگوی چکش معکوس سفید است که با اعمال فیلتر کندل چکش میتوانید سهمهایی که احتمال رشد آنها در آینده زیاد است را پیدا کنید .
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش سفید را تشکیل میدهند
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش معکوس سفید را تشکیل میدهند
تفاوت الگوی چکش و مرد آویزان
این 2 الگو اگرچه کاملاً شبیه به هم هستند اما با توجه به روند حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند .
هر 2 الگو، اندامی باریک سیاه یا سفید، سایههای کوتاه در بالا و سایههای بلند در پایین دارند. البته در بعضی مواقع هم اصلاً سایه ندارند .
در کندل چکش و مرد دارآویز ( مرد آویخته یا مرد آویزان) شباهت ساختاری بسیار زیادی وجود دارد. به شکلی که گاهاً اکثر افراد را به شک میاندازد که 2 الگوی تقریباً شبیه به هم، چگونه دو ترید متفاوت را مشخص میکنند. برای جواب این سوال بایستی گفت که رفتار روند قبل از تشکیل کندلها و همچنین روند حاکم بر شرایط بازار، در تحلیل الگوها بسیار تاثیرگذار است. در واقع، الگوی مرد آویزان روند صعودی را تبدیل به روند نزولی و الگوی چکش روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند.
هر دو نوع این الگوها بازگشتی بوده و از نوع اخطار اتمام روند هستند، اما روند قبل از الگوی کندل چکش بایستی نزولی باشد. قیمت در روند نزولی پیش میرود و در کندل چکش هم این روند نزولی به صورت کاملا واضح ادامه دارد. به این صورت که قیمت ابتدا از بالاترین حد آن در روز شروع شده و به پایینترین قیمت نهایی میرسد. معمولاً در این نمودارها، قیمت در روند نزولی قبلی خود به تارگت یا محدوده حمایتی خود نزدیک شده و زمان اتمام روند نزولی است. در ادامه این روند، معمولا خریداران وارد بازار شده و با فشار حداکثری که وارد میآورند قیمت را به بالاترین قیمت روز و یا قیمتی نزدیک به آغاز روز میرسانند. به همین دلیل بهتر است که الگوی چکش یا بسیار ناچیز باشد یا سایه بالایی نداشته باشد. ضمناً علت رنگ بدنه کندل چکش به علت رفتار خریداران ایجاد میشود. اگر سبز رنگ یا روشن باشد، معمولاً نشان از قدرت بیشتر خریداران خواهد داشت.
نکات معاملاتی الگوی کندل چکش
شناخت دقیق الگوی چکش و سایر الگوها میتواند کمک زیادی در تحلیلهای بورسی کند. این که اسم این الگوها چکش است یا مرد آویزان، اصلاً اهمیتی ندارد. مهم است که بدانید این الگوها، الگوهای بازگشتی هستند و به عنوان زنگ هشداری برای بازگشت احتمالی عمل میکنند .
اگر چه الگوی چکش، الگویی امیدوارکننده و مثبت است که معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و معاملهگران (سهامداران) را نسبت به آینده خوشبین میکند اما مراقب باشید که به محض رویت کندل چکش نباید اقدام به خرید کنید، بلکه باید منتظر بمانید که چکش به طور کاملاً واضح تثبیت و تشکیل شود و یا اصطلاحاً کندل بسته شود .
در سایر کندلها در صورتی که قیمت از سقف الگو به سمت بالا عبور کند، زمان مناسبی برای ورود به بازار است .
در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود. الگوی چکش نمیتواند حد سود را مشخص کند و البته توان پیشنهاد تارگت مشخصی را هم ندارد اما معمولاً بعد از بسته شدن کندل انتظار داریم که حداقل دو، سه کندل به سمت بالا صعود پیدا کند.
جمعبندی
الگوی کندل استیک چکش، یک الگوی تک کندلی است که بیانگر قدرت خریداران میباشد. این الگو دو حالت نزولی و صعودی دارد و همچنین الگوی چکش معکوس که الگویی بازگشتی است و قبل از آن، روند نمودار نزولی میباشد. به منظور آشنایی با الگوهای مختلف کندل استیک در تحلیل تکنیکال، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
الگوهای شمعی
تحلیل گران می توانند الگوهای شمعی ژاپنی را در سطوح حمایتی و مقاومتی مورد بررسی قرار داده و با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنند می توانند نتایج خوبی را کسب کنند و ذکر این نکته ضروری است که صرفا.
الگوهای شمعی ژاپنی
مقدمه پیشینه تاریخی مفاهیم پایه ساختار نمودارهای شمعی الگوهای بازگشتی ستارهها سایر الگوهای برگشتی الگوهای ادامه دهنده ستاره دوجی جادویی تمام ترکیبها در کنار هم قوانین استفاده همزمان از تکنیکها الگوهای شمعی در کنار یکدیگر نمودارهای شمعی و خطوط روند.
الگوهای پایه شمع ژاپنی
در مقالههای قبلی با شمعهای ژاپنی و کاربردشان در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم حالا در این مقاله میخواهیم با الگوهای پایه شمعهای ژاپنی آشنا شویم. و هر کدام را بررسی کنیم و ببینیم چه شباهتهایی با هم دارند. و چه تأثیری روی عملکرد قیمت دارند. فرفره، مارابوزو و دوجی اسم این الگوها هستند.
فرفره
شمعهایی با سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و بدنه اصلی کوچک فرفره نامیده میشود. رنگ بدنه اصلی چندان مهم نیست. این الگوی فرفره تردد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد.
بدنه اصلی کوچک (چه توخالی چه توپر) تغییر کمی را از قیمت آغازین به پایانی نشان میدهد و سایهها نشان میدهند که هم خریداران و هم فروشندگان در حال ستیز هستند اما هیچ کس نتوانسته برنده شود .
حتی با وجود آن که جلسه با تغییری کوچک آغاز شود یا پایان یابد، قیمتها در این اثنا به طور قابل ملاحظهای بالاتر و پایینتر میرود. نه خریداران و نه فروشندگان میتوانند برنده شوند و نتیجه بازی تساوی است .
اگر فرفره در طول روندهای رو به بالا شکل گیرد، معمولاً به این معناست که خریداران زیادی باقی نمانده است و ممکن است جهت معکوس شود .
اگر فرفرهها در طول روندهای رو به پایین شکل گیرد، معمولاً به این معناست که فروشندگان زیادی باقی نمانده است و ممکن است جهت معکوس شود .
مارابوزو
کلمه Marubozu در ژاپنی به معانی سرکچل است. بنابراین شمع مارابوزو یعنی یک شمع کچل.
Marubozu یعنی هیچ سایهای از بدنهها وجود ندارد. بسته به آن که بدنه شمع توپر یا توخالی باشد، بالاترین و پایینترین قیمت، همانند قیمت آغازین یا پایانی آن یکسان خواهد بود. دو نوع Marubozu را در شکل زیر بررسی کنید.
مارابوزوی سفید شامل بدنه سفید بلند بدون هیچ سایهای است. قیمت آغازین مساوی پایینترین قیمت است و قیمت پایانی مساوی بالاترین قیمت است.
این شکل، شمع مایل به صعود است زیرا نشان میدهد که خریداران کنترل کل جلسه را در دست داشتهاند. این معمولا نشان میدهد یک صعود ادامهدار آغاز میشود یا یک روند الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ نزولی به صعودی تبدیل خواهد شد.
مارابوزوی سیاه شامل بدنه سیاه بلند بدون هیچ سایهای است. قیمت آغازین مساوی بالاترین قیمت است و قیمت پایانی مساوی پایینترین قیمت است. این شکل، شمع نزولی است زیرا نشان میدهد که فروشندگان کل جلسه را تحت کنترل دارند. این معمولا نشان میدهد یک نزول ادامهدار آغاز میشود یا یک روند صعودی به نزولی تبدیل خواهد شد.
نکاتی که با توجه به جایگاه و رنگ مارابوزو باید به آنها دقت داشته باشید:
مارابوزوی سفید
اگر مارابوزوی سفید در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد، احتمال اینکه تداوم داشته باشد، زیاد است.
اگر مارابوزی سفید در پایان یک روند نزولی شکل بگیرد، احتمال اینکه بازگشت داشته باشد، زیاد است.
مارابوزوی سیاه
اگر مارابوزوی سیاه در پایان یک روند نزولی شکل بگیرد، احتمال اینکه تداوم داشته باشد، زیاد است.
اگر مارابوزی سیاه در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد، احتمال اینکه بازگشت داشته باشد، زیاد است.
دوجی
شمعهای Doji دارای قیمت آغاز و پایان یکسان هستند یا حداقل بدنههایشان به شدت کوچک است. Doji باید بدنه کوچکی داشته باشد به گونهای که به صورت خط باریک به نظر برسد.
شمعهای Doji نشان دهنده دودلی یا نزاع بر سر حاکمیت میان خریداران و فروشندگان است. در طول جلسه قیمتها به بالا و پایین قیمت آغازین حرکت میکنند، اما در قیمتی بسیار نزدیک به قیمت آغازین خاتمه مییابد.
نه خریداران و نه فروشندگان میتوانند برنده شوند و در نهایت نتیجه تساوی به دست میآید.
چهار نوع شمع Doji وجود دارد. طول سایههای بالایی و پایینی میتواند تغییر کند و شمع حاصله شبیه به صلیب، صلیب برعکس یا علامت به علاوه به نظر میرسد. کلمه Doji هم به شکل مفرد و هم جمع آن بر میگردد.
هنگامی که Doji روی نمودارتان شکل گیرد، توجه ویژهای به شمعهای قبل از آن داشته باشید .
اگر بعد از چند شمع با بدنههای توخالی بلند ( مانند Marubozu سفید) ، Doji شکل بگیرد، این نش ان میدهد که خریداران در حال تحلیل رفتن و ضعیف شدن هستند. برای آن که قیمتها به بالا رفتن ادامه دهند، خریداران بیشتری لازم است اما خریدار دیگری وجود ندارد !
فروشندگان به دل خود صابون میزنند و به دنبال آن هستند که وارد شده و دوباره قیمتها را به پایین برگردانند .
اگر بعد از چند شمع با بدنههای توپر و بلند (مانند Marubozu مشکی)، Doji شکل گیرد، این نشان میدهد که فروشندگان در حال تحلیل رفتن و ضعیف شدن هستند.
برای آن که کاهش قیمتها ادامه داشته باشد، فروشندگان بیشتری لازم است اما دیگر فروشندهای وجود ندارد! خریداران برای فرصتی که دوباره ارزانی شود، به دل خود صابون میزنند.
در حالیکه به دلیل نبود فروشندگان جدید، این کاهش قیمت در حال از بین رفتن است، قدرت خرید بیشتر لازم است تا هر گونه معکوس سازی نثبیت شود.
به دنبال شمع سفید برای پایان دادن در قیمتی بالاتر از قیمت آغاز شمع بلند سیاه باشید. به عبارت دیگر بعد از شمع دوجی، یک کندل افزایشی ایجاد شود که بالاتر از نقطه آغاز کندل نزولی قبلی بسته شود.
در بخشهای بعدی بر شکل گیری شمعهایی خاص و آنچه آنها به ما می گویند نگاه خواهیم کرد. امیدواریم در انتهای این درس شمعها، بدانید چگونه الگوهای شمعها را شناسایی کرده و تصمیمات دادوستدی صحیحی بر مبنای آنها بگیرید.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟ بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما