نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی


افزایش حجم در معاملات فارکس | چگونه بیشتر سود کنیم؟

بسیاری از معامله‌گران مایلند زمانی که در سود هستند، به حجم معاملات خود اضافه کنند. این کار باعث کسب سود بیشتر در معامله آنها می‌شود. اما در واقعیت به این راحتی هم نیست! آیا با نکات افزایش حجم آشنا هستید؟ اگر شما به شروع یک حرکت رونددار بزرگ پی ببرید، ورود به موقع شما در محدوده‌های مناسب، و افزایش حجم در آن معامله، می‌تواند باعث کسب سود بیشتر در معامله شما شود.

البته باید به این نکته توجه داشت که با وجود بازده بیشتر، ریسک بیشتری هم در این حالت وجود دارد.

اضافه کردن حجم، و باز کردن تعداد بیشتر معاملات قواعدی دارد که با رعایت آنها می‌توانید سود بیشتر در معامله خود بدست بیاورید. بیایید این قواعد را مرور کنیم. در این مطلب با یک مثال به شما آموزش می‌دهیم که چگونه و در چه شرایطی برای کسب سود بیشتر در معامله خود، مجاز به اضافه کردن حجم بیشتری هستیم.

نکاتی که هنگام افزایش حجم باید رعایت کنید

  1. نواحی مهم را برای ورود مجدد به معامله از قبل بر روی نمودار مشخص کنید.
  2. ریسک خود را با لات‌های اضافی که می‌خواهید اضاف کنید، محاسبه کنید.
  3. نقطه حد ضرر را مشخص کنید تا با رشد معامله در محدوده‌های مورد نظر شما، آن را جا به جا کرده و ریسک خود را مدیریت کنید.

به منظور توضیح بهتر این مبحث، مثال ساده‌ای را مرور می‌کنیم. ما معامله‌گری بنام تام (Tom) را داریم که یک معامله‌گر روند است. او از نزدیک نرخ جفت ارز EUR / USD را بررسی می‌کند و بعد از وقوع مقداری ثبات، به این نتیجه می‌رسد که قیمت جفت ارز یورو دلار بالا خواهند رفت. این موضوع او را به سوی برنامه ریزی جهت خرید مقداری یورو با در قیمت 1.2700 سوق می‌دهد.

در ابتدا او ملاحظه می‌کند که اخیرا قیمت هیچگاه به زیر 1.2650 نرسیده است. بنابراین، او تصمیم می‌گیرد که حد ضرر خود را در زیر سطح یاد شده و در محدوده 1.2600 تعیین کند.

تام همچنین فکر می‌کند که محدوده قیمتی 13000 از نظر روانشناسی سطح مقاومت مشخصی است، از این رو به این نتیجه می‌رسد که این سطح خوبی برای قرار دادن حد سودش است، زیرا ممکن است افزایش قیمت در این سطح متوقف شود.

تام 10K واحد جفت EUR / USD را با قیمت 1.2700 خریداری می‌کند، و حد ضرر اولیه خود را 1.2600 قرار می‌دهد. ریسک کل پوزیشن تام $100 است و سود حاصل در نقطه هدف 300$+ می‌باشد.

سود بیشتر در معامله

با نقطه توقف ۱۰۰ پیپی و سود هدف ۳۰۰ پیپی، نسبت ریسک به ریوارد او معادل 1:3 است. این ریسک به ریوارد باعث کسب سود بیشتر در معامله در برابر ضرر کمتر او می‌شود.

او معمولاً در هر معامله به اندازه ۲٪ حساب خود ریسک می‌کند، اما او این بار واقعاً به این معامله اطمینان دارد و با توجه به نسبت خوب ریسک به ریوارد، تصمیم می‌گیرد در صورتی که قیمت بازار در جهت موافق پوزیشن او حرکت کرد، چند لات به معامله خود اضافه کند تا سود بیشتر در معامله بدست بیاورد.

او به این نتیجه می‌رسد که به ازای هر ۱۰۰ پیپ، حجم‌های بیشتری را به معامله خود اضافه خواهد کرد و حد ضرر خود را روی ۱۰۰ پیپ نگه خواهد داشت. چون او قصد اضافه کردن حجم بیشتر به معامله خود دارد، تصمیم می‌گیرد که با ریسک اولیه ۱٪ کار خود را آغاز کند.

با حساب اولیه ۱۰۰۰۰ دلاری، ریسک اولیه تام ۱۰۰ دلار خواهد بود (100= 0. 01<$10000).

با حد ضرر ۱۰۰ پیپی و ریسک ۱۰۰ دلار، او اندازه پوزیشن اولیه خود را روی ۱۰۰۰۰ واحد تعیین کرده است (اندازه‌های پوزیشن را می‌توان با استفاده از ماشین حساب اندازه بندی پوزیشن محاسبه کرد)، او به ازای هر ۱۰۰ پیپ ۱۰۰۰۰ واحد به معامله خود اضافه خواهد کرد، و حد ضرر خود را همیشه بر روی ۱۰۰ پیپ نگه می‌دارد.

بیایید گام به گام به تغییر حاصل در نسبت ریسک به ریوارد، به ازای هر بار اضافه کردن حجم نگاه کنیم تا ببینیم که اینکار چگونه باعث سود بیشتر در معامله تام می‌شود.

تام در سطح قیمتی 1.2800 یک معامله دیگر اضافه می‌کند و در همه پوزیشن‌ها نقطه توقف را روی 1.2700 تعیین می‌کند. در این حالت، معامله او 100$ ریسک دارد.

02 3

تام دوباره در سطح قیمتی 1.2900 به معامله نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی خود اضافه می‌کند و در همه پوزیشن‌ها حد ضرر را روی 1.2800 تعیین می‌کند. در این زمان، معامله او عاری از ریسک است.

03 2

دوباره قیمت بازار موافق شرایط تام حرکت می‌کند و چون او به طور اصولی به پوزیشن‌های خود اضاف کرده است، او برد ۳۰۰ دلاری را به یک برد ۶۰۰ دلاری تبدیل کرد و هیچ گاه بیش از ۱۰۰ دلار ریسک نکرد!

04 1

این مثال ساده، روش پایه نحوه افزودن مطمئن حجم به معاملاتی بود که در سود هستند. این روش باعث سود بیشتر در معامله شما می‌شود.

سود بیشتر در معامله، ریسک بیشتری نیز دارد!

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که اضافه کردن به حجم معاملات و افزایش حجم در همه شرایط و معاملات بکار نمی‌رود. هر معامله شرایط تحلیلی خاص خود را دارد و نمی‌توان از یک قانون برای همه استفاده کرد.

به طور کلی، مشخص کردن نواحی افزایش حجم در معاملاتی که در سود هستند، در بازارهای دارای روند و نقدینگی بالا بیشترین کاربرد را دارند. شما در حالی به پوزیشن خود اضافه می‌کنید که موافق شرایط شما پیش برود، اما توجه داشته باشید که ممکن است شرایط آن طوری که می‌خواهید پیش نرود و قیمت برخلاف پیش بینی شما حرکت کند.

این بدین معنی است که اگر قیمت بازار، پس از اضافه کردن به معامله، بر خلاف شرایط پوزیشن شما مجدداً سقوط کند، قیمت بازار نباید تا جایی پیش برود که معامله شما در منفی قرار گیرد.

نکته دیگر این که با اضافه کردن به پوزیشن خود، شما از مارجین بیشتری برای معامله خود استفاده می‌کنید. این حالت باعث می‌شود نتوانید از مارجین خود در معاملات دیگر استفاده کنید. سود بیشتر در معامله بوسیله افزایش حجم، نیازمند تجربه زیاد و قدرت تحلیل بالا است و برای همه مناسب نیست.

مارجین چیست ❤️ جلوگیری از کال مارجین شدن حساب

مارجین چیست

هنگام معامله در فارکس، شما تنها نیاز به مقدار کمی سرمایه برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید خواهید داشت که این سرمایه به عنوان مارجین یا وجه ضمانتی margin شناخته می‌شود. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید 100،000 دلار USD/JPY بخرید، نیازی نیست که کل حجم معامله را داشته باشید، تنها نیاز است قسمتی از این مبلغ بطور مثال 3،000 دلار را خریداری کنید. مقدار واقعی بستگی به کارگزار فارکس و میزان اهرم ارائه شده توسط آن خواهد داشت.

مارجین چیست

مارجین را می‌توان به عنوان سپرده یا وثیقه با وجه تضمین در نظر گرفت که برای باز کردن یک پوزیشن و باز نگه داشتن آن لازم است. Margin یک تضمین یا “وجه ضمانتی” است که می‌توانید از عهده انجام معامله تا زمان بسته شدن آن برآیید. Margin کارمزد یا هزینه معامله نیست، بلکه صرفا بخشی از دیپازیت شما است که کارگزار فارکس شما، برای باز نگه داشتن حساب شما و اطمینان از اینکه می‌توانید ضرر احتمالی معامله را پوشش نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی دهید، از موجودی حساب شما بلوکه می‌کند.

این مقدار برای مدت معین معامله “قفل” یا “بلوکه” است. پس از بسته شدن معامله، Margin “باز” یا “آزاد” شده و به حساب شما باز گشته و می‌تواند دوباره برای باز کردن معاملات جدید “قابل استفاده” باشد.

شرط مارجین چیست

مارجین به صورت درصدی (%) از “اندازه پوزیش کل” بیان شده که به عنوان “ارزش مفهومی” پوزیشنی که می‌خواهید باز کنید نیز شناخته می‌شود. بسته به جفت ارز و بروکر فارکس، میزان شرط Margin برای باز کردن یک پوزیشن متفاوت است. این مقدار ممکن است ارقامی مانند 0.25٪، 0.5٪، 1٪، 2٪، 5٪، 10٪ یا بالاتر باشد.
این درصد (%) به عنوان نیاز مارجین شناخته می‌شود. در ادامه، چند نمونه از شرط مارجین برای چندین جفت ارز (کاملا برای مثال) آورده شده است.

جفت ارز نیاز Margin
یورو/دلار آمریکا 2 درصد
پوند انگلیس/دلار آمریکا 5 درصد
دلار آمریکا/ین ژاپن 4 درصد
یورو/دلار استرالیا 3 درصد

مارجین مورد نیاز چیست؟

هنگامیکه مارجین به عنوان مقدار خاصی از ارز حساب شما بیان می‌شود، این مقدار به عنوان margin مورد نیاز شناخته می‌شود. هر پوزیشنی که باز می‌کنید، مقدار margin مورد نیاز مشخصی دارد که باید “بلوکه” شود. بیایید به یک معامله معمولی EUR/USD (یورو در برابر دلار آمریکا) نگاه کنیم. برای خرید یا فروش 100،000 EUR/USD بدون اهرم، معامله گر باید 100،000 دلار در وجوه حساب، یعنی ارزش کل پوزیشن، دیپازیت نماید.

اما با مارجین مورد نیاز 2٪، تنها 2،000 دلار (“Margin مورد نیاز”) از وجوه معامله‌گر برای باز کردن و حفظ موقعیت 100،000 EUR/USD مورد نیاز است.

مثال های کاربردی از محاسبه مارجین مورد نیاز

فرض کنید 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود واریز کرده و می‌خواهید معامله USD/JPY لانگ کنید و می‌خواهید یک معامله با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید. اگر با مفاهیم لات در فارکس آشنا نیستید، این مقاله به شما کمک خواهد کرد.

میزان مارجین در معاملات

از آنجایی که USD ارز پایه است، این مینی لات معادل 10،000 دلار بوده، به این معنی که ارزش مفهومی پوزیشن، 10،000 دلار است. با فرض اینکه حساب معاملاتی شما به دلار آمریکا باشد، از آنجاییکه شرط margin معادل 4 درصد است، Margin مورد نیاز 400 دلار خواهد بود.

محاسبه مارجین

باز هم فرض کنید 1،000 دلار در حساب خود واریز کرده و می‌خواهید 1.30000 GBP/USD لانگ داشته باشید و یک معامله با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید

از آنجایی که GBP ارز پایه است، این مینی لات 10،000 پوند بوده که به این معنی است که ارزش مفهومی پوزیشن، 13،000 دلار است. با فرض اینکه حساب معاملاتی شما به دلار آمریکا باشد، از آنجایی که شرط Margin معادل 5 درصد است، Margin مورد نیاز 650 دلار خواهد بود.

required margin

فرض کنیم که می‌خواهید EUR/AUD لانگ داشته باشید و می‌خواهید یک معامله با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید.

با فرض اینکه حساب معاملاتی شما بر حسب USD است، ابتدا باید بدانید که نرخ تبدیل EUR/USD چقدر است. فرض کنید EUR/USD با قیمت 1.15000 معامله می‌شود. از آنجایی که یورو ارز پایه است، این مینی لات 10،000 یورو بوده که به این معنی است که ارزش مفهومی پوزیشن، 11،500 دلار است. از آنجاییکه شرط مارجین 3 درصد است، Margin مورد نیاز 345 دلار خواهد بود.

margin vs. lot

آموزش محاسبه

هنگام معامله با Margin، مقدار Margin (“مارجین مورد نیار”) برای باز نگه داشتن یک پوزیشن، به عنوان درصد (“شرط مارجین”) اندازه پوزیشن (“ارزش مفهومی”) محاسبه می‌شود. مقدار مشخص margin مورد نیاز با توجه به ارز پایه‌ی جفت ارز معامله شده محاسبه می‌شود. اگر ارز پایه با واحد پول حساب معاملاتی شما متفاوت باشد، margin مورد نیاز به واحد حساب شما، تبدیل می‌شود.

مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیده‌اید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفه‌ای شود، باید حتماً همه‌چیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاری‌های، دستورالعمل‌های مشخصی برای مشخص‌کردن این پلتفرم دارند و آن‌ها تعیین می‌کنند که به کدام دارایی‌ها و حساب‌ها Margin تعلق می‌گیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وام‌دهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.

مارجین چیست؟ (Marjin)

به پولی نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی که تریدر به‌عنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپرده‌گذاری می‌کند، مارجین می‌گویند. دلیل این سپرده‌گذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود می‌آورد. این پلتفرم وام‌دهی معمولاً کسری از پوزیشن‌های ترید شده است و آن را با درصد نشان می‌دهند. این نوع وام‌دهی را باید سپرده‌ای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین می‌کند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص می‌کند که می‌توانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرم‌دار را معاملات مارجین‌دار نیز می‌گویند.

تریدرهایی که با این پلتفرم ترید می‌کنند، می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه می‌دهد، پوزیشن‌های اهرم‌دار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج می‌توان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجین‌دار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وام‌دهی می‌توانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.

چگونگی محاسبه مارجین

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم 1:20 می‌دهد؛ یعنی به ازای هر 20 واحد از ارز در معاملات باز، 1 واحد از آن ارز برای Margin لازم است. به‌عبارت دیگر اگر پوزیشنی 20 دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن 1 دلار است و آن را 20/1 یا 5 درصد نمایش می‌دهند.

به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری 10 درصد است، باید این 10 درصد را برای هر 10 دلاری که ‌ترید می‌کنید، محاسبه کنید. درواقع باید 1 دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ به‌عبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی 1:10 قرار دهید.

مارجین آزاد (Free Margin) چیست؟

به مقدار پول آزاد در حساب‌های معاملاتی گفته می‌شود که برای معامله‌های جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کم‌کردن مقدار Margin استفاده‌شده از اکوییتی (Equity) به دست می‌آید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته می‌شود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی می‌گویند که در حساب خود سپرده‌گذاری کرده‌اید (که شامل Margin استفاده‌شده برای پوزیشن‌های باز نیز می‌شود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشن‌های باز را نیز حساب می‌کند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.

مثال مارجین آزاد

فرض کنید حسابی با موجودی 1000 دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه می‌خواهیم یک پوزیشن 8000 دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:

  • موجودی حساب: 1000 دلار
  • مارجین: 400 دلار (5 درصد از 8000 دلار)
  • مارجین آزاد: 600 دلار (اکوییتی منهای Margin استفاده‌شده)
  • اکوییتی: 1000 دلار

اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه 50 دلار سود کنیم، موارد بالا به‌صورت زیر تغییر می‌کند:

Margin استفاده‌شده و موجودی حساب تغییری نمی‌کنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش می‌یابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشن‌های باز را نشان دهند.

به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما به‌جای افزایش، به‌اندازه 50 دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش می‌یابند.

سطح مارجین

یکی از مهم‌ترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفاده‌شده را نشان می‌دهد. این مفهوم را به‌صورت درصدی نمایش می‌دهند و به شکل زیر محاسبه می‌شود:

  • Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * 100

کارگزاری‌ها ازاین سطح l استفاده می‌کنند تا ببینند آیا تریدرها می‌توانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به 100 درصد می‌رسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ناشی از پوزیشن‌های باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمی‌دهد. تصور کنید حسابی با موجودی 10 هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و 9 هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با 1000 دلار خواهد بود (10000 منهای 9000). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر می‌شود؛ یعنی سطح مارجین 100 درصد است؛ درنتیجه نمی‌توان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.

برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.

فرض کنید قیمت همان‌طور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر به‌صورت خودکار پوزیشن ضرر را می‌بندد. آن محدوده‌ای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را می‌بندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) می‌گویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشن‌ها را به‌ترتیب نزولی می‌بندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشن‌های بزرگ‌تر شروع می‌کند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفاده‌شده آزاد می‌شود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش می‌یابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشن‌های باز ادامه می‌دهد.

کال مارجین

یکی از بزرگ‌ترین کابوس‌های هر تریدر حرفه‌ای، کال مارجین‌شدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایین‌تر برود، بروکر به شما اخطار Margin call می‌دهد. سطح کال مارجین در هر بروکری به‌طور متفاوتی محاسبه می‌شود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوت‌شدن اتفاق می‌افتد. درواقع این اخطار به تریدرها می‌گوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین می‌دهند تا از موقعیت‌هایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمی‌آید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیت‌هایی که بازار به‌سرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت می‌کند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر می‌کنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر به‌طور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشن‌های خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.

Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.

یکی دیگر از روش‌های مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامه‌ریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسک‌های احتمالی، درک بهتری از آن‌ها پیدا کرده و پوزیشن‌های خود را در جایی باز می‌کنید که ریسک کمتر و حساب‌شده‌تری به همراه داشته باشد.

مزایا و معایب استفاده از Margin

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که می‌توان آن‌ها را به‌صورت ریسک‌ها و پاداش‌ها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وام‌دهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.

مزایا

اگر در معاملات خود به‌درستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهره‌مند می‌شوید:

  • با استفاده از این پلتفرم می‌توان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
  • ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش می‌دهید.
  • تریدرهای باتجربه راحت‌تر و سریع‌تر معاملات خود را ارزیابی می‌کنند و در آن واحد تصمیم می‌گیرند.
  • به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایه‌گذاری می‌کنید.

معایب و ریسک‌ ها

  • از آنجا که در معاملات مارجین‌دار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار می‌دهید.
  • معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
  • ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایه‌های خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.

ملزومه مارجین (Margin requirement)

Margin به‌عنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته می‌شود؛ به ‌عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته می‌شود که می‌خواهید باز کنید.

Margin Requirement چه مفهومی دارد؟

دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیر‌گذارند: جفت ارزی که معامله می‌کنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حساب‌های مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند 25/0 درصد، 5/0 درصد، 1 درصد، 2 درصد، 5 درصد، 10 درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement می‌گویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص می‌شود. هر پوزیشنی که باز می‌کنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه می‌شود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.

فرض کنید می‌خواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به ‌اندازه 100 هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود 100 هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی به‌اندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا می‌کند که اگر 2 درصد باشد، برای بازکردن و باز نگه‌داشتن معامله 100 هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها 2 هزار دلار کفایت می‌کند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.

ارتباط Margin و اهرم (Leverage)

برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته می‌شود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپرده‌گذاری می‌کنند تا پوزیشن‌های خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک می‌کند تا با حجم بیشتری معامله کنند.

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

نقش اهرم در معاملات مارجین‌ دار

برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری 1:30 باشد، یعنی تریدر می‌تواند به ‌اندازه 30 برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، 5 هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم 1:30 این امکان را به او می‌دهد تا به اندازه 150 هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص می‌کند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با 3/3 درصد باشد، اهرم این بروکر 1:30 خواهد بود. در همین راستا، اگر 5 درصد باشد، متوجه می‌شویم که نسبت اهرم 1:20 است و بقیه نسبت‌ها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه می‌شوند.

کاربرد Margin در صرافی‌ ها

شاید با خود فکر کنید چرا صرافی‌ها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب می‌شود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافی‌ها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرم‌دار خود سود می‌کند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود می‌برد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافی‌ها به شمار می‌آید.

جمع‌ بندی

همان‌طور که پیش از این بیان شد، یکی از مهم‌ترین اصولی که در مسیر تبدیل‌شدن به تریدر حرفه‌ای به شما کمک می‌کند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آن‌ها چنین عقیده‌ای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وام‌دهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست می‌یابید.

کال مارجین چیست؟ – آکادمی پرشیا بلاکچین

میدانید که بازار ارزهای دیجیتال به سرمایه‌گذاری‌های خطرناک و نوسانات شدید قیمت در میان مردم جهان شهرت دارد. با اینکه نوسانات این بازار چالش‌هایی را برای قانون‌گذاران ایجاد کرده است، در مقایسه با کلاس‌های دارایی سنتی مانند سهام و کالا، بازار ارزهای دیجیتال فرصتی برای به دست آوردن سودهای چشمگیر در میان سرمایه‌گذاران ایجاد کرده است.

افزایش رو به رشد این نوسان، پتانسیلی است که سبب به وجود آمدن موقعیت‌های معاملاتی بیشتر از طریق متدهای معاملاتی مانند Margin trading ،perpetual swaps و futures می‌شود. معاملات مشتقه قراردادهای مبتنی بر قیمت یک دارایی پایه هستند که این امکان را به معامله‌گران می‌دهند تا بر قیمت آینده آن دارایی شرط‌بندی کنند.

معاملات مشتقه کریپتو، برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ به بازار معرفی شده و در سال‌های اخیر، به‌ویژه در میان سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی gung-ho که به‌دنبال حداکثر بهره‌برداری از استراتژی‌های معاملاتی خود هستند، محبوبیت بالایی یافته است.

برای مثال معامله‌گران می‌توانند از طریق معاملات مارجین پتانسیل درآمدزایی و سوددهی خود را با استفاده از وجوه قرض گرفته شده از صرافی‌های دیجیتالی افزایش دهند. صرافی کوینکس، صرافی کوکوین و صرافی بای بیت تعدادی از صرافی‌های متمرکز رمزنگاری‌شده‌ای هستند که امکان انجام معاملات مارجین را برای کاربران خود فراهم کرده‌اند.

لازم است بدانید که این نوع معاملات مانند شمشیر دو لبه عمل می‌کنند؛ یعنی همان‌طور که معاملات مشتقه سبب افزایش پوزیشن‌های سودآور معامله‌گران می‌شوند، به همان اندازه نیز خطر لیکویید شدن یا از دست ‌دادن سرمایه معامله‌گر نیز وجود دارد.

لیکویید شدن چیست؟

لیکویید شدن یا Liquidation به فرایندی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر همه سرمایه خود در پوزیشن مارجین را از دست بدهد و ضرر کند. اصولاً این پروسه هنگام سقوط قیمت بازار اتفاق می‌افتد؛ با این ‌حال در فضای ارزهای دیجیتال، اصطلاح لیکویید شدن، عمدتاً به‌منظور توصیف بسته‌شدن اجباری پوزیشن معامله‌گر به‌دنبال از دست ‌رفتن تمام یا بخشی از حاشیه اولیه (Initial margin) استفاده می‌شود.

انواع لیکوئیدیشن

لیکویید شدن را می‌توان به دو گروه جزئی (Partial) و کلی (Total) تقسیم کرد:

لیکویید شدن جزئی: به‌منظور کاهش پوزیشن و اهرم فشاری که معامله‌گر تعیین کرده، پوزیشن مذکور را تا حدی زود می‌بندد.

لیکویید شدن کلی: هنگام بستن پوزیشن، از تمام حاشیه اولیه‌ای که معامله‌گر تعیین کرده، استفاده شده است.

معاملات مارجین چیست؟

معاملات مارجین نوعی از متدهای معاملاتی در برخی صرافی‌های دیجیتالی هستند که براساس آن معامله‌گر می‌توان با وجوه قرض گرفته شده از افراد شخص ثالث مانند صرافی وارد معامله شود. درواقع این متد درست مانند قرض‌گرفتن یا وام‌گرفتن پول از یک فرد یا نهاد دیگر برای خرید ارز دیجیتال عمل می‌کند. این روش معاملاتی به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا اندازه پوزیشن معاملاتی خود را با استفاده از ابزاری به نام leverage یا اهرم فشار، افزایش دهند و تنظیم کنند.

برای استفاده از پلتفرم معاملاتی مارجین لازم است معامله‌گر مراحل احراز هویت در صرافی را سپری کند و سپس مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به‌عنوان وثیقه که به Initial Margin معروف است، نزد صرافی قرار دهد. این مارجین اولیه مانند یک صندوق بیمه برای صرافی عمل می‌کند؛ برای مثال، اگر از یک اهرم فشار ۵× در مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری استفاده کنید، یک وام ۴۰۰ دلاری به شما داده می‌شود و پوزیشن معاملاتی شما از ۱۰۰ به ۴۰۰ دلار افزایش می‌یابد.

چه زمانی لیکویید شدن اتفاق می‌افتد؟

لیکویید شدن زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گر نتواند الزامات تعیین‌شده در پوزیشن مارجین خود را به‌درستی برآورده کند. در واقع مارجین به درصدی از ارزش کل معامله گفته می‌شود که به‌منظور بازکردن و حفظ پوزیشن باید نزد صرافی سپرده شود.

زمانی که حساب مارجین معامله‌گر به پایین‌تر از سطح توافق‌شده با صرافی برسد، صرافی به‌طور خودکار پوزیشن را بسته و سرمایه‌گذار سرمایه خود را از دست می‌دهد. میزان نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ضرر معامله‌گر به اهرم فشار تعیین‌شده و میزان کاهش قیمت بازار بستگی دارد. در برخی از موارد لیکوئیدیشن سبب ازدست‌رفتن کل سرمایه فرد می‌شود.

اگر پوزیشن اهرم‌دار شما به آستانه لیکویید شدن برسد، با یک Margin call مواجه خواهید شد. این فراخوان به شما می‌گوید که لازم است مارجین بیشتری ایجاد کنید. در این زمان دو گزینه پیش روی معامله‌گر است:

۱. به‌منظور بالابردن مجدد اهرم به اندازه مورد نیاز، وجوه بیشتر به مارجین اضافه شود.

۲. صرافی به‌طور خودکار پوزیشن فرد را لیکوئید کند.

مفهوم قیمت لیکوئیدیشن

قیمت لیکوئیدیشن (انحلال) یا Liquidation price نقطه‌ای است که در آن پوزیشن لوریج‌دار معامله‌گر به‌طور خودکار بسته می‌شود. عواملی که بر آن تأثیرگذار هستند عبارت‌اند از:

نرخ مارجین نگهداری

قیمت ارز دیجیتال

قیمت لیکوئیدیشن توسط صرافی‌ها استفاده‌شده محاسبه شده و ممکن است میانگینی از چندین صرافی بزرگ دیجیتالی باشد. زمانی که قیمت ارز دیجیتال مدنظر از آستانه قیمت لیکوئیدیشن عبور کند، فرایند لیکویید شدن شروع می‌شود.

از آنجا ‌که قیمت ارزهای دیجیتال به‌طور مدام در حال تغییر است، لازم است از آخرین اخبار مطلع باشید و سودآوربودن پوزیشن ایجادشده را دوباره بررسی کنید؛ در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما لیکوئید شده و متضرر می‌شوید.

جلوگیری از لیکویید شدن

وقتی درباره معامله در بازارهای سرمایه، از جمله ارزهای دیجیتال و متدهای معاملاتی خاص مانند معاملات مارجین صحبت می‌شود، بی‌شک مدیریت ریسک مهم‌ترین نکته است. در این موارد لازم است هدف اصلی معامله‌گر حتی پیش از رسیدن به سود به حداقل رساندن سطح ضرر احتمالی باشد. از آنجا ‌که خطر از دست ‌دادن سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال اجتناب‌ناپذیر است، بهره‌گیری از مکانیسم‌هایی که به بقای معامله‌گر در بازار کمک کنند، ضروری به نظر می‌رسد.

از آنجا ‌که همواره احتمال از دست ‌دادن دارایی هنگام انجام معاملات وجود دارد، استفاده از استراتژی‌های معاملاتی هوشمند مانند استفاده از لوریج کمتر و نظارت مارجین می‌تواند به جلوگیری از لیکویید شدن دارایی کاربر کمک کند. علاوه بر این، صرافی‌های دیجیتالی صندوق‌های بیمه را راهی برای به حداقل رساندن این‌گونه از ضررها به کاربران ارائه می‌دهند.

نحوه محاسبه سایز پوزیشن در تریدینگ position size in trading

نحوه محاسبه سایز پوزیشن در تریدینگ position size in trading

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های تریدینگ، مدیریت ریسک است. به باور بعضی تریدرها این مهم‌ترین جنبه تریدینگ است به این دلیل که محاسبه سایز پوزیشن با یک فرمول استاندارد ضروری است. نحوه انجام این محاسبات به این صورت است.

اول باید مشخص کنید که چقدر تمایل به ریسک در هر ترید دارید. فرض کنید این رقم 1 درصد باشد. اما آیا این یعنی باید 1 درصد از حساب خودتان را ریسک کنید؟ خیر! این یعنی اگر به حد توقف برسید، بیشتر از 1 درصد حسابتان را از دست نخواهید داد.

شاید این رقم کم به نظر برسد اما باعث می‌شود که بد پیش رفتن چند معامله باعث تخلیه حساب شما نشود. بنابراین پس از تعیین این مورد، باید حد توقف را مشخص کنید. این کار برای هر معامله و بر اساس ایده‌ای که برای آن دارید انجام می‌شود. فرض کنید که قرار است حد توقف را به اندازه 5 درصد مبلغ اولیه تعریف کنید. این یعنی با رسیدن به حد توقف و خروج از پوزیشن، تنها باید 1 درصد از حسابتان را از دست بدهید.

فرض کنید موجودی حساب شما هزار USDT باشد. ما 1 درصد برای هر معامله ریسک می‌کنیم. حد توقف ما نسبت به نقطه ورود 5 درصد است. سایز پوزیشن باید چقدر باشد؟

اگر می‌خواهید تنها 10 USDT از دست بدهید که در واقع معادل 1 درصد حساب شماست، باید وارد یک پوزیشن 200 USDT شوید.

شاید این محاسبات کمی طولانی به نظر برسند اما برای مدیریت درست و مناسب ریسک ضروری است.

توجه:سعی کنید در صرافی های خارجی با اطلاعات ایران مانند آی پی مدرک پاسپورت ایران وشماره تماس ایرانی وارد نشوید و ثبت نام نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.