استراتژی سرمایهگذاری چیست؟
آیا بهتر است در بورس اوراق بهادار سهامی که در حال رشد است را خریداری کنیم و با روند آن همراه شویم؟ یا اینکه اخبار و اطلاعات قبلاً اثر خود را بر بازار گذاشته، رشد و روند صعودی ازدسترفته است و باید برخلاف جهت سایرین حرکت کرد؟ آیا سرمایهگذاران همیشه به اطلاعات و اخبار جدید بهصورت منطقی واکنش نشان میدهند؟ بهترین سرمایه گذاری چیست؟
قصد داریم در این مطلب پاسخ این سؤالات را با دو استراتژی متفاوت در سرمایهگذاری با عنوان استراتژی سرمایهگذاری مومنتوم (شتاب) و استراتژی سرمایهگذاری معکوس بررسی کنیم.
استراتژی معاملاتی مومنتوم در چیست؟
سرمایهگذاران با دلایل متفاوتی وارد یک سرمایهگذاری میشوند. زمانی که یک روند در بازار شکل میگیرد، افراد زیادی در آن نقش دارند. بسیاری از افراد زمانی که بازار دارای روند قطعی میشود، تصمیم به ورود و شروع سرمایهگذاری میگیرند. شعار این افراد این است که “روند دوست شماست” یا ” سوار بر روندها شوید”.
این همان استراتژی معاملات مومنتوم است و اساس آن از علم فیزیک نشاءت میگیرد. این اصل بیان میکند: یک جسم در حال حرکت گرایش دارد که همچنان در حرکت باقی بماند، مگر اینکه نیرویی از خارج بر آن وارد شود (قانون اول نیوتن). مفهوم این قانون در بازار سرمایه این است که یک روند تمایل دارد به حرکت نزولی یا صعودی خود ادامه دهد، مگر اینکه یک نیروی بزرگتر از روند که بر آن غالب است، باعث تغییر روند شود.
کسانی که بر اساس استراتژی مومنتوم معامله میکنند، اغلب معاملاتشان در جهت بازار است و معتقدند که رشد منفی یا مثبت گذشته سهم، در آینده نیز بهاحتمال قوی ادامه خواهد داشت. در این استراتژی معاملاتی، سهامی که بازده و عملکرد خوبی ندارند فروخته شده و سهام با بازدهی و عملکرد بهتر نگهداری و خریداری میشود؛ زیرا این اعتقاد وجود دارد که سهام با عملکرد خوب، بهاحتمال قوی عملکرد خوب خود را در میانمدت حفظ خواهد کرد.
استراتژی معاملاتی معکوس چیست؟
بر اساس استراتژی معاملاتی معکوس، بازار سرمایه نسبت به اخبار و اطلاعات جدید، واکنش بیشازحد نشان میدهد. اغلب تحقیقات انجامشده نیز وجود این واکنش بیشازاندازه را تأیید کرده است.
واکنش بیشازاندازه به اطلاعات:
سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات و اخبار مثبت مربوط به شرکت، بیش واکنشی (واکنش بیشازاندازه) نشان داده و با ایجاد تقاضای بالا برای سهام آن شرکت، باعث میشوند قیمت سهام بالاتر از قیمت واقعی خود افزایش یابد. همچنین در هنگام انتشار اخبار و اطلاعات منفی درباره یک شرکت، سرمایهگذاران واکنش منفی بیشازحدی به این اطلاعات میدهند و موجب افزایش عرضه نماد موردنظر شده و درنتیجه قیمت آن سهم به پایینتر از ارزش واقعی خود میرسد.
پس از بیش واکنشی (واکنش بیشازحد مثبت یا منفی) به اطلاعات کوتاهمدت، قیمت سهام در بلندمدت تعدیل و اصلاح میشود. بهعبارتدیگر، سرمایهگذاران در بلندمدت به اشتباه خود پی برده و با افزایش یا کاهش عرضه، قیمت سهم تغییر مییابد. افرادی که به استراتژی معکوس اعتقاد دارند، بر این باورند که اکثریت بازار اشتباه میکنند و روندهای فعلی بهزودی تغییر خواهد کرد. بنابراین برای دست یافتن به بازدهی، باید شجاعت حرکت برخلاف جهت بازار و انجام معامله را داشت و پس از آن با صبوری، سهامداری کرد. سپس این افراد پس از کسب بازدهی از سهام با عملکرد خوب، این سهام را میفروشند و یک سهام دارای روند نزولی را برخلاف اعتقاد عموم بازار خریداری میکنند. لازم به ذکر است سرمایهگذارانی که به استراتژی معکوس باور دارند، همیشه برخلاف نظر عموم و روند بازار حرکت نمیکنند. بهعنوان مثال وقتی یک سهم بهطور مرتب صعود کرده و به قلههای بالاتری میرسد، به این معنی نیست که سرمایهگذاران طرفدار استراتژی معکوس، نسبت به آن سهم همچنان واکنش معکوس نمایش میدهند. بلکه این سرمایهگذاران به دنبال سهامی هستند که تصور عموم این است که در آن سهم روندی وجود ندارد.
افرادی که استراتژی معکوس در سرمایه گذاری دارند، چگونه عمل میکنند:
سرمایهگذار ابتدا به بررسی اخبار بازار و شرکتها میپردازد. بر مبنای اطلاعات کسبشده، تمایل و اقبال بازار را به دست میآورد. بر مبنای روند غالب بازار رفتار سرمایه گذاری معکوس را در پیش میگیرد.
روش معاملات این سرمایه گذاران به این صورت است که درصورتیکه مشاهده کنند قیمت یک سهم در حال افزایش است، اما تعداد خریداران کمی برای آن وجود دارد، پتانسیل سودآوری آن سهم را در نظر میگیرند. تصمیمات یک سرمایهگذار در سرمایهگذاری معکوس با توجه به بررسی نظر و تمایل بازار، مشاهده نسبت سفارشات خرید و فروش و همچنین استفاده از دانش شخصی تصمیم به معامله اتخاذ میشود.
قوانین استراتژی سرمایهگذاری معکوس چیست؟
۵ گام یا قانون کلی برای استفاده از استراتژی سرمایه گذاری معکوس:
قانون ۱: وقتی روزنامهها و اخبار به آن موضوع پرداختند، همهچیز را تمامشده بدانید.
شاید این موضوع برای روزنامهنگاران مطلوب نباشد؛ اما زمانی که اخبار یک موضوع، در سطح گستردهای در رسانهها منتشر میشود، دیگر برای سرمایهگذاری ارزشی ندارد و آن خبر بیفایده است. با توجه به اینکه اخبار در کسری از ثانیه باعث تغییر قیمت یک سهام یا دارایی میشود، زمان استفاده از اخبار برای تصمیم به سرمایهگذاری حائز اهمیت میشود. درنتیجه تصمیمگیری بر اساس اخبار صفحه اول روزنامه فردا صبح یا اخبار امشب تلویزیون یا مطلبی در سایت خبری موجب کسب بازدهی نخواهد شد. چراکه قبل از اینکه حتی خبر منتشر شود، قیمت تغییر کرده است.
قانون ۲: وقتی همه در حال فروش هستند شما بخرید و وقتی در حال خرید هستند شما بفروشید.
طبق این قانون باید به دنبال خرید ارزان و فروش گران باشید. یعنی زمانی که اکثر بازار خریدار هستند، شما فروشنده باشید و برعکس. البته این قانون مورد تأیید همه افراد حرفهای بازار نبوده و بعضاً آن را خردمندانه نمیدانند.
قانون ۳: زمانی که درآمد افراد به حباب قیمت بستگی داشته باشد، هیچکس به وجود حباب اذعان نخواهد کرد.
معمولاً ازآنجاییکه افراد نمیتوانند از بین رفتن ناگهانی حباب قیمتی را بپذیرند، بازار وجود حباب را نادیده میگیرد. در زمان پدید آمدن حباب، افرادی که استراتژی معکوس برای معاملات خود دارند، هیچگاه هم مسیر با رفتار جمعی در بازار نمیشوند و اصطلاحاً در دام حباب قیمتی نخواهند افتاد.
قانون ۴: هیچگاه هیچ توصیهای را جدی نگیرید.
همه افراد در بازار نظر میدهند. در نظر داشته باشید که شما باید روی تحقیقات خودتان تکیه کنید؛ زیرا کسب بازدهی در بازار با گوش دادن به نظرات حاصل نمیشود و بازار اهمیتی نمیدهد که شما به نظرات یک فرد متخصص گوش دادهاید، بلکه بازار راه خود را میرود.
بازدهی از بازار فقط زمانی حاصل میشود که تحلیل و تحقیق درستی انجام داده باشید.
قانون ۵: چیزی که برای شما واضح است را دیگران درک نخواهند کرد.
اگر شما استراتژی معاملاتی معکوس را برای انجام معاملات خود در پیش دارید، نمیتوانید انتظار داشته باشید افراد دیگر در بازار این دیدگاه شما را درک کنند. چراکه مدتزمانی طول میکشد تا به استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ خروجی موردنظرتان برسید و از استراتژی معاملاتی خود بازدهی کسب نمایید.
سخن آخر
ممکن است استراتژی سرمایه گذاری معکوس، پتانسیل کسب سود بالایی داشته باشد؛ چراکه افراد معتقد به این شیوه معاملاتی، باور دارند نظرات افراد و اقدامات معاملاتی آنها میتواند متفاوت باشد؛ بنابراین اگر برخلاف جریان رفتار سرمایهگذاران عمل کنیم، امکان کسب سود بالاتر میرود.
از سوی دیگر در نظر داشته باشید، جریان نقدی در معاملهای کسب میشود که بر اساس روند مشخصی صورت پذیرفته باشد. پتانسیل کسب بازدهی بالاتر در استراتژی معکوس زمانی کاربرد دارد که بتوان یک علامت یا نشان قطعی برای تأیید بازگشت روند بازار پیدا کرد.
برخی از افرادی که با استراتژی سرمایهگذاری معکوس کار میکنند، موفقیت زیادی کسب کردهاند؛ ولی این کار بهراحتی ممکن نیست. افراد استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ موفق در این استراتژی باید تحقیق بسیار دقیقی انجام دهند و همچنین به کاری که در انجام آن هستند اعتماد و اعتقاد بالایی داشته باشند.
بهترین استراتژی فارکس در سال 2022 چیست؟
شاید امروزه انجام معاملات در بازار فارکس بسیار محبوب باشد. اما باید این را در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری در این بازارها زمانی پرسود است، که ما به تمام بازارهای معاملاتی ارزی آشنا باشیم و اطلاعات زیادی در این باره داشته باشیم. سرمایهگذاری در بازار فارکس نیازمند یادگیری اصطلاحات، قوانین و استراتژی های معاملاتی فارکس است. ما در این مقاله از آکادمی پارسیان بورس، برگزار کننده دوره آموزش فارکس در مشهد، سعی کردیم استراتژیهای معاملاتی در فارکس، بهترین استراتژی فارکس، و ساده ترین استراتژی فارکس را برای شما شرح دهیم پس تا پایان با ما همراه باشید.
برای سرمایه گذاری در بازارهای بورس و فارکس شما باید یک برنامه برای چگونگی خرید یک سهم و نحوه خرید و فروش آن داشته باشید. به این برنامه که دقیقاً زمان خرید و فروش یک جفت ارز را برای شما تعیین میکند استراتژی فارکس میگوییم. در این بازار ما با استراتژی های معاملاتی بسیاری روبرو هستیم که میتوانیم برای سرمایهگذاری و معاملات از آنها استفاده کنیم. یکی از این استراتژی ها استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است.
استراتژی های فارکس چگونه در پیشرفت معاملات ما تاثیر میگذارد؟
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چگونه استراتژی فارکس میتواند به ما در پیشرفت معاملات و کسب سود کمک کند؟
باید بگویم که وقتی شما یک برنامه برای تمام کارهای خود در بازار فارکس داشته باشید یعنی این که بازار را به طور کامل تجزیه و تحلیل کردهاید و از وضعیت آینده ارز خود به طور کامل اطلاع دارید و این عمل باعث میشود که شما معامله کم ریسک تری را داشته باشید.
باید بدانید که موفقترین معاملهگران کسانی هستند که زمان زیادی را در بازار فارکس صرف یادگیری میکنند. علاوه بر یادگیری روشهای معاملاتی و استراتژیهای مناسب برای معامله، مدیریت ریسک خود را نیز قوی کرده اند. پارسیان بورس در همین راستا یک دوره جامع حضوری دیگر برای فارکس تحت عنوان آموزش فارکس در اصفهان برگزار میکند که افراد علاقهمند و ساکن اصفهان میتوانند در آن شرکت کرده و به کسب سود بپردازند.
نکته بسیار مهم این است که باید بدانید اگر یک استراتژی سودمند و سودده را برای خود انتخاب کنید میتوانید در این بازار سرمایه خود را چندین برابر کنید. ابزارهایی که شما در یک استراتژی فارکس مورد استفاده قرار میدهید عبارت است از:
- چارتها
- اندیکاتورهای تکنیکال و بنیادی
- اطلاعات بازار
بهترین استراتژی فارکس
لازمهی پیدا کردن یک استراتژی فارکس نیازمند این است که شما چندین عامل مختلف را در کنار هم قرار داده و برآیند آنها یک استراتژی خوب را به شما تحویل دهد. همانطور که قبلاً گفتیم استراتژیهای بسیار زیادی وجود دارد که شما میتوانید از آنها در معاملات خود بهره ببرید. اما مهم است که شما سادهترین و کارآمدترین و در عین حال قابل فهمترین استراتژی را برای معاملات خود انتخاب کنید.
حال این سوال پیش میآید که چگونه این استراتژیها را شناسایی کنیم؟
باید بگوییم که لازم است شما برای انتخاب استراتژی خود حداقل سه معیار تعیین و آن را بررسی کنید. برای مثال بگویید که چه مقدار زمان لازم است که به سوددهی برسد، فرصت های معاملاتی سهم چگونه است و فاصله معمول برای رسیدن به هدف چقدر است و در آخر نتایج را با همدیگر مقایسه کنید و حال شما میتوانید یک استراتژی فارکس کارآمد برای خود انتخاب کنید.
انواع استراتژی فارکس
در ادامه شما را با استراتژیهای فارکس آشنا میکنیم و درباره هر کدام توضیح مختصری به شما داده و میزان ریسکی که در این استراتژی فارکس وجود دارد را برای شما بیان میکنیم تا شما بتوانید که به استراتژی دلخواه خود دست یافته و در معاملات خود از آن ها استفاده کنید.
استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن در فارکس
این استراتژی، یکی از بهترین استراتژی های فارکس میباشد. ما در این نوع استراتژی با قیمتهای معاملاتی سر و کار داریم؛ ما باید طبق فرمول معاملاتی قیمت ها را مورد بررسی و تحلیل قرار بدهیم. گفتنی است که در دوره های آموزش فارکس پارسیان بورس نیز این استراتژی فارکس تدریس میشود. شما میتوانید از استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن به دو صورت استفاده کنید:
- به تنهایی برای انجام معاملات
- به عنوان اندیکاتور
ما از اصول تحلیل فاندامنتال به ندرت در استفاده از استراتژی پرایس اکشن استفاده میکنیم. شما میتوانید از چندین روش معاملاتی برای اثبات درستی استراتژی خود در دسته پرایس اکشن استفاده کنید.
تک سهم در بورس چیست؟ سرمایهگذاری روی یک سهم منتخب
یکی از نخستین توصیههایی که در زمینه سرمایهگذاری در بازارهی مالی بیان میشود، داشتن سبدی از داراییهای متنوع و پرهیز از سرمایهگذاری روی یک دارایی واحد است. اما برخی سرمایهگذاران در شرایطی خاص ترجیح میدهند که سرمایه خود را روی یک دارایی متمرکز کنند. تک سهم، همانطور که از نامش پیداست، به سرمایهگذاری تمام داراییها تنها روی یک سهم اشاره دارد. ممکن است هر فرد با توجه به استراتژی معاملاتی خود، یکی از انواع تک سهم بنیادی یا شارپی را خریداری کند؛ به این ترتیب همین یک سهم در پرتفوی شما وجود خواهد داشت و خبری از سهام دیگر نیست. اما تک سهم بنیادی و شارپی چیست و چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟سرمایهگذاری تک سهمی مناسب چه کسانی است؟ مزایا و معایب تک سهم بودن در بورس چیست؟
منظور از تک سهم در بورس چیست؟
تک سهم در بورس به معنای آن است که با تمام سرمایه خود، تنها یک سهم را خریداری کنید. به این ترتیب همین یک سهم در سبد سهام (پرتفوی) شما وجود خواهد داشت و خبری از سهام دیگر نیست. تک سهم دو نوع دارد:
- تک سهم بنیادی: سهام مربوط به شرکتهای بنیادین یا به عبارتی شرکتهایی با عقبهی محکم و معتبر و با تضمین سوددهی بالا
- تک سهم شارپی: سهام مربوط به شرکتهای جدید دارای رشد تصاعدی و روزافزون
برای اینکه این نوع سهام را انتخاب کنید، باید به خوبی آن را تحلیل و بررسی کنید. البته با وجود تحلیل و بررسی هم نمیتوان از کسب نتیجه مطلوب مطمئن بود. به عنوان مثال ممکن است فردی روی یک تک سهم بنیادی سرمایهگذاری کند ولی پس از گذشت زمان، سوددهی بسیار اندکی داشته باشد. چرا که شرایط بازار ممکن است با آنچه در نظر ماست متفاوت باشد.
بیشتر بخوانید
مزایای تک سهم شدن در بورس چیست؟
بسته به هدف و استراتژی سرمایهگذاری شما، تک سهم بودن میتواند مزایایی همچون موارد زیر را برای شما داشته باشد:
- امکان تحلیل و بررسی کامل
- سوددهی بالا و مطمئن (به شرط تحلیل درست و علمی)
- پرداخت هزینه کمتر
در ادامه هر یک از این موارد را توضیح میدهیم.
امکان تحلیل و بررسی کامل
اگر سرمایه خود را تنها صرف خرید یک سهم کنید، میتوانید آن سهم را به صورت ویژه بررسی کنید. چرا که دیگر نیازی به آن ندارید که زمان خود را صرف تحلیل چند سهم مختلف کنید. به این ترتیب، میتوان از اتفاقات و حواشی پیرامون یک سهم به خوبی آگاه شد و با چشمانی بازتر به سرمایهگذاری پرداخت.
سوددهی بالا و مطمئن
چنانچه سهمی که در سبد شما وجود دارد ارزشمند باشد، میتوانید با خیال راحت از تک سهم بودن خود لذت ببرید. معمولا افرادی که تک سهم بنیادی را پس از تحلیل و بررسی فراوان خریداری میکنند، با گذشت زمان به سودهای خوبی دست پیدا میکنند. البته این امر همیشگی نیست و استثناهایی نیز در این خصوص وجود دارد.
پرداخت هزینه کمتر
در شرایطی که تنها یک سهم مشخص در سبد خود دارید، مطمئنا هزینهتان نیز کمتر است. چرا که کارمزد کمتری را برای معاملات پرداخت میکنید. طبیعی است که تک سهم شدن در بورس مساوی است با انجام معاملات کمتر. این مسئله نیز پرداخت کارمزد کمتر را در پی دارد.
معایب تک سهم شدن در بورس چیست؟
این سوال را میتوان با استناد به همان جمله معروف که احتمالا همهتان شنیدهاید، پاسخ داد؛ یعنی «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید». به نظر میرسد تفکر منطقی آن است که نباید روی تمام سرمایه خود برای خرید صرفا یک سهم خاص، ریسک کنیم؛ اما ریسک تک سهم شدن در بورس دقیقا در چیست؟ درست است که اگر سهم رشد کند، سود زیادی نصیبتان میشود ولی روی دیگر سکه را نیز باید در نظر گرفت.
ممکن است به هر دلیل گزارش نامطلوبی از جانب شرکت منتشر شود یا سهم برای مدتی بسته باشد. به این ترتیب مدتی طول میکشد تا سهم دوباره باز و قابل معامله شود. در این بین باید به نرخ تورم توجه کنید که در زمان بسته بودن سهم موجب کاهش ارزش سرمایهتان میشود. به علاوه، داراییهایی نظیر طلا که مطابق با قیمت جهانی دادوستد میشوند، بسیار متاثر از این بازار هستند. یعنی اگر طلا در بازار جهانی ریزش کند، شما هم از این امر متضرر خواهید شد. به طور خلاصه میتوان اصلیترین معایب تک سهم شدن در بورس را به صورت زیر بیان کرد:
- ریسک بالا
- از دست دادن قدرت تحلیل
- صرف زمان بیشتر
- افزایش رفتارهای هیجانی
ریسک بالا
همانطور که اشاره شد، ریسک این کار زیاد است. تفاوتی هم ندارد که شما تک سهم بنیادی خریداری کردهاید یا تک سهم شارپی. هر اخباری میتواند موجب بسته شدن و ریزش سهم شما شود.
به عنوان مثال میتوان از سهام شرکت کنتورسازی ایران با نام آکنتور نام برد. پس از آنکه این سهم برای مدتی طولانی در محدوده مشخصی نوسان میکرد، در پی انتشار اخباری بسیار جذاب، موردتوجه همگان قرار گرفت. این امر باعث شد که قیمت سهم به میزان زیادی رشد کند. زمانی که قیمت سهم افزایش پیدا کرد، ناگهان انتشار یک خبر موجب ایجاد یک شوک به این نماد شد. خبر حاکی از آن بود که اخبار مثبتی که در مورد این سهم منتشر شده بود، دروغ بوده است. پس از این اتفاق بود که نماد آکنتور در شهریورماه سال ۱۳۹۵ بسته شد و تا کنون نیز وضعیت آن ممنوع-متوقف است.
از دست دادن قدرت تحلیل
هنگامی که تمام وقت و انرژی خود را برای تحلیل یک سهم صرف میکنید، از سایر سهام و نمودارها غافل میشوید. یعنی تمرکزی روی بقیه سهام ندارید و تنها به همان یک سهمی که دارید فکر میکنید. به این ترتیب ممکن است که قدرت تحلیل شما کم شود و نتوانید به خوبی بازار را رصد و پیشبینی کنید.
صرف زمان بیشتر
از آنجا که تک سهم شدن با ریسک بالایی همراه است، لازم است که تمام اخبار و حواشی موجود را به دقت بررسی کنید. همچنین به منظور جلوگیری از ضرر و زیان لازم است که روند سهم را هر روز بررسی کنید. این امر نیازمند صرف زمان بیشتری است.
افزایش رفتارهای هیجانی
ریسک بالا موجب بروز رفتارهای هیجانی میشود. چرا که زمانی که در حال ضرر کردن هستید، نمیتوانید به خوبی از قدرت ذهن خود استفاده کنید و به دلیل ترس از دست دادن سرمایه، احساسات خود را در تصمیمهایتان دخیل میکنید. اگر تحمل ندارید که کاهش سرمایهتان را مقابل چشمان خود ببینید، تک سهم شدن را از ذهنتان بیرون کنید. شما میتوانید با رعایت اصول سرمایهگذاری در بورس، یک پرتفوی کاملا حسابشده و معقول بچینید و از سود آن بهرهمند شوید.
بیشتر بخوانید
آیا تشکیل سبد سهام ضروری است؟
معمولا در بیشتر آموزشهای مربوط به بازار بورس، افراد بسیاری بر تشکیل سبد سهام تاکید دارند. اما حقیقت آن است که این امر همیشه هم کار عاقلانهای به نظر نمیرسد. یعنی در برخی موارد، استثناهایی وجود دارد. به عنوان مثال فردی که به دنبال نوسانگیری از معاملات چندروزه است، چرا باید سبد سهام تشکیل بدهد؟ چه نیازی به این کار دارد؟ نوسانگیرها در دسته معاملهگران قرار میگیرند، نه سرمایهگذاران. بهعلاوه ممکن است سرمایه اولیه شما زیاد نباشد. به این ترتیب تشکیل سبد سهام چندان هم منطقی نیست. چرا که با توجه به سرمایه اندکتان، سود زیادی نصیبتان نخواهد شد.
بیشتر بخوانید
بررسی ریسک تشکیل سبد سهام در مقایسه با تک سهم شدن در بورس
مشخص است که سبد سهام ریسک کمتری دارد. این سبد ترکیبی از چند سهم است که سرمایهگذار آنها را به کمک تحلیل و بررسی خریده است. یعنی سرمایه خود را میان چندین سهم مختلف توزیع کرده است. توزیع سهام به معنای کاهش ریسک است. چرا که از میان چند سهام داخل سبد، حتی اگر یک یا دو سهم نیز با کاهش قیمت مواجه شوند، همچنان میتوان به رشد باقی سهام امیدوار بود. به این ترتیب میتوان با خیالی آسودهتر سهامداری کرد و خطر از دست دادن کل سرمایه را تا حد زیادی کمرنگ کرد.
چنانچه برخی از افراد، مجرب باشند و ریسکپذیری بالایی داشته باشند، ممکن است به تک سهم شدن روی بیاورند. انتخاب آنها میتواند تک سهم بنیادی یا تک سهم شارپی باشد. اما افرادی که آشنایی چندانی با بازار ندارند و به عبارت دیگر تازهوارد به حساب میآیند، نباید به سمت تک سهم شدن بروند. بهترین استراتژی برای این افراد، تشکیل یک پرتفوی متنوع با سهام چند صنعت مختلف است. به این ترتیب ریسک سرمایهگذاری برای این افراد به میزان قابل توجهی کم میشود.
همانطور که تک سهم شدن در بورس توصیه نمیشود، خرید سهام متعدد نیز امری حرفهای و اصولی نیست. نمیتوان از تمام صنایع بازار، سهمی را انتخاب کرد و روی آن سرمایهگذاری کرد. زیرا مدیریت سهام متعدد امری بسیار دشوار است و تبعات نامطلوبی در پی دارد. اگر تعداد سهامی که در سبدتان است از حد معمول بیشتر باشد، نمیتوانید به آسانی اخبار و وقایع مربوط به هر یک را دنبال کنید. به منظور چیدمان سبد سهام، میتوانید از متخصصان این زمینه کمک بگیرید.
جمعبندی
تک سهم در بورس به حالتی اطلاق میشود که ما تنها روی یک سهم مشخص سرمایهگذاری کرده باشیم. تک سهمها به دو نوع شارپی و بنیادی تقسیم میشوند. تک سهم شارپی به سهامی گفته میشود که انتظار رشدی تصاعدی در قیمت آن را داریم؛ اما تک سهم بنیادین به سهام شرکتهایی گفته میشود که به لحاظ بنیادین ارزنده و مطمئن باشند. این شیوه سرمایهگذاری مزایای خاص خود از جمله کاهش کارمزدها و افزایش سود قابلتوجه را دارد. اما اگر بخواهیم آن را با شیوه دیگر خریداری سهم، یعنی تشکیل سبد سهام مقایسه کنیم، باید بگوییم که تک سهم بودن در بورس -چه تک سهم شارپی و چه تک سهم بنیادین- ریسکهای بسیار بالایی دارد و به سهامداران تازهکار استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ توصیه نمیشود. به همین جهت، معمولا تشکیل سبد سهام به عنوان بهترین شیوه ورود به بازار سهام مطرح میشود؛ البته نه سبدی که پر از سهمهای مختلف و بدون تحلیل باشد.
شرکت هلدینگ چیست و چه تفاوتی با شرکت های سرمایه گذاری دارد؟
شرکت هلدینگ (Holding Company) که گاهی در ایران – با کمی بیدقتی – به عنوان شرکت استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ مادر هم شناخته میشود، اصطلاحی است که طی سالهای اخیر در ادبیات مدیریتی و رسانهای کشور بسیار رواج پیدا کرده است.
البته مفهوم هلدینگ و شرکت های هلدینگ به تازگی مطرح نشده و چندین دهه قدمت دارد. اما گسترش کسب و کارهای اینترنتی طی سالهای اخیر و افزایش رغبت به سرمایهگذاری در استارت آپها باعث شده که هلدینگهای جوانِ بسیاری شکل بگیرند و این اصطلاح، به گفتگوهای روزمره هم راه پیدا کند.
جالب اینجاست که افراد بسیاری، هر مجموعهای از فعالیتهای متنوع را هلدینگ فرض میکنند. مثلاً بعید نیست پای صحبت یک دوست بنشینید و او بگوید: «اخیراً در شرکت خود کارهای مختلفی انجام میدهیم و میشود گفت به یک هلدینگ تبدیل شدهایم.»
منظور از شرکت سرمایه گذاری چیست؟
برای اینکه شرکت هلدینگ را به خوبی درک کنیم، لازم است ابتدا تعریف شرکتهای سرمایه گذاری را بشناسیم. سپس به این موضوع بپردازیم که هلدینگ چه تفاوتی با یک شرکت سرمایه گذاری دارد.
تعریف شرکت سرمایه گذاری
شرکت سرمایهگذاری، یک بنگاه اقتصادی است که سرمایهی خود را با هدف کسب سود، به خرید سهام شرکتها، صندوقها و سایر داراییهای سود ده، اختصاص میدهد.
شرکت سرمایهگذاری بسته به ترجیحات سرمایهگذاران خود و میزان ریسک پذیری آنها، سبد سرمایه گذاری (پورتفوی) خود را تشکیل داده و مدیریت میکند.
ویژگی مهم شرکتهای سرمایهگذاری این است که هنگام خرید سهام شرکتها تمایل ندارند به ساختار مدیریتی و جزئیات عملیاتی آنها ورود کنند و صرفاً بر اساس ارزش سهام، سود سهام و آیندهی شرکت و سهام آن، تصمیم میگیرند که چه میزان از سبد سرمایهگذاری خود را به هر شرکت اختصاص دهند.
در شرکت های سرمایه گذاری، بیش از هر چیز، اصول مدیریت پورتفولیو بر انتخابها و تصمیمگیریها حاکم است. به عبارت دیگر، این شرکتها میکوشند ترکیبی از داراییها را تشکیل دهند که سود آنها در مقایسه با ریسکی که متحمل میشوند، بهینه باشد.
بنابر این الزاماً قرار نیست سبد یک شرکت سرمایه گذاری از نظر جنس داراییها یا جهتگیری استراتژیک، همخوان باشند. چه بسا یک شرکت سرمایه گذاری، در کنار خرید سهام چند شرکت ساختمانی، سهم یک شرکت حوزهی فناوری اطلاعات را هم خریداری کند و معتقد باشد که خریداری سهام شرکتهای این حوزه، شاخصهای کلی سود و ریسک آنها را بهبود میبخشد.
البته با همهی این توضیحات، بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری ترجیح میدهند روی حوزه های تخصصی کار کنند و سرمایهی خود را در حوزههای محدودی توزیع کنند، تا بتوانند تحلیل و سنجش وضعیت بازار را سریعتر و عمیقتر انجام دهند.
تعریف شرکت هلدینگ چیست؟
هلدینگ هم شرکتی است که سهام چند شرکت مختلف را میخرد و نگهداری میکند. اما هلدینگها با شرکت های سرمایه گذاری یک تفاوت مهم و کلیدی دارند:
تفاوت شرکت هلدینگ و شرکت سرمایه گذاری
هلدینگها بر خلاف شرکت های سرمایه گذاری، ادعای مدیریتی هم دارند و تمایل دارند با خریدن بخشی از سهام شرکتها در تصمیم گیریها و سیاستگذاریهای داخلی آنها ورود کنند.
اگر یک شرکت هلدینگ خودرو بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام در یک شرکت خودروسازی اختصاص میدهد، قاعدتاً برنامههایی برای مدیریت آن شرکت دارد یا معتقد است که اعمال نفوذ در سیاستهای داخلی آن شرکت میتواند منافع اقتصادی هلدینگ را بیشتر و بهتر تأمین کند.
با این توضیحات میتوان گفت یک شرکت هلدینگ خود را در حوزهی فعالیت شرکت های سرمایه پذیر، صاحبنظر میداند.
هلدینگها چگونه شرکتهای سرمایهپذیر را کنترل میکنند؟
وقتی یک هلدینگ، سهام قابلتوجهی از یک شرکت را خریداری کند، میتواند از طریق انتخاب یک یا چند نفر از اعضای هیأت مدیره، روی تصمیمهای شرکت تأثیر بگذارد.
اما انتخاب عضو هیأت مدیره، صرفاً یکی از روشهای کنترل و اعمال نفوذ است. هر شرکتی بسته به اساسنامه و چارت سازمانی خود، ارکان ادارهکنندهی متعددی دارد و فرایند در اختیار گرفتن هر یک از این ارکان هم، شفاف و مشخص است.
بنابراین ممکن است یک هلدینگ، با مالکان یک شرکت مذاکره کرده و توافقنامهای را تنظیم کند که بر اساس آن، به ازاء خرید بلوک مشخصی از سهام شرکت، اختیار تصمیمگیری و سیاستگذاری و حتی مدیریت عملیاتی بخشی از شرکت را در دست بگیرد.
نحوهی ورود شرکت هلدینگ در ادارهی امور شرکتهای زیرمجموعه، تابع قواعد مکانیکی و از استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ پیشتعیینشده نیست و حد و حدود این دخالتها، تابع شکل توافق (یا چارچوبهای از پیش تعریف شدهی شرکت سرمایهپذیر) است.
اما عرف این است که برای مشخص کردن قدرت هلدینگ، از دو اصطلاح نفوذ قابل ملاحظه و کنترل استفاده میکنند.
تفاوت نفوذ و کنترل
نفوذ قابل ملاحظه (به انگلیسی: Significant Influence) به معنای توانایی مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای مالی و عملیاتی شرکت است.
اما کنترل به این معناست که ادارهی کامل سیاستهای مالی و عملیاتی یک شرکت، در اختیار هلدینگ قرار میگیرد.
بنابراین میتوانید حدس بزنید که برای کنترل یک شرکت، لازم است بلوک بزرگی از سهام آن خریداری شود.
ساختار هلدینگ چه مزیتهایی دارد؟
انگیزههای متنوعی برای استفاده از ساختار هلدینگ وجود دارد.
به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت، به تدریج زیرمجموعههای متعددی تشکیل دهد یا بخشهای مختلفی از آن، در قالب شخصیتهای حقوقی مستقل، فعال شوند.
تأسیس یک شرکت به عنوان هلدینگ که سهام با نفوذ قابل ملاحظه (یا حتی کل سهام) شرکتهای زیرمجموعه را در اختیار دارد، کمک میکند تا ضمن راهبری کلان کل مجموعه، زمینه برای شکلگیری چابکی مطلوب در زیرمجموعهها هم فراهم شود.
چنین هلدینگهایی از دل خود شرکتها سر بر میآورند.
در این وضعیت، معمولاً شرکت هلدینگ، نگاه کلانتری به فعالیتهای کل مجموعه دارد و میتواند در جابهجایی و تخصیص منابع، نگاهی سیستمیتر و استراتژیکتر داشته باشد.
شاید یکی از بهترین نمونههای این نوع هلدینگها در سطح جهان، شرکت آلفابت باشد که در گوگل ریشه دارد؛ اما امروز مالک گوگل محسوب میشود و سایر فعالیتها را هم در قالب شرکتهای مستقل مدیریت میکند.
اما همیشهی شرکتهای هلدینگ به این شیوه شکل نمیگیرند. گاهی شرکتهای بزرگ به خاطر اهمیت استراتژیک برخی کسب و کارها، با خرید سهام، کنترل مدیریتی آن شرکتها را در اختیار میگیرند.
همچنین هلدینگهای تخصصی هم وجود دارند که تا حدی به شرکتهای سرمایه گذاری شبیهاند. آنها در یک زمینهی ویژه، دانش تخصصی دارند و اگر به نتیجه برسند که پتانسیل یک شرکت بالا و قدرت مدیریتی آن ضعیف است، آن را وارد هلدینگ خود میکنند و پس از ایجاد تحول در شرکت، سهام آن را واگذار میکنند.
البته ما به انگیزههای مشروع و اخلاقی و حرفهای اشاره کردیم. اما فرار مالیاتی، جابجایی منابع مالی و پولهای کثیف میان شرکتها و نیز اخذ تسهیلات ویژه میتوانند انگیزههای دیگری باشند که افرادی را به ثبت شرکت در قالب هلدینگ تشویق میکنند.
شرکت های هلدینگ در بازار بورس ایران
در حال حاضر شرکتهای هلدینگ متعددی در بازار بورس کشور فعال هستند که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توسعه سرمایه و صنعت غدیر
- سرمایه گذاری دارویی تأمین
- سرمایه گذاری صنایع استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ پتروشیمی
- گروه سرمایه گذاری سایپا
- گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو
فهرست کامل شرکتهای هلدینگ پذیرفته شده در بورس را میتوانید در سایت سازمان بورس ببینید.
البته واضح است که قرار نیست حتماً یک شرکت هلدینگ در بازار بورس فعال باشد. اما از آنجا که شرکتهای بورسی ملزم به ارائهی گزارشهای شفافسازی متعدد هستند، پیگیری گزارشهای این نوع شرکتها میتواند نقطهی آغاز خوبی برای آشنایی بیشتر با فضای هلدینگها باشد.
ضمناً میتوانید با دانلود نمونه اساسنامه شرکت هلدینگ پیشنهادی سازمان بورس، کمی بیشتر با فضای این شرکتها آشنا شوید:
معادل فارسی هلدینگ
بسته به اینکه در چه فضایی فعالیت کنید و اصطلاح هلدینگ را برای چه مخاطبی به کار ببرید، معادل فارسی آن میتواند متفاوت باشد.
مثلاً با مراجعه به سایت سازمان بورس میبینید که این شرکت، شرکت هلدینگ و شرکت مادر را به عنوان مترادف بهکار برده است (+).
اما این را هم باید به خاطر داشته باشیم که برای شرکت مادر در زبان انگلیسی اصطلاحِ مستقلِ Parent Company وجود دارد و دقیقتر این است که شرکت مادر را برای مجموعهای به کار ببریم که تقریباً تمام مالکیت شرکت زیرمجموعه را در اختیار دارد. در چنین حالتی، به شرکت زیرمجموعه هم، شرکت تابعه یا Subsidiary Company گفته میشود.
ضمناً کسانی که اصطلاح شرکت مادر را به عنوان معادل هلدینگ به کار میبرند، برای هلدینگ تخصصی هم از اصطلاح شرکت مادر تخصصی استفاده میکنند.
استراتژیستها و علاقهمندان به مدیریت استراتژیک، گاهی از اصطلاح بنگاه (Firm) برای اشاره به هلدینگهایی که کسب و کارهای متعدد را در اختیار دارند استفاده میکنند (در واقع Firm را مجموعهای از Businessها در نظر میگیرند).
البته این را میدانیم که اقتصاددانها، بنگاه را به معنای بسیار گستردهتری بهکار میبرند و حتی کسب و کاری در مقیاس یک نانوایی کوچک را هم بنگاه اقتصادی در نظر میگیرند.
اما فراموش نکنید که همهی این نامگذاریها قراردادی هستند و معیارهای کاملاً عینی و صلب در این زمینه وجود ندارد. نه میتوانیم بین نفوذ و کنترل مرز قطعی تعریف کنیم و نه میان سرمایهگذاری و هولدینگ.
چون حتی یک شرکت سرمایهگذاری که سهامش کمتر از نفوذ مستقیم در شرکت است، میتواند با مدیریت عرضه و تقاضای سهم یک شرکت، مدیران آن را تا حدی تحت فشار قرار دهد.
بگذریم از اینکه بسیاری از شرکت هایی که خود را شرکت سرمایه گذاری مینامند، واقعاً سهامی در حد هلدینگ و کنترل در شرکتهای مختلف خریداری میکنند.
بنابراین بهترین روش این است که وقتی از این اصطلاحات استفاده میکنیم، به مخاطب بگوییم که چه تعریفی در ذهن داریم و آنها را به چه معنایی بهکار میبریم.
و البته به یاد داشته باشیم که هلدینگ همیشه به ساختاری متشکل از رابطهی چند شخصیت حقوقی مستقل اشاره دارد و یک شرکت منفرد، هر چقدر هم که فعالیتهای متنوعی را درون خود سامان داده باشد، نمیتواند خود را هلدینگ بنامد.
اگر به استراتژی و مدیریت استراتژیک علاقهمند هستید، میتوانید در ادامهی این بحث، درس سطوح مختلف استراتژی را بخوانید. از میان سه سطح استراتژی، سطح سوم یعنی Corporate Strategy (استراتژی شرکتی) به مسائل استراتژیک مورد توجه هلدینگها میپردازد.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکانپذیر است.
منظور از استراتژی معاملات در بورس چیست؟
اصطلاح استراتژی معاملات در بورس اشاره به مجموعهای از اصول دارد که برای کمک به سرمایهگذاران فردی جهت دستیابی به اهداف مالی و سرمایهگذاری طراحی شده است. این طرح، در واقع به هدایت تصمیمات سرمایهگذار بر مبنای اهداف، ریسکپذیری و نیازهای آینده به سرمایه میپردازد. آنها میتوانند یا محافظه کارانه عمل کنند (یعنی اینکه از استراتژی کم ریسک پیروی کرده و تمرکزشان بر حفاظت از پول و داراییشان باشد) یا اینکه رفتار بسیار تهاجمی را در پیش گیرند (با تمرکز بر افزایش سرمایه به دنبال رشد سریع در بازار باشند).
سرمایهگذاران میتوانند از استراتژیهای خود جهت تدوین پورتفوی یا سبد سهام خود استفاده کنند یا از طریق یک متخصص مالی این کار را انجام دهند. استراتژیها ثابت نیستند، بدان معنا که بایستی با تغییر شرایط به صورت دورهای مورد بازبینی قرار گیرند.
نکات کلیدی در رابطه با استراتژی معاملات در بورس
استراتژی معاملات در بورس ، برای شما میتواند به شرایط شخصی شما از جمله سن، سرمایه، میزان ریسکپذیری و اهدافتان بستگی داشته باشد.ممکن است استراتژیهای سرمایهگذاری از حالت محافظه کارانه تا بسیار تهاجمی متغیر بوده و شامل سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش و سرمایهگذاری بر مبنای رشد باشد.با تغییر شرایط شخصی، بایستی اقدام به ارزیابی مجدد استراتژیهای معاملاتی خود نمایید.
درک استراتژی معاملات در بورس
استراتژی معاملات در بورس ، سبکهای سرمایهگذاری محسوب میشوند که به افراد جهت برآورده شدن اهداف کوتاه مدت و بلند مدتشان کمک میکنند. استراتژیها به عوامل مختلفی بستگی دارند، از جمله:
• سن
• اهداف
• سبک زندگی
• شرایط مالی
• سرمایه در دسترس
• شرایط شخصی (خانواده، وضعیت زندگی)
• بازده مورد انتظار
البته این لسیت، ی ک لیست جامع نیست و ممکن است شامل جزئیات دیگری درباره فرد باشد. این عوامل میتواند به سرمایهگذار جهت انتخاب نوع سرمایهگذاری از جمله سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایهگذاری بازار پول، املاک، تخصیص داراییها و میزان تحمل ریسک جهت خرید کمک کند.
استراتژی معاملات در بورس بسیار متفاوت است. یک رویکرد همه جانبه برای سرمایهگذاری وجود ندارد، یعنی اینکه یک برنامه خاص که مناسب همه افراد باشد، وجود ندارد. به عبارت دیگر، افراد باید با افزایش سن استراتژیها ی خود را مجدداً ارزیابی کرده و تنظیم کنند تا سبد سهام خود را با موقعیتشان تطبیق دهند. سرمایهگذاران میتوانند به انتخاب سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش تا سرمایهگذاری بر مبنای رشد و همچنین روشهای محافظه کارانه تا ریسک بیشتر بپردازند.
مطابق با مطالب ذکر شده در بالا، افراد میتوانند تصمیم بگیرند که سرمایهگذاری خود را به تنهایی انجام دهند یا اینکه از یک متخصص مالی کمک بگیرند. سرمایهگذاران با تجربهتر میتوانند به تنهایی اقدام به سرمایهگذاری نمایند. به خاطر داشته باشید که هیچ راه درستی برای مدیریت سبد سهام وجود ندارد، ولی سرمایهگذاران بایستی با انجام تحقیقات خود و بر مبنای حقایق و دادهها، رفتار منطقی داشته باشند تا تصمیمات لازم را با تلاش جهت کاهش ریسک و حفظ نقدینگی کافی اتخاذ نمایند.
ریسک جزء عظیمی از استراتژی معاملات در بورس به شمار میآید. برخی از افراد ریسکپذیری بالایی دارند در حالی که سایر سرمایهگذاران از ریسک ، گریزان هستند. در اینجا به ارائه چند قانون متداول مرتبط با ریسک میپردازیم:
• سرمایهگذاران تنها باید پولی را که توان از دست دادن آن را دارند، به خطر بیندازند و سرمایهگذاری کنند.
• سرمایهگذاریهای پر ریسک، بازده بالاتری را به همراه دارند.
• سرمایهگذاریهایی که حفظ سرمایه را تضمین میکنند همچنین میتوانند دستیابی به حداقل بازدهی را نیز تضمین کنند.
مثلا اوراق خزانهداری برای تضمین حفظ سرمایه ، ایمن در نظر گرفته میشوند، چرا که تحت پشتیبانی دولت و بانک مرکزی هستند. با وجود این، این نوع از سرمایهگذاریها قادر به ارائه بازده سرمایهگذاری اندکی هستند. در صورت در نظر گرفتن هزینه تورم و مالیات در معادله بازگشت درآمد، ممکن است رشد کمی در سرمایهگذاری ایجاد شود.
علاوه بر ریسک ، سرمایهگذاران باید تغییر استراتژیهای سرمایهگذاری خود را در طول زمان در نظر بگیرند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار جوان که قصد پس انداز برای بازنشستگی را دارد، ممکن است تمایل به تغییر استراتژی معاملات در بورس خود را با افزایش سن داشته باشد و انتخابهای خود را از سرمایهگذاریهای پر ریسک به گزینههای امنتری تغییر دهد.
معرفی انواع استراتژی معاملات در بورس
استراتژیهای سرمایهگذاری میتواند از طرحهای محافظه کارانه تا طرحهای بسیار تهاجمی متغیر باشد. برنامههای سرمایهگذاری محافظه کارانه معمولاً از سرمایهگذاریهای ایمن استفاده کرده و ریسک کمی دارند و بازدهی ثابتی را ارائه میدهند. موارد خیلی تهاجمی شامل سرمایهگذاریهای پر ریسک از قبیل نوسانگیری کوتاه مدت سهام، اختیار معامله و اوراق قرضه، با هدف ایجاد حداکثر بازده میشوند.
افرادی که دارای افق سرمایهگذاری کوتاه مدتی هستند، تمایل به استفاده از برنامههای تهاجمی داشته، در حالی که کسانی که حفظ سرمایه را در پیش میگیرند، بیشتر از رویکرد محافظه کارانه برخوردارند.
بهترین استراتژی معاملات در بورس با فیلتر و اندیکاتور …..دانلود کنید: سیگنال خرید
کلام آخر: سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش در مقابل سرمایهگذاری بر مبنای رشد
ممکن است برخی از سرمایهگذاران، استراتژیهایی مانند سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش و سرمایهگذاری بر مبنای رشد را انتخاب کنند. با سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش ، سرمایهگذار به انتخاب سهامی میپردازد که ظاهراً کمتر از ارزش ذاتی خود معامله میشود. این بدان معناست که بازار این سهام را دست کم میگیرد. از سوی دیگر، سرمایهگذاری بر مبنای رشد ، سرمایهگذاری در سهام شرکتهای کوچک را در بر میگیرد که از پتانسیل رشد درآمد برخوردار هستند.
دیدگاه شما