اگر روی حسابهایی مثل ECN کار میکنید، امکان این مسأله زیاد است که کمیسیون وجود داشته باشد پس حتما باید خواستان به آن باشد. وقتی حجم پوزیشن را بالا ببرید این عدد بالا میرود. برای مثال شما میتوانید در پلتفرم متاتریدر نیز به تریدر روی بیتکوین به صورت فیوچرز بپردازید اما کمیسیون آن روی حجم ۰.۱ چیزی حدود ۱۶ دلار است و باید در هنگام نوسان گیری حواستان به این موضوعات باشد. حتما کمیسیونها را در وبسایت بروکرها چک کنید و در حساب دمو خودتان با حجمهای مختلف کار کنید تا قلق حجمها دستتان بیاید.
ساده ترین استراتژی اسکالپ
سهامداران بورسی از استراتژیهای متفاوتی برای پیشبرد معاملاتشان در این بازار بهره میبرند. این استراتژیها با توجه به میزان سرمایه، بازده مورد انتظار، درصد ریسکپذیری، افق زمانی و… تعیین میشود. استراتژیهای اسکالپ، الگوی کانال، دبلتاپس و دبلباتم نمونه آن هستند. بدیهی است که هر کدام از این استراتژیها ویژگی مخصوص به خود را دارند و برای نوعی از سرمایهگذاری به کار میروند.
مثلا لازمه سرمایهگذاری در سهام بنیادی، افق زمانی بلندمدت است و برای کسب سود در کوتاهمدت باید ترید مداوم یا نوسانگیری انجام داد. در این مطلب قصد داریم به استراتژی کاربردی اسکالپ (Scalp) که اغلب مورد استفاده نوسانگیران است بپردازیم. در ادامه «مفهوم استراتژی اسکالپ»، «ساده ترین استراتژی اسکالپ» و نکات این شیوه معاملاتی را بررسی میکنیم.
استراتژی اسکالپ چیست؟
در وحله نخست باید بدانیم که استراتژی اسکالپ چیست و در چه بازارهایی کاربرد دارد؟ استراتژی اسکالپ، یک استراتژی کوتاه مدت است که در آن معاملهگر در یک بازه زمانی محدود، معاملات زیادی را به صورت (تقریبا) همزمان انجام میدهد. سود هر معامله به صورتی تکی چندان زیاد نیست، اما حجم معاملات در نهایت سود قابل توجهی را برای کاربر فراهم میکند.
استراتژی اسکالپ که اغلب مورد توجه نوسانگیران است در بازارهایی با نقدینگی بالا و کارمزد پایین کاربرد دارد. در ایران استراتژی اسکالپ برای معاملات بازار بورس و معاملات زعفران در بورس کالا مناسب است و در بازارهای جهانی فارکس، باینری آپشن و برخی رمزارزها هم میتوان از اسکالپ استفاده کرد.
معاملاتی که با روش اسکالپ انجام میشوند را اصطلاحا اسکالپینگ و به معاملهگر، اسکالپر میگویند. سود معاملات به روش اسکالپ در زمان کوتاه فراهم میشود و باقی ماندن در معامله ممکن است از سود کاسته یا حتی موجب زیان شود. پس یک اسکالپر، معاملهگری را به عنوان شغل خود میداند و به صورت مداوم در پلتفرم معاملاتی حضور دارد.
ساده ترین استراتژی اسکالپ
برای تشخیص ساده ترین استراتژی اسکالپ، باید ابتدا برخی از انواع آن را بشناسید. سپس با توجه به نوع بازار، میزان دانش (مثلا آشنایی با تحلیل تکنیکال) و…. ساده ترین استراتژی اسکالپ را برای خود پیدا کنید. برخی از انواع استراتژیهای اسکالپ به شرح زیر هستند:
- اسکالپ با استفاده از اندیکاتور استوکستیک
- اسکالپ با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- اسکالپ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR
- اسکالپ با استفاده از اندیکاتور RSI
احتمالا متوجه شدهاید که همه این اندیکاتورها زیرمجموعه تحلیل تکنیکال هستند. پس برای استفاده از این روش و پیدا کردن ساده ترین استراتژی اسکالپ، یادگیری تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن الزامی است. در ادامه استراتژیهای مذکور را بررسی میکنیم.
استراتژی اسکالپ با اندیکاتور استوکستیک
استراتژی اسکالپ با اندیکاتور استوکستیک زمانی کاربرد دارد که بازار دارای روند باشد. در این روش قیمت لحظه اکنون با قیمت محدوده زمانی اخیر مقایسه میشود و نقاط بازگشت روی نمودار نمایش مییابد. مثلا در بازار بورس وقتی حرکت صعودی و نزولی به شکلی خاص و مداوم در قیمت سهمی تکرار میشود، آن سهم دارای روند قیمت در بازار است. در چنین شرایطی اندیکاتور استوکستیک نقاط بازگشت سهم (نزدیک به بسته شدن در سقف و کف) را در نمودار نمایش میدهد.
اندیکاتور استوکستیک برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در روند سهم کاربرد دارد. تا وقتی که استوکستیک در نمودار در یک جهت حرکت میکند، روند جاری ادامه خواهد داشت و در غیر اینصورت باید اقدام به خرید و فروش کرد. دقت کنید که اندیکاتور استوکستیک را میتوان برای تایمفریم کوتاهمدت یا بلندمدت رسم کرد. اما از آنجایی که در این مبحث معاملات کوتاه مدت اسکالپ مدنظر هستند، استوکستیک باید برای بازه اخیر مورد بررسی قرار بگیرد.
نکته دیگر استراتژی اسکالپ با اندیکاتور استوکستیک، نوساناتی است که معاملهگر در نمودار مشاهده میکند. در نمودار استوکستیک با تایمفریم کوتاه مدت، نوسانات زیادی در نقاط اشباع (خرید و فروش) استراتژیهای تعیین حجم معامله ظاهر میشود و اندازهگیری سرعت و شتاب قیمت مشکل خواهد بود. بنابراین معاملهگر باید به روش تحلیل تکنیکال تسلط داشته باشد و کاملا آگاه و با دقت عمل کند.
استراتژی اسکالپ با اندیکاتور میانگین متحرک
استراتژی اسکالپ با اندیکاتور میانگین متحرک از سادگی بیشتری نسبت به روش قبل برخوردار است. در این روش یک نمودار میانگین متحرک بلندمدت برای شناسایی روند کلی و دو نمودار میانگین متحرک کوتاهمدت برای تشخیص تحرکات قیمتی رسم میشوند.
حال اگر نمودار بلندمدت که نشاندهنده روند بازار است، صعودی باشد، در نمودارهای میانگین متحرک کوتاهمدت میتوانید نقاط خرید را شناسایی کنید. اگر نمودار میانگین متحرک بلندمدت (روند بازار) نزولی باشد، در نمودارهای کوتاهمدت میتوان نقاط فروش را شناسایی کرد. دقت کنید که در استراتژی اسکالپ با اندیکاتور میانگین متحرک ما به دنبال سود زیاد و سهامداری بلندمدت نیستیم، پس هر فراز و نشیب در سهم برایمان اهمیت دارد و میتواند سود کوچکی بسازد.
برخی معاملهگران اندیکاتور میانگین متحرک را ساده ترین استراتژی اسکالپ میدانند اما نمیتوان آن را دقیقترین روش به حساب آورد.
استراتژی اسکالپ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR
در استراتژی اسکالپ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR، علاوه بر روند جاری سهم، تغییر موقعیتها در قالب نقطهچین در نمودار ظاهر میشوند. پارابولیک SAR از عبارت «stop and reversal» به معنی «ایست و بازگشت» برگرفته شده است و صعود سهم را با قرار دادن نقطهای در زیر کندل و نزول سهم را با قرار دادن نقطهای بالای کندل نشان میدهد.
حال چنانچه قیمت، در بالای نقطههای SAR حرکت کند، موقیعت برای خرید سهم و اگر قیمت در زیر نقطههای SAR قرار بگیرد، موقعیت برای فروش سهم مناسب است. استفاده از این اندیکاتور نسبتا ساده است و برای سهام پرنوسان کاربرد دارد. اما گاهی سهمی در تایمفریم انتخابی ما (که قطعا در استراتژی اسکالپ کوتاه مدت است)، دچار تغییر روند نمیشوند و معاملهگر نمیتواند نوسان گیری کند. در این شرایط حتی زیان هم برای تریدر محتمل است! بنابراین اندیکاتور پارابولیک SAR شاید ساده ترین استراتژی اسکالپ باشد، اما قطعا بهترین نیست.
استراتژی اسکالپ با استفاده از اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است، به همین دلیل استراتژی اسکالپ با استفاده از اندیکاتور RSI هم معمولا مورد توجه نوسان گیران قرار میگیرد. اندیکاتور RSI کف و سقف قیمت سهم (نقاط اشباع) را به خوبی در نمودار نشان میدهد و معاملهگر میتواند بیشترین سود را از خرید یا فروش کسب کند.
در اندیکار RSI پس از انجام محاسبات، رقمی بین 0 تا 100 بدست میآید. اگر عدد بیشتر از 70 باشد اشباع خرید و اگر کمتر از 30 باشد اشباع فروش رخ داده است. حال تریدر زمان بهکارگیری اندیکاتور RSI برای معاملات اسکالپ، کف قیمت یا همان آر اس آی 30 را شناسایی میکند و به محض بازگشت روند رو به بالا خرید را انجام میدهد. در مقابل سقف قیمت یا آر اس آی 70 را شناسایی و به محض برگشت روند رو به پایین، فروش را انجام میدهد.
اندیکاتور RSI هم از ساده ترین استراتژیهای اسکالپ به شمار میآید که میتواند بهترین سود را در خرید و فروش برای معاملهگر فراهم کند.
نکات استراتژی اسکالپ
- برخی افراد از عبارت «اندیکاتور اسکالپ» استفاده میکنند. دقت داشته باشید که اسکالپ یک روش یا سبک معاملاتی است که در آن از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
- در استراتژی اسکالپ تمرکز بر کسب سود از حداقل تغییرات قیمتی در کوتاهترین زمان ممکن است.
- در استراتژی اسکالپ تریدر باید به صورت منظم بازار را رصد کند و به صورت همزمان معاملات زیادی را پیش ببرد.
- اغلب تریدرهای استراتژی اسکالپ، نوسان گیران هستند.
- یک اسکالپر برای مدت طولانی در یک سهم باقی نمیماند و سهامدار سهم خاصی به حساب نمیآید.
- اسکالپر نباید ریسک زیادی را متوجه دارایی خود کند، زیرا سود او از هر معامله ناچیز است و جبران زیان سخت خواهد بود.
سخن آخر
برای پیدا کردن ساده ترین استراتژی اسکالپ، قدم نخست یادگیری روش تحلیل تکنیکال است. نوسانگیران بازار بورس معمولا از یک یا چند اندیکاتور تکنیکال برای شناسایی بهترین نقاط خرید و فروش استفاده میکنند و این یعنی بر سازوکار بازار تسلط و با روش تکنیکال آشنایی دارند. در استراتژی اسکالپ، روش تحلیلی تکنیکال و پرایس اکشن به کمک تریدر میآیند تا بتواند از ریزترین تحرکات قیمتی سود کسب کند. پس از یادگیری این مهارتها شما میتوانید ساده ترین استراتژی اسکالپ را با توجه به بازار، نوع معاملات و… برای خود انتخاب کنید.
راهنمای جامع حجم پوزیشن (Position Size)
حجم پوزیشن یا اندازه پوزیشن یا سایز پوزیشن (Position size) یکی دیگر از مفاهیمی است که توسط تریدرهای ایرانی مورد بی مهری قرار گرفته و وقتی با اشخاص صحبت میکنم، متوجه میشوم اکثراً دید درستی از این مفهوم ندارند. به همین دلیل تصمیم بر این شد این راهنما را در ادامه استراتژیهای تعیین حجم معامله دروس سایت قرار دهیم.
وقتی در بین گروههای مختلف یا کانالها پرسه بزنید متوجه میشوید اشخاصی عکسهایی از سودهای خود در یک روز قرار میدهند و وقتی به حجم پوزیشن آنها نگاه کنید، با کمال تعجب اعداد 5 lot یا 10 lot یا چنین حجمهایی را میبینید. وقتی از آن فرد سوال میکنم بالانس شما چقدر است، در پاسخ فرضاً میگویند ۱۰۰ دلار یا ۵۰۰ دلار و …
من هیچ مخالفتی استراتژیهای تعیین حجم معامله با ورود با حجم بالا در یک پوزیشن با Win rate بالای ۹۵ درصد ندارم اما مشکل اینجاست این اشخاص اغلب سیستم معاملاتی درستی نیز ندارند. اینجاست که در دلم آنها را قمارباز میشمارم.
حال اجازه دهید به یک سوال پاسخ دهیم، اصلاً چرا حجم پوزیشن تا این اندازه اهمیت دارد؟
حتماً در بین فعالین بورس شنیدهاید که میگویند: «همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید» یا یک گفته دیگری که در بین فعالان فارکس معروف است : «یک تیر اما با اسنایپر».
این جملات چه معنایی دارند؟
حقیقت این است که در نهایت شما قبل از کلیک روی موس و ورود به معامله، حجم پوزیشن یا سایز معامله را وارد میکنید و تعیین میکنید چقدر قرار است ریسک کنید؛ پس در یک کلام حجم پوزیشن یعنی میزان ریسک شما در آن معامله یا پوزیشن.
و اما یک موضوع دیگر باید در اینجا گفته شود: «حجم پوزیشن وقتی بحث معاملات مارجینی با اهرم مطرح است، بسیار بسیار مهمتر است. دلیل آن این است که شما باید حجم را بر اساس حد ضرر خود وارد کنید.»
شاید حجم ورودی برای یک شخص که قصد خرید یک سهم از بورس یا یک ارز دیجیتال در بازار اسپات را دارد به این اندازه اهمیت نداشته باشد اما برای شخصی که در بازار مارجینی فعال است باید شش دنگ حواسش به میزان حجم بر اساس مدیریت سرمایه و ریسک باشد.
بار دیگر تاکید میکنیم تریدرها «مدیران ریسک» هستند، پس قبل از اینکه تریدر کردن با پول واقعی را شروع کنید باید حتی در خواب هم بتوانید حجم پوزیشن را حساب کنید😂. و باز تاکید روی تمرین روی حساب دمو در اینجا برای بار nام میدرخشد.
پیدا کردن سایز پوزیشن مناسب ریسک شما کاری ساده است البته استراتژیهای تعیین حجم معامله جالب است همین کار بسیار ساده یکی از عوامل اصلی نابودی سرمایه بسیاری از تریدرهای تازهکار است.
نکتهای که وجود دارد این است که بر اساس نوع دارایی یا جفتارز، ارز پایه حساب معاملاتی (دلار، یورو، پوند و …) به این محاسبات ساده کمی چاشنی اضافه میشود.
ما برای محاسبه حجم پوزیشن به ۵ معیار نیاز داریم که به شکل زیر است:
۱.Equity یا Balance حساب.
۲. جفتارزی که روی آن ترید میکنید.
۳. درصد ریسکی که برای خود در مدیریت ریسک تعیین کردهاید.
۴. حد ضرر به پیپ، تیک، یا هر واحدی.
۵. نرخ تبدیل جفتارز.
چطور حجم پوزیشن را در جفتارزهای مختلف محاسبه کنیم؟
فرض کنید شما قصد دارید روی EUR/GBP یک پوزیشن باز کنید و حساب بروکر شما به دلار است (USD)
در این معامله شما قصد دارید $100 ریسک کنید اما مشکل اینجاست که شما روی دلار ترید نمیکنید بلکه در حقیقت یورو و پوند است که در معامله شما وجود دارد. چطور حجم پوزیشن را حساب کنیم؟
مثال: حساب دلار (USD) و تریدر روی EUR/GBP
فرض کنید بخواهید یک ترید روی این جفتارز باز کنید و حد ضرر شما نیز ۲۰ پیپ فاصله دارد.
ابتدا باید میزان ریسک شما را به پوند حساب کنیم.
یادتان که نرفته است: ارزش یک جفتارز در حقیقت در ارز فرعی (Counter Currency) نهفته است.
قدم اول: تعیین مقدار ریسک به USD
فرض کنید ما میخواهیم روی یک حساب ۵۰۰ دلاری، 1% ریسک کنیم: یعنی $5
ابتدا باید برای این منظور نرخ تبدیل GBP/USD را پیدا کنیم.
قدم دوم: مقدار ریسک USD را به GBP تبدیل کنید
فرض کنیم نرخ تبدیل در حال حاضر 1.7500 باشد، ما باید محاسبات را برای پوند انجام دهیم چون حساب معاملاتی به دلار است، پس:
USD 5 * (GBP 1/USD 1.7500) = GBP 2.857
قدم سوم: تبدیل مقدار ریسک GBP به پیپ
حالا باید این مقدار را به حد ضرری که تعیین کرده بودیم، تقسیم کنیم:
(GBP 2.857)/(20 pips) = GBP 0.14 per pip
قدم چهارم: در نهایت این عدد را در مقدار واحد پیپ ضرب میکنیم:
(GBP 0.14 per pip) * [(10k units of EUR/GBP)/(GBP 1 per pip)استراتژیهای تعیین حجم معامله ] =
تقریبا ۱۴۲۹ واحد از EUR/GBP
این عدد یعنی 0.014 لات که چون در پلتفرمهایی نظیر متاتریدر نمیتوان این حجم پوزیشن را وارد کرد باید به یک سمت این عدد گرد شود مثلاً یا 0.01 یا 0.02
پس تا اینجا باید متوجه شده باشید که حجم پوزیشنی که ما بر اساس مدیریت سرمایه وارد میکنیم به چه معناست. نکتهای که در روانشناسی بازارهایی مثل فارکس وجود دارد این است که اکثر تریدرها ابتدا با یک حجم وارد پوزیشن میشوند و سپس بعد از آن که کار از کار میگذرد، تازه به مدیریت سرمایه خود دقت میکنند و متوجه میشوند یک گاف بزرگ دادهاند و یا بدتر از آن:
اگر روی حسابهایی مثل ECN کار میکنید، امکان این مسأله زیاد است که کمیسیون وجود داشته باشد پس حتما باید خواستان به آن باشد. وقتی حجم پوزیشن را بالا ببرید این عدد بالا میرود. برای مثال شما میتوانید در پلتفرم متاتریدر نیز به تریدر روی بیتکوین به صورت فیوچرز بپردازید اما کمیسیون آن روی حجم ۰.۱ چیزی حدود ۱۶ دلار است و باید در هنگام نوسان گیری حواستان به این موضوعات باشد. حتما کمیسیونها را در وبسایت بروکرها چک کنید و در حساب دمو خودتان با حجمهای مختلف کار کنید تا قلق حجمها دستتان بیاید.
چگونه به حجم یک پوزیشن سودده اضافه کنیم؟
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نحوه افزایش حجم پوزیشنِ در سود را به شما خواهیم آموخت.
حالا برویم سراغ موارد جالب. اگر موفق به گرفتن پوزیشن روی یک روند خوب و قوی شدید، افزایش حجم چنین پوزیشنی می تواند یک رگلاژ معاملاتی عالی برای حداکثر رساندن سود باشد.
از آنجایی که همه ما نمیتوانیم همیشه فقط و فقط برنده باشیم و سود کنیم، قوانینی وجود دارد که باید به آنها پایبند باشیم تا بتوانیم با خیال راحت به پوزیشن های باز خود اضافه کنیم.
پس بیایید این قوانین را با یکدیگر مرور کنیم:
قوانین اضافه کردن ایمنی به پوزیشن های برنده:
- سطوحی که روی آنها می خواهید پوزیشن خود را سنگین تر کنید را از پیش تعیین کنید.
- ریسک خود با مقادیر جدید پوزیشن که می خواهید بگیرید را محاسبه کنید. خود را تریل کنید تا از پارامترهای میزان ریسکی که با آن راحت هستید، فراتر نروید.
مثال معاملاتی
برای توضیح بهتر این استراتژی، اجازه دهید یک مثال معاملاتی ساده را با هم مرور کنیم…موافقید؟؟؟؟
ما توماس را داریم که “معامله گر روند” بوده و جفت ارز EUR/USD را زیر نظر دارد. پس از کمی تثبیت قیمت، او با خود می گوید احتمالا معامله گران، این جفت ارز را بالاتر می برند. به این ترتیب او تصمیم می گیرد مقداری یورو در برابر دلار آمریکا و با قیمت 1.2700 بخرد.
ابتدا، او می بیند که در تثبیت قیمت اخیر، قیمت هرگز زیر 1.2650 معامله نشده است، بنابراین او تصمیم می گیرد که حد ضرر خود را زیر آن سطح یعنی در 1.2600 بگذارد.
توماس همچنین معتقد است از آنجایی که این سطح از نظر روانی یک سطح مقاومت قوی است، 1.3000 می تواند یک سطح عالی برای گذاشتن حد سود باشد زیرا رالی افزایش قیمت ممکن است در آنجا متوقف شود.
با 100 پیپ حد ضرر و 300 پیپ حد سود، نسبت ریسک به پاداش او 1:3 است. خیلی عالیه. نه؟
او معمولاً در هر معامله فقط روی 2٪ از حساب خود ریسک می کند، اما این بار او واقعاً خاطرش از این معامله جمع است و با توجه به این نسبت ریسک به پاداش عالی، تصمیم می گیرد در صورتیکه بازار به نفع او حرکت کرد، پوزیشن خود را سنگین تر کند.
او تصمیم می گیرد که هر 100 پیپ پوزیشن خود را سنگین تر و 100 پیپ حد ضرر خود را نیز تریل کند. از آنجا که او قصد دارد پوزیشن خود را زیاد تر کند، تصمیم می گیرد با ریسک اولیه 1٪ کار را شروع کند.
با موجودی حساب اولیه 10000 دلاری، ریسک اولیه او 100 دلار (10000 دلار ضربدر 0.01) خواهد بود.
با 100 پیپ استاپ و ریسک 100 دلار، او سایز پوزیشن اولیه خود را 10000 واحد تعیین کرده است (سایزبندی پوزیشن را می توانید با ماشین حساب مربوطه از اینجا محاسبه کنید)، او هر 100 پیپ 10000 واحد اضافه می کند و هر 100 پیپ استاپ خود را تریل می کند.
بیایید نگاهی دقیق تر اندازیم به اینکه چگونه با هر بار اضافه کردن پوزیشن، ریسک به پاداش او تغییر می کند.
توماس 10 هزار واحد یورو/دلار آمریکا را با قیمت 1.2700 می خرد و حد ضرر خود را روی 1.2600 تنظیم می کند.
توماس 10 هزار واحد EUR/USD را با قیمت 1.2800 می خرد و به 1.2700 می رسد.
توماس 10 هزار واحد دیگر یورو/دلار را در 1.2900 اضافه می کند و استاپ را دوباره روی 1.2800 تنظیم می کند.
این مثال ساده شده، نشان می دهد که چگونه می توان با تکنیکی ساده و با خیال راحت به پوزیشن های برنده اضافه کرد و این امر چقدر می تواند در به حداکثر رساندن سود مؤثر باشد.
حال پیش از اینکه نرم افزار معاملاتی خود را باز کنید و هر پوزیشن برنده ای که دارید را سنگین تر کنید، بهتر است بدانید که افزودن به پوزیشن های برنده ممکن است برای تمام محیط ها یا فضاهای بازار، بهترین گزینه و ابزار نباشد.
به طور کلی، سنگین کردن پوزیشن های در سود در بازارهای رونددار یا حرکتهای قوی ساعتی مناسبتر است.
از آنجایی که شما در حال سنگین کردن پوزیشنی هستید که به نفع شما در حال حرکت است، میانگین قیمت آغازین شما نیز در جهت پیشروی قیمت، حرکت می کند.
این بدان معناست که اگر پس از اضافه کردن به پوزیشن، بازار بر خلاف نظر شما برگشت یا پولبک زد، با کمی حرکت یا جابجایی قیمت معامله شما به ضرر خواهد نشست.
همچنین، بهتر است بدانید که افزایش وزن پوزیشن های برنده در بازارهای رنج یا زمان هایی که نقدینگی بازار پایین است، می تواند شما را براحتی استاپ اوت کند.
در پایان اینکه، با افزودن به پوزیشن خود، شما دارید هر گونه مارجین موجودی که دارید را نیز تا ته می خورید.
چنین چیزی مارجین آزادی که می تواند روی معاملات دیگر استفاده شود را می بلعد! از ما به شما هشدار!!
مراحل ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران
داشتن استراتژی معاملاتی در بورس ایران برای هر سرمایه گذتری لازم و ضروری است. همانطور که همه ما میدانیم موفقیت در گرو برنامه ریزی و مداومت در اجراست. حرفه معامله گری نیز از همین قاعده پیروی میکند. به بیان ساده معامله گری موفق میشود که برای انجام معاملات و تغییرات و رفتارهای پیش بینی نشده بازار بورس، برنامه و استراتژی داشته باشد و بتواند آنها را مدیریت کند.
داشتن یک برنامه مکتوب و مدون، به تمامی سازوکارهای معامله گر نظم می بخشد و موجب حفظ سرمایه او میشود. چنانچه معامله گر بدون استراتژی دست به معامله بزند، ممکن است در اثر هیجانات و جو حاکم بر بازار، کل سرمایه خود را از دست بدهد. در این مقاله قصد داریم مراحل تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران را شرح دهیم. اگر می خواهید استراتژی معاملاتی خود را طراحی کنید، پیشنهاد میکنیم تا انتهای مقاله ما را همراهی کنید.
پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول جادوی فیلتر و اندیکاتور
مرحله اول: استراتژی شخصی خود را بنا کنید
در ابتدای کار باید استراتژی منحصر به فرد خود را بسازید. اگر استراتژی معاملاتی در بورس ایران را طبق شناختی که از توانمندی، روحیات، عقاید و سبک معاملاتی دلخواهتان بنا کنید، میزان کیفیت و موفقیت در معاملات خود را بالا خواهید برد. ممکن است بخواهید این مرحله را نادیده بگیرید و از استراتژی معاملاتی سایر افراد استفاده کنید، اما باید بدانید هیچ کدام از آن استراتژی های آماده ای که موفقیت آمیز به نظر میرسند، به اندازه استراتژی شخصی شما، برایتان کارایی ندارند. زیرا هر استراتژی بسته به مهارت و دانش فرد، نتیجه بخش است. ممکن است یک استراتژی برای یک فرد ریسک پذیر عالی عمل کند اما برای فردی که محافظه کارانه معامله می کند، چیزی جز زیان به همراه نداشته باشد.
مرحله دوم: بازه زمانی را متناسب با شخصیتتان انتخاب کنید
در قدم اول طراحی استراتژی معاملاتی در بورس ایران بایستی بازه زمانی مناسب خود را مشخص کنید. انتخاب بازه زمانی به تجربه و نوع معاملات شما وابسته است. تمایل دارید در بازه های زمانی کوتاه مدت معامله کنید یا میان مدت را ترجیح میدهید؟ شاید هم به معامله در بازه بلند مدت علاقه دارید. شما باید بازه زمانی را متناسب با سبک زندگیتان و وقتی که برای معامله صرف می کنید انتخاب کنید تا دچار اختلال و فشردگی کارهایتان نشود. در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال، بازه زمانی از یک دقیقه تا یک ماه بسته به انتخاب شما، قابل تغییر می باشد.
اگر تمایل دارید معامله و سرمایه گذاری در بورس شغل اول شما باشد، بازه زمانی کوتاه مدت مناسب شماست و بایستی مرتبا نمودارها را بررسی کنید. اگر نمی توانید این مقدار هیجان روزانه را تحمل کنید، بهتر است در کوتاه مدت معامله نکنید و استراتژی معاملاتی در بورس ایران را در بازه های بزرگتر اتخاذ کنید. اگر دوست دارید روی نمودارهای هفتگی معامله کنید بازه زمانی میان مدت انتخاب مناسبی است. اگر هم صبور هستید و دیدگاه دوراندیشی دارید، انتخاب بازه زمانی بلند مدت گزینه خوبی است.
به یاد داشته باشید انتخاب بازه زمانی میتواند مستقیما روی ابعاد معاملات شما تاثیر بگذارد و در کنترل ریسک شما دخیل باشد. بنابراین بایستی با دقت و شناخت کافی آن را انتخاب کنید.
پیشنهاد می کنم مقاله استراتژی مدیریت ریسک در معاملات بورس را مطالعه کنید
مرحله سوم: با استفاده از ابزارهای تحلیل بنیادی و تکنیکال، روند بازار را مشخص کنید
اینکه بتوانید روند کلی بازار و صعودی یا نزولی بودن آن را تشخیص دهید، کار مشکلی است. اما می توانید برای تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران با استفاده از ابزارهای تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، روند بازار را مشخص کنید. فقط کافی است با این ابزارها آشنا شوید. تشخیص روند بازار به شما کمک میکند اطلاعاتی در مورد قیمت آینده نمادها داشته باشید و با اطمینان بیشتری دست به خرید و فروش سهام بزنید.
تحلیل بنیادی یک روش تجزیه و تحلیل برای شناسایی ارزش ذاتی سهام یا اوراق بهادار است. این تحلیل با استفاده از موارد موثر بر ارزش سهام یا اوراق بهادار مانند وضعیت استراتژیهای تعیین حجم معامله مالی شرکت، حاشیه سود و… انجام می شود. هدف اصلی آن کشف ارزشی است که قابل مقایسه با قیمت فعلی باشد و نهایتا معامله گر بتواند با استفاده از آن، برای خرید و فروش سرمایه خود تصمیم بگیرد.
تحلیل تکنیکال به روش پیش بینی رفتار احتمالی نمودار با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های گذشته مانند قیمت، نوسانات، حجم معاملات و… گفته می شود. تحلیل تکنیکال در تمامی بازارهای سرمایه اعم از بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارزهای خارجی، بازار طلا و فلزات ارزشمند و بازار مسکن که بر پایه عرضه و تقاضا فعالیت می کنند، کاربرد دارد.
پیشنهاد میکنم حتما مقاله استراتژی گپ و اسکالپ در بورس (Gap & Scalp) را بخوانید
مرحله چهارم: میزان ریسک پذیریتان را مشخص کنید
به گفته بنجامین گراهام که سرمایه گذاری معروف در دهه 60 میلادی بود، یک سرمایه گذاری موفق مدیریت ریسک است نه اجتناب از آن. یک معامله گر مبتدی فکر می کند هر چه ریسک بیشتری را تحمل کند، سود بیشتری کسب میکند، در صورتی که این یک ذهنیت اشتباه است. سرمایه گذاران زبده فقط زمانی وارد معامله میشوند که ریسک سرمایه گذاری خود را در پایین ترین میزان ممکن پیشبینی کنند. در واقع آنها دارای شخصیتی محتاط و ریسک گریز هستند و وارد معاملاتی می شوند که احتمال موفقیت در آن بسیار بیشتر از احتمال شکست است. پس نباید در بازار بورس عجله کرد و ممکن است به دلیل شرایط نابسامان بازار نیاز باشد مدت زیادی منتظر ماند و پس از اینکه بازار شرایط متعادلی پیدا کرد وارد بازار شد.
حواستان باشد در این مرحله از ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران، میزان ریسک معاملاتتان را یا براساس درصدی از حجم کل سرمایه و یا براساس تحلیل تکنیکال، تعیین کنید. با تعیین میزان ریسک، هنگام رسیدن به حد ضرر میتوانید تصمیم درستی در معاملاتتان بگیرید.
پیشنهاد می کنم مقاله روش ارسال سفارش آنلاین و آفلاین در بورس را مطالعه کنید
مرحله پنجم: تخصیص میزان سرمایه خود را مشخص کنید
این مرحله دارای رابطه تنگاتنگی با مرحله قبل دارد. شما باید در این مرحله میزان سرمایه ای که می خواهید به خرید سهام تخصیص دهید را مشخص کنید. علاوه بر این بایستی پتانسیل های موجود در سرمایه گذاری را مشخص کنید.
پیشنهاد می کنم مقاله ترس و طمع در بورس (آموزش شاخص ترس و طمع) را مطالعه کنید
مرحله ششم: نقاط بهینه ورود و خروج سرمایه را تعیین کنید
در این مرحله از تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران، تشخیص درست نقاط ورود و خروج از سهام میتواند تاثیر بسزایی در سودآوری شما بگذارد. شما می توانید با استفاده از ابزارهای گوناگون تکنیکالی نقاط بهینه را مشخص کنید. علاوه بر آن باید برای تعیین قیمت خرید سهام، از روند حرکتی سهام و رفتار خریداران و فروشندگان بازار بورس اطلاع داشته باشید تا بتوانید با اطمینان کامل سهامی را معامله کنید. برای تعیین قیمت فروش هم میتوانید از مقاومت های داینامیک و استاتیک در بازار بورس بهره ببرید.
معامله گران مبتدی به محض اینکه یک موقعیت معاملاتی را شناسایی می کنند، تمایل دارند استراتژیهای تعیین حجم معامله زودتر به آن ورود کنند و از منافع آن بهره ببرند ولی معامله گران حرفه ای ابتدا موقعیت را بررسی می کنند و با پیدا کردن نقاط بهینه و طبق استراتژی معملاتی در بورس ایران، وارد معامله می شوند. بنابراین هر چقدر هم یک سهام با ارزش باشد، باید قیمت مناسب آن را بررسی کنید و برای ورود و خروج آن از استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش فیلتر نویسی در سایت دیده بان بورس را مطالعه کنید
مرحله هفتم: حد سود و حد ضرر را در استراتژی معاملاتی در بورس ایران تعیین کنید
در بازار بورس شاهد نوسان قیمتها هستیم. بارها پیش آمده که یک گزینه سرمایه گذاری توجه زیادی را به خود جلب کرده و بسیار مناسب معامله بوده، اما بعد از چند دقیقه تبدیل به یک گزینه بی اهمیت شده و پیشبینی بسیاری از تحلیلگران را نقض کرده است. گاهی اوقات رسانههای خبری، شایعات، رویدادهای سیاسی و اقتصادی می توانند موجب تغییراتی در قیمت سهام در بازار بورس شوند. به این ترتیب سرمایه گذاران بایستی حد ضرر و حد سود برای خود تعیین کنند.
اینکه یک حد پیش فرض برای حد ضرر و حد سود خود در نظر بگیرید یک کار ناشیانه محسوب می شود و منطقی نیست. در تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران بایستی نکاتی حرفه ای و منطقی برای تعیین حد سود و حد ضرر خود مشخص کنید. حد سود محدوده ای از قیمت است که معامله گر براساس تحلیل بازار بورس، آن را مناسب ذخیره سود و خروج از سهام میداند. اگر قیمت سهام برخلاف پیش بینی های معامله گر رشد منفی داشته باشد، می بایست حد ضرر فعال شود و سرمایه گذار این مورد را مدنظر قرار دهد.
اگر میزان ریسک سرمایه گذاری خود را مشخص کنید، میتوانید با رسیدن به حد سود و حد ضرر طبق استراتژی معاملاتی خود تصمیم درستی بگیرید.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش کار با اندیکاتور MFI را مطالعه کنید
مرحله هشتم: استراتژی معاملاتی خود را بیازمایید
در این مرحله باید استراتژی معاملاتی خود را تست کنید. میتوانید از طریق یک حساب آزمایشی این کار را انجام دهید. بعد از تست استراتژیتان در انواع سناریوها، نوبت تست در حسابهای واقعی میرسد.
میتوانید با استفاده از گزینه آزمونگر موجود در بسیاری از نرم افزارهای تحلیلی، عملکرد استراتژی معاملاتیتان را طبق داده های گذشته ارزیابی کنید. برای نمونه خرید سهام در سه ماه گذشته و سایر مستندات را وارد نرم افزار کنید، سپس آن مراحلی را که تا اینجا در استراتژیتان مکتوب کردید را اعمال کنید و عملکرد معاملاتی خود را ارزیابی کنید.
یه خاطر داشته باشید که بعد از تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران، معاملاتتان را طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید اجرا کنید و هیچگاه آنها را زیر پا نگذارید.
پیشنهاد می کنم مقاله مهمترین دلیل زیان در بورس چیست؟ را مطالعه کنید
مرحله نهم: نتایج آزمایش استراتژیتان را تحلیل کنید
اگر متوجه شدید که استراتژی معاملاتیتان مشکل دارد، ایراد کار را پیدا کنید و دوباره استراتژی را آزمایش کنید. نتایج بدست آمده از استراتژی را تحلیل کنید تا تغییرات لازم را اعمال کنید. معاملاتی که طبق استراتژی خود انجام می دهید و ضرر میکنید، نشانگر خطاهای موجود در استراتژی شما هستند. این خطاها را حذف کنید و پس از آن چند بار استراتژی طراحی شده را آزمایش کنید. هر بار مقداری از آن بهینه میشود و کارایی آن افزایش پیدا میکند.
پیشنهاد می کنم مقاله کاربردی آموزش کار با اندیکاتور فیبوناچی در بورس را مطالعه نمایید
مرحله دهم: به استراتژی معاملاتی خود وفادار بمانید
پس از اینکه استراتژی معاملاتی در بورس ایران را طراحی کردید، باید آن را در عمل پیاده سازی کنید. ممکن است دشوار به نظر بیاید که در میان نوسانات بازار بتوان به استراتژی خود پایبند ماند اما واقعیت این است که حتی معامله گران حرفه ای که در بازار بورس شکست میخورند، در زمان اجرای استراتژی خود همه مهارتها و آموختههای خود را فراموش میکنند یا نسبت به آنها بیتوجهاند. یادتان باشد احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد.
اگر بتوانید به استراتژی که متناسب با چهارچوب، قوانین و منطق شخصی خود طراحی کردهاید، وفادار بمانید و معاملات خود را براساس آن انجام دهید، حرفه معاملهگری همچون یک حرفه پولساز جای خودش را در زندگیتان باز میکند. هیچ استراتژی معاملاتی برای شما نتیجه بخش نخواهد بود مگر اینکه طبق اصول و قوانین، استراتژیهای تعیین حجم معامله استراتژیهای تعیین حجم معامله آن را اجرا کنید.
پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول فیلتر پول هوشمند
جمع بندی
طراحی و تدوین یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران، باید در صدر اولویتهای یک معامله گر قرار بگیرد. اینکه معامله گر بدون هیچ استراتژی مکتوب و فقط تحت تاثیر جو حاکم بر بازار یا با پیروی از استراتژی سایر معامله گران وارد معامله شود، دچار سردرگمی میشود و با شکست و ضرر و زیان در بازار بورس مواجه میشود. به همین دلیل هر معامله گر باید متناسب با روحیه و مهارتهای منحصر به فرد خودش یک استراتژی معاملاتی برای خود طراحی کند. یادگیری مهارتها و آموزشهای لازم بازار سرمایه و تحلیل بنیادی و تکنیکال، تعیین بازه زمانی، شناسایی روند، تشخیص نقاط ورود و خروج بازار همگی عواملی هستند که به استراتژی معاملاتی سرمایه گذار بستگی دارد.
استراتژی معاملاتی در بورس کمک می کند بی جهت وارد بازار نشوید. گاهی اوقات نیاز هست فقط بازار را رصد کنید و سرمایه خود را در خطر قرار ندهید. داشتن استراتژی معاملاتی در بورس ایران کمک می کند در زمان هایی که بازار نابسامان است وارد بازار نشوید. در بازار ایران گاهی اوقات ممکن است حتی 3 یا 4 ماه نیاز باشد بازار رصد شود و در زمان مناسب و پس از متعادل شدن بازار نسبت به خرید سهم اقدام شود. استراتژی معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه معامله گر عمل کند.
امیدواریم با مطالعه مقاله استراتژی معاملاتی در بورس ایران توانسته باشیم حق مطلب را ادا کنیم و شما متوجه اهمیت تدوین استراتژی معاملاتی در بورس ایران شده باشید.
خرید و فروش پله ای چیست؟ استراتژی بزرگان بورس
خرید و فروش پله ای (پلکانی) یکی از اصول استراتژی معاملاتی جهت مدیریت سرمایه با استفاده از کنترل ترس و طمع در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال است. بدینصورت که خرید یا فروش سهام را در یک مرحله انجام ندهید و در چند مرحله اقدام به ترید کنید. خرید و فروش پلکانی مفهومی ساده اما روشهای متنوع و پیچیدهای دارد. بهترین تصمیم برای سیو سود در روند صعودی یا کم کردن میانگین قیمت خرید در روند نزولی از مزایای آن است. در این آموزش بورس به واکاوی مفهوم و روشهای خرید و فروش پله ای بهمراه مزایا و معایب آن میپردازیم.
خرید پله ای چیست؟
مفهوم خرید پلهای به زبان ساده یعنی پله به پله نسبت به خرید اقدام کنید نه یکباره! در این صورت اگر بعد از خرید، قیمت با افت مواجه شد از ضررهای سنگین جلوگیری کنید. زمانی که تحلیل روند قیمتی در بلندمدت را مثبت ارزیابی میکنید اما انتظار رشد قیمت در کوتاه مدت را ندارید فرصت مناسبی برای خرید پلهای است.
اگر حرکت قیمتها در خلاف روند مورد انتظار و تحلیل شما باشد چه اقدامی انجام میدهید؟ برای مثال فرض کنید با تحلیل چارت سهام شرکت X، انتظار رشد قیمت از حوالی 100 دلار تا 110 دلار را دارید. حال با خرید سهام، نمودار شروع به افت قیمت میکند، اقدام بعدی شما چیست؟! احتمالا با توجه به مقاله قبلی پاسخ شما این است که “با فعال شدن حد ضرر، اقدام به فروش میکنیم”. پاسخ درست است اما روش دیگر “استفاده از خرید پلهای و میانگین کم کردن” است که در ادامه توضیح میدهیم.
نحوه خرید پلهای
- ابتدا تحلیل کاملی از چارت موردنظر انجام دهید.
- تعداد پلههای خرید را مشخص کنید. (عموما بین 3 تا 5 پله)
- حال حجم خرید خود در هر مرحله را تعیین کنید.
- سپس در نقطه مناسب، اولین پله از خرید خود را انجام دهید. با توجه به تحلیل تکنیکال (توجه به سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها، خط روند و…) نقطه مناسب برای ورود به معامله مشخص میشود.
حالا 2 سناریو پیشرو دارید: الف) صعودی شدن قیمت. ب) کاهش قیمت.
در صورت افزایش قیمتها، ابتدا باید سناریوی مشخصی از تحلیل روند صعودی داشته باشید. با شناسایی سطوح مقاومت، در پلههای بعدی اقدام به خرید کنید. اینکه پلههای خرید در چه قیمتی انجام شوند کاملا به تحلیل شخصی شما بستگی دارد. برای مثال میتوانید پلههای خرید بعدی را در نقاط اصلاحی قیمت در مقاومتها انجام دهید. بدینصورت که اگر خط مقاومت شکست شد منتظر بمانید تا هنگام پولبک، پله بعدی خرید را انجام دهید.
خرید پله ای در روند صعودی: اگر در بازارهای گاوی (Bullish)، از روند صعودی نمودار اطمینان زیادی دارید بیشترین حجم خرید خود را در اولین پله انجام دهید. البته تمام این اما و اگرها باید طبق تحلیل تکنیکال و بنیادی باشد نه حس شخصی! برای مثال میتوانید 40 تا 70 درصد خرید را در اولین پله انجام دهید تا سود بیشتری کسب کنید.
میانگین کم کردن (کاهش میانگین خرید)
حال سراغ سناریو دوم میرویم یعنی پس از خرید سهام در اولین پله، قیمت سهام نزولی شود. ابتدا دوباره نسبت به تحلیل نمودار اقدام کنید. طبق تحلیل جدید نباید این افت قیمت به عنوان تغییر روند شناسایی شود. در واقع باید انتظار اصلاح جزئی قیمت و برگشت دوباره روند صعودی را داشته باشید. سپس با شناسایی سطوح حمایت قوی، اقدام به خرید روی این سطوح به عنوان خرید در پلههای بعدی کنید.
برای محاسبه میانگین خرید پله ای، باید ابتدا حجم خرید در هر مرحله را در قیمت خرید ضرب کنید. سپس با جمع این مقادیر در هر پله و تقسیم آن بر تعداد پلهها، میانگین قیمت خرید پلهای محاسبه میشود.
تذکر: گاهی اوقات خرید پلهای مثل گرفتار شدن در باتلاق خواهد بود مخصوصا برای افرادی که تجربه چندانی ندارند. گاهی معاملهگران زیر بار تحلیل اشتباه نمیروند. حتی بعد از خرید پله آخر و ادامهدار بودن روند نزولی، در پی نقدینگی جدید برای خرید هستند! معاملهگر یکباره میبیند که 80% سرمایه خود را در یک سهام سرمایهگذاری کرده است آن هم با پول قرض. در این وضعیت هم توازن پرتفوی خود را به هم زده و هم ریسک معاملاتش را افزایش داده است! و هم حالا حالاها به اصل سرمایه خود نمیرسد. اینجاست که معاملهگر فقط میتواند شعرهای خیام را بخواند تا دردش کمی آرام شود! نمودار زیر مربوط به چارت سهام ایرانخودرو در بورس تهران است. آیا خرید در پیک قیمتی و سپس میانگین کم کردن در روند نزولی کاری منطقی است؟!
نحوه تعیین حجم خرید در هر پله
اینکه در چه نقاطی دوباره اقدام به خرید کنید بستگی به تحلیل تکنیکال شما دارد. این نقاط میتوانند توسط امواج الیوت، فیبوناچی، سطوح حمایت و مقاومت و… تعیین شوند. تمامی این مباحث در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال تشریح شده است. همچنین علاوه بر تعداد پلهها، حجم خرید در هر پله نیز با توجه به شرایط تحلیلی میتواند متغیر باشد. برای مثال در صورت اطمینان از روند صعودی، میتوانید در پله اول حجم بیشتری خریداری کنید.
نکته: اگر قصد خرید پلهای در روند نزولی را دارید پلههای آخر را بر اساس تحلیل میان مدت و بلندمدت تعیین کنید. بدینصورت که فواصل این پلهها از یکدیگر و از پلههای ابتدایی زیاد باشد! در اینصورت با نزول قیمت سهام تا پله آخر، میانگین قیمت خرید شما به این قیمت نزدیکتر است. بنابراین پس از تغییر روند نزولی، زودتر به سود خواهید رسید.
تذکر: برخی معاملهگران در هر شرایطی، حجم خرید در هر پله را یکسان درنظر میگیرند.
فروش پله ای چیست؟
فروش پلهای همانطور که از اسمش پیداست یعنی پله به پله نسبت به فروش اقدام کنید نه یکباره! در نتیجه با بازگشت روند صعودی، تمام سود خود را از دست نخواهید داد و میتوانید سیو سود داشته باشید. فروش پلهای یک استراتژی معاملاتی برای غلبه بر طمع در بازارهای مالی است. قطعا هیچ نمودار قیمتی تا ابد صعودی نخواهد بود. با فروش بخشی از سهام خود پس از یک دوره صعودی، میتوانید شناسایی سود کنید. بنابراین در صورت افت قیمت، متحمل ضرر کمتری میشوید! (کاهش سود به نوعی ضرر است).
اگر هنگام تحلیل نمودار، نقطه مناسب ورود و حد ضرر را تعیین کنید اما هدفی برای نقطه خروج نداشته باشید قطعا از زیانکاران خواهید بود! چرا که ممکن است با امید به افزایش بیشتر قیمت، بخشی از سود خود را در روند نزولی از دست بدهید. این را بدانید “هر رالی صعودی بالاخره جایی تمام و روند نزولی شروع میشود!”
نحوه فروش پلهای چگونه است؟
در بحث “حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال” گفتیم که خط مقاومت به سطوحی گفته میشود که قیمت سهام برای عبور از آن، مقاومت میکند! بنابراین احتمال واکنش منفی قیمت نسبت به خطوط مقاومت و تغییر روند نزولی وجود دارد. یک روش کلی برای فروش پلهای در بورس و سایر بازارهای مالی مثل فارکس و ارز دیجیتال، درنظر گرفتن سطوح مقاومت به عنوان پلههای فروش است!
بدینصورت که ابتدا خطوط مقاومت را شناسایی کنید. سپس در محدوده مقاومت نسبت به فروش قسمتی از سهام اقدام کنید تا مقداری از سود خود را سیو کنید. حال اگر مقاومت شکست و قیمت بالای آن تثبیت شد در ادامه روند صعودی، منتظر افزایش قیمت تا اهداف بالاتر میمانیم. سپس در مقاومتهای بعدی نیز به همان ترتیب سود شناسایی میکنیم و مقداری از سهام خود را میفروشیم. اگر قیمت زیر خط مقاومت تثبیت و روند نزولی شد باید نسبت به فروش کل سهام خود اقدام کنیم.
نکته: با شناسایی یک خط مقاومت بسیار قوی میتوانید پله اول از فروش پلهای را با درصد بالاتری انجام دهید.
تذکر: گاهی اوقات پس از شکست خط مقاومت، قیمت کمی افت میکند و پولبک به خط مقاومت را خواهیم داشت. پولبک به معنی اصلاح موقت قیمتها است. این کاهش قیمت ضعیف به منزله شروع روند نزولی نیست و احتمالا دوباره با واکنش مثبت به خط حمایت جدید، روند صعودی شروع میشود. در نقطه مقابل شکست خط حمایت و پولبک به آن، بیانگر برگشت روند و صعودی شدن آن نیست. در مقاله آموزشی زیر بطور کامل به این مبحث پرداختیم.
خرید و فروش پله ای با رعایت حد ضرر
همانطور که گفته شد یک روش خاص برای خرید و فروش پله ای وجود ندارد! یک روش متداول “خرید در پله اول با رعایت حد ضرر و فروش در پلههای دیگر” است. بدینصورت که اگر بعد از خرید، روند صعودی شد در پلههای بعدی اقدام به فروش کنید. در واقع با رسیدن قیمت به سطوح مقاومت، میتوانیم شناسایی سود و اقدام به فروش قسمتی از سهام کنیم. اگر هم بعد از خرید، روند نزولی شد به حد ضرر خود پایبند باشیم و اقدام به فروش سهام کنیم.
نکات مهم پیرامون خرید و فروش پله ای (پلکانی)
- استفاده از خرید و فروش پلهای باید حتما همراه تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده شود تا کارایی مطلوبی داشته باشد.
- خرید و فروش پله ای یکی از اصول معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی مثل فارکس و ارزهای دیجیتال است. ترید پلکانی مفاهیم و چارچوب مشخصی دارد اما هیچ قطعیتی در بکارگیری تمام این نکات وجود ندارد. در واقع با توجه به روحیات، سرمایه و استراتژی معاملاتی خود میتوانید این نکات و روشها را شخصیسازی کنید!
- خرید پلهای باید در سهامی مورد استفاده قرار گیرد که شرکت از نظر بنیادی قوی باشد. یعنی شرکتی که حداقل در چند ساله اخیر نرخ سودآوری مثبت داشته و چشمانداز آن نیز مثبت ارزیابی میشود. بنابراین باید قصد سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید و از نظر تکنیکی نیز نقطه مناسبی برای خرید پیدا کنید!
- خرید و فروش پله ای مثل چاقوی دو لبه است! اگر با درنظر گرفتن تمامی اصول و قواعد بکار گرفته شود باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش سود شما میشود. اما در صورت استفاده نادرست، نتیجه معکوس خواهد داشت و ضررهای سنگینی را برایتان به ارمغان خواهد آورد!
- در وضعیتی که کل بازار بورس نزولی و قرمزپوش است و امیدی به بازگشت بازار نیست! خرید پله ای و میانگین کم کردن به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
- فاصله بین پلهها در خرید و فروش پله ای نباید کم باشد.بهتر است هر پله حداقل 10% پله قبلی خود باشد. همچنین هر چه به پلههای آخر نزدیکتر میشویم این فاصله بیشتر شود.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما