استراتژی ترکیبی Pin Bar و Inside Bar
با یکی دیگر از مطالب پرایس اکشن بسیار عالی از آقای نایل فولر یکی از تریدرهای بزرگ دنیا در خدمت شما همراهان عزیز طلاچارت هستیم. مطالب قبلی ایشان را می توانید از بخش استراتژی های معاملاتی موجود در سایت طلاچارت مطالعه کنید.
پس بدون مقدمه به سراغ بخش اصلی میرویم. با ما همراه باشید…
الگوی ترکیبی Pin Bar و Inside Bar
این الگو ترکیبی از یک پین بار و یک اینسایدبار می باشد. کندل دوم که در واقع اینسایدبار می باشد، در داخل محدوده کندل قبلی که همان پین بار است قرار می گیرد.
الگوی Inside Pin Bar
در این الگو یک پین بار شکل می گیرد که همزمان نقش یک اینسایدبار را نیز ایفا می کند. یعنی روش معاملهگری با الگوی هارامی اینکه پین بار مدنظر ما در محدوده کندل قبلی شکل می گیرد. به همین سادگی!
اما یک تصویر بسیار گویاتر از هزاران کلمه است.
اکنون که با شکل ظاهری هر دو الگو آشنا شدید، بدون صحبت اضافه به سراغ روش ترید کردن بر اساس این دو الگو خواهیم رفت.
روش ترید بر اساس الگوی ترکیبی Pin Bar و Inside Bar
۱- ابتدا به دنبال یک پین بار روی چارت بگردید.
۲- اگر بلافاصله بعد از پین بار یک اینسایدبار شکل گرفته بود، توانسته ایم به راحتی یک الگوی ترکیبی پین بار و اینسایدبار را شناسایی کنیم. همانطور که در بالا گفتیم اگر اینسایدبار در نزدیکی دماغه پین بار شکل گرفته باشد، الگوی بسیار ایده آل تری خواهیم داشت.
۳- اکنون باید منتظر شکسته شدن سقف یا کف اینسایدبار بمانیم (با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو) تا بتوانیم وارد معامله شویم.
منظور از شکسته شدن سقف یا کف اینسایدبار این است که ابتدا ببینیم الگوی مدنظر ما حالت صعود را نشان می دهد یا نزول. اگر یک پین بار صعودی قبل از اینسایدبار داشته باشیم، مسلما الگوی ما صعودی است و باید منتظر شکست سقف اینسایدبار بمانیم. اما اگر قبل از اینسایدبار یک پین بار نزولی داشته باشیم، باید منتظر شکست کف اینسایدبار باشیم.
تصویر زیر به شکل ساده مفاهیم بالا را توضیح می دهد.
(توضیح مترجم: تصویر بالا در متن اصلی آقای فولر وجود ندارد و توسط طلاچارت طراحی شده است.)
بیاید به چند مثال نگاهی بیندازیم.
در مثال زیر یک الگوی ترکیبی پین بار و اینسایدبار را میبینیم که در یک روند صعود و پولبک به سطح حمایتی شکل گرفته است. این نوع از الگو بسیار قدرتمند می باشد و به شما اجازه می دهد تا در نزدیکی ۵۰% پین بار وارد پوزیشن شده و حد ضرر کمی داشته باشد که در واقع زیر اینسایدبار یا زیر سطح حمایت کلیدی قرار خواهد گرفت.
نکته: ممکن است به جای یک اینسایدبار، چند اینسایدبار را بعد از یک پین بار مشاهده کنید که باز هم تفاوتی ندارد و ما همچنان آن را یک الگوی ترکیبی پین بار و اینسایدبار به حساب خواهیم آورد.
باز هم یک مثال دیگر. این بار یک الگوی ترکیبی پین بار و اینسایدبار را مشاهده میکنیم که در نقش الگوی برگشتی ظاهر شده اند. چرا که شکل گیری آنها در محل یک سطح مقاومتی رخ داده و یک شکست نامعتبر (fake breakout) نیز ایجاد کرده است. این الگو به تریدر اجازه می دهد تا یک نقطه ورود با حد ضرر کوچک (بالای سطح مقاومتی یا بالاترین نقطه پین بار) را بدست آورد. سپس میبینیم که قیمت با شکست کف اینسایدبار، ریزش بسیار سنگینی را آغاز کرده است.
روش ترید بر اساس الگوی Inside Pin Bar
توضیحات این الگو را در ابتدا مطلب ارائه دادیم. این الگو در تایم فریم روزانه و بازارهای رونددار بسیار کاربرد دارد. بنابراین مستقیما به سراغ مثال ها میرویم.
در مثال زیر مشاهده میکنیم که بازار در حالت رونددار می باشد و در ناحیه مشخص شده یک الگوی اینساید پین بار شکل گرفته است. سپس قیمت سقف کندل مادر (نقطه High کندل مادر) را می شکند. این دقیقا همان نقطه ورود روش معاملهگری با الگوی هارامی به پوزیشن خرید می باشد. شما می توانید از یک دستور Buy Stop بالای High کندل مادر برای ورود به پوزیشن خرید در این الگو استفاده کنید.
در مثال بعدی مشاهده می کنیم که روند در حالت نزولی قرار دارد و قیمت برای چند روز درجا میزند و در واقع رنج می باشد. در نهایت با شکل گیری یک الگوی اینساید پین بار و روش معاملهگری با الگوی هارامی شکست کف کندل مادر (نقطه Low کندل مادر) سیگنال نزول قیمت صادر شده و ریزش بزرگی را مشاهده می کنیم.
کندل استیک چیست و چه کاربردی دارد؟
کندل استیک نوعی نمودار قیمت است و در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد که قیمتهای بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن را برای یک شاخص سهام در یک دوره زمانی مشخص به تصویر میکشد. این نوع نمودارها از تاجران و معامله گران برنج در ژاپن نشئتگرفتهاند که برای دنبال کردن قیمت بازار و روند روزانه تغییرات آن صدها سال پیش از اینکه در آمریکا موردتوجه قرار گیرد، از آن استفاده میکردند.به هر کدام از اجزای نمودارهای کندل استیک، کندل یا به فارسی شمع میگویند؛ بخش میانی هر کندل «بدنه اصلی یا بدنه کندل» نامیده میشود و به سرمایهگذاران نشان میدهد که آیا قیمت بسته شدن بالاتر یا پایینتر از قیمت باز شدن بوده است (اگر شاخص سهام باقیمت پایینتر از قیمت باز شدن بسته شود به رنگ سیاه/قرمز و اگر بالاتر از قیمت باز شدن، بسته شود به رنگ سفید/ سبز).
تعریف کندل
کندل استیک
به خطوط بالا یا پایین کندلها سایه میگویند، سایهها در کندل استیک نشاندهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در آن روز است. شکل یک کندل بر اساس رابطه میان قیمتهای بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن متفاوت است.
کندلها تأثیر احساسات سرمایهگذاران را بر قیمت سهام نشان میدهند. همچنین تحلیلگران تکنیکال با استفاده از کندلها زمان ورود به معامله و خروج از آن را تعیین میکنند.
نمودار کندل استیک مبنای تحلیل تکنیکال است که در قرن ۱۷ در ژاپن برای دنبال کردن قیمت برنج مورد استفاده قرار میگرفت. کندل استیک روش مناسبی برای معامله هر نوع دارایی از قبیل سهام، تبادل ارز و قراردادهای آتی است.
کندلهای بلند سفید یا سبز نشانگر تمایل بیشتر به خرید هستند؛ به این معنی که قیمت در حال افزایش است. بااینوجود صرفا توسط کندلها نباید وارد معامله شد بلکه باید شرایط حاکم بر بازار را نیز مورد بررسی قرارداد. برای مثال، یک کندل سفید بلند، اگر در سطح حمایت تشکیل شود احتمالاً اهمیت بیشتری دارد و میتواند نشانهای از برگشت روند باشد. بر عکس کندلهای بلند سیاه یا قرمز نشانگر فشار فروش قوی است و نشاندهندهی نزولی بودن قیمت است. یک الگوی معمولی در کندل استیک که از الگوهای برگشتی محسوب میشود الگوی چکش (hammer) است که زمانی تشکیل میشود که قیمت پس از باز شدن به میزان قابلتوجهی کاهش یابد و پس از آن مجدداً افزایش یابد تا نزدیک و بالاتر از قیمت باز شده بسته شود؛ این الگوی معمولا در کفهای قیمتی تشکیل میشود و پس از آن قیمت به سمت بالا برمیگردد؛ از این رو است که در دسته الگوهای برگشتی جای گرفته است. الگوی مقابل چکش، کندل نزولی معروف به کندل مرد به دار آویخته یا مرد آویزان (hanging man) است که معمولا در سقفها ایجاد میشود و نشانه ای از برگشت قیمت به پایین محسوب میشود. اغلب معاملهگران از کندل استیک برای شناسایی سقف و کف قیمت در بازار استفاده میکنند.
الگوهای چکش و مرد آویزان
الگوهای کندل استیک با دو کندل
استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت بسیاری بر اساس الگوهای کندل استیک وجود دارند. الگوی پوشاننده نشانگر برگشت بالقوه روند است؛ اولین کندل بدنه کوچکی دارد که کاملاً توسط کندل دوم پوشانده میشود. به این الگو زمانی که در پایان یکروند نزولی پیدا میشود، الگوی پوشاننده صعودی میگویند. همچنین زمانی که در پایان یکروند صعودی دیده شود، به آن الگوی پوشاننده نزولی گفته میشود. به این دو الگو اینگولفینگ (Engulfing) هم میگویند.
الگوی پوشاننده صعودی و نزولی
هارامی یک الگوی برگشتی است که در آن کندل دوم کاملاً در داخل بدنه کندل اول قرار میگیرد اما رنگ متفاوتی با هم دارند.
الگوی هارامی
در تصویر زیر چند نمونه الگوی دوشمعی را مشاهده میکنید. الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک با سه کندل
ستاره شامگاهی (evening star) یک الگوی برگشتی نزولی است که اولین کندل آن صعودی دومین کندل همراه با گپ است و بدنه کوچکی دارد. سومین کندل زیر نقطه میانی کندل اول بسته میشود. ستاره صبحگاهی (morning star) یک الگوی برگشتی صعودی است و زمانی تشکیل میشود که اولین کندل آن یک کندل بلند نزولی است و کندل کوتاهی که گپ نزولی دارد آن را دنبال میکند؛ سپس یک کندل بلند صعودی به وجود میآید که بالاتر از نقطه میانی کندل اول بسته میشود.
یک نمونه الگوی ستاره شامگاهی
در تصویر زیر هر دو الگوی ستاره شامگاهی و صبحگاهی را مشاهده میکنید:
الگوهای ستاره شامگاهی و ستاره صبحگاهی
شایان ذکر است که الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارند که در این نوشتار با چند نمونه از مهمترین آنها آشنا شدیم.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
معرفی و بررسی 12 الگوی شمعی محبوب
نمودارهای شمعی یکی از متداول ترین ابزارهای تکنیکالی است که برای تحلیل الگوهای قیمتی استفاده می شوند. این نمودارها قرن ها توسط معامله گران و سرمایه گذاران مورد استفاده قرار گرفته اند. آنها از نمودارهای شمعی برای این که الگویی پیدا کنند تا بتوانند روند قیمت را پیش بینی کنند، استفاده می کردند. در اینجا به بررسی معروف ترین و شناخته شده ترین الگوهای نمودارهای شمعی می پردازیم.
لازم است ابتدا با نمودارهای شمعی آشنا شوید. برای این منظور توصیه می شود حتما طلب زیر را مطالعه نمایید:
نحوه استفاده از الگوهای شمعی
الگوهای شمعی بسیار زیادی وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها برای شناسایی مناطق مورد نظر خود استفاده کنند. از این الگوها می توان برای انجام مبادلات روزانه، تشخیص نوسان ها و حتی سرمایه گذاری بلند مدت استفاده کرد. برخی از این الگوها می توانند بینشی را در مورد تعادل بین خرید و فروش ها ارائه دهند. برخی دیگر ممکن است ادامه داشتن، معکوس شدن یا عدم نوسان در روند را نشان دهند.
ذکر این نکته ضروری است که الگوهای شمعی لزوما خود سیگنال خرید یا فروش نیستند. در عوض آنها نشان دهنده ساختار بازار و احتمال وجود فرصتی در آینده هستند. به همین دلیل همیشه بررسی و مشاهده الگوهای موجود در بازار مفید است.
به طور خلاصه و مثل همیشه باید گفت مانند هر ابزار دیگر تحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز برای کاربردی شدن و دریافت سیگنال های صحیح، باید همراه با سایر تکنیک ها و شاخص ها به کار روند. از جمله این شاخص ها می توان به خط روند، میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی(RSI)، باند بولینگر، میانگین متحرک همگرایی واگرایی(MACD) و ابر ایچیموکو اشاره کرد.
الگوهای معکوس شدن روند به صعودی
الگوی هامر
یک شمع با فیتیله بلند که در پایین یک روند نزولی تشکیل می شود. در این الگو اندازه فیتیله پایینی باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
الگوی هامر نشان می دهد که اگر چه فشار فروش زیاد است، اما موج خرید توانسته قیمت را در سطح بسته شدن شمع متوقف کرده و بازگرداند. شمع هامر می تواند قرمز و یا سبز باشد، اما شمع سبز نشان دهنده واکنش قوی موج خرید و افزایشی است.
الگوی هامر معکوس
این الگو دقیقا مشابه الگوی هامر است با این تفاوت که فیتیله بلند به جای پایین شمع در بالای آن قرار دارد. مشابه الگوی هامر اندازه فیتیله فوقانی باید حداقل دو برابر اندازه بدنه شمع باشد.
یک شمع هامر معکوس در انتهای یک روند نزولی رخ می دهد و می تواند نشان دهنده احتمال بالقوه معکوس شدن روند به سمت بالا باشد. قرار گرفتن فیتیله در بالای شمع نشان می دهد، اگر چه موج فروش توانسته قیمت را تا سطح بسته شدن شمع کاهش دهد، اما حرکت رو به پایین قیمت متوقف شده است. به این ترتیب هامر معکوس نشان می دهد که ممکن است به زودی موج خرید کنترل بازار را به دست گیرد.
الگوی سه مکعب یا سه سرباز سفید(Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید متشکل از سه شمع سبز پیاپی است که همگی درون بدنه شمع قبلی باز می شوند و در سطحی بالاتر از شمع قبلی بسته می شوند.
در حالت ایده آل شمع ها نباید فیتیله های بلندی داشته باشند، که نشان می دهد فشار مستمر موج خرید باعث افزایش قیمت شده است. از اندازه شمع ها و طول فیتیله ها می توان برای قضاوت در مورد احتمال ادامه یا اصلاح احتمالی قیمت استفاده کرد.
الگوی هارامی صعودی(Bullish harami)
الگوی هارامی صعودی شامل یک شمع قرمز بلند است که پس از آن یک شمع سبز کوچکتر که کاملا درون بدنه شمع قبلی باز شده، ایجاد می شود. این الگو نشان می دهد که حرکت نزولی کند شده و ممکن است به زودی به پایان برسد.
الگوهای معکوس شدن روند به نزولی
الگوی مرد دار زده(Hanging man)
این الگو معادل الگوی هامر، اما نزولی است. به طور معمول در انتهای یک روند صعودی با یک بدنه کوچک و یک فتیله بلند تشکیل می شود.
وجود فتیله بلند در پایین شمع نشان می دهد که یک فروش بزرگ وجود داشته، اما موج خرید توانسته کنترل بازار را مجددا بدست گیرد و قیمت را افزایش دهد. با توجه به این حرکت، پس از یک روند صعودی طولانی مدت، این فروش می تواند به عنوان هشداری باشد مبنی بر این که موج فروش ممکن است به زودی کنترل بازار را در اختیار بگیرد.
الگوی ستاره دنباله دار(Shooting star)
الگوی ستاره دنباله دار در حالت ایده آل از یک شمع با بدنه کوچک و یک فتیله بلند در بالا و یک فتیله کوتاه(یا بدون فتیله) در پایین تشکیل شده است. این الگو مشابه الگوی هامر معکوس است، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود.
این شکل شمع نشان می دهد که قیمت بازار افزایش یافته؛ اما پس از آن موج فروش کنترل بازار را به دست گرفته و قیمت را کاهش داده است. برخی معامله گران ترجیح می دهند برای تایید الگو منتظر باز شدن شمع های بعدی باشند.
الگوی سه اهرم سیاه(Three black crows)
الگوی سه اهرم سیاه از سه شمع قرمز متوالی تشکیل شده که هر یک درون بدنه شمع قبلی باز و پایین تر از آن بسته می شوند.
این الگو معادل الگوی سه سرباز سفید، اما در حالت نزولی است. در حالت ایده آل، فیتیله ها نباید بلند باشند که این نشان دهنده وجود فشار فروش مداوم است. در این الگو نیز از اندازه شمع ها و طول فیتیله ها می توان در مورد احتمال ادامه روند نزولی قضاوت کرد.
الگوی هارامی نزولی
این الگو شامل یک شمع سبز بلند و سپس یک شمع قرمز کوچک است که بدنه آن کاملا درون بنده شمع قبلی قرار گرفته. این الگو نشان می دهد که فشار خرید در حال ضعیف شدن است و ممکن است روند معکوس شود.
الگوی پوشش ابر سیاه(Dark cloud cover)
این الگو شامل یک شمع قرمز است که کمی بالاتر از شمع سبز قبلی باز می شود، اما در وسط بدنه شمع قبلی بسته می شود. این الگو اغلب با حجم بالا همراه است که نشان می دهد حرکت ممکن است از صعودی به نزولی تغییر مسیر دهد. برخی معامله گران ممکن است برای تایید الگو منتظر شمع قرمز دوم یا سوم باشند.
الگوهای ادامه دهنده روند
الگوی سه واحد افزایشی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی تشکیل می شود و شامل سه شمع قرمز متوالی با بدنه های کوچک است که در ادامه یک روند صعودی تشکیل می شوند. در حالت ایده آل، شمع های قرمز محدوده شمع سبز قبلی را رد نمی کنند.
در ادامه با ایجاد یک شمع سبز با بدنه بزرگ، الگو تایید می شود و این نشان می دهد که موج خرید دوباره روند را در دست گرفته است.
الگوی سه واحد کاهشی(Falling three methods)
این الگو برعکس الگوی سه واحد افزایشی بوده و نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
الگوهای دوجی(Doji)
الگوهای دوجی زمانی شکل می گیرند که سطح باز شدن و بسته شدن شمع بسیار نزدیک به هم است. قیمت می تواند در بازه زمانی شمع افزایش و کاهش داشته باشد، اما در نهایت نزدیک سطح باز شدن شمع، بسته می شود. به این ترتیب یک شمع دوجی می تواند نشان دهنده وجود تردید بین نیروی خرید و فروش باشد. با این وجود تفسیر شمع دوجی بسیار بستگی به شرایط دارد.
بسته به جایی که شمع باز یا بسته می شود، یک شمع دوجی می تواند نشان دهنده موارد زیر باشد:
الگوی دوجی مقبره ای(Gravestone Doji)
این شمع نشان دهنده معکوس شدن روند به نزولی است و دارای یک فیتیله بلند در بالا بوده که سطح باز و بسته شدن بدنه شمع نزدیک به هم است.
الگوی دوجی پا بلند
این الگو نشان دهنده برابری قدرت خریداران و فروشندگان در بازه زمانی شمع مربوطه است. در این شمع طول فیتیله بالا و پایین تقریبا برابر است.
الگوی دوجی سنجاقکی
این شمع نیز مانند سایر شمع های دوجی دارای بدنه ای کوچک است. شمع دوجی سنجاقکی دارای یک فیتیله بلند در پایین بدنه بوده که تحلیل آن بسته به موقعیت می تواند نزولی یا صعودی باشد.
طبق تعریف دقیق شمع های دوجی، سطح باز و بسته شدن شمع باید دقیقا یکسان باشد. اما اگر سطح باز و بسته شدن شمع دقیقا یکسان نباشد ولی بسیار به هم نزدیک باشد، تکلیف چیست؟ به این نوع شمع ها، الگوهای دوکی شکل(بدنه ای کوتاه با فیتیله هایی بلند در بالا و پایین) گفته می شود. با این حال از آنجا که بازار ارزهای رمزنگاری می تواند بسیار بی ثبات باشند، وجود یک شمع دوجی دقیق بسیار نادر است. به این ترتیب شمع های دوکی شکل اغلب به عنوان شمع های دوجی تفسیر می شوند.
اگر الگوی دوکی در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود به این معنی است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد. برعکس، اگر این شمع در انتهای یک روند نزولی مشاهده شود یعنی تعداد فروشندگان کاهش یافته و روند به زودی معکوس می شود.
الگوهای شمعی بر اساس شکاف قیمت
الگوهای شمعی زیادی وجود دارند که برای شکاف قیمت استفاده می شوند. یک شکاف قیمتی زمانی شکل می گیرد که یک دارایی بالاتر یا پایین تر از قیمتی که بسته شده، در شمع جدید باز شود که این یک شکاف یا اصطلاحا گپ را بین دو شمع ایجاد می کند. از آنجا که در بازار ارزهای رمزنگاری مبادلات به صورت شبانه روزی انجام می شود، این نوع شکاف در این بازار وجود ندارد.
نتیجه گیری
آشنایی با الگوهای شمعی برای هر معامله گری ضروری است، حتی اگر از آنها مستقیما در استراتژی های معاملاتی خود استفاده نکند.
اگر چه بدون شک استفاده از این الگوها می تواند برای تحلیل بازار بسیار مفید باشد، باید این نکته را یادآور شد که الگوهای شمعی مبتنی بر اصول یا قوانین علمی نیستند. این الگوها ترسیم کننده نیروهای خرید و فروشی هستند که در نهایت بازار را هدایت می کنند.
LIMITLESS
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
کلید موفقیت یک معامله گر دانش است.
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در روش معاملهگری با الگوی هارامی عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی روش معاملهگری با الگوی هارامی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو روش معاملهگری با الگوی هارامی میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
آشنایی با نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال ( قسمت اول) | بیدارز
نمودار شمعی از اطلاعات مشابه نمودار میله ای استفاده می کند، اما بیشتر بر روی قیمت باز و بسته بودن سهم تاکید دارد تا میزان حداکثر و حداقل قیمت در نمودارهای سهام. تقریبا در تمامی نرم افزار های جاری ابزار مطالعه شمعی قرار دارد. تاریخچه پیدایش این مدل از کشور ژاپن شروع شده به همین دلیل به روش تحلیل ژاپنی نیز گفته شود.
شروع کار با نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد مانند نمودار میله ای، نمودار شمعی در برگیرنده باز، بیشترین، کمترین، و بسته برای یک سهم در یک روز خاص است. اما برخلاف نمودار میله ای، نمودار شمعی داری یک بخش عریض است که به آن بدنه واقعی (real body) گفته می شود. این قسمت بیان کننده بازه بین قیمت باز و بسته است.
زمانی که بدنه واقعی سیاه رنگ باشد، بیان کننده این است که قیمت بسته کمتر از قیمت باز است (کاهش قیمت). اگر آن سفید باشد، بیان کننده این است که قیمت بسته بیشتر از قیمت باز است افزایش قیمت). شما می توانند این علایم را در عکس زیر ببینید.
به صورت خلاصه در تحلیل نمودار شمعی اولین قیمت یا باز (open)، بیشترین قیمت (High)، کمترین قیمت (LOW) و قیمت بسته شدن (Close) نشانه های مهم جهت مطالعه هستند.
خط نازک بالا و پایین بدنه واقعی همانند فیتیله شمع است که به آن سایه (shadows) گفته می شود. سایه بیان کننده بیشترین و کمترین قیمت در یک روز است. همچنین می توان سایه را برای مطالعه هیجان بازار ارزیابی کرد.
هر چقدر که سایه بالاتر از بدنه باشد خریدارن با قدرت بیشتر وارد بازار شده اند و قیمت سهم را افزایش داده اند اما بنا به دلایلی فروشندگان نیز وارد بازار شده و قیمت را تا اندازه قیمت پایانی کاهش داده اند.
همنطور اگر سایه پایینتر از بنده باشد مشخص می کند که فروشندگان با قدرت زیاد سعی در فروش سهم با قیمت پایین داشته اند که بنا به دلایلی خریداران با عمل خود باعث شده اند که قیمت تا قیمت پایانی افزایش یابد.
انواع پایه ای مدار شمعی
- بدن مشکی بلند: بیان می کند که بازار کاهشی بوده است. قیمت در این روز خیلی متنوع بوده و قیمت حداکثر بسیار نزدیک به قیمت باز بوده و قیمت بسته شدن نزدیک به کمترین قیمت بوده است.
- بدن سفید بلند: این دقیقا برعکس بدنه سیاه است، و بیان می کند که بازار تهاجمی یا افزایشی بود. قیمت بسیار متنوع بوده و قیمت باز بسیار نزدیک به کمترین قیمت در روز بوده و قیمت بسته بسیار نزدیک به حداکثر قیمت رقم خورده است.
- اسپنینگ تاپ (Spinning tops): شامل تعدادی بنده واقعی کوچک است که می توانند هم سیاه و یا سفید باشند. بدن های کوچک یک رابطه پیوسته از قیمت باز و بسته را در یک بازه زمانی نمایش می دهد. در محیط معاملاتی اسپنینگ تاپ خیلی معمول است، اما می تواند قسمت مهمی برای بررسی رفتاری دیگر نمودار ها باشد.
- خطهای دوجی (Doji lines): زمانی اتفاق می افتد که قیمت باز و بسته یک سهم در یک روز مساوی باشد. طول سایه می تواند متفاوت باشد. خط های دوجی برای مطالعه رفتاری بسیار مهم هستند.
توجه داشته باشید که در سرویس های مختلف، رنگ شمعی ها میتواند متفاوت باشد
نشانه های الگوی معکوس
نمودار شمعی می تواند تغییر در مسیر بازار را پیش بینی کند. بعضی ها فقط یک شمع دارند که معمولا یک شکل خواص است. بعضی دیگر داری دو یا چند شمع هستند که ترکیب آنها می تواند خیلی پیچیده شود.
ساده ترین الگوی معکوس نمودار شمعی چتری (umbrella) است که بنا به دلایلی اسمش را از روی شباهتش به چتر بارانی گرفته است. به هر حال از روی دو مشخصه می توان آن را شناسایی کرد.دیدن یک اسپنینگ تاپ در انتهای بازه معاملاتی، بدون سایه و یا با سایه کوچک بالایی سایه پایینی حداقل دو برابر بدنه اصلی باشد؛ رنگ بدنه مهم نیست.
چتر می تواند هم حالت افزایشی داشته باشد و هم کاهشی و بستگی دارد کی و کجا در نمودار مشخص شود. اگر آنها در سیر نزولی رخ بدهند، به آنها چکش (hammer) گفته می شود و حالت افزایشی دارند، به صورتی که بازار در حالت چکش کاری می می افتد.
اگر چتر در نمودار سعودی مشخص شود، نشانه کاهشی بودن است، و به این حالت مرد حلق آویز (hanging man) گفته می شود. این اسم ترسناک به دلیل شبیه بودنش به به یک مرد حلق آویز است که پاهای از روی زمین معلق است.
الگوی پوششی یا الگوی انگالفینگ (engulfing)
الگوی پوششی یا الگوی انگالفینگ (engulfing) - یک سیگنال بسیار قوی است، مخصوصا در نمودار های طولانی. در مطالعه این الگو فقط بدن اصلی مورد توجه قرار می گیرد و اکثر سایه ها نادیده گرفته می شود.
الگوی پوشش زمانی کاهشی است که دارای یک بدن سیاه رنگ بوده که بدن سفید روز قبل را در بر گرفته است. به عبارت دیگر، در دوره سعودی، فاصله بین قیمت حداکثر با قیمت بسته شدن کمتر از قیمت بسته شدن روز قبل است. در مقابل، یک بدنه سفید در پایین سیر نزولی سهم که بدنه سیاه روز قبل را پوشش دهد قطعا نشانه از بازار افزایشی است.
الگوی خط نفوذ (piercing line)
الگوی خط نفوذ یک رفتار افزایشی است. این ترکیب زمانی مشخص می شود که سیر نزولی سهم یک بدنه بلند سیاه باشد که با یک بدنه سفید در روز روش معاملهگری با الگوی هارامی بعد دنبال می شود. بدنه سفید باید قیمت باز آن کمتر از حدود نقطه وسط بدنه سیاه روز قبل باشد. اگر بدنه سفید به نقطه وسط نفوذ نکرد بازار ضعیفی را انتظار خواهیم داشت.
پوشش ابر تیره (dark cloud cover)
یک الگوی کاهشی است. این الگو برعکس الگوی خط نفوذ رفتار می کند. یک بدن سفید قوی بعد از یک سری بدن های سیاه به خط شده ظاهر می شود. پوشش ابر تیره باید یک بدن سیاه داشته باشد که قیمت باز آن بالای حداکثر قیمت بدن سفید روز قبل باشد، همچنین قیمت بسته پایینتر از وسط بدنه سفید است.
ستاره (stars)
شمع های مختلفی وجود دارد که به آنها ستاره گفته می شود، به این دلیل که آنها به طور قابل توجهی در بالای شمع های قبلی خود مانند یک ستاره در آسمان قرار دارند. همه ستاره ها نشانه معکوس هستند و پس از روند طولانی یا حرکت های بزرگ از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. یک ستاره یک بدن واقعی کوچک یا یک دوجی است که روی شکافی شکل گرفته است که یک بدن واقعی بلند را دنبال می کند. حتی اگر سایه ها همپوشانی داشته باشند ، شکل روش معاملهگری با الگوی هارامی گیری هنوز یک ستاره در نظر گرفته میشود، زیرا فقط بدنهای واقعی مهم هستند.
الگوی ستاره صبح (morning star)
یک نشانه برای تشخیص پتانسیل پایین در بازار است. دلیل این نام این است که درست قبل از طلوع خورشید ظاهر می شود(در قالب قیمت های بالاتر). بعد در این الگو یک بدنه بلند سیاه و یک شکاف نزولی به سمت یک بدنه روش معاملهگری با الگوی هارامی کوتاه وجود دارد. این الگو با یک بدنه سفید دنبال می شود که قیمت بسته آن تقریبا در وسط بدنه سیاه ای است که قبل از شکل گیری ستاره بوجود آمده است. الگوی ستاره صبح مشابه الگوی خط نفوذ است که بهمراه یک ستاره در میانه آن.
شکل گیری ستاره عصر (evening star)
برعکس ستاره صبح است. علت نام گذاری این الگو این است که قبل از تاریک شدن رخ می دهد و نشانه ای برای بازار کاهشی و نزولی است.
پس از یک حرکت طولانی مدت ظاهر می شود و از شکاف و یک خط داجی تشکیل شده است. (جهت یادآوری قیمت بسته و باز هم در دوجی یکسان است. این الگو مشابه یک ستاره عصر یا صبح است با این فرق که با یک دوجی در وسط همراه است.
ستاره های داجلی اغلب نشانه قریب الوقوع ای است که قیمت با ممکن است بالا یا پایین ببرد. ستاره های داجی اغلب نقاط عطف قریب الوقوع را در بازار نشان می دهند.
الگوی خطهای هارامی (harami lines)
نشانه ای برای کمرنگ شدن یک اتفاق غیر منتظره است. یک بدنه کوچک خط هارامی شامل بدنه بلندی است که مستقیما بر آن مقدم است. اگر خط هارمونی یک دوجی نیز باشد به آن صلیب هارمونی harami cross) گفته می شود. صلیب هارمونی الگوی خوبی است که آینده تغییر روند را پیشبینی می کند مخصوصا بعد از یک بدنه سفید بلند در نمودار پدیدار شد.
نشانه ها ادامه دار
رفتار های شمعی در نمودارها همچنین می توانند نشانه ای برای ادامه روند کنونی خود باشند. مدلهای مختلفی وجود دارد، اما فعلا به مدل پنجره اکتفا می کنیم.
یک پنجره مانند یک شکاف GAP مشخص کننده چه چیزی است؟ شکاف محدوده ای از نمودار قیمت است که در آن منطقه معامله ای صورت نگرفته است (هیچ اطلاعات قیمتی و حجمی در این ناحیه مشاهده نمی شود). شکاف می تواند جنبه حمایتی و یا مقاوتی داشته باشد و همچنین حالت های مختلی داشته باشد.
دیدگاه شما