رابطۀ صمیمی با فالوئرهایتان مساوی با افزایش نرخ تعامل با آنان خواهد بود. اگر بتوانید مخاطبان خود را به شیوهای موثر سرگرم کنید، بازخوردهای مثبتی از آنان دریافت خواهید کرد.
ترفندهای تولید محتوای جذاب در اینستاگرام برای افزایش نرخ تعامل
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام، قوانین و قواعد خاص خود را دارد. اینستاگرام به عنوان یک شبکۀ اجتماعی قوی و وسیع، بیش از هر چیز به تعاملاتی که بین کاربران جاریست اهمیت میدهد.
چیزی که مشخصۀ سنجش آن، نرخ تعامل اینستاگرام نامیده میشود. نرخ تعامل از معیارهای مهم برای اثربخشی بازاریابی و موفقیت در شبکۀ اینستاگرام محسوب میشود. به عبارت بهتر، آنالیز و بررسی پیج میتواند موجب تسریع روند رشد پیج اینستاگرام شود.
بررسی نرخ تعامل میتواند منجر به ارزیابی عملکرد فالوئرها و مخاطبان شما شود. آگاهی از سلیقه و دغدغۀ مخاطب میتواند زمینههای فعالیت هوشمندانهتر را فراهم کند.
منظور از محتوا و ساختار تحلیل بازار نرخ تعامل در اینستاگرام چیست؟
به سادهترین شکل ممکن، تعریف نرخ تعامل در اینستاگرام میزان مشارکت کاربران با محتوا در نسبت با تعداد کل فالوئرهاست. از اینگیجمنت یا نرخ تعامل در اینستاگرام به منظور تحلیل و بررسی پیج استفاده میشود. با توجه به اهمیت روز افزون رشد پیجهای اینستاگرام، آنالیز پیج کمک زیادی به بالا رفتن تعامل کاربران، افزایش فروش و بالا رفتن میزان بازدیدها میکند.
این امر بیش از هر چیز دیگر، گره خورده با محتوای باکیفیت و جذاب در اینستاگرام است. به عبارت سادهتر، تولید محتوای جذاب در اینستاگرام میتواند به راحتی باعث بالا رفتن تعامل فالوئرها شود.
تا پیش از به روز رسانیهای اخیر اینستاگرام، تعامل کاربران تنها به تعداد لایکها، کامنتها و بازدید ویدئوها محدود بود. در حال حاضر معیارهای بیشتری برای بررسی و تحلیل تعامل کاربران وجود دارند.
دنبال کردن هشتگها، تعاملات در IGTV و استوریها نیز نقش پررنگی در این زمینه دارند. به همین دلیل، بسیاری از کسبوکارها در کنار طراحی و توسعۀ وبسایت، بخشی از بودجۀ خود را به اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی تخصیص میدهند.
دلایل زیادی برای افزایش تعامل بین کاربران وجود دارد. عوامل تأثیرگذار بر آن نیز متعدد هستند. اما یکی از مهمترین اقدامات، تولید محتوای جذاب در اینستاگرام است.
در ادامه با چند ترفند تولید محتوای جذاب در اینستاگرام برای افزایش تعامل فالوئرها همراه خواهیم بود. همچنین به چند نکتۀ مهم برای بالا بردن تعاملات کاربران نیز اشاره خواهیم کرد.
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام معادل افزایش تعامل فالوئرها
بازاریابی محتوا تنها شکل واقعی و زنده از بازاریابی در دنیاست. در دنیای مدرن امروز، همه چیز بر پایه و اساس محتوا پیش میرود. در واقع، هیچ راه دیگری برای بازاریابی وجود ندارد و همه چیز به محتوا وابسته است. برای مخاطبان شما، هیچ چیز به اندازۀ داستانهای پشت پردۀ کسبوکارتان جذاب نیست. آنها دوست دارند بیشتر در مورد ش ما، برندتان، کارمندان و مراحل تولید محصولات بدانند.
برای اینکه بتوانید روند تولید محتوا را به شکلی موثرتر انجام دهید لازم است نکات و ترفندهای مهمی را بدانید.
اینستاگرام به عنوان یکی از شلوغترین شبکههای اجتماعی، رایجترین پلتفرم تولید محتوا به حساب میآید. تولید محتوا (جدا از مبحث کیفیت) توسط همۀ ما انجام میشود. این روند دیگر پیر و جوان، کوچک یا بزرگ نمیشناسد. اما هر محتوایی نمیتواند موفقیت زیادی کسب کند.
پستهایتان را در زمانهای مناسب منتشر کنید
یافتن زمان مناسب برای انتشار محتوا، نکتهای کلیدی در افزایش نرخ تعامل اینستاگرام است. تولید محتوای جذاب در اینستاگرام بدون زمانبندی مناسب برای نشر، بیفایده است.
بهترین زمان برای انتشار پست یا استوری، زمانی است که دنبالکنندگان شما آنلاین باشند. این مورد بستگی به حوزهای دارد که در آن فعال هستید. به عنوان یک تولیدکنندۀ موسیقی، روند متفاوتی را با یک مربی ورزشی طی خواهید کرد.
ابزارهای مختلفی برای یافتن زمان مناسب انتشار پستها وجود دارند. یکی از بهترین ابزارها برای این کار، Insights اینستاگرام است. با این ابزار، زمانبندی مناسب برای پستهای خود را پیدا کنید.
استیکرها میتوانند تعامل ایجاد کنند
بخش مهمی از فعالیت در اینستاگرام، مربوط به استوریهاست. استوریها میتوانند بهانۀ خوبی برای شروع گفتگو و تعامل با کاربران باشد. بخش استوری در اینستاگرام، پیشرفتهای قابل توجهی داشته است. تقریباً هر پیامی را که بخواهید میتوانید با استوریها به مخاطبان خود منتقل کنید. استفاده از انواع استکیرها در استوری میتواند به اثربخشی بیشتر آنها کمک کند.
همچنین روشهایی نظیر Quiz، Poll و Questions در بخش استوریها وجود دارد. این ابزارها مستقیماً با مسالۀ تعامل با کاربران روبرو هستند. این سه ابزار به منظور طرح سوال، برگزاری نظرسنجی یا اجرای مسابقات مورد استفاده قرار میگیرند. گفتگوهای صورت گرفته در استوریها میتوانند تعامل کاربران را به شکلی چشمگیر افزایش دهند.
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام با کپشننویسی
کپشنهای جذاب در زیر عکسهای اینستاگرام میتوانند باعث نگه داشتن کاربر و حفظ توجه آنان شود. یکی از مهمترین اقدامات برای افزایش تعامل فالوئرها، ایجاد روندی برای توقف آنان بر سر پستهای شماست.
یکی از این اقدامات، نوشتن کپشنهای جذاب است. کپشن به همان نوشتههای زیر عکسها و ویدیوها گفته میشود. بسیاری از پیجهای اینستاگرام مبتنی بر متن و کپشن هستند. کپشنها میتوانند منجر به طولانی شدن ارتباط با کاربران و افزایش تعامل با آنان شوند.
هرچه بتوانید کپشنهای طولانی و در عین حال جذابتر بنویسید، مخاطبین شما بیش از پیش با پیج شما آشنا خواهند شد.
روایتی از داستان برندتان داشته باشید
آشنایی بیشتر و بهتر کاربران با برند و پیج شما، اعتماد بیشتری را به همراه خواهد داشت. داستانی از روند پدیدار شدن برندتان را برای مخاطبان بازگو کنید. این کار میتواند به سادگی باعث افزایش تعامل کاربران با شما شود.
سعی کنید در روند تولید محتوا از زمینۀ فعالیت، همکاران و شرکا، سابقۀ پیج و موارد مشابه آنها بگویید. این کار را میتوانید به طرق گوناگون انجام دهید. مثلاً یک رشته استوری از روند پیدایش برند خود درست کرده و آنها را هایلایت کنید.
شما میتوانید مسابقاتی را در سالگرد تأسیس پیج به راه بیندازید. هرگاه مخاطبان شما با داستانی از برندتان مواجه شوند، حس نزدیکی بیشتری را احساس خواهند کرد. تولید محتوای جذاب در اینستاگرام به این شیوه میتواند اثرات نتیجهبخش زیادی را در پی داشته باشد.
محتوای منتشر شده را آنالیز کنید
تحلیل و آنالیز فعالیتها در اینستاگرام، روندی دائمی است. اگر قصد فعالیت حرفهای در اینستاگرام، کسب درآمد مناسب و پایداری در آن دارید، لازم است محتوای منتشر شده را آنالیز کنید. مدتی پس از شروع به فعالیتتان در اینستاگرام لازم است بازخوردهایی که از کاربران دریافت میکنید را آنالیز کنید. این اقدام باعث میشود قالب محتوا را به شکلی مفیدتر و موثرتر تعیین کنید.
مثلاً ممکن است بعد از مدتی متوجه شوید که مخاطبان شما بیشتر به محتواهای متنی و عکسنوشتهها علاقه دارند. شاید علاقه و توجه آنها بیشتر معطوف به استوریها و پستهای ویدیویی باشد. اگر تولید محتوای جذاب در اینستاگرام همسو با علایق کاربران نباشد، موفقیت چندانی را تجربه نخواهید کرد.
از کاربران بخواهید محتوا را به اشتراک بگذارند
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام میتواند همراه با یک درخواست صمیمانه از کاربران باشد. اینکه از آنان بخواهید محتوای شما را به اشتراک بگذارند. فوروارد کردن پستها و استوریها توسط مخاطبان شما، سهم زیادی از ارتقای پیج شما را از آن خود خواهد کرد. محتواهایی از جنس خبری یا سرگرمی، ویدیوهای بامزه و عکسنوشتهها از بهترین محتواها برای به اشتراکگذاری هستند.
شما میتوانید از موضوعاتی که همواره مورد بحث هستند نیز استفاده کنید. مثلاً اگر در حوزۀ ارزهای دیجیتال کار میکنید، یک اینفوگرافی از مقایسۀ بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال تهیه کنید. محتوایی از این دست، با احتمالی بیشتر توسط کاربران به اشتراک گذاشته خواهند شد.
به اشتراک گذاری یا Share کردن پستها توسط کاربران، از عوامل مهم افزایش نرخ تعامل اینستاگرام است.
کاری کنید که محتوایتان ذخیره شود
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام میتواند منجر به ذخیرهسازی یا سیو محتوا توسط کاربران شود. این مورد، معیاری مهم برای محاسبۀ نرخ تعامل کاربران در اینستاگرام است. اگر بتوانید کاری کنید که محتوایتان ذخیره شود، رشد زیادی را در پیجتان شاهد خواهید بود. کاربران زمانی محتوای شما را سیو میکنند که بدانند در آینده به آن نیاز پیدا خواهند کرد.
محتواهای آموزشی و کاربردی از بهترین انواع محتواهایی هستند که بیش از سایرین ذخیرهسازی میشوند. همچنین سعی کنید محتواهایی تولید کنید که کاربرد آن در زمانهای مختلف برقرار باشد.
مثلاً اگر در زمینۀ ورزشهای رزمی کار میکنید میتوانید فهرستی از هنرهای رزمی باستانی به همراه اطلاعاتی در مورد هر یک از آنها تولید کنید. اگر کیفیت این محتوا خوب باشد توسط کاربران زیادی ذخیره خواهد شد.
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام همسو با علاقۀ مخاطبان
تحلیل دقیق مخاطبین و علایق آنها، کمک زیادی به درک موضوعات مناسب برای تولید محتوا میکند. اگر دریابید که مخاطبان شما بیشتر به چه موضوعاتی علاقمند هستند خواهید توانست محتوای همسو با علاقۀ آنان تولید کنید. با هر بار تحلیل دقیقتر، متوجه میشوید چه تغییراتی در ساختار محتوا باید ایجاد کنید.
شاید لازم باشد در محتواهای ویدیویی خود از صداگذاری و مونولوگها استفاده کنید. یا ممکن است به این نتیجه برسید که روی کپشنهای خود بیشتر کار کنید. هر بار که به علاقۀ کاربران نزدیکتر میشوید، تعداد لایکها، کامنتها و به اشتراکگذاریها نیز افزایش خواهند یافت.
با محتوای خود، مخاطبان را سرگرم کنید
تولید محتوای جذاب در اینستاگرام ممکن است همراه با طنز و شوخی باشد. اضافه کردن مقداری چاشنی سرگرمی به محتوا میتواند اثرات مطلوبی را بر توسعۀ پیج شما داشته باشد. سرگرم محتوا و ساختار تحلیل بازار شدن مخاطبان با محتواهای شما همچنین باعث افزایش رضایتمندی کاربران نیز خواهد شد.
این اتفاق همچنین باعث علاقمند شدن کاربران به مشاهدۀ سایر پستهای شما نیز میشود. این نکته را در نظر داشته باشید که زیادهروی در به کارگیری طنز، اثرات منفی دارد. نگارش مقالات و تولید محتوای طنز باید با مهارت و ظرافت زیادی انجام شود. در غیر این صورت، نتیجۀ نامطلوبی را خواهید گرفت.
رابطۀ صمیمی با فالوئرهایتان مساوی با افزایش نرخ تعامل با آنان خواهد بود. اگر بتوانید مخاطبان خود را به شیوهای موثر سرگرم کنید، بازخوردهای مثبتی از آنان دریافت خواهید کرد.
به هیچ وجه از محتوای کپی استفاده نکنید
هیچ چیز به اندازۀ کپی بودن محتوا نمیتواند زننده باشد. وقتی مخاطبان شما با محتوای کپی شده از پیجها یا سایتهای دیگر روبرو شوند، اعتمادشان به شما را از دست خواهند داد. بنابراین برای تولید محتوای جذاب در اینستاگرام لازم است همواره خودتان محتوای پیجتان را تولید کنید. یا حداقل لازم است از نیروی متخصص برای این کار استفاده کنید.
مواجه شدن کاربران با محتوای کپی شده میتواند به سادگی باعث آنفالو شدن شما توسط آنان شود. این موضوع به معنای افول و شکست رشد پیج اینستاگرام شما خواهد بود.
چنانچه بتوانید محتوای اختصاصی تولید کنید، روز به روز شاهد افزایش فالوئرهایتان خواهید بود. تولید محتوای جذاب در اینستاگرام به معنای محتوای جدید و تازه نیز هست. به بیان ساده، اگر خلاقیتتان را در راستای ایدههای جدید راه نیندازید، ناچار به پرداخت هزینۀ بیشتر برای جبران خسارتها خواهید بود.
قدرت هشتگها را دست کم نگیرید
هشتگها در اینستاگرام بسیار مهم هستند. استفادۀ درست از هشتگها میتواند نتایج چشمگیری را در پی داشته باشد. اگر میخواهید پیرامون موضوعات خاص و مرتبط با هم تولید محتوا کنید، حتماً هشتگها را به کار بگیرید.
بسیاری از کاربران برای یافتن محتوای مورد نظر خود، به بخش هشتگها مراجعه میکنند. به عبارت بهتر، کاربران به جای جستوجو در پیجهای مختلف، هشتگهای مرتبط با موضوع مد نظر خود را دنبال میکنند. در روند تولید محتوای جذاب در اینستاگرام، استفادۀ درست و به جا از هشتگها میتواند تعامل را افزایش دهد.
استفاده از هشتگها در تولید محتوای جذاب در اینستاگرام، اثرات قابل توجهی در ایجاد تعامل با کاربران دارد. بسیاری از کاربران، محتوای مد نظر خود را از جستوجو در هشتگها پیدا میکنند. از این رو لازم است استفادۀ درست و اصولی از هشتگها را یاد بگیریم.
UGC به کمک شما میآید
اصطلاح UGC به منظور توصیف یکی از بهترین روشها برای تعامل با کاربران تعریف شده است. UGC مخفف User Generated Content و به معنای «محتوای تولید شده توسط کاربر» است. اگر در زمینهای فعالیت دارید که فالوئرهایتان میتوانند در روند تولید محتوا مشارکت کنند، فرصت آن را از دست ندهید. سوژهها، تصاویر، عکسها و اطلاعاتی که کاربران برایتان میفرستند را به شیوهای موثر به کار بگیرید.
استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران میتواند به روشهای بسیار متفاوت باشند. مثلاً میتوانید کامنت یکی از کاربران را در استوریهای خود بازتاب دهید. یا از شاگردان خود بخواهید که نتایج کارشان را برایتان بفرستند. مثلاً اگر استاد طراحی هستید، آثار شاگردان خود را در پیج خود نشر دهید. همچنین میتوانید با Mention کردن کاربران، تعامل با آنان را افزایش دهید.
چند نکته در مورد تحلیل بازار کسب و کار
برای این مرحله مددر ابتدا باید تجزیه و تحلیل وضعیت کنونی شرکت یا سازمان، رقبای بازار،شرایط و تقاضای بازار پرداخت و نسبت به مشخص کردن اهداف بازاریابی و فروش سازمان اقدام نمود هدف اصلی بازاریابی برقراری تعادل میان میزان تولید محصولات و بازارهای هدف می باشد.
استراتژی بازاریابی
روش های اتخاذ شده توسط مدیران بازاریابی موفق با توجه به اهداف سازمانی و بازاریابی محتوا ، استراتژی های انتخابی برای دست یابی به اهداف سازمانی در چارچوب زمانی و براساس استراتژی ها و محدودیت های سازمانی و تهدیدهای محیطی است.
گام های موفقیت در بازاریابی و فروش
در قسمت زیر چهار راز معرفی شده است که راویان برند آنها را باور دارند و برای تعامل و ارتباط احساسی با مخاطب از آنها استفاده می کنند. این رموز شامل ترکیبی از اصول داستان نویسی و اصول برندینگ می باشد که این ترکیب می تواند به شما کمک کند تا روایت برند خود را خلق کنید تا اثربخشی برنامه های بازاریابی یکپارچه تان هر چه بیشتر شود.
صادقانه و شفاف بیان کنید
صداقت و شفافیت در روایت برند مهم است. داستان ریشه در واقعیت برندینگ، محصولات و صنعت شما داشته باشد. به عبارت دیگر، حتی روایت های برند هم باید به سه مرحله اصلی ساختار برند وفادار باشد: انسجام، تداوم و خویشتنداری. اگر داستان برندتان ثبات نداشته باشد مخاطبان گیج خواهند شد و با یافتن برند دیگری که انتظارات آنها را برآورده کند، به سمت آن می روند.
از طریق شخصیت ها، داستان را هیجان انگیز کنید
روایت های برند از جمله اصول بازاریابی بشمار نمی آیند. آنها تبلیغات نیستند و همچنین گام هایی برای فروش و بازاریابی بیشتر نیستند. روایت برند باید با شخصت های برند و شخصیت نویسنده در مرحله اصلی گفته شود. داستان های خسته کننده خوانندگان را جذب نمی کنند و نمی توانند آنها را حفظ کنند اما داستان های پر شخصیت می توانند خوانندگان را جذب و حفظ کنند.
شخصیت هایی جذاب و دوست داشتنى خلق کنید
روایت برندینگ مستلزم این است که شخصیت هایی ایجاد کنید که مخاطبتان دوست داشته باشد. به این معنی نیست که شما باید شخصیت های ساختگی و تخیلی بسازید تا داستانتان را بگویید. در حالی که شخصیت هایی داشته باشید که بتوانند در نشان دادن پیام های برند به اشکال مختلف موثر باشند. برای مثال، شخصیت های خریدار بسازید و داستان را از دیدگاه آنها بگویید. مهمترین چیز در ایجاد شخصیت ها این است که بتوانید از لحاظ احساسی با مخاطبتان ارتباط برقرار کنید تا جایی که خودش بخواهد داستان را دنبال کند. ساختار استاندارد داستان نویسى شامل ابتدا،میانه و پایان را رعایت کنید در قسمت ابتدایى باید داستان مسئله را پرتوان شروع کنید و شخصیت داستان ساختگى را إیجاد نمایید در میانه داستان به بیان مشکل شخصیت کلیدى پرداخته و به تعارضات و مشکلاتى که پیش رو دارد بیان کرد
از تکنیک هاى دائمى بازاریابی استفاده کنید
مثل داشتن صفحه در شبکه های اجتماعی، یا استفاده از تیزر آنها، ایمیل و غیره را در نظر بگیرید. تاکتیک های بازاریابی آنلاین ، فرصت خیلی خوبی را برای استفاده از بازاریابی آفلاین و از طریق موبایل در روایت برندتان فراهم می کند.
نتیجه گیرى
با تمام تلاش های صورت گرفته در برند سازی، هدف شما، احاطه کردن مخاطبان با تجربیات برند (از جمله داستان ها) است، بنابراین آنها خودشان می توانند انتخاب کنند که چگونه می خواهند با برند شما تعامل کنند. با استفاده از روش های مختلف کاری کنید آنها از روایت برندتان لذت ببرند و خواهید دید که به اهداف بازاریابی و فروش برندتان نزدیک تر خواهید شد. هم اکنون شرکت های بزرگی اقدام به داستان گویی از طریق رسانه کرده اند. برای مثال، شرکت بی ام دبلیو از طریق داستان گویی اقدام به ساخت یک فیلم کرد و به نتایج خوبی هم دست یافت.
تحلیل بازار کسب و کار
نکته قابل تامل دیگری که باعث می شود تا رقابت در میان شغل های متفاوت بسیار شدید شده است افزایش جمعیت در این سال ها و روی آوردن شرکت ها به کارهای تکراری باعث شده است که کیفیت عرضه خدمات و محصولات برای کاهش قیمت بسیار پایین بیاید کاهش کیفیت محصولات و خدمات تاثیر معکوسی در خرید مردم دارد و آنها فقط محصولاتی را خریداری می کنند که کیفیت بالاتری داشته باشد
بررسی نقش مشاوران بازاریابی
در بازار کار دو حالت وجود دارد یا دارای کسب و کار هستند و یا اینکه می خواهید کسب و کار راه اندازی می کند
در مرحله کسب و کار میزان رقبا زیاد هستند و به صورت مداوم در چالش هستند با رقبای کاری خود برای اینکه بتوانی شرایط جدیدی را به وجود آورید باید بتوانید شرایط کنونی محصول ، تولیدات و خدمات را آنالیز و بازبینی کنیم باید با هدف ایجاد موقعیت جدید و برای رسیدن به این شرایط باید با ارائه محصولات و خدمات جدید گوی سبقت را از رقبای کاری خود بروباید و یا اینکه برای محصول خود یک ارزش افزوده بی افزایید تا در جایگاه جدید به فعالیت مطلوب خود بپردازید لازمه رسیدن به این اهداف آنالیز و بررسی کسب و کار که در حیطه وظایف بازاریابان سازمانی می باشد بازاریابان سازمانی با روش های مختلف بازاریابی محتوا، بازاریابی موتورهای جستجوگر، بازاریابی شبکه های اجتماعی ،سعی در تجزیه و تحلیل بازار هدف و مخاطبان خود را دارند
در حالت دوم: برای شروع کسب و کار جدید از ابتدای راه اندازی شغل خود نیاز به شناخت همه جانبه بازار را دارید لازمه این شناخت کمک گرفتن از مشاوره بازاریابی می باشد در شرکت یا سازمان با تاسیس واحد بازاریابی و با تحقیق کامل و دقیق از شرایط بازار، نیازسنجی مخاطبان همچنین طراحی تبلیغات ماندگار و موثر در ذهن مخاطبان براساس اهداف سازمانی به ارائه برنامه استراتژیک سازمانی و مدیریت بازرایابی موفق دست یافت تا بتوان محصولات جدیدی را تولید و روانه بازار کنند که بتوانند در یک مدت زمان اندک از یک جایگاه قوی در بازار کسب و کار بهره مند شوند تاثیر مشاوران بازاریابی در رسیدن به موفقیت سازمانی کاملا محسوس می باشد
نتیجه گیری
تمامی شرکت ها برای حل مشکلات کاری خود توان بازبینی ، فکر کردن و تصمیم گیری و تغییر رفتار خود دارند اما امکان دارد در این راه اشتباه کنند و یا اینکه زمان زیادی را صرف تغییرات کنند در صورتی که یک مشاوره بازاریابی دیجیتال می تواند به افراد و شرکت ها کمک کند تا بتوانند خوب فکر کنند تصمیم گیری کنند و بهترین شکل عمل کنند به فرایند تغییر و تحول کاری سرعت دهند و از ابطال نیروی انسانی و سازمانی جلوگیری کنند و در مرحله نهایی قدرت پیش بینی ، ارزشیابی و بهبود تغییرات رفتاری را بالا ببرند.
۷ عنصر اصلی که باید در استراتژی بازاریابی به آنها توجه کنید
ٖدر حال نوشتن استراتژی بازاریابی هستید؟ این ۷ عنصر اصلی را بشناسید
این مطلب دارای نسخه صوتی میباشد. کاربران ویژه به لینک نسخه صوتی دسترسی خواهند داشت. هماکنون عضو شوید.
عناصر زیادی در استراتژی وجود دارند که هریک دارای ماهیتی پویا هستند. بطور طبیعی، هنگامی که یک عنصر تغییر میکند، سایرین نیز تغییر خواهند کرد. هریک از ۷ عنصر کلیدی استراتژی بازاریابی، متغیرهای وابسته خود را دارند که آن عنصر را تعریف میکنند.
بنابراین، یک مشتری بعنوان یک عنصر تنها یک مشتری نیست، بلکه شامل متغیرهای مختلفی همچون خدمات مشتری در شرکت، انتظارات مشتری، تعریف ارزش از دید او و بسیاری از چنین متغیرهایی میباشد. بنابراین اگر ۷ عنصر کلیدی مختلف در استراتژی بازاریابی وجود دارد، در واقع طیف زیادی از متغیرها در این ۷ عنصر دیده شدهاند. برای همین است که تصمیمات استراتژیک همیشه دشوار هستند و به باتجربهترین افراد در سازمان سپرده میشوند.
عناصر کلیدی استراتژی بازاریابی به دو بخش کلی تقسیم میشوند: محیط داخلی و محیط خارجی.
محیط داخلی (محیطی که شرکت میتواند کنترل کند) شامل مشتریان، شرکت و رقبا است. اینها نهادهایی هستند که شرکت میتواند کنترل کند و یا حداقل تحت نفوذ خود قرار دهد. و از این رو این سه نهاد تشکیلدهنده یک مثلث هستند که هرکدام دیگری را تحت تاثیر قرار میدهد.
محیط خارجی (محیطی که شرکت نمیتواند کنترل کند) شامل عواملی است که به طور مختصر به آن PEST میگویند. این محیط بر تصمیمگیری محیط داخلی تاثیرگذار است. با این حال، هر نهاد از محیط داخلی نمیتواند محیط خارجی را تحت تاثیر قرار دهد.
گرچه مشتریان بیشترین قدرت را دارند، فناوری، جنبههای سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی میتوانند موجب تغییر شوند. از این رو، برای گذر از محیط خارجی، محیط داخلی باید بسیارسریع تنظیم گردد و یا تطبیق داده شود. البته این به رویکرد استراتژیک شرکت نیز بستگی دارد.
استراتژی بازاریابی یکی از بخشهایی است که در تحلیل کسب و کار مورد بررسی قرار میگیرد.
۷ عنصر کلیدی در استراتژی بازاریابی
۱- مشتریان: دلیل اینکه چرا بازاریابی درحال تکامل است و ما نیاز به استراتژیهای زیادی در این زمینه داریم، مشتری است. من یک مشتری هستم. عادتها و تصمیمات خرید من نسبت به شما کاملا متفاوت میباشد. هر استراتژی، مشتریان را بعنوان نقطه شروع در نظر میگیرد و سپس به سمت جلو حرکت میکند. از این رو، استراتژیها بطورکلی با بخشبندی، هدف گیری و موقعیتیابی و حرکت به جلو سر و کار دارند.
۲- شرکت: مقصود از شرکت، نقاط قوت و ضعف درونی شرکت است. تجزیه و تحلیل SWOT یک ابزار تجزیه و تحلیل قوی میباشد که تعیین میکند شرکت قادر به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نمیتواند انجام دهد. برای طراحی یک استراتژی، شرکت باید تجزیه و تحلیل داخلی را انجام دهد و تصمیمات درستی اتخاذ کند.
۳- رقابت: رقابت هم بر مشتریان و هم بر شرکت تاثیر میگذارد. فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی همواره بدلیل ترس از افزایش رقابت صورت میگیرند.
۴- محیط سیاسی: بسیاری از عوامل بر محیط سیاسی یک کشور تاثیر میگذارند. سطح کنترل بر سیاستها، ساختار سیاسی و همچنین عوامل مختلف دیگر به ساخت محیط سیاسی و حقوقی یک کشور کمک میکنند.
۵- محیط تکنولوژیک: بسیاری از خوانندگان، این مقاله را بر روی یک گوشی هوشمند میخوانند. آیا یک دهه پیش، چنین چیزی ممکن بود؟ برای همه آن شرکتهایی که یک دهه پیش موفق بودند چه اتفاقی افتاد؟ نوکیا کجاست؟ محیط تکنولوژیکی بسیارسریع تغییر میکند و شرکتهایی که سازگار نیستند شکست میخورند. از این رو، تکنولوژی یک عنصر برجسته از استراتژی بازاریابی است.
۶- محیط اجتماعی: مک دونالد در هر کشور جدید که به آن وارد میشود منوی خود را تغییر میدهد. این به دلیل محیط اجتماعی است. کشورهایی همچون ایالات متحده و انگلستان، دوستدار گوشت هستند درحالیکه در مکانهایی همچون هند، گوشت عمدتا ممنوع است و مردم به رستورانها و هتلهایی که خوراک گوشت ارائه میدهند نمیروند. بنابراین محیط اجتماعی در مکانهای مختلف متفاوت است. براساس محیط اجتماعی، استراتژی نیز متفاوت خواهد بود.
۷- محیط اقتصادی: اگر بخواهید محصول بهتری را روانه بازار کنید، محیط اقتصادی کشور بسیار مهم است. بسیاری از برندها هنوز تنها در کشورهای توسعهیافته موجودند، و حتی در کشورهای درحال توسعه موجود نیستند. این بدلیل GDP (تولید ناخالص داخلی) پایین کشورهای درحال توسعه است، که زمینه لازم برای ورود یک برند برتر را فراهم نمیکنند. از این رو، هنگام طراحی یک استراتژی، باید ورود به بازار اقتصادی مناسبی را هدفگذاری کنید.
به طور کلی، در چارچوب استراتژی، ۷ عنصر بالا برای طراحی استراتژی بازاریابی مناسب ضروری هستند.
چنانچه به این حوزه علاقهمند هستید پیشنهاد میکنیم صفحه دوره تحلیل کسب و کار BABOK را ببینید.
هزینه استراتژی محتوا چقدر است؟
یکی از مواردی که هنگام جستجوی سرویس یا کالایی که قصد خریدش را دارم و آن مورد مرا آزار می دهد این است که به راحتی اطلاعات قیمت را پیدا نمی کنم.
بنابراین این مورد را در کسب و کار خودم نیز سعی کردم برطرف کنم. مثلا شخصی به من برای مشاوره استراتژی دیجیتال مراجعه می کند ، پس از تخمین نیاز ها و زمان و … قیمت را خیلی شفاف اعلام میکنم.
من از هزینه های پنهان و نقاط عطف غیرمنتظره متنفر هستم ، بنابراین سعی می کنم به طور واضح و دقیق جزئیات روند ، محصولات قابل تحویل و هزینه های مربوطه را ارائه دهم. در حالی که مشخصات آن بسته به پروژه متفاوت است ، تصویر کلی معمولاً مشابه است ، بنابراین مخاطبین من می دانند که حداقل در دید کلان و بزرگ چه انتظاراتی دارند.
هنگام استخدام یک استراتژیست محتوا ، چه مبلغی باید پرداخت کنید؟
توسعه یک استراتژی محتوا کاملاً یک فرآیند استاندارد است ، حتی اگر از یک چارچوب خاص بهره گرفته شود. به عنوان یک مثال واقعی باید بگویم من با توجه به عملکرد چند چارچوب و تجربه ی شخصی توانسته ام یک چارچوب شخصی برای این موضوع درست کنم اما این بدان معنا نیست که من از استانداردها پیروی نمی کنم.
بسته به ویژگی ، اندازه وب سایتی که تحلیل می کنید و اهداف تجاری و بازاریابی ، زمان و تلاش لازم برای رسیدن به اهداف استراتژیک بسیار متفاوت است. برای راحت تر کردن همه چیز ، من یک روند توسعه استراتژی محتوای عمومی را با قیمت های مربوطه شرح می دهم.
من با شرکت های خارجی که عموما از طریق وب سایت های فریلنس آشنا شده ام عموما ساعتی ۱۰۰ دلار دریافت می کنم اما از آنجا که این مبلغ در ایران بسیار زیاد است ، هزینه خود را در ایران ساعتی ۸۰۰ هزار تومان در نظر گرفته ام که البته متناسب با کسب و کار و افرادی که وارد مذاکره می شوند ممکن است کمی کمتر و یا بیشتر دریافت کنم. همچنین در نظر بگیرید زمانیکه شخصی به شرکت وانیا برای مشاوره دیجیتال مراجعه می کند و من در مقام مشاور آن سازمان هستم، مبلغ را بیشتر اعلام می کنم زیرا منافع مالی سازمان را نیز باید مد نظر قرار دهم.
بنابراین چه چیزی را در استراتژی محتوا مد نظر قرار می دهم و چقدر باید برای آن هزینه اعلام کنم؟ در اینجا خلاصه و زیر جزئیات آمده است.
این جدول فرض می کند که مشاور یا آژانس 4-8 ساعت در روز روی پروژه شما کار می کند ، در حقیقت ، به ندرت چنین خواهد شد. بنابراین زمان را خودتان در نظر بگیرید که بیشتر خواهد بود مگر اینکه یک نفر را به صورت کاملا اختصاصی به استخدام شما در آید.
مبالع بالا به تومان است.
و حالاتوضیح هر بخش بالا
وضعیت محتوای موجود و ممیزی محتوا
در این شبت و فریمورک کلا دو بخش بسیار زمان بر هستند . وضعیت محتوای موجود و ممیزی محتوا بخش اول این شیت است که هم گسترده می باشد و هم بسیار زمانبر. ممیزی محتوا به معنی:
- بررسی تعداد محتواهای موجود بر اساس کلمات کلیدی که قبلا وجود داشت و کیفیت آنها ،
- تجزیه و تحلیل عملکرد بر اساس داده ها ،
- تجزیه و تحلیل ساختار و کیفیت صفحات ،
- یافتن باگ های محتوایی
برای یک وب سایت با حدود ۵۰ صفحه ، این فرایند می تواند ۷-۴ روز کامل طول بکشد ، در حالی که برای وب سایت های بزرگ و بسیار بزرگ ، بسته به یافته های اولیه و میزان محدودیت دامنه ، ۱۵-۱۰ روز کامل طول می کشد.
من یک روش معمول برای بررسی این محتواها دارم. ابتدا فرض می کنم سه سطل دارم . چرا سطلل؟ شما می توانید هر نوع ظرفی انتخاب کنید. ( مگه دارم درس آشپزی میدم؟ ) و کنار این سه سطل رنگی یک سطل زباله نیز میگذارم.
- سطل سبز رنگ : محتوایی که بسیار با ارزش است و ترافیک بالایی دارد
- سطل آبی رنگ : محتوایی که با ارزش است و ترافیک نسبتا خوبی دارد
- سطل زرد رنگ : محتوایی که ممکن است با ارزش باشد یا نباشد ولی به هر صورت ترافیک به وب سایت منتقل می کند .
- سطل زباله : هر چیزی که از دایره ی ارزش محتوایی خارج شده باشد را درون این سطل می اندازم.
برای اینکه کارم سریع پیش برود ابتدا با سطل زباله شروع می کنم . حتی زمانم را برای نگاه کردن بیش از اندازه به محتوا نیز صرف نمی کنم . با توجه به تجربه عموما ۵۰ درصد محتواهای تولید شده کلا باید دور ریخته شوند و ارزش نگه داشتن ندارند. بعد از این سطل سراغ محتوای سبز رنگ می روم و آنها را بررسی می کنم و به ترتیب به سراغ دو سطل ( محتوا ) دیگر. اما یک نکته ی مهم. بررسی کردن تمامی صفحات ممکن است کمی طولانی و حوصله سر بر باشد. ممکن است بعد از چندین مقاله خسته شوم و مقالات بعدی را با بی حوصلگی بررسی کنم و در این فرایند به مقالات مهم لطمه وارد کنم و به صورت ناخوداگاه وارد سطل زباله کنم. چطور این مورد را مدیریت می کنم؟
از محتوا و ساختار تحلیل بازار آنجا که ممیزی بیشتر تمرکز نیاز دارد ، من معمولاً کار را به چند روز تقسیم می کنم ، و استراحت می کنم تا مغزم از هم جدا شود! و به طور عینی تری به مسائل نگاه کند. من به این کار زمان چرخش می گویم.
بنابراین به طور خلاصه:
- زمان چرخش برای کسب وکارهای کوچک یکبار
- زمان چرخش برای کسب و کار های متوسط بین ۲ تا ۳ بار محتوا و ساختار تحلیل بازار
- زمان چرخش برای کسب و کارهای بزرگ حداکثر ۵ مرتبه
- هر چرخش برای من ۲۴ ساعت زمان استراحت است.
تحقیقات رقبا ، مخاطبان هدف و توسعه پرسونا
برخی از مشاوران یا آژانس های دیجیتال مارکتینگ ممکن است ترجیح دهند این مرحله را به دو وظیفه جداگانه تقسیم کنند ، اما من دوست دارم که آن را به عنوان یکی در نظر بگیرم. محصولات نهایی که به مشتری تحویل می دهم می تواند شامل تحقیق در مورد پروفایل مخاطب ، عنوان شغلی وی، نقاط درد مخاطب و دلایل خرید وی باشد که در نهایت به بخش بندی مخاطب تبدیل خواهد شد که در برندینگ به آن سگمنت Segment می گوییم
عمق این تجزیه و تحلیل بستگی به مرحله ای دارد که تجارت و وب سایت شما در آن قرار دارد. اگر به تازگی شروع به کار کنید ، اطلاعات زیادی از مشتری نخواهید داشت ، بنابراین تجزیه و تحلیل براساس مشخصات مشتری بالقوه انجام می شود.
از طرف دیگر ، اگر استراتژیست محتوا بتواند به اطلاعات واقعی مشتری یا حتی بهتر از آن به مصاحبه های رودرو با مشتری دسترسی پیدا کنید ، این روند را آسان تر و بسیار دقیق تر میتواند انجام دهد.
با توجه به جایگاه شما ، خدمات یا کالای ارائه شده و داده های مشتری یا کاربر ، این مرحله ممکن است از چند روز تا چند هفته طول بکشد.
برای یک وب سایت کوچک ، من معمولاً ۲ تا ۴ روز برای تحقیق و یک یا دو روز برای توسعه پرسونا وقت می گذارم. این کار تمام وقت است.
اکنون ، اگر وب سایت بزرگی داشته باشید و خدمات و محصولات متعددی را ارائه دهید ، این مرحله به کار بسیار بیشتری نیاز دارد. هر مخاطب مشخصات ، نقاط درد ، موانع و دلایل خرید خود را دارد. بنابراین انتظار داشته باشید که زمان و هزینه وب سایت های بزرگتر با پیشنهاد پیچیده تر افزایش یابد.
طراحی و دیزاین بر اساس سند هویت بصری و نقاط درد مخاطب
سند هویت بصری به ما می گوید چطور صحبت کنیم از چه رنگی استفاده کنیم، خط قرمز چیست و …. ما در این مرحله دو کار همزمان باید انجام دهیم. یعنی در ابتدا باید نقاط درد مخاطب را پیدا کنیم، و در یک پیام خلاقی ه مطابق با هویت برند است بتوانیم این محتوا را به مخاطب انتقال دهیم. برای همین این دو باید همزمان و به صورت اسپیرال صورت پذیرد. و باز هم خیلی از همکاران بنده این دو بخش را جدا از هم در نظر می گیرند. با توجه به اینکه ما در مرحله ی قبل پرسونای مخاطب را پیدا کرده بودیم و همچنین سند هویت بصری برند موجود است، این مرحله زیاد از من زمان نمیگیرد و حدود ۱۶ ساعت کافیست تا پیام ها را تعیین و طراحی را انجام دهم.
تدوین و توسعه نقشه راه استراتژی محتوا
این یک مورد معمولا در استراتژی محتوا وجود ندارد. حتی من چندین شرکت و شخص در خارج از ایران را نیز بررسی کردم تا مطمئن شوم چقدر مورد نیاز است و داخل استاندارد. در بخش قابل توجهی از رقبایم که کار استراتژی محتوا انجام میدهند این مورد اصلا وجود ندارد. اما من ترجیح می دهم آن را اضافه کنم تا به مشتری درک درستی از انتظارات و منابع انسانی مورد نیاز بدهم.
تهیه نقشه راه زمان کمتری دارد اما ایجاد تسک برای هر کار به زمان نیاز دارد. بنابراین من معمولاً ترجیح می دهم که فقط نقشه راه را خودم انجام دهم و برای تبدیل مراحل به وظایف با یک مدیر محتوا کار کنم.
نقشه سفر مشتری سندی است که هدف آن متحد کردن تمام اعضای تیم در بخشهای بازاریابی و فروش برای فراهم کردن تجربه بهتر برای مشتری است. استراتژیست محتوا به عنوان یک رهبر کارش را با طراحی نقشه سفر مشتری آغاز میکند. در این نقشه نقاط تماس مختلفی وجود دارد که توسط هر دپارتمان مدیریت میشود.
هدف این است که تجربیات شخصی و ارزشمند مشتریان در طول سفر مستند شود و جزئیات محتوایی که مشتریان به آنها دسترسی دارند مشخص شود. در این قیف تجربه محور جدید، سفر مشتری هرگز تمام نمیشود. این فرآیند با پیگیری مستمر و مداوم نتایج همراه است و در دل آن اهدافی مانند کاهش هزینه کسب کاربر، بهبود نرخ تبدیل، افزایش ارزش با گذر زمان و بسیاری موارد دیگر نهفته است. در نهایت این به استراتژی محتوا بستگی دارد که اطلاعات درست را به افراد مناسب در زمان مناسب برساند تا قیف تجربه مشتری موفق شود.
مدل محتوا و قیف بازاریابی محتوا
قیف بازاریابی محتوا سیستمی است که از طریق انواع مختلف محتوا، روش های جدیدی را برای افزایش بازدید به تجارت شما معرفی می کند. سپس این روش ها با “هدایت تدریجی کاربران” از طریق نمونه های بیشتری از محتوا، آنها را به مشتریان احتمالی تبدیل می کند.
بسیاری از کارشناسان، قیف بازاریابی را به قسمتهای مختلفی تقسیم می کنند، اما به طور کلی سه نکته وجود دارد که باید به خاطر بسپارید:
- بالای قیف – مرحله آگاهی (Top Of The Funnel =ToFu): این قسمت بر روی آگاهی از برند و میزان ترافیک سایت متمرکز است. هدف محتوای ToFu جلب توجه کاربر است.
- میانه قیف – مرحله تعامل (Middle Of The Funnel =MOFU): این قسمت بر تولید و توزیع محتوا تمرکز دارد. محتوای MOFU بر روی آموزش و اطلاع رسانی درباره رویدادهای مختلف تمرکز می کند.
پایین قیف – مرحله تبدیل (Bottom Of The Funnel =BOFU): این قسمت بر روی نرخ تبدیل مشتری تمرکز دارد. یعنی روی تجارت یا محصول پولی متمرکز است.
من در استراتژی محتوا به این بخش کمی بیشتر از بقیه ی بخش ها دقت و توجه می کنم. زیرا مدلی که برای محتوا در نظر میگیرم تا به بازاریابی محتوا ختم شود بسیار مهم است. به این معنی که نمی شود محتوای هرز تولید کرد ولی بازاریابی خیلی خوبی داشت. یا بالعکس. باید تعادلی بین تولید و انتشار صورت پذیرد.
الگوها / چارچوب های محتوا
بسته به مدل محتوای خود و سیستم مدیریت محتوا که از آن استفاده می کنید ، ترجیح می دهید چند الگوی استاندارد داشته باشید که می توانید برای هر نوع محتوا مجدداً استفاده کنید.
به عنوان مثال ، الگویی برای صفحات فرود ، الگویی برای یک سرویس یا صفحه محصول خاص ، چارچوبی برای مقالات وبلاگ.
تلاش و قیمت مستقیماً به تعداد انواع محتوای مورد نیاز بستگی دارد. اگر فقط فیلم ها ، مقالات وبلاگ و صفحات خدمات ، به علاوه صفحه اصلی و صفحه تماس ایجاد کنید ، فقط به 3 الگو و 2 چارچوب نیاز دارید.
از نظر هزینه ، این مقدار بسیار متفاوت است ، اما برای حداقل بسته توضیح داده شده در بالا ، می توانید انتظار داشته باشید که حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان بپردازید. هرچه ساختار داده ها / محتوای شما بیشتر باشد ، مدل محتوا و الگوها جزیی تر باشند ، بنابراین قیمت نیز بالاتر خواهد بود.
کانالها و جریانهای توزیع ، فرایندهای چرخه عمر محتوا
تحقیق در مورد کانالهای توزیع تا حدی هنگام تحقیق درباره مخاطبان انجام می شود ، زیرا شما باید بفهمید که آنها برای کسب اطلاعات به کجا می روند ، کجا جستجو می کنند و کدام نوع از محتوا را در این کانال ها مورد توجه قرار می دهند.
در این مرحله جریان های توزیع است که بسیار وقت گیر تر است. برای وب سایت های کوچکتر ، منطقی تر است که این مورد کمی جزئی تر باشد ، زیرا محتوا و ساختار تحلیل بازار محتوا و ساختار تحلیل بازار اندازه تیم و اهداف تعیین می کند که چه تعداد کانال را می توان پوشش داد.
به عنوان مثال ، اگر وب سایت جدیدی دارید و هیچ تبلیغ یا توزیعی انجام نداده اید ، ممکن است ترجیح دهید فقط 2-3 کانال را هدف قرار دهید و بر آنها مسلط شوید.
اگر بودجه لازم برای تبلیغات دارید این مرحله کمی راحت تر است و مدل آن نیز متفاوت تر خواهد بود، پس در این مرحله از مشتری خود می خواهم خیلی خیلی رک و صریح بودجه ی مورد نظر را به من اعلام کند تا بدانم بر چه اساس استراتژی بنویسم. در مورد چرخه عمر محتوا نیز همین مورد صدق می کند. زیرا بخشی از چرخه ی عمر محتوا وابستگی زیادی به هزینه دارد .
هر محتوا مانند محصولی است که به مخاطب عرضه میشود. با این رویکرد میتوان برای محتوا نیز یک چرخه عمر در نظر گرفت. عموما چرخه ی محتوا را شامل مراحل زیر در نظر میگیرند:
- تولید
- معرفی محصول به بازار
- رشد
- بلوغ
- افول
چرخه عمر محتوا، فرآیندی است که از زمان برنامه ریزی و خلق ایده برای محتوا تا حذف محتوا را شامل میشود. این چرخه به استراتژیست های محتوا و سایر افرادی که به روش های مختلفی با کانتنت یا محتوا در ارتباط اند کمک میکند که به صورت مستمر محتوا را ارزیابی کنند، در زمان خود صرفه جویی کنند، کیفیت محتوا را افزایش دهند و در نهایت کاربران بیشتری را جذب نمایند.
تقویم تولید محتوا و تحقیق کلمات کلیدی
به عنوان استراتژیست دیجیتال شاید باید در ابتدا اقدام به تحقیق کلمه ی کلیدی و سپس تولید تقویم تولید محتوا کنم و سپس مراحل دیگر را انجام دهم. من در هیچ کجای این مقاله عنوان نکردم که کدام یک بر دیگری اولویت دارد و یا حتی شماره ردیف هم نگذاشتم. فقط ۸ مورد که خودم انجام میدهم را لیست کردم. اینکه کدام اولویت دارد و کدام اهمیت بستگی به پروژه و اهداف و … دارد. در برخی مواقع مانند برندسازی برخورد می کنم. یعنی شیوه ی اسپیرال را پیش می گیرم. یعنی در هر قدم یک بخش کوچک از این هشت مورد را انجام میدهم.شاید اگر در مقام یک متخصص سئو باشم اولیت برای من همین مورد تقویم تولید محتوا و تحقیق کلمات کلیدی باشد. بگذریم…شما می توانید این بخش را به یک متخصص بهینه سازی وب سایت برون سپاری کنید.اما من این بخش را جزیی از وظایف خودم می دانم . برای این کار دو دلیل دارم
- یک متخصص سئو بیشتر به حجم ترافیک نگاه می کند و کمتر به پروفایل کاربر و پرسونای آن اهمیت می دهد. او ممکن است کلمات کلیدی را که می توانند ترافیک ایجاد کنند بر کلمات متمرکز بر تبدیل اولویت قرار دهد. مطمئناً ، اگر اهداف بازاریابی خود را واضح بیان کنید ، می توان از این امر جلوگیری کرد ، اما عکس این قضیه بیشتر اتفاق می افتد.
- یک استراتژیست محتوا به احتمال زیاد با در نظر گرفتن کاربر شروع می کند و ابتدا به نقاط درد فکر می کند. بنابراین از این دیدگاه ، یک استراتژیست محتوا توصیه می کند با مباحثی بیشتر مشتری مدار باشد و احتمال تشویق به تبدیل وجود دارد.
امیدوارم با نوشتن این مقاله به شما کمک کرده باشم تا بدانید باید چه انتظاراتی از استراتژیست محتوا داشته باشید و تقریبا هر استراتژیست چه لیست وظایفی دارد. اگر برای بیزینس خودتان دنبال استراتژیست دیجیتال هستید میتونید روی من حساب کنید.
محتوا و ساختار تحلیل بازار
آشنایی با محتوای مقدمه در مقاله
در قسمت اول با محتوای چکیده مقاله آشنا شدید و متوجه شدید که چکیده خلاصه ای از کل مطالعه شما است که معمولا به صورت هدف، روش ها و نتیجه گیری بیان می شود. در قسمت دوم شما با محتوای مقدمه که در واقع خواننده را در جهت زمینه مطالعه سوق می دهد و دلیل انجام پژوهش را درک میکند آشنا می شوید. در اینجا به موارد های مهمی که باید در مقدمه مقاله رعایت گردد توجه کنید:
ساختار محتوای مقدمه ما باید طوری ذکر شود که خلاصه ای از تاریخچه در آن بیان گردد. به این نکته توجه کنید که در بعضی از مقدمه های مقاله ها خلاصه ای از تاریخچه، بیان نشده و داور مورد نظر هم از آن ایراد نگرفته اما این به این معنای رد شدن یا ریجکت (Rejrct) مقاله شما نیست. ولی از لحاظ کیفیت کاری این نوع مقاله ها استاندارد نمی باشند.
برای مثال شما خواننده ای را فرض کنید بدون اینکه به مقالات دیگری بخواهد مراجعه کند تمایل دارد از مقاله شما هر آنچه که بخواهد بداند. و این امر باعث می شود ارجاعات به مقالۀ شما زیاد گردد. اما اگر تاریخچه را در مقدمه ذکر نکنید خواننده مجبور است برای اطلاع از کیفیت و کاربرد این موضوع مراجعه کند به مقالات دیگر و در عین ممکن است مقالات دیگران بهتر از مقاله شما باشد و دیگر تمایلی به مقاله شما نداشته باشد.این مثال را در ذهن داشته باشید که شما یک فروشگاه دارید و برای جلب مشتری شما باید تمام اجناس هایی که نیاز مشتری را برآورده میکند در فروشگاه مُهیا سازید تا خریدار دست خالی از فروشگاه بیرون نرود. پس حتماً تاریخچه سه یا چهار خطی در مقدمه مقاله داشته باشید.
در این مرحله به صورت کلی موضوع خودتان را تعریف کنید مثلاً در مقاله من می خواهم بر اساس این کار، چنین شرایطی به وجود بیاورم و این امر باعث می شود که خواننده از موضوع مقالۀ شما کاملاً آگاه شود.
- تعریف پارامترهای کاربردی موضوع (اجباری):
پارامترهای کاربردی موضوع را حتماً با خواننده در میان بگذارید و به این صورت بیان کنید که مثلاً این پارامتر ها خیلی تاثیر دارند، این پارامترها خیلی کاربرد دارند، این پارامترها دارای بحث است یا این نوع پارامتر هنوز در موردش بحثی نشده و من تصمیم دارم روی این پارامتر بحث کنم.
تحلیل نیاز به موضوع در واقع چرایی نیاز به موضوع است و وقتی چرایی آن را شرح دهید خواننده به اهمیت موضوع پی می برد.
- ذکر برخی از نتایج دیگر مراجع در رابطه با موضوع (اجباری):
برخی از نتایج ها را بیان کنید تا خواننده متوجه این موضوع شود که دیگران به چه نتیجه ای در مقاله خود رسیده اند و شما به چه نتیجه ای.
- ذکر نقاط ضعف مراجع قبلی در رابطه با موضوع (اجباری):
وقتی رفع و تحلیل نقاط ضعف را بیان کنید در واقع برای خودتان برَند سازی کردید و باعث می شود خواننده به دید دیگری به مقالۀ شما نگاه کند.
- ذکر کلیاتی از پژوهش حاضر با تمرکز بر نقاط قوت (اجباری):
کلیات پژوهش خود را ذکر کنید و چه کارهای را کلاً می خواهید انجام دهید البته نه با جزییات بلکه با تمرکز کردن روی نقاط قوت .
- رعایت ارتباط همگام بین پارگرافهای ذکر شده (اجباری):
و نکتۀ مهم که هم روی داور و هم روی خواننده تاثیر گذار می باشد ارتباط همگامی ست که باید بین پاراگراف های ذهنی ذکر شده برقرار کند.
دیدگاه شما