آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها


انواع پیوت

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست – آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:

  • مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
  • آشنایی با انواع واگرایی در بورس
  • تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)
  • واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • واگرایی معمولی منفی (-RD)
  • واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
  • واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
  • واگرایی زمانی هوشمند یاSTD
  • نکات مهم درمورد واگرایی
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)
  • نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
  • دانلود کتاب الکترونیکی pdf آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال

یکی از مفاهیم مهم بورس، واگرایی در تحلیل تکنیکال است. تغییرات در بازار سرمایه توسط واگرایی در بورس نشان داده می شود. هنگامی در بورس شاهد واگرایی هستیم که در گام آخر، معامله گران دچار تردید شده و اقدام به تغییر سهم خود می کنند. در چنین حالتی آنها حرکت خود را برخلاف روند قبلی پیش می برند. به همین دلیل، واگرایی از اجزای روانشناسی بورس درنظر گرفته می شود. با رخ دادن واگرایی در بورس می توان با درصد بالا به آن اطمینان کرد. بنابراین، می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال درمقایسه با سایر روش های تکنیکال دارای اعتبار بیشتری است. بنابراین یکی اقداماتی که معامله گران در اولویت معاملات خود قرار می دهند، شناسایی واگرایی ها است. به کمک این مقاله، آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال قادرید معاملات موفقی انجام دهید.

واگرایی تحلیل تکنیکال

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

زمانی که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ می دهد. این واگرایی، ضعیف بودن یک روند را نشان می دهد. در چنین حالتی، قیمت یک سهام به انتهای روند خود خواهد رسید و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد. چنین حالتی را واگرایی در بورس می نامند.

می توان از واگرایی ها به منظور شناسایی سطوح قیمت سهم همچون سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. درصورت رخ دادن واگرایی صحیح در بورس، به احتمال زیاد قیمت سهم بازخواهد گشت. درواقع، هنگامی که خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیم گیری خود دارند، واگرایی رخ داده است. ازجمله اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی واگرایی در بورس عبارتند از:

  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور آر اس آی (RSI)
  • اندیکاتور سی سی آی (CCI)
  • و غیره

از میان آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها این اندیکاتورهای شناسایی واگرایی تحلیل تکنیکال، اندیکاتور مکدی یکی از مناسب ترین اندیکاتورها به منظور شناسایی واگرایی در بورس است.

مقاله پیشنهادی: بازار فارکس

آشنایی با انواع واگرایی در بورس

سه نوع واگرایی در بورس عبارتند از: واگرایی معمولی (RD)، واگرایی مخفی (HD) و واگرایی زمانی (TD) که در ادامه بررسی می شوند.

تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)

در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند امکان واگرایی معمولی وجود دارد. در بورس هنگامی شاهد واگرایی معمولی هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. این نوع واگرایی رخ داده در بورس، حاکی از بازگشت قیمت سهم است.

قیمت سهم با مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال متوقف خواهد شد و در خلاف جهت به حرکت ادامه می دهد. می توانید واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال را با علامت (RD) نشان دهید. واگرایی معمولی در بورس به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم می گردد.

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، در میان دو کف قیمتی، واگرایی معمولی مثبت قابل مشاهده است. این نوع واگرایی در بازار بورس در انتهای یک روند نزولی رخ می دهد. به عبارتی، ای نوع واگرایی در بورس نشان می دهد قیمت به خط حمایت نزدیک شده است. همچنین بیان می کند خریداران قدرت زیادی یافته و قدرت فروشندگان ضعیف شده است.

در این نوع واگرایی، در هریک از نمودار قیمت و در اندیکاتور دو کف قیمت شکل می گیرد:

  • کف اول در اندیکاتور، پایین تر از کف دوم شکل می گیرد. یعنی اندیکاتور نمی تواند کف جدید را شکل دهد.

کف اول در نمودار قیمت بالاتر از کف دوم ایجاد می شود.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی (-RD)

در میان دو سقف قیمت در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی معمولی منفی هستیم. نکته مهم این است که در بورس، واگرایی معمولی منفی در انتهای یک روند صعودی رخ می دهد.

به عبارتی، نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت منجر به واگرایی معمولی منفی می شود. واگرایی معمولی منفی نشان دهنده قدرت ضعیف خریداران و قدرت زیاد فروشندگان است. در سچنین واگرایی، در هر کداوم از نمودار قیمت و اندیکاتور، دو سقف شکل می گیرد:

  • سقف اول در نمودار قیمت، پایین تر از سقف دوم ایجاد می شود.
  • سقف اول در اندیکاتور، بالاتر از سقف دوم شکل می گیرد (اندیکاتور قادر نیست سقف جدید را شکل دهد).

نمونه واگرایی معمولی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است:

واگرایی معمولی منفی

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

زمانی شاهد واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. به عبارتی، اندیکاتور در واگرایی مخفی قادر به تشکیل کف یا سقف جدید بوده است. اما قیمت نتوانسته کف یا سقف جدید را شکل دهد. چنین حالتی را واگرایی مخفی می خوانیم. در بورس، در انتهای یک روند اصلاحی شاهد واگرایی مخفی هستیم و با نشان HD شناخته می شود. واگرایی مخفی در بورس شامل دو دسته واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی است.

مقاله پیشنهادی: آموزش سایت کدال

واگرایی مخفی مثبت (+HD) در بین دو کف قیمتی در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی مخفی هستیم. در بورس زمانی واگرایی مخفی مثبت رخ می دهد که کف اول در اندیکاتور بالاتر از کف دوم باشد. اما در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول شکل می گیرد. چنین وضعیتی، افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان را نشان می دهد. همچنین، بیانگر رشد قیمت سهم است. چنین واگرایی در انتهای یک روند اصلاحی و در کانال صعودی رخ می دهد.

انواع واگرایی

نمونه ای از واگرایی مخفی مثبت در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی منفی (-HD) در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی شاهد واگرایی مخفی منفی هستیم. این واگرایی زمانی در بورس رخ می دهد که سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول باشد. اما در نمودار قیمت، سقف دوم پایین تر از سقف اول شکل گرفته است. چنین وضعیتی بیانگر کاهش قدرت خریدارا ن و افزایش قدرت فروشندگان است. همچنین نشان می دهد قیمت سهم کاهش یافته است. چنین واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی رخ می دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال مثبت

نمونه ای از واگرایی مخفی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)

در تحلیل تکنیکال، زمانی شاهد واگرایی زمانی هستیم که تضاد بین قیمت و زمان وجود دارد. در یک روند اصلاحی در بورس، واگرایی زمانی ایجاد می شود. بصورتی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت درمقایسه با روند قبلی خود ضعیف نشان داده شده است.

برای اینکه با کمک واگرایی زمانی بتوانیم معاملات موفقی در بورس داشته باشیم، باید هنگامی خرید کنیم که قدرت خریداران زیاد است. همچنین زمانی بفروشیم که قدرت فروشندگان زیاد است و در این حالت باید از خرید سهم خودداری کرد.

برای داشتن یک استراتژی موقف در واگرایی زمانی، باید خرید خود را زمانی تکمیل کنیم که سرمایه گذاران قوی معامله انجام می دهند. در چنین حالتی درواقع در جهت روند بازار بورس حرکت کرده ایم. با استفاده از فیبوناچی زمانی می توان وگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال را انجام داد که با علامت TD نمایش می یابد. واگرایی زمانی در بورس شامل واگرایی زمانی معمولی و هوشمند است.

مقاله پیشنهادی: کارگزاری فارابی

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال هنگامی ایجاد می شود که شاهد تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتری نسبت به تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی باشیم. به عبارتی، هنگامی شاهد واگرایی زمانی معمولی در بورس هستیم که نمودار قیمت بیش از سطح 100٪ فیبوناچی اصلاح شود. رخ دادن واگرایی زمانی معمولی در بورس، قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی را نشان می دهد. همچون تصویر زیر، واگرایی زمانی معمولی با ترسیم فیبوناچی بازگشتی قابل مشاهده است.

واگرایی تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از نمونه های واگرایی زمانی معمولی در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی زمانی هوشمند یا STD

در تحلیل تکنیکال زمانی، واگرایی زمانی هوشمند را زمانی می توان دید که تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی جدید باشد. به عبارتی، در بورس در مدت زمان کمتری واگرایی زمانی هوشمند از روند اصلاحی قبل می توان عبور کرد. در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال

در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند پس از واگرایی زمانی معمولی قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی

در فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان از سطوح زیر استفاده کرد:

  • سطوح 38.2٪
  • سطوح 50٪
  • سطوح 100٪
  • سطوح 161.8٪

از میان سطوح فوق، نسبت های 161.8 و 100٪ دارای اهمیت بیشتری هستند.

نکات مهم درمورد واگرایی

درصورت استفاده از واگرایی در بورس به منظور انجام معاملات خود، توصیه می شود از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال علاوه بر شناسایی واگرایی کمک بگیرید. تلاش کنید حتما واگرایی را در تحلیل های تکنیکال خود بکار برید. سعی کنید به منظور شناسایی واگرایی، از دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده کنید. توصیه می شود به منظور شناسایی واگرایی های اندیکاتور MACD، تنظیمات در بازه زمانی 9، 12، 26 قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در اندیکاتور RSI در کف سطح زیر 30 و سقف سطح بالای 70 بررسی شود. سطوح غیر از این 2 عدد در اندیکاتور RSI به منظور شناسایی واگرایی ها دارای اعتبار کمتری هستند.

مقاله پیشنهادی: کارگزاری مفید

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

انواع استراتژی خرید را در این قسمت بررسی می کنیم.

استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، درمورد استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت می توان ابتدا خط روند نزولی سهم را رسم کرد. به منظور شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس باید منتظر بمانیم قیمت در موقعیت خاصی، خط روند ترسیمی به سمت بالا را قطع کند. این کندل قدرتمند مثبت دارای حجم بالا است که در واگرایی رخ داده است.

حال در چنین زمانی، می توان سهم موردنظر را خریداری کرد. به منظور بدست آوردن سود در این استراتژی، واگرایی های مثبت باید شناسایی شده و خرید را در روند صعودی سهم موردنظر خریداری کرد. نکته دیگر در این استراتژی این است که درهنگام تقاطع قیمت با خط روند ترسیم شده به سمت پایین، باید حد ضرر فعال شده و درحال خروج از سهم باشد.

استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)

در تحلیل تکنیکال، استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت به این شکل است که قله شکل گرفته در سهم بعنوان مقامت درنظر گرفته می شود. در چنین استراتژی، با حرکت نمودار قیمت به سمت بالا و عدم عبور از قله، باید به سهم ورود پیدا کرد.

در چنین استراتژی، بسیار مهم است که واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم بررسی شود. همچنین، بهتر است حد ضرر حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومتی که قله را شکل داده قرار داشته باشد. بنابراین، پس از عبور قیمت پایانی سهم در حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومت، باید اقدام به فروش سهم کنید.

استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی در بورس

بهتر است در بورس به منظور خروج از سهم، واگرایی منفی بکار نرود. به منظور خروج از سهم باید استراتژی خاصی درنظر گرفته شود. زیرا ممکن است با فعال شدن حد ضرر، شاهد واگرایی موردنظر خود نباشیم. در بورس با استفاده از استراتژی خروج از سهم می توان به کمک تحلیل تکنیکال، سود قابل انتظار را پیش بینی نمود.

روش دیگر کاربردی در این روش، درنظر گرفتن سود حدود 15 تا 20 پس از ورود به سهم است. در این زمان، با رسیدن قیمت سهم به این هدف، باید نسبت به فعال کردن حد ضرر اقدام نمود. همچنین با نزول قیمت سهم به حدود 6 درصد زیر بیشترین قیمت پایانی، خروج از سهم اتفاق می افتد.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

بهتر است نکات زیر درمورد واگرایی در تحلیل تکنیکال درنظر گرفته شود:

  • درصورتی که نمودار قیمت در جهتی مخالف یک اندیکاتور در حرکت باشد، یک واگرایی رخ می دهد.
  • افزایش قیمت و رشد سهم توسط واگرایی نشان داده می شود.
  • در واگرایی مثبت، با صعود اندکاتور، شاهد کاهش قیمت خواهید بود.
  • واگرایی منفی، کاهش قیمت و افت قیمت سهم را نشان می دهد.
  • در واگرایی منفی شاهد افزایش قیمت هستیم اما اندیکاتور درحال ریزش است.
  • در معاملات نباید صرفا به واگرایی توجه و اکتفا کرد.
  • برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم بهتر است از واگرایی استفاده کرد.

جمع بندی

یکی از روش های بسیارمناسب در بروس، استفاده از واگرایی برای تحلیل تکنیکال است. با ترکیب روش های مختلف واگرایی در بورس می توان به موفقیت های زیادی دست یافت. در تحلیل تکنیکال به منظور شناسایی واگرایی، باید نقاط حمایت و مقاومت موردتوجه قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در بورس می توان اندیکاتورهای rsi، macd و cci را مورداستفاده قرار داد. به کمک سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال می توان از شناسایی واگرایی در بازار بورس بهتر استفاده کرد.

برای استفاده صحیح از واگرایی در بورس، توصیه می شود استراتژی مشخصی بکار رود. با استفاده از استراتژی مناسب می توان به کمک هر سیستم معاملاتی و به کمک انواع روش های تحلیل تکنیکال، موفقیت های بسیار زیادی در بازار بورس کسب کرد.

پیوت مینور و ماژور در بورس و تحلیل تکنیکال

پیوت مینور و پیوت ماژور در اصل دو نقطه محوری در تحلیل تکنیکال به شمار می روند، که برای تعیین سطح قیمت مهم هستند. بیشتر تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، پیش از انجام معاملات خود به تحلیل این دو نقطه پیوت در نمودار توجه می کنند. تا سطح مقاومت و پشتیبانی را در تحلیل به دست آورند.

در میان تمامی اصطلاحاتی که لازم است پیش از ورود به بازار بورس در مورد آنها اطلاعات بدست آوریم، اصطلاحاتی همچون پیوت مینور و ماژور بسیار مهم است. این دو نقطه در واقع مهمترین نقاط در تحلیل تکنیکال به شمار می روند.

برای معامله گران بازار بورس ضروری است که بدانند محورها چه هستند و چگونه می توان آنها را تشخیص داد. پیوت ها نقاطی هستند که در بازار تغییر قیمت می دهند. از صعودی به نزولی و نزولی به صعودی و غیره. که این محورها، آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها خود به انواع مختلفی تقسیم شده و استفاده می شوند. پیوت مینور و ماژور دو محور در میان محورهای پیوت هستند.

ما در برخی موارد با نقاط مهمی در قیمت سهام ها رو به رو می شویم، و در برخی مواقع دیگر با نقاط کم اهمیت تر. از این رو لازم است معامله گران بدانند، که نباید بر روی محورهای جزئی تمرکز کنند. پیوت مینور و ماژور و دیگر پیوت ها را با استفاده از ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال همچون الگوها، چنگال اندروز، خط روند و … می توان مشاهده کرد.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

انواع پیوت های تحلیل تکنیکال کدامند؟

پیوت هایی که در تحلیل های بازار بورس به کار برده می شوند، دو دسته هستند. پیوت مینور و پیوت ماژور. هر یک از این دو نقطه در اصل معنای خاصی در تحلیل دارند. پیش از ان که بیشتر با این دو نقطه مهم در تحلیل تکنیکال آشنا شویم، باید نکته ای را بیان کنیم.

هر دو پیوت مینور و ماژور در واقع در تحلیل، نسبی می باشند. یعنی در زمان های مختلف، با یکدیگر متفاوت خواهند بود. برای این که بتوانید بهترین زمان را برای بررسی این دو نقطه انتخاب کنید، لازم است از استراتژی های معاملاتی خود بهره مند شوید.

این دسته از پیوت ها، در واقع نشان دهنده تغییر جهت های اصلی نمودار بوده، و در انتهای روند ها قرار می گیرند. تحلیل گرانی که به دنبال رسیدن به تحلیل اصلی هستند، بیشتر به نقاط پیوت ماژور توجه می کنند. در نهایت نیز باید بیان نماییم که بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال، بسته به پیوت های ماژور ترسیم می شوند.

این نوع پیوت بیشتر بر روی نقاط و جهت های کوچک و فرعی تمرکز دارد. از این رو در انتهای اصلاح ها قرار می گیرد. تحلیل گران با تمرکز بر روی پیوت مینور، روند های کوچک را نوسان گیری می نمایند. اصولا این دسته از پیوت ها، مناسب برای استفاده در ابزارهای اصلی تکنیکال نمی باشند.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

اهمیت شناخت پیوت های تحلیل تکنیکال در چیست؟

برای این که بتوانید در بازار بورس به بهترین شکل ممکن سرمایه گذاری نمایید، باید با پیوت و انواع آن آشنا شوید. از این رو شناخت پیوت مینور و ماژور نیز که به عنوان دو دسته مهم پیوت های تحلیل تکنیکال به شمار می روند، بسیار حائز اهمیت است.

در صورتی که شخصی قادر نباشید این دو نقطه را بر روی نمودار کندل های تحلیل تکنیکال شناسایی کند، بدون شک به پاسخ مناسبی از انجام این تحلیل دست نخواهد یافت. که این مسئله خود به تنهایی می تواند در انجام معامله به سرمایه گذار ضرر و زیان زیادی وارد کند.

چگونه می توان نقاط اصلی را برای انجام معاملات در پیوت مینور و ماژور شناسایی کرد؟ این شاید اصلی ترین سوالی باشد که همه ما درگیر آن هستیم. اما اجازه دهید ابتدا بپرسیم پیوت چیست؟ پیوت ها در واقع نقاطی هستند، که نمودار قیمت در آنها تغییر می یابد. اگر به تصویر زیر دقت کنید، می توانید به راحتی پیوت ماژور و پیوت مینور را مشاهده کنید.

نقاط اصلی محوری هستند. زیرا آنها تمایل دارند، که تقریباً سطح حمایت و مقاومت ایجاد کنند یا اینکه خودشان سطح مهم جدیدی را به وجود آورند. توجه به این نکات است که خریداران و فروشندگان لازم است در زمان انجام تحلیل تکنیکال به آن بسیار توجه نمایند.

در تصویر بالا شما با دو نوع پیوت ماژور و مینور روبرو هستید. نقاطی که به رنگ سبز مشخص شده اند، در واقع پیوت ماژور در تحلیل تکنیکال می باشند. در حالی که نقاط به رنگ نارنجی، پیوت مینور به شمار می روند.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

جوانب مثبت و منفی توجه به پیوت مینور و ماژور

بدون شک توجه به هر کدام از این نقاط، می تواند جوانب مثبت و منفی را برای تحلیلگر به همراه داشته باشد. از جمله مهمترین این جوانب باید به موارد زیر اشاره نماییم:

  • مزایای معاملات نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: همانطور که ما در ابتدای این مقاله مشخص کردیم، چندین چیز وجود دارد که این استراتژی تجاری را برای معامله گران جذاب می کند. از این میان مجموعه و ذهنیت با پتانسیل درآمد بالا، دو مقوله مهمی هستند که ما فراموش کرده ایم. هر دوی این مقوله ها بسیار مهم هستند.
  • معایب تجارت نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: با این حال اگر سبک تجاری شما یک راهکار عالی برای برداشتن گام مناسب است، اقدام سریع برای رسیدن به نتیجه مثبت، می تواند به سرعت به نتیجه منفی تبدیل شود. مانند تمام سبک های تجاری، جوانب مثبت تنها جوانب مثبتی هستند اگر آنها متناسب با تجارت و سبک ذهنی شما نباشند، می توانند نتیجه معکوس به بار آورد.

نحوه محاسبه نقاط محوری یا پیوت ها در تحلیل تکنیکال

محاسبه پیوت مینور و ماژور به عنوان دو نقطه محوری برای برخی از افراد خسته کننده است. اما معامله گرانی هستند که هنگام ارائه تنظیمات کوتاه مدت تجاری، این روش را بسیار مطمئن می دانند. از سوی دیگر نیز اخبار یا رویدادهای اقتصادی و خرید و فروش نیز می تواند با آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها تنظیمات روزانه و با استفاده از نقاط محوری ترکیب شده و نتیجه مطلوبی را برای معامله گر به ارمغان آورد.

به طور کلی می توانیم بگوییم که، معامله گران برای تغییر محدوده قیمت بالقوه، و پیش بینی قیمت بعدی، معمولا به نقاط محوری همچون پیوت مینور و ماژور نگاه می کنند. معامله گران با تماشا کردن این دو نقطه، می توانند در این خصوص اطلاعات به دست آورند که آیا سود یا زیان بیشتری در شرف وقوع است یا خیر؟

فرمول های نقاط پیوت مینور و ماژور، همراه با نقاط محوری روز، سطوح پشتیبانی و مقاومت را ایجاد می کنند. فرمول اصلی با بدست آوردن میانگین بالا، پایین و نزدیک به قیمت قبلی، نقطه محوری را در تحلیل تکنیکال بدست می آورد.

از این رو، اولین سطح پشتیبانی با ضرب نقاط پیوت مینور و ماژور در دو، و سپس کسر بالاترین حد، محاسبه می شود. اولین سطح مقاومت نیز با ضرب این نقاط در دو و سپس کم کردن کمترین حد، محاسبه می شود. شاید برای بسیاری از افراد عادی، محاسبه این نقاط کار دشواری باشد.

اما تحلیلگرانی که سالها در بازار بورس حضور داشته و برای سرمایه گذاری موفق از تحلیل های مختلف همچون تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و … استفاده کرده اند، به راحتی می تواند سطح پشتیبانی و مقاومت را در پیوت مینور و ماژور محاسبه کنند.

شاید نحوه محاسبه این دو نقطه با یکدیگر متفاوت باشد، اما چندان با روش های دیگر تفاوتی ندارند. در بهترین حالت، انواع مختلف پیوت مینور و ماژور فقط در محلی که سطح قیمت ترسیم می شود متفاوت است. پس رفتار قیمت، صرف نظر از این نقاط محوری مورد استفاده، تغییر نمی کند.

تمام نقاط محوری از همان مفهوم محور یا نقطه میانی پیروی می کنند که سپس با سه سطح پشتیبانی و مقاومت دنبال می شود. بسته به اینکه از کدام بستر معاملاتی استفاده می کنید، می توانید سطح پشتیبانی و مقاومت را تا پنج درجه بالاتر نیز پیدا کنید.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

نحوه شناسایی پیوت ماژور

اگر به تحلیل تکنیکال در بازار توجه نمایید، شاهد تغییر جهت های بسیاری خواهید بود. بیشتر معامله گران برای ان که بتوانند بازار معاملاتی مورد نظر خود را تحلیل کنند، به جای پیوت مینور، به پیوت ماژور توجه می کنند. زیرا این پیوت ها از پایه ای ترین نقاط در تحلیل به شمار می روند.

در صورتی که شخصی قادر نباشد به درستی این پیوت ها را شناسایی نماید، تحلیل درستی انجام نخواهد داد و در نتیجه در انجام معامله با شکست مواجه خواهد شد. بهترین روش برای شناسایی پیوت ماژور و پیوت مینور تمرین و کسب تجربه است.

اما به طور کلی برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل شناسایی کنید، می توانید از دو روش استفاده نمایید:

روش اول: روند جدید سطح قیمتی، باید تا ۳۸% روند قبلی را اصلاح نموده باشد. در صورتی که این مقدار کمتر از ۳۸% باشد، پیوت ماژور نبوده و پیوت مینور است. برای این که اصلاح ۳۸% رو بتوانید تشخیص دهید، می توانید از ابزار های فیبوناچی اصلاحی تحلیل تکنیکال استفاده کنید.

روش دوم: در این روش باید به تغییر فازهای اندیکاتور مک دی توجه نمایید. برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل مورد شناسایی قرار دهید، ابتدا باید یک فاز مثبت و سپس یک فاز منفی در اندیکاتور مک دی انتخاب نمایید.

پس از ان پایین ترین یا بالاترین سطح قیمت را در قیمت مورد نظر تعیین نموده، و آن را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیرید. این دو روش راهکاری عالی و ساده هستند که به تشخیص پیوت های مینور و ماژور کمک می کنند. البته این مسئله را نیز در نظر داشته باشید که استفاده از هر دو روش به صورت همزمان، برای این که پیوت مینور و پیوت ماژور را شناسایی نمایید لازم و ضروری است.

اعتبار خط روند چیست و چگونه رسم می شود؟ آموزش 0 تا 100

با سلام خدمت شما عزیزان در این مقاله می خواهیم پیرامون خطوط روند و نکات مهمی در رابطه با اعتبار خط روند با شما صحبت کنیم. همان طور که می دانید این موضوع جز مباحث بسیار مهم در حوزه تحلیل تکنیکال می باشد در ادامه به جزئیات آن می پردازیم.

  • این مقاله یکی از زیر شاخه های تحلیل تکنیکال سهام می باشد.

خط روند چیست؟

قبل از آن که بخواهیم بگوییم که اعتبار خط روند چیست باید برای شما خود کلمه خط روند را توضیح دهیم. این خطوط می توانند مسیر یک سهم را مشخص کرده و به ما نشان دهند که هدف این سهم در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد به چگونه ای خواهد بود.

البته باید بگوییم که هیچ تحلیلی به صورت 100% درست نمی باشد و بهترین تحلیل گران جهان نیز گاهی اوقات دچار اشتباه می شوند. ولی در این جا می خواهیم بگوییم که یکی از پایه ای ترین مباحث تحلیل تکنیکال بحث اعتبار خط روند است.

شما با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد کرده تا سود های خوبی را بتوانید نسبت به سرمایه خود ایجاد کنید.

انواع خطوط روند

شما در این خطوط شاهد یک و یا دو خط هستید این خطوط باعث می شوند که سهم رشد نکند و سهم را در یک بازه قیمتی نگه می دارد. یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری خط حمایت می باشد، که در بحث اعتبار خط روند نمی توان گفت کدام یک مهم تر است زیرا هر دو کار خنثی سازی را انجام می دهند.

به طوری که نمی گذارند سهم رشد کند و یا ریزش داشته باشد که یک حالت دوگانگی را ایجاد می کند، که به این حالت دوگانگی در سهم و در اصطلاح تکنیکالی گفته می شود سهم در ساید قرار گرفته است.

در خطوط افقی زمان اهمیت چندانی ندارد زیرا در بازه زمانی مختلف سهم فقط در یک متغیر قیمت قرار دارد. این موضوع در خطوط روند نزولی و صعودی و که در ادامه به آن ها می پردازیم کاملا متفاوت است. در ادامه به اعتبار خط روند نیز اشاره خواهیم کرد.

صعودی

در این خطوط شما شاهد یک و یا دو خط می باشید، خط پایین در نمودار که در کف قیمتی سهم می باشد را خط حمایت و خط بالا تر آن که در سقف قیمتی قرار دارد را خط مقاومت می نامند. در این خطوط روند می توان گفت که خط حمایت از اهمیت بالا تری بر خوردار است.

زیرا این خط که به صورت مورب رو به بالا یعنی حالت صعودی قرار داشته و از ریزش سهم جلوگیری می کند.

نزولی

در این خطوط نیز مشاهده می کنید که دو خط در سهم دیده می شود، یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری حمایت است. که در این خطوط خط مقاومت نقش اصلی را بازی می کند.

به این دلیل که با وجود خط روند مقاومتی مورب رو به پایین یعنی قرار گرفتن سهم در حالت نزولی، سهم رشد رو به بالا نداشته و به گفته تکنیکالی سهم در حال اصلاح می باشد.

اگر به عکس های بالا نگاه کنید متوجه خواهید شد که با پیدا کردن چند نقطه در کف و سقف قیمتی سهم می توانید به راحتی این خطوط روند و نیز اعتبار خط روند را تشخیص دهید. البته باید بگوییم این کار در اثر تجربه به دست می آید زیرا بسیار پیش آمده که افراد خط مقاومت را به اشتباه حمایت تشخیص داده اند.

و در ضرر بسیار بدی قرار گرفته که جبران آن ضرر در بازار سرمایه ممکن است مدت ها به طول بیانجامد در صورتی که اگر آن شخص انتخاب درست را انجام می داد می توانست سود خوبی را کسب کند.

حال که تا حدودی با این خطوط آشنا شدید، می خواهیم در رابطه با موضوع اصلی این مقاله یعنی اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال را با شما به بررسی بگذاریم.

اعتبار خط روند چیست

واژه اعتبار را می توان این گونه تفسیر نمود که آن تحلیل و یا کاری که شما انجام می دهید آیا درست است یا نه؟ به گفته ای می توان این اعتبار را به عنوان یک الگو دید که وقتی هر چه آن الگو ها با کار یا تحلیل ما مطابقت بیشتری داشته باشند اعتبار خط روند تحلیل ما بیشتر است.

در زمینه اعتبار خط روند باید بگوییم که شما با توجه به این نکات می توانید به تحلیل های خود اعتبار بخشی کنید و بتوانید بفهمید که آیا تحلیل هایی که انجام می دهید چقدر دارای ارزش هستند.

اعتبار سنجی خط روند

حال می خواهیم بگوییم نکات آن در رابطه با اعتبار سنجی خط روند چیست و چگونه می توان به این تحلیل ها پی برد. در ادامه می خواهیم چند نکته در رابطه با این اعتبار سنجی ها صحبت کنیم، ما این نکات را برای شما به صورت زیر دسته بندی کرده ایم.

زاویه خط روند

اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنیم این است که خطوط روندی که شما می خواهید رسم کنید دارای زاویه های مختلفی می باشند. که بهترین حالت برای زاویه خطوط روند زاویه 45 درجه می باشد که این خود از نکات اعتبار یک خط روند می باشد.

در این جا باید بگوییم که حتما نباید زاویه 45 درجه باشد بلکه هر چه خط روند سهم به این عدد نزدیک باشد اعتبار تحلیل شما بیشتر است.

تعداد برخورد

در این جا فرق نمی کند که خط مقاومت باشد و یا حمایت، تنها چیزی که مهم است تعداد برخورد های نمودار سهم با خط روند است. که کمترین برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 تا به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردار هستند.

در سابت های دیگر نکات بیشتری در این زمینه قرار داده شده است که باید گفت این دو نکته بیشترین کاربرد را در تحلیل های افراد بازی می کنند. و این نکات برای اعتبار سنجی خط روند کافی است.

کلام پایانی در خصوص اعتبار خط روند

تنها هدف ما در این مقالات این است که شما را با فضای تحلیل تکنیکالی آشنا کنیم حال می خواهد اعتبار خط روند باشد یا … و شما بتوانید یرای خود یک استراتژی مالی تعریف کنید. که نیاز به خرید سیگنال نداشته باشید، چرا که خرید سیگنال را ما به هیچ عنوان به هیچ کسی توصیه نمی کنیم.

چون شما با سرمایه زندگی خود در حال معامله هستید سعی کنید برای آموزش خود در بازار های مالی وقت بگذارید و مطمعن باشید که از یاد گیری این نکات هیچ گاه پشیمان نخواهید شد. زیرا زمانی که شما فقط و منحصرا به دنبال خرید سیگنال باشید.

دیگر به یادگیری مباحث تکنیکالی توجه نداشته و کافی است در خرید سیگنال به سود نیز برسید در این صورت شما به مسائل آموزشی بی توجه می شوید. و چون خود از این سری مسائل اطلاعاتی ندارید اگر سهمی به اشتباه به شما معرفی شود و شما نیز آن را خرید کنید.

ممکن است سودی که تا آن روز داشته اید که هیچ اصل سرمایه خود را نیز از دست بدهید! توصیه ما به شما این است که حتما به یادگیری تحلیل تکنیکال را در برنامه خود داشته باشید. تا هم بتوانید حد ضرر را در سهم های خود تشخیص داده و هم اگر سهام شما در حال ریزش بود بدانید چه زمانی فروش انجام دهید.

و بسیاری از کار های دیگر که در قالب تحلیل تکنیکال به آن ها می رسید و در خرید، فروش های خود استفاده خواهید کرد، البته باید در این جا خدمت شما عرض کنیم که مسائل دیگری از قبیل تحلیل بنیادی، تحلیل روانشناسی بازار و … نیز جز مسائلی می باشد.

که یک فرد در بازار سرمایه باید به آن ها اشراف داشته و به دنبال مطالب روز دنیا نیز باشد تا در کار خود به موفقیت برسد.

ماهی گرفتن را یاد بگرید نه اینکه از دیگران طلب ماهی کنید.

سوالات متداول

  1. آیا اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال مهم است؟

همان طور که در بالا توضیح دادیم خط روند جز مهم ترین مباحث تکنیکالی است و در همین جهت آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها شما باید مبحث اعتبار خط روند را بدانید. که ما به طور کامل در بالا برای شما توضیح داده ایم.

در اینجا باید خدمت شما عرض کنیم که این حالت که به حالت ساید در مقاله شناخته می شود افراد با تجربه و تحلیل گر عمدتا وارد این نوع از سهام ها نمی شوند. زیرا در این نوع معلوم نیست که سهام به کدام جهت سوق دارد.
و اگر سهم خط حمایت را رو به پایین بشکند شما در ضرر بدی قرار خواهید گرفت. که به این نکات به طور مفصل توضیح داده ایم.

جواب به این سوال می تواند به نحوی متفاوت باشد، زیرا کسانی که می خواهند سهم را تحلیل کنند نظرشان می تواند بسیار متفاوت باشد.
در این زمینه می توان گفت که تجربه و مهارت حرف اول را می زند و کسی که تجربه بالا تری دارد مطمعنا نظرش دارای ارزش بالا تری است، در همین زمینه می توان گفت اعتبار یک خط روند نیز باید توسط افراد مجرب تایید شود که شما به واسته تجربه به آن می رسید.

مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر می‌باشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار می‌گیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها حائز اهمیت می‌باشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمی‌توانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث می‌شود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد می‌کنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقاله‌های آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معامله‌گران با تشخیص آن‌ها می‌توانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص می‌نمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان می‌دهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوت‌ها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آن‌ها نمودار قیمت تغییر جهت می‌دهد. برای آن‌که در تحلیل‌های خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوت‌ها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دسته‌ی مینور و ماژور تقسیم می‌شوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

انواع پیوت

زمانی‌که در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوت‌ها یا نواحی بازگشت قیمت شکل می‌گیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش‌بینی آتی قیمت‌ها احساس می‌شود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.

پیوت قیمتی

منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت می‌باشد که موجب تغییر روند قیمت سهام می‌شود. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل می‌شود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطه‌ی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمت‌ها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیش‌روی کنند. تشخیص این پیوت‌ها اصولاً ابزار خاصی نمی‌طلبد و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و به صورت بصری می‌باشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توان از پیوت‌های قیمتی کمک گرفت.

پیوت محاسباتی

بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی می‌گویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوت‌ها دخیل نیست و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی می‌باشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی می‌باشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح از پیوت‌ها به‌روزرسانی خواهند شد و بر اساس دوره‌ی زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معامله‌گران میان‌مدت، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوت‌های محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.

۱. پیوت پوینت (Pivot Point)

برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمت‌ها بالاتر از نقطه‌ی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی می‌باشد. در این حالت باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار می‌باشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.

  • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
  • R1 = (2*PP)-Low
  • R2= PP+(High-Low)
  • S1 = (2*PP)-High
  • S2 = PP-(High-Low)

۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

ناحیه‌‌ی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیق‌تر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکان‌پذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانی‌که قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبه‌گر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض هستند. حتی در صورت عدم وجود می‌توانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها در کنار مواردی همچون میانگین‌های متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به‌ کار برده می‌شوند.

  • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
  • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
  • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
  • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
  • ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
  • ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
  • ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
  • (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2

پیوت مینور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسان‌گیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوت‌های مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهت‌های فرعی و کوچک هستند. این پیوت‌ها علاوه بر آن‌که منجر به حرکات اصلاحی کوچک می‌شوند، موجب برقراری روند‌های خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دوره‌ی زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور می‌توان مشاهده کرد. این آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها پیوت‌‌ها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند. به همین دلیل نمی‌توان در تحلیل تکنیکال به آن‌ها اعتماد کرد و یا آن‌ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معامله‌گران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دوره‌های زمانی مناسب هستند.

پیوت ماژور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می‌دهد. در واقع این پیوت‌ها نقاطی هستند که تحلیل‌گران برای تحلیل‌های اصلی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. به طوری‌که ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت‌های ماژور ترسیم می‌شوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهده‌ی نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند را تشخیص می‌دهد. پیوت‌های ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوت‌ها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیل‌گران و معامله‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوت‌ها استفاده می‌کنند.

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

اکنون که با مفاهیم اولیه‌ی پیوت‌های مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوت‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه‌های ذهنی آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر می‌باشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوت‌ها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آن‌که معامله‌گران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:

۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما می‌توانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)

۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مک‌دی (macd) اتفاق می‌افتد. به‌منظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک‌دی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می‌کنیم.

با استفاده از روش‌های بالا می‌توانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به‌ صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژی‌های معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار این‌ها باید از تحلیل‌های تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آن‌ها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص می‌شود که مهم‌ترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می‌باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش‌بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوت‌ها می‌توان به پیش‌بینی قله و دره‌ی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه‌ای درازمدت پیاده‌سازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله‌گری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند. در این موضوع می‌توانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به‌عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام به شما پیشنهاد می‌کند که با استفاده از استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.

بررسی انواع خط روند [Trendline] در تحلیل تکنیکال

بررسی انواع خط روند [Trendline] در تحلیل تکنیکال

انواع خط روند و شناخت آن برای موفقیت شما در بورس ضروری است. کار سختی هم نبوده و به راحتی قادر به تشخیص و یا حتی ترسیم آن خواهید بود. خط روند جابجایی نقاط قیمت را مشخص می ‌کند. با دیدن آن به راحتی متوجه خواهید شد که آیا سهام شما با رشد قیمت و یا افت قیمت مواجه بوده است.

انواع خط روند از جمله مفاهیمی است که در تحلیل تکنیکال مطرح می‌ شود. روند برای شما به عنوان یک تحلیلگر یا معامله گر در واقع مسیری ست که خانه امن سوددهی را نشان می ‌دهد یا اگر قرار نیست سودی در کار باشد حداقل از ضرر و زیان شما جلوگیری می ‌کند. چگونه؟ به این صورت که این انواع خط روند در تحلیل تکنیکال به روند قیمت سهام اشاره دارد. به شما نشان می ‌دهد که در یک بازه زمانی خاص سهام از چه قیمت تا چه قیمتی صعود یا نزول داشته است. در ادامه مقاله شما را بیشتر با این خطوط حیاتی در تحلیل تکنیکال آشنا خواهیم کرد.

تعریفی ساده از خط روند

در انواع تحلیل بورس آنچه بیش از هر مورد دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد خط روند است. انواع خط روند در این نوع تحلیل اهمیت بسیار بالایی دارد. همانطور که می دانید آنچه در تحلیل تکنیکال و یا بطور کلی بازار بورس مورد توجه است تغییرات قیمتی است. اینکه سهام چه تغییراتی در روند قیمت خود پشت سر گذاشته می ‌تواند در تصمیم گیری نهایی سرمایه داران برای خرید یا فروش سهم تأثیر بگذارد. برای دنبال کردن این تغییر قیمت نیاز به خط روند دارید. این خط روی نمودار تکنیکالیست ها ظاهر شده و به عنوان یک ابزار کاربردی، بسیار مورد استفاده قرار می ‌گیرد. بررسی خط روند های متفاوت و انواع خط روند قدم بسیار خوبی برای انجام یک معامله سود آور خواهد بود.

خط روند ممکن است صعودی و یا گاهی نزولی باشد. ترسیم خط روند بر روی نمودار بین دو نقطه قیمتی و یا بیشتر انجام می‌ گیرد. هر گاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیل گر کف قیمت ‌ها را به یکدیگر متصل کند خط روند از نوع صعودی و رو به بالا خواهد بود. در حالت عکس به این صورت است که نقاط مختلف در سقف قیمتی به یکدیگر متصل می ‌شوند و شیب رو به پایینی ایجاد شده که حکایت از روند نزولی قیمت دارد. این خط روند نزولی و بازار خرسی است.

" خط روند کمک می ‌کند تا نقاط صعود مجدد و یا نزول مجدد را پیش بینی کنیم و در بهترین زمان ممکن وارد سهم شده و یا از آن خارج شویم. "


انواع خط روند

فرض نکنید که انواع روندها در تحلیل تکنیکال همیشه به صورت خط افقی و اریب ظاهر می ‌شوند و به محض دیدنشان می ‌توانید آن‌ها را تشخیص دهید. برخی از انواع خط روند تشخیصشان به این راحتی‌ ها هم حاصل نمی ‌شود.

  • روند صعودی: اگر بر روی نمودارها دقت کنید متوجه خواهید شد که برخی خط روندها ترکیبی از نقاط حداکثری و حداقلی است. یعنی با اینکه روند یک روند صعودی را نشان می‌ دهد اما در بازه‌ های زمانی متفاوت به یک نقطه در حداکثر رسیده و سپس اصلاح خورده و با یک شیب به سمت پایین نزول کرده است. سپس در یک قیمت خاص حمایت شده و باز روند صعودی خود را در پیش گرفته. این حداکثرها و حداقل ‌ها ممکن است چندین بر تکرار شوند و زمانی نشان دهنده یک روند صعودی هستند که نقاط حداکثری آن‌ ها نسبت به نقاط حداکثری قبلی بالاتر رفته است.
  • روند نزولی: در روند نزولی نیز همین اتفاق تکرار می‌ شود اما این بار نقاط حداکثری نسبت به نقطه حداکثری پیش ازخود پایین ‌تر آمده است.
  • روند جانبی: علاوه بر روند نزولی و روند صعودی یک نوع روند دیگر در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به روند جانبی یا افقی معروف است. یعنی روند که مشاهده می ‌کنید نه نزولی و نه صعودی است و اصطلاحاً گفته می‌ شود در حالت سوئینگ قرار دارد. البته خب برخی معتقدند چون هیچ اوج یا فرودی صورت نگرفته نمی ‌توان این مدل را جزئی از انواع روند در تحلیل تکنیکال دانست.

انواع روندها در تحلیل تکنیکال


انواع خط روند بر پایه طول روند


تکنیکالی است ها در استفاده از خط روند روش‌ های مختلفی دارند. شاید برخی ترجیح دهند انواع خط روند را در یک روز معاملاتی بررسی کرده و یا گاهی این زمان را به یک یا دو ساعت هم تقلیل می ‌دهند. اما برخی دیگر شاید ترجیحشان این باشد که به صورت روزانه یا هفتگی و یا حتی بیشتر خط روند قیمت یک سهام را دنبال کنند. این بستگی به استراتژی هر تحلیل گر دارد.

معمولاً خط روندی که در دوره‌ های طولانی ‌تر ترسیم می ‌شوند ارزش بالاتری دارند. اگر برای یک سهام در پی تحلیل خط روند آن هستید بهتر است که از یک آشنایی با انواع روند و اهمیت آن‌ها بازه زمانی طولانی ‌تر شروع کنید و به سمت کم بیاید.

مثلاً ماهانه، هفتگی و سپس روزانه. اطلاعاتی که اینگونه و طی این مدت به دست می ‌آورید بسیار با اهمیت ‌تر خواهند بود. طول مهم است. از این منظر انواع روند به کوتاه مدت (کمتر از یک ماه)، میان مدت (تا سه ماه) و بلند مدت (بیشتر از یک سال) تقسیم می‌ شود. در چنین دسته بندی روند بلند مدت روند اصلی خواهد بود. این روند بلند مدت در داخل خود چندین روند میان مدت دارد که این روندها مسیری خلاف روند اصلی داشته و برای مثال در روندهای اصلی صعودی به شکل روندهای اصلاحی و نزولی ظاهر می ‌شوند. برای آشنایی با انواع نمودار و الگو دیگر مقاله " انواع الگو هارمونیک " را مطالعه کنید.

اگر روندی به شکل صعودی یا نزولی در حال حرکت است این معنا را نمی ‌دهد که قرار است تا ابد به همین منوال پیش برود و به هر حال در جایی این روند شکسته و از صعودی به نزولی و یا بالعکس تبدیل شده و در این شکستن‌ ها نقش حمایتی تبدیل به مقاومتی و بالعکس می ‌شود. هر گاه خط روند شکسته شود یک روند جدید شکل می‌ گیرد. تکنیکالی است ها تاکید بسیار دارند که با روندها مخالفت نکنید و آن‌ ها را دوست خود بدانید زیرا کاملاً صادقانه با شما حرف می‌ زنند و با مسیری که پشت سر گذاشته‌ اند به شما می ‌گوید که در آینده بهتر است چه عکس العملی نشان داده و چگونه روند معاملاتی خود را مدیریت کنید.

در حالت آخر سهام تغییر قیمتی خاصی نداشته و در یک خط به روند خود ادامه می ‌دهد. هر سهم ممکن هر یک از این انواع خط روند را تجربه کند. برای تصمیم گیری بهتر می ‌توانید روند سهم مورد نظر خود را در سه بازه زمانی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت بررسی کنید. بسیاری از تحلیلگران، تحلیل روند در پروسه زمانی بلند مدت را پیشنهاد می ‌دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.