یک استراتژی که سرمایهگذاران سهام را میلیاردر میکند!
وینش/ تنها هدف سرمایهگذاری در بازارهای سهام دنیا، شاید بتوان گفت به دست آوردن بازدهی بیشتر در زمان کمتر است. کتاب «رشدهای 100 برابری» نوشته کریستوفر مایر تلاشی است برای راهنمایی افراد جهت دستیابی به این هدف. مایر، نویسنده و سرمایهگذار آمریکایی، با بررسی 365 سهم بین سالهای 1961 و 2014 دریافت که چه سهمهایی با چه ویژگیهایی در بازار سهام آمریکا توان رشدی غیرمعمول دارند—رشدی 100 برابری یا بیشتر. او ابتدا ثابت میکند که چنین رشدهای شگفتانگیزی ممکن است. سپس، با مطالعه روی سهامی که قبلا به چنین رشدهایی رسیدهاند شاخصههایی را معرفی میکند که گرچه به گفته خودش لزوماً «فرمولبردار» نیستند اما در تشخیص زودهنگام یک سهم خوب به سرمایهگذاران کمک شایانی خواهند کرد. این کتاب به فارسی ترجمه نشده است.
مرداد ماه 1399، بازار سهام ایران به ماتم نشست. روند تازندهای که حدود سه سال به طول انجامیده بود با فروش آبشاری سهام شرکتهای دولتی پایان یافت. حالا ترس، صفهای پرتراکمِ فروش و سقوط دیوانهوار قیمتها کابوس هر شب معاملهگران شده بودند. در نهایت، شاخص کل بازار، ظرف 9 ماه، نزدیک به 50 درصد از راه رفته را بازگشت. و هنوز، پس از گذشت 20 ماه، نتوانسته قله قبلی خود را پس بگیرد. برخی از سهمها تا بیش از 80 درصد افت قیمت داشتند.
در این میان اما، افرادی بودند که زیان نکردند. برعکس، حتی بازدهی خوبی نیز از بازار گرفتند. این افراد، سرمایهگذاران بردباری بودند که سهام خوشنام را به قیمتی مناسب خریده و سپس برای مدتی طولانی نگهداری کرده بودند. اگر کسی سهام شاخصساز (سهامی که در افت و خیز شاخص نقشی اصلی دارند) را اوایل سال 1397 خریداری کرده بود، حتی پس از آن سقوط بزرگ، بیش از 10 برابر بازدهی میگرفت. این ضریب برای سهمهایی که با ملاحظات بنیادی انتخاب شده بودند تا چندین برابر بالاتر میبود. در افقی طولانیتر، مثلاً 10 ساله، بازدهی اشارهشده به مراتب بیشتر است. ولی برای یافتن چنین سهمهای پُرسودی باید به دنبال چه ویژگیهایی در سهم بود؟
کریستوفر مایر، نویسنده و سرمایهگذار آمریکایی، در سال 2015، بیآنکه از بورس ایران چیزی بداند پاسخ این پرسش را در قالب کتابی با عنوان «رشدهای 100 برابری» منتشر کرد. او در این کتاب به تجزیه و تحلیل سهمهایی میپردازد که ظرف مدتی نسبتا طولانی (10 تا 35 سال) در بازار سهام آمریکا بیش از 100 برابر رشد کرده بودند. در نظر داشته باشید که چنین جهشهایی در قیمت سهام در کشوری که نرخ تورم آن تک رقمی، و حتی کمتر از 5 درصد است، یک سرمایهگذاری عالی به شمار میآید. مایر این سهام را سهام 100 برابری نامیده و تلاش کرده به مخاطب عام ثابت کند که حتی بدون داشتن دانشی ژرف از مسائل مالی نیز میتوان آنها را پیدا کرد.
مهمترین و برجستهترین ویژگی یک سرمایهگذار از دید مایر نه تشخیص سهمی است که پتانسیل رشد دارد و نه حتی ارزان خریدن یک سهم خوب، بلکه مقاومت او در برابر وسوسه فروش است.
او به نقل از یک نویسنده معروف دیگر، سرمایهگذار را به یک ماهی تشبیه میکند که بر حسب غریزه به دنبال شکار جسمی در حال حرکت است. آن جسم، سهمی است که قیمت آن رو به رشد است. اما به محض آن که سهم از حرکت میافتد، سرمایهگذار دچار وسوسه فروش میشود. این غریزه منجر به انجام معاملات متعدد شده و در پایان، لزوما بازدهی چندانی نصیب سرمایهگذار نمیشود.
در جای دیگری از کتاب، نویسنده همین موضوع را از زاویهای متفاوت مورد بررسی قرار میدهد: خستگی از وضعیت موجود. او معتقد است حوصله انسانها گاهی سرمیرود و در نتیجه، دست به کارهایی میزنند که لزوماً معقول و منطقی نیست. این، در بسیاری از جنبههای زندگی قابل مشاهده است. در بورس نیز همین اتفاق میافتد. سرمایهگذاری که حوصلهاش از بیحرکتی یک سهم سر رفته به فکر فروش، یا جابجایی یک سهم تنبل با یک سهم قبراق، میافتد. این یعنی بی هیچ دلیلی دست به فروش زدن.
البته نویسنده میپذیرد نگهداری سهام برای سالهای سال، آن هم در مقاطع زمانیای که بازار دچار ریزشهای مقطعی سهمگین میشود، کار بسیار دشوار و استرسآوری است. سرمایهگذار از آینده بیخبر است و آنچه را در مقابل چشمان خود روی تابلوی معاملات میبیند باور میکند. تابلو نشان از کاهش قیمتها دارد و هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست صبر کند تا سرمایهاش در مقابل چشمانش آب شود. به همین دلیل اکثر معاملهگران سهام از ترس از دست دادن اصل سرمایه خود، در مواقع ریزشهای ناگهانی، دست به فروشهاس سنگین میزنند—حتی اگر هنگام خرید، از آینده سهام خود مطمئن بوده باشند.
به همین دلیل است که مایر پیشنهاد میکند که پیش از خرید یک سهم همه زوایای آن را بررسی کنید و چنانچه پس از خرید متوجه شدید اشتباه کردهاید آن سهم را به هر قیمتی نگه ندارید. برخی سهمها واقعا باید از سبدتان حذف شوند. اما تاکید میکند که در این کار زیادهروی نکنید، زیرا ایده و فرض اصلی، نگهداری سهام است، نه فروش آن پس از کسب سودی جزئی. او ضمناً توصیه اکید میکند که فقط آن بخشی از پولتان را وارد بازار کنید که برای دست کم 10 سال به آن احتیاج نداشته باشید، تا بتوانید بیدغدغه صبر کنید. وی مثالهای متعددی میآورد تا ثابت کند چه افراد و شرکتهایی توانستهاند با همین ایده —خرید و نگهداری سهام خوب—در بلندمدت بازدهیهای شگفتانگیزی از بازار بگیرند.
مایر در فصلی مجزا به تفصیل به جزئیات بنیادی یک سهم خوب پرداخته و بر نقش خارق العاده پدیده «سود مرکب» در چند برابر شدن قیمت سهم در طول زمان تاکید میکند—هر چه زمان نگهداری سهام طولانیتر، اثر سود مرکب بیشتر. بازگو کردن همه مسائل بنیادینی که مایر به آنها اشاره میکند از حوصله این مقاله خارج است، اما در لابهلای سطور این فصل به نکته جالب توجهی اشاره شده است: اندازه شرکت. طبق مطالعاتی که او انجام داده شرکتهایی که کوچکتر هستند به مراتب پتانسیل بیشتری برای چند ده برابر شدن دارند. آنها حتی ممکن است تا 100 برابر رشد کنند. او از اَپل مثال میآورد، غول تکنولوژی آمریکا که ارزش بازار آن در زمان نگارش کتاب به 766 میلیارد دلار رسیده بود. نویسنده معتقد است احتمال 100 برابر شدن چنین شرکتی، نسبت به شرکتی که اندازه کوچکی دارد، به مراتب کمتر است.
اما به راستی چه زمانی میتوان انتظار داشت که شرکتی با سابقه خوب، آیندهای درخشان در انتظارش باشد. نویسنده کتاب، کلید موفقیت را در مدیریتی میداند که اصطلاحاً پوست در بازی داشته باشد. به عبارت سادهتر، مدیر ارشد باید مالک 10 تا 20 درصد سهام شرکت باشد تا برای منافعی که در شرکت دارد از جان مایه بگذارد. این درست برعکس اکثر شرکتهای ایرانی است که در بورس فهرست شدهاند. از شرکتهای دولتی که بگذریم، حتی خصولتیها نیز مدیریتی غیرخصوصی و عاریتی دارند—مدیرانی که منافع شرکت با منافع آنها گره نخورده است، پس تصمیمهایی میگیرند که یا بسیار پرریسک است یا اصولاً هیچ ریسکی برای توسعه و پیشرفت نمیکنند. به گفته مایر، اگر اعضای هیئت مدیره مالک بخش معناداری از سهام شرکت نباشند باید بسیار با احتیاط به چنین شرکتی نزدیک شد. او در کتابش با جزئیات کامل شرح میدهد که چطور تصمیمهای یک مدیرعامل خوب میتواند در بلندمدت سهم را به پرواز درآورد.
نکته جالب توجه آن است که مطالعات مایر منحصر به آمریکا نمیشود. به گفته خود او، مطالعهای مشابه در هندوستان نیز کم و بیش همان نتایجی را که او در کتابش گرفته تایید مینماید. گرچه در ایران جای چنین مطالعهای خالی است، ولی اکثر تحلیلگران ایرانی نیز معتقدند نگهداری سهم شرکتهایی که بنیاد خوبی داشته و آیندهای توسعهگرا پیش رو دارند به طور قطع منجر به کسب بازدهی بالا خواهد شد.
کتاب مایر پر است از نکتههای آموزشی مهمی که از افراد و کتابهای مختلفی نقل قول شدهاند. با این وجود این کتاب به گفته خود نویسنده قصد ندارد به لحاظ علمی موضوع رشد چند ده برابری سهام را مورد واکاوی قرار دهد، بلکه تلاش کرده تا واقعیتهایی را که در طول چند دهه در بازار بورس آمریکا به وقوع پیوسته بازگو کند. مایر در کتابش به شانس نیز وزن میدهد. او معتقد است با وجود تمام تحلیلها، کمی شانس هم برای بُردهای بزرگ لازم است.
در کتاب رشدهای 100 برابری به روشنی نشان داده شده که تعداد زیادی از سهمهای پرپتانسیل در بازارهای سرمایه میتوانند ظرف چند سال 100 برابر رشد کنند—بیشتر از هر بازار دیگری در جهان. فقط باید آنها را شناسایی و خریداری کرد. در قدم دوم، سهم را باید نگهداری کرد، حتی در هنگام افتهای نفسگیر قیمت. یعنی پیشبینی صرف برای جهش یک سهم کافی نیست، باید برای یک دهه یا بیشتر در برابر وسوسه فروش مقاومت کرد.
حسن ختام مطالعات مایر نقل قولی از یک سرمایهگذار بزرگ است که توصیه میکند اگر سهم خوبی خریدید «هرگز» دست به فروش نزنید. توصیهای که مناسب سرمایهگذاران جوان، یا آنانی است که به آینده مالی کودکان خود میاندیشند.
ارزانترین بازار سرمایهگذاری کدام است؟
هفته دوم تیرماه را نیز با بازدهی منفی به پایان رسید. شاخص کل بازدهی منفی یک درصد را به ثبت رساند. شاخص هم وزن بازدهی منفی ۰.۷ درصدی داشت. ارزش معاملات خرد سهام این هفته پایین بود و این نشان از این موضوع دارد که این ریزش اصلاحی در روند بلندمدت صعودی است. هر چند همچنان معتقدیم که روند بازار در میان مدت نزولی است و هنوز زمان پایان اصلاح فرا نرسیده است. مهمترین خبر این هفته، اخبار مربوط به مذاکرات بود. پیش از این بازار با هر خبر مثبتی از برجام یکپارچه سرخپوش میشد و به نوعی واکنش سریع و کوتاهمدت بازار این بود که به دلیل کاهش دلار بازار هم ریزشی خواهد شد. اما اکنون پارادایم تغییر کرده است. چرا که با رشد دلار از ۲۶ هزار تومان به ۳۲ هزار تومان بورس رشدی نکرد و با دلار نیمایی محاسبه شد. اگر برجامی هم رخ بدهد با ریزش دلار میتواند تا حداکثر تا رقم ۲۶ تا ۲۸ هزار تومان را ببیند و در نتیجه برای بازار ما اثر منفی نخواهد گذاشت. حتی این موضوع باعث میشود که گپ بین دلار آزاد و نیمایی که در حال حاضر در حدود ۲۰ درصد است کمتر شود که به نفع بازار سرمایه است.
از طرفی با وقوع برجام و برداشته شدن تحریمها اثرات بسیار مثبتی در بازار خواهیم داشت. از باز شدن دست دولت گرفته تا پروژههای زیر ساخت تا افزایش حجم بیشتر صادرات و کاهش هزینه مراودات مالی شرکتها. با افزایش قیمت صادرات در حال حاضر بسیاری از شرکتها مجبور به دادن تخفیفهای بالایی هستند. اما در کل برجام هم برای صنایع دلاری و صنایع ریالی در بورس اثرات مثبتی دارد.
دیروز گزارش جدید مسکن بانک مرکزی آمد و نشان از این داشت که حباب قیمتی بازار مسکن بزرگتر شده است. هر متر خانه به طور متوسط به رقم ۴۰ میلیون تومان رسید و این شاید در ظاهر برای سهامداران بازار سرمایه سخت باشد که نظارهگر رشد بازارهای موازی باشند. اما بازار ما رشد نکند اما در واقع نشان میدهد که بورس چقدر از تورم عقب بوده و پتانسیل نهفته خوبی نیز دارد. در سالهای قبل با رشد تورم، بورس هم رشدی رو با یک فاز تاخیر داشت. اما امسال به دلیل تغییر در سیاستهای کلان، تورم مقدار بیشتری از سود شرکتها را میخورد. البته باید منتظر گزارشهای ۱۲ ماهه باشیم ولی به نظر میآید که حاشیه سود خالص شرکتها کمتر از قبل باشد. البته این بدان معنا نیست که شرکتها از تورم جا میمانند، بلکه با کمی بازدهی چه سهمهایی بیشتر است؟ تاخیر رشد خود را شروع میکنند. خرداد ماه تورم نقطه به نقطه رکورد تاریخی خود را زد و تورم ساالیانه به حدود ۵۰ درصد رسید. این یعنی نگهداری نقدنیگی و خرید اوراق بدهی یا صندوق با درآمد ثابت از هر دارایی ریسکدارتر است و سود واقعی که نصیب این افراد خواهد شد. این سود در سال منفی ۳۰ درصد میشود نه به اندازه سود اسمی ۲۰ درصد. بنابراین نگهداری هر نوع دارایی بهتر از ریال هست و در بین بازارها بازار سهام ارزانترین است. گزارش ماهانه شرکت روی بازار اثر دارد. شرکتها حداقل از نظر فروش مشکل ندارند ولی برای بهای تمام شده باید منتظر گزارشهای سه ماهه ماند. برای پالایشیها منتظر گزارشهای خوب سه ماهه هستیم و با چشمانداز مثبتی که از قیمت نفت جهانی وجود دارد این گروه جز جذابترین گروهها میتواند باشد. بازار همچنان ترسهایی از قیمتهای جهانی دارد. در دو هفته گذشته هفته خوبی را در بازار جهانی کامودیتیها شاهد نبودیم اما امیدوار هستیم که این هفته شاهد ثبات نسبی در قیمتها باشیم. در شاخص کل شاهد یک روند میان مدت نزولی هستیم. قلهها و درههای یکی پس از دیگری در سطح پایینتری قرار گرفتهاند. ار اس ای و ام اف ای هر دو برتری قدرت فروش را به قدرت خرید نشان میدهند. البته این هفته شاخص به محدوده حمایت روانی ۱۵۰۰ هزار واحد واکنش مثبتی نشان داد اما با توجه به گام قدرتمند نزولی بیشتر پیشبینی میشود که شاخص تا حمایت ۱۴۵۰ هزار واحد اصلاحی داشته باشد. از منظر ایچیموکو هم به شاخص کل نگاه کنیم میبینیم که نحوه قرارگیری تنکانسن کیجونسن و قیمت روند نزولی را نشان میدهد. قیمت با ورود به محدوده ابر کومو پولبکی داشت. اما با برخورد قیمت به تنکانسن انتظار داریم که اصلاح تا محدوده پایین ابر کومو یعنی محدوده ۱۴۵۰ هزار واحد ادامه داشته باشد شاخص هم وزن خوشبختانه حمایت مهم ۴۲۰ هزار واحدی خود را حفظ کرده و واکنش مثبت به آن نشان داده است . هرچند روند غالب اصلاح را نشون میدهد اما اندیکاتورهای ار اس ای و ام اف ای در محدوده خنثی هستند و برابری قدرت خرید به فروش را نشان میدهد. به نظر میآید که یک خبر کوچک و یک جرقه از امید میتواند پایان اصلاح برای شاخص هم وزن باشد. اما اگر همچنان بازار در تردید و ناامیدی به سر ببرد انتظار اصلاح رو تا محدوده ۴۰۰ هزار واحد که محدوده حمایتی ۳۸ درصد فیبوناچی را داریم. نسبت شاخص کل به شاخص هم وزن برتری سهمهای کوچک و متوسط بازار را نسبت به سهمهای بزرگ نشان میدهد. بنابراین برای هفته آینده پیشبینی میکنیم که بازار بازدهی منفی و نزدیک به متعادل را داشته باشد و بازدهی سهمهای کوچک و متوسط بازار بهتر از سهمهای بزرگ باشد.
مسیر و استرا تژی معاملهگران تغییر میکند؟
سهامداران توجه و نگاهشان به گروههای کوچک بورسی جلب شده است. این موضوع را میتوان در مقایسه روند تغییرات روزانه دو نماگر اصلی بازار سهام یعنی شاخصکل و شاخص هموزن دید.
سهامداران توجه و نگاهشان به گروههای کوچک بورسی جلب شده است. این موضوع را میتوان در مقایسه روند تغییرات روزانه دو نماگر اصلی بازار سهام یعنی شاخصکل و شاخص هموزن دید. شاخصکل طی روزهای اخیر که نماینده گروههای بزرگ بورسی است، بیشتر از یک درصد رشد کرد اما در مقابل شخص هموزن که به عنوان بازدهی چه سهمهایی بیشتر است؟ شرکتهای نماینده کوچکتر، بیشتر از یک و نیم درصد افزایش ارتفاع داشت. این اتفاق باعث شد که تحلیلها به این سمت برود که اقبال به تک سهمهای کوچک و متوسط در صنایع بورسی، آنهم بعد از یک دوره رکودی در بورس میتواند نشانه مثبتی باشد و البته به گمانهزنیها درخصوص تعدیل رکود و پایان رخوت در بورس تهران دامن زد.
بخشی از سرمایهگذاران کشور صاحبان نقدینگیهای سرگردان هستند. این دست از صاحبان سرمایه گاه در پی ایجاد رکود یا تلاطم در یک بازار به سمت بازاری دیگر کوچ میکنند تا شاید بازدهی بالاتری کسب کنند. در این میان اگرچه برخی از این سرمایهگذاران سودهای خوبی کسب میکنند اما برخی دیگر به دلیل عدم شناخت کافی این بازارها و ورود و خروج بدموقع، متحمل ضرر و زیان شدهاند. تحلیلگران معتقدند نداشتن یک نقشه راه معاملهگری، اشتباه استراتژیک سرمایهگذاران است.
رضا جعفری، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: یکی از دلایل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط این میتواند باشد که در حقیقت فعالان حقیقی بازار، سرمایه خود را از بازار بهطور کامل خارج نکردهاند، یعنی با وجود اینکه خروج پول از بازار داشتهایم اما منابعی از پولها همچنان در بازار حضور دارند و با توجه به حجم کم منابع، ترجیحشان این است که روی سهمهایی سرمایهگذاری کنند که زودتر بازدهی دارند.
این اتفاق اما امیدوارکننده است. در دورهها و روندهای قبلی هم مشاهده کردهایم که حرکت بازار و ایجاد روند مثبت از سهمهای کوچک شروع میشود. البته با توجه به استقبال عموم مردم، روی سهمهای بزرگ این اتفاق میافتد اما کمبود پول و همچنین عرضههایی که حقوقیها و در حقیقت نهادهای دولتی انجام میدهند، این موضوع سرمایهگذاران حقیقی را منع میکند که به سمت سهمهای بزرگ و شرکتهای بزرگ نروند.
در حقیقت بیشتر بحث سفتهبازی روی سهمها و نوساناتی که روی سهمها ایجاد میکنند است که باعث گردش پول در بازار میشود که در سهمهای بزرگ این اتفاق نمیافتد. بحث دیگر این است که نمیشود بهطور قطعی استنباط کرد که دوره رکود بورس تمامشده است، اما با توجه به افت ارزشی سهمها در هفده-هجدهماه گذشته خیلی از سهمها به قیمتهای ارزندهای رسیدهاند. همچنین شرایط به گونهای است که سرمایهگذاران حقیقی واقف به ارزش سهمها هستند ولی با توجه به ارزش بازار روندی شکل نمیگیرد و چشماندازی هم پیشرو ندارند، برای همین به سمت سهمهای کوچک میروند. البته وجود ابهامهای متعدد در فضای کشور هم عامل دیگر است که یکی از این ابهامات مساله برجام است، اما در کنار آن، بودجه سال۱۴۰۱ هم است که هنوز بهطور کامل شفاف نشده که به چه صورت میخواهد باشد. نرخ ارز که وابسته به سیاستهای خارجی کشورمان است هم از دیگر ابهامات در فضای اقتصادی کشور است. در مجموع تمام این مسائل روی این پیشبینیها تاثیرگذار است، اما با این حال معتقدم که در بدترین شرایط هم خیلی از سهمها بازهم روی این قیمتها ارزنده هستند.
نگاه یک طرفه به بازارها
رضا زنگنه کارشناس بازارهای مالی در این خصوص بیان کرد: بازدهی چه سهمهایی بیشتر است؟ برای داشتن یک نقشه راه معاملهگری، سه رکن اهداف شخصی، قوانین عمومی و سیستم معاملاتی شامل استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود. وی ادامه داد: در این سیستم معاملاتی، اولین نکتهای که باید بررسی شود مکانیسم بازار در سطح کلان و در سطح پایینتر بررسی نماد است؛ برای بررسی یک بازار در سطح کلان گاهی آن بازار با خودش مقایسه میشود.
زنگنه افزود: به عنوان مثال قبل از سرمایهگذاری در بازار فارکس، بازار فارکس را با خودش مقایسه میکنیم و به تحلیل آن میپردازیم و بر اساس استراتژی معاملاتی و بازده مورد انتظار، بخشی از پرتفوی را به آن اختصاص میدهیم. وی اضافه کرد: نکته اینجاست که خیلی از سرمایهگذاران پلن معاملاتی صحیح ندارند و در زمان سرمایهگذاری در بازار سرمایه ادعا دارند نگاه بلندمدت به این بازار داشته و قصد دارند سرمایه خود را در داخل کشور سرمایهگذاری کنند. بازار سرمایه ما، بازاری یک طرفه است که در صورت سرمایهگذاری بلندمدت به احتمال زیاد بازدهی مناسبی نصیب سرمایهگذاران خواهد شد. این فعال بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز تاکید کرد: حال اگر همین سرمایهگذاران ناگهان و بدون شناخت کافی، بخشی از سبد سرمایهگذاریهای خود را به بازار فارکس یا کریپتوکارنسیها اختصاص دهند، احتمالا متحمل ضرر و زیان و مشکلاتی خواهند شد. چرا که بازار فارکس، بازاری کاملا متفاوت از بازار سرمایه ما است.
زنگنه گفت: معمولا معاملهگرانی که فقط به فکر کسب بازدهی هستند و بازارها را یک طرفه میبینند، سراسیمه و هیجانی و بدون تحلیل کافی، از این شاخه به آن شاخه میپرند. اینکه معاملهگران، پرتفویی متشکل از چند بازار مختلف داشته باشند یا هر از چند گاهی به بهانه کسب سود بالاتر، از بازاری راهی بازار دیگری شوند نشاندهنده حرفهای بودن معاملهگران نیست. ثابتقدم بودن یکی از ویژگیهای یک معاملهگر موفق است. در نظر داشته باشید که برای داشتن اکثر مشاغل نیاز به سالها دانش و تجربه است. به عنوان مثال کسی که در رشته پزشکی تحصیل کرده و در این حرفه شروع به کار کرده، با گذشت زمان پزشک موفقتر و باتجربهتری خواهد بود. وی اضافه کرد: سرمایهگذاری هم حرفهای است که نیاز به کسب دانش و تجربه کافی دارد و فقط آماتورها بدون داشتن یک پلن معاملاتی و شناخت کافی از ساختار ذهنی و انتظارات خود در بازارهای مختلف ورود کرده و بازارها را فقط یک طرفه میبینند.
این کارشناس بازارهای مالی افزود: نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که هیچ بازاری وظیفه ندارد ضرر و زیانی که سرمایهگذاران در یک بازار دیگر متحمل شدهاند، جبران کند. اگر معاملهگران در یک بازار متحمل ضرر و زیان شدهاند، ممکن است در بازارهای دیگر هم زیان کنند و اصلا معنی ندارد که اگر معاملهگران در بازاری زیان کردند، سرمایه خود را وارد بازار دیگری کنند شاید در آن بازار سود کرده و زیان بازار قبلی پوشش داده شود. زنگنه با اشاره به اینکه باید استراتژی مناسبی برای معاملات اتخاذ کند، تصریح کرد: یکی از استراتژیهای معاملهگری این است که معاملهگران اگر در دو بازار متوالی متحمل ضرر و زیان شدند، فعالیت خود را متوقف کنند. برای مثال اگر یک معاملهگر در بازار ارز سرمایهگذاری کرده و متحمل ضرر و زیان شده و بعد از آن سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده و در این بازار هم متحمل ضرر و زیان شده، کلاً باید فعالیت سرمایهگذاری خود را متوقف کند و اشتباه بزرگی است اگر چنین فردی تصمیم بگیرد که بعد از دو بار زیان در دو بازار متوالی میتواند وارد بازار سوم شود که ضرر و زیان دو بازار قبلی را پوشش دهد.
از طریق سرمایهگذاری غیرمستقیم
زنگنه در توصیه به سرمایهگذارانی که نقدینگی برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی در اختیار دارند، اما تا این لحظه نقشه راه معاملهگری مناسبی نداشتهاند، گفت: اگر فردی دانش کافی در مورد بازارهای مالی ندارد بهتر است از سرمایهگذاری مستقیم در بازارها بپرهیزد و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا بانکها اقدام به سرمایهگذاری کند، اما اشخاصی که خود را معاملهگر میدانند و شناخت اولیه در مورد بازارهای مالی و تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال و… دارند، باید تفکرات اشتباه خود در مورد پلن معاملهگری را اصلاح کنند.
اهمیت نقشه راه معاملاتی
این کارشناس بازارهای مالی اظهار کرد: اولین تفکر اشتباه این است که برخی معاملهگران نقشه راه معاملاتی را نوعی ابزار لوکس میدانند که فقط جنبه تزئینی دارد. پلن معاملاتی اولین نقطه قوت سرمایهگذاری است و هیچ معاملهگری بدون داشتن یک پلن معاملاتی نمیتواند سرمایهگذاری موفقی باشد. هر معاملهگری باید اهداف سرمایهگذاریاش را به صورت واضح برای خود مشخص کند و برای رسیدن به این اهداف، نقشه راه داشته باشد. زنگنه اظهار کرد: دومین اشتباه، داشتن پلن معاملاتی ذهنی است. هر معاملهگر باید یک پلن معاملهگری با جزییات به صورت مکتوب داشته باشد. پلنی که فقط در ذهن معاملهگر باشد، قابل پذیرش نیست. معاملهگری که پلن خود را به صورت ذهنی طراحی کرده به راحتی تحتتاثیر هیجانات قرار میگیرد و به رعایت حد ضرر و… پایبند نخواهد بود. سومین تفکر اشتباه در مورد پلن معاملهگری این است که معاملهگران فکر میکنند داشتن یک پلن خوب یعنی داشتن یک سیستم عالی! یک تحلیلگر خوب لزوما یک معاملهگر خوب نیست؛ چرا که برخی از تحلیلگران اعتماد به نفس کافی ندارند.
سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم
معمولاً سرمایه گذاران با خرید سهامهایی که توجه آنها را جلب میکند – و نه با خرید سهام ارزان و مناسب – بازار را تحت تأثیر قرار میدهند. استفاده از این روش باعث کاهش قیمت میشود. چون سهمهایی که توسط رسانه پوشش داده میشوند و با حجم انبوهی همراه هستند، ارزشمند شمرده میشوند. علاوه بر این، اگر در سهمی که مورد توجه دیگران است سرمایه گذاری کنید در بهترین حالت، عملکرد شما مانند بقیه به صورت میانگین خواهد بود. نمیتوانید مردم را به خاطر انتخابهایشان مقصر بدانید، زیرا تجزیه و تحلیل کردن هزاران شرکت ثبت شده در بورس، کار آسانی نیست. آیا راه آسانتری برای فیلتر کردن سهمهای ارزشمند پنهان وجود دارد؟ در بازدهی چه سهمهایی بیشتر است؟ این مقاله با هم یاد میگیریم که چگونه سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.
قدم اول: ایجاد فکر و ایده
هدف: شناسایی بیش از ۳۰ شرکت برای آنالیز بیشتر
یافتن سهم برای آنالیز کردن موضوعی است که بسیاری از سرمایه گذاران با آن درگیر هستند در حالی که کار سختی نیست. اینترنت اطلاعات زیادی در مورد بورس و لیست سهام موجود در بازار بورس را در اختیار ما قرار میدهد. علاوه بر این، میتوان از ابزارهای پیشنهادی اینترنت برای فیلتر کردن اطلاعات اضافی استفاده کرد. استفاده از غربالگر آنلاین و رایگان سهم، راه حلی برای پیدا کردن ایدههای سهم است، زیرا این اجازه را به شما میدهد تا یک انتخاب منطقی، مستقل و بدون تأثیرپذیری از عقاید و احساسات دیگران داشته باشید.
به یاد داشته باشید، پیدا کردن یک سهام ارزشمند، آن هم زمانی که وضعیت مالی یک شرکت دچار بحران است با محاسبهای ساده امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین، در قدم اول باید تعیین کنید چه زمانی یک سهم را نامناسب در نظر بگیرید و چه زمانی آن را یک موقعیت عالی به حساب آورید.
شاخصهایی که همواره در این مرحله استفاده میشوند عبارتند از:
- بازده حقوق صاحبان سهام: چنانچه بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر از ۱۵ درصد باشد، نشان دهنده سوددهی بالا و پتانسیل رقابتی است.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم باشد. این امر نشان دهنده این است که شرکت برای تأمین رشد خود به سرمایه خارجی نیازی ندارد.
- نسبت جاری بیشتر از ۲ باشد. آن شاخص اطمینان میدهد که شرکت قادر به پرداخت بدهیهای کوتاه مدت خود است.
فیلتر کردن « P/E » کار مشکلی است ( مقاله نسبت P/E ) زیرا این نسبت در هر صنعت متفاوت است و تکیه کردن بر این نسبت به صورت بالقوه ایدههای سرمایه گذاری درست را رد میکند. مهمتر از آن «P/E» اطلاعات چندانی در مورد اینکه آیا یک شرکت با توجه به ارزش ذاتی آن کم ارزش شده یا نه، نمیدهد. به دلایل مشابه، فیلتر کردن نرخ رشد « EPS » پشنهاد نمیشود. زیرا یک شرکت با رشد صفر درصد و قیمت مناسب، خرید جالبی میتواند باشد. در بعضی از مواقع بازده نقدی ناشی از تقسیم سود بیشتر از ۱ درصد میتواند معیار خوبی برای افرادی که تمایل به تقسیم درآمد دائمی سود دارند، باشند.
شاخص دیگری که برای فیلتر کردن مناسب است میزان سرمایه در بازار یا «مارکت کَپ» کمتر از یک میلیارد دلار است. زیرا کمپانیهای کوچک توسط تحلیلگران کمتری دنبال میشوند و بنابراین احتمال بیشتری دارد تا به اشتباه قیمت گذاری شوند. این نظریه توسط همکاران « Ibboston » با توجه به برتری سرمایه گذاری در سهام شرکتهای کوچک در بازار نسبت به سرمایه گذاری در شرکتهای بزرگ در طول قرون گذشته، تأیید شده است.
هنگامی که شاخصها مشخص شدند، از یک غربالگر آنلاین و رایگان استفاده کرده و سعی کنید تقریبا ۳۰ ایده از آنها پیدا کنید.
- Google finance یک غربالگر کاملاً رایگان است که رابطی برای جدا کردن خوب از بد دارد.
- Yahoo finance یاهو دو غربالگر بنیادی و جاوای پیشرفته را عرضه میکند که هر دو رایگان هستند.
- com غربالگرهای این مجموعه، منحصر به فردی هستند. زیرا براساس پیشبینی اعضای انجمن CAPS غربال را انجام میدهند.
- FINVIZ یک غربالگر سهم محبوب که به نظر میرسد تمام ویژگیهای مورد نیاز را عرضه میکند.
- CNBC به شما این امکان را میدهد که برآوردهای تحلیل گران و نسبتهای مالی مانند گردش داراییها و نسبت آنی را ترکیب کنید.
جایگزینها: استفاده از غربالگرهای رایگان تنها راه شناسایی سهم نیست. در اینجا سه روش جایگزین که میتوانید از آنها استفاده کنید مطرح میشوند:
- ایدههای جدید را که توسط «old school value» مطرح شدهاند دریافت کنید.
- «Gurus focus» را چک کنید تا خریدهای سرمایه داران محبوبتان را دنبال کنید. همچنین غربالگرهای منحصر به فردی را معرفی میکند.
- در یک خبرنامه سرمایه گذاری پولی مانند «AAII» یا «the motley fool» اشتراک بگیرید. با این حال کورکورانه به هرچه دیگران پیشنهاد میکنند عمل نکنید و همیشه وظایف خود را متعهدانه انجام دهید.
برخی پیشنهاد میکنند که وبلاگها و خبرهای مالی را دنبال کنید، اما بهتر است از این منابع صرفه نظر کنید، زیرا ایدههای افراد دیگر باعث میشود تا قضاوت عقلانی درستی از شرایط نداشته باشید.
قدم دوم: یک لیست کوتاه تهیه کنید
هدف: ایدههای خود را از ۳۰ به ۳ کمپانی کاهش دهید
اگر ۳۰ هدف خود را انتخاب کردهاید به این معنی است که اکثر ایدههای نامناسب را فیلتر کردهاید. حال زمان آن رسیده که سهمها را بررسی کرده تا بهترین گزینه را انتخاب کنیم. شما در قدم اول یک ارزیابی ساده را اجرا کردید. اکنون برای رسیدن به سهم بهتر باید عمیقتر فکر کنید. با آنالیز کردن نامه «وارن بافت» به سهامداران « Berkshire » میتوانیم متوجه معیارهای مورد نظر او برای یک سهم مناسب شویم.
- تداوم سوددهی بالا: سود خالص بالا و رو به افزایش میتواند نشانه خوبی برای کارایی یک شرکت در آینده و توانایی آن برای افزایش قیمت باشد. این معیار باید به عنوان یک ارزش، مدام افزایش یابد. همچنین باید از تولید جریان نقدی مناسب «FCF» توسط شرکت اطمینان حاصل کنید. اگر یک شرکت بتواند سود خالص را اعلام کند اما توانایی تولید «FCF» را نداشته باشد، وجود تغییرات و دستکاری در میزان درآمد را نشان میدهد.
- سطوح بدهی پایین: مقدار زیاد بدهی منجر به ریسک نرخ بهره و افزایش «ROI» به میزان قابل توجهی میشود. در هنگام کاهش فروش یا نوسان نرخ بهره، شرکتهایی که بدهی سنگینی دارند با مشکلات بیشتری مواجه میشوند. نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم، همانند نسبت جاری بیش از ۲ مدنظر است.
- مزیت رقابتی پایدار: در اینجا آنالیزها فراتر از اعداد و نسبتهای مالی قرار میگیرند. تجارتها با سودآوری بالا، رقیبان را جذب میکنند و هنگامی که رقابت افزایش مییابد سوددهی کاهش پیدا میکند؛ به جز مواردی که کمپانی دارای یک مزیت رقابتی پایدار باشد. این مزیت رقابتی شامل مواردی میشود که نمیتوان آنها را به آسانی کپی کرد مانند ثبت اختراع، اثرات قفل گذاری، مقیاس و مقادیر شبکه. به دنبال این علائم مهم باشید.
- مدیریت صحیح، لایق و صادقانه: مدیریت جامع، نقشی کلیدی در موفقیت کسب وکار بازی میکند؛ بنابراین همواره نام مدیران هر مجموعه را در گوگل جستجو کنید تا سوابق آنها را بیابید. همچنین کلماتی مانند رسوایی و تقلب را در فهرست جست و جوی خود وارد کنید تا ببینید در چه مسائلی دخیل بودهاند. همین کار را برای شرکت نیز انجام دهید. همچنین استراتژیهای تخصیص سرمایه شرکت را آنالیز کنید. از قانون زیر استفاده کنید: یک شرکت با بازده ثابت و پتانسیل بالقوه رشد باید بخش عظیمی از درآمد خودش را دوباره در شرکت سرمایه گذاری کند، اگر شرکت سود سهام را بپردازد یا سهام را بخرد برای دیگر سهامداران بهتر است. هرچند خرید سهام، تنها زمانی باید انجام شود که میزان خرید سهام به طور قابل توجهی پایینتر از ارزش ذاتی شرکت باشد.
- انجام تجارتی که آن را درک میکنید: بافت، مطرح کرده است که او و شریکش به تجارتی روی آوردهاند که آن را درک میکردند. شما نیز بهتر است همین کار را انجام دهید. آیا احتمال کمی وجود دارد که وضعیت بازار توسط شرکتهای پیچیده بهتر شود؟ نه همیشه. با این حال، دلیل اجتناب از این گونه شرکتها این است که هر چه کسب و کار پیچیدهتر باشد پیدا کردن طرح و نظر منطقی در مورد عملکرد آینده آن سختتر است. بنابراین با افرادی که با مدل تجاری قابل فهم شما کار میکنند آشنا شوید.
آنالیز کردن هرکدام از ۳۰ شرکتی که در لیست شما وجود دارد، طبق معیارهایی که در بالا مطرح شده است، کار زیادی میبرد اما شما را قادر میسازد تا بهترین موقعیت سرمایه گذاری با بیشترین احتمال بازدهی در بازار را شناسایی کنید.
قدم سوم: تخمین ارزش ذاتی
هدف: در این مرحه سعی در پیدا کردن موقعیتهای ارزشمند موجود در بین موقعیتهای شناخته شده داشته باشید
اکنون که چندین شرکت فوقالعاده را در لیست خود دارید، باید گام نهایی را برداشته و برای پیدا کردن بهترین قیمت، آنها را بررسی کنید. قیمت مناسب، قیمتی است که به شما حاشیه امنی میدهد. به طوری که احتمال ریسک را به حداقل میرساند؛ حتی اگر عملکرد شرکت آنگونه که انتظار میرفته نباشد. مثلا، تنها زمانی خرید را در نظر بگیرید که قیمت فعلی سهام ۲۵ تا ۵۰ درصد کمتر از ارزش ذاتی سهام باشد. به این ترتیب، خطر ریسک کاهش مییابد، زیرا سهم ارزان بوده است. در حالی که همزمان احتمال افزایش بازدهی وجود دارد. قیمت پایین خرید برای موفق شدن بسیار مهم است.
چندین راه را برای حساب کردن ارزش ذاتی یک کمپانی وجود دارد. مانند:
- قیمت و درآمد چندگانه: در این روش یک قیمت هدف ۵ ساله براساس یک ارزیابی منطقی و «P/E» محاسبه میشود و سپس با محاسبه «NPV» ارزش ذاتی محاسبه میشود.
- جریان نقدی تنزیل شده: محاسبه ارزش ذاتی براساس جریان نقدی که میتواند در طول عمر باقیمانده از یک کسب و کار خارج شود.
- ارزیابی بازدهی حقوق صاحبان سهام: این روش که آخرین روش است از راههای سودآوری وارن بافت است.
از مدلهای محاسباتی ذکر شده برای تخمین ارزش ذاتی یک کمپانی استفاده کنید. آخرین قدم این است که ارزشهای محاسبه شده توسط خودتان را با قیمت خرید و فروش سهم مقایسه کنید. آیا قیمت خیلی پایینتر از ارزش ذاتی تخمین زده شده است؟ به ندرت اتفاق میافتد که شرکتی تمام ویژگیهای مورد نظر ما را در دو قدم اول داشته باشد.
در این نقطه، آنالیزهایتان را چک کرده و اعداد را بررسی کنید. اگر تنها در مورد یک کمپانی بسیار ارزشمند مطمئن هستید، زمان اقدام فرا رسیده است. همچنین اگر بتوانید در یک سال، چنین موقعیتهایی را به دست آورید بسیار خوشبخت خواهید بود. اگر بیشتر از یک بار چنین موقعیتهایی را به دست آوردید یا بورس دچار مشکل شده یا معیارهای شما برای فیلتر کردن دقیق نبوده است. اگر در این مرحله، قیمتها مناسب نبود، این دستهها را به چک لیست خود اضافه کنید و تا زمانی که یک موقعیت و قیمت مناسب ارائه میشود آن را تحت نظر داشته باشید.
بازدهی چه سهمهایی بیشتر است؟
کارشناس بازارسرمایه با اشاره به خروج فعالان از بورس و ورود به بخش ساختمان، پیش بینی کرد دو گروه و نمادهای کوچک، ظرفیت مناسبی برای رشد و بازدهی و جذب نقدینگی داشته باشند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، رامین زادیوسفی ماسوله با مرور وضعیت سال گذشته بازار سرمایه به روزنامه ایران اعلام کرد: شاخص بورس طی سال قبل بیشتر نزولی بود. بنابراین انتظار میرفت در سال جاری بازدهی بازار سهام برای معاملهگران بیشتر شود هرچند در برخی سهمها بازدهی معقولی وجود داشته اما این بازدهی مختص بیشتر سهمها نبود.
شاخص بورس در سال جاری بیشتر نوسانی بود و رشد چندانی هم در پی نداشت درحالی که برخی تحلیلها حاکی از این بود تا مرداد ماه شاخص کل، قله قبلی را فتح خواهد کرد که این تحلیلها بر روند بازار اثرگذار بود. با عدم بازدهی مورد انتظار معاملهگران، بخشی از فعالان بعد خروج از بازار روانه صنعت ساختمان شدند. زیرا صنعت ساختمان کم ریسکترین بازار برای آنها بوده و همواره بازدهی مناسبی در پی داشت.
در ماههای اخیر و با خروج بخشی از منابع بازار سهام این منابع راهی بازار مسکن شد و بازدهی مطلوبی هم برای معاملهگران به دنبال داشت. چون بخش مسکن در تولید ناخالص داخلی سهم بسزایی داشته و 10 درصد اشتغال هم به صنعت ساختمان مربوط میشود. صنعت ساختمان به عنوان یک رقیب مهم برای بازار سرمایه همواره مد نظر بخشی از معاملهگران بود. زیرا اگر در این بازار سودی نصیب معاملهگران نشود، بازار مسکن همواره این جذابیت را برای آنها داشته است.
صنعت ساختمان سال گذشته و با توجه به افزایش نرخ ارز و نهادههای تولید، عقبماندگی را نسبت به سایر بازارها جبران کرد. این صنعت در قیاس با بازار سرمایه سود و بازدهی بهتری داشته و برآیند قیمت مسکن در قیاس بیشتر بود. در مرداد ماه عوامل مهمی بر بازار سرمایه و صنعت ساختمان اثرگذار بود که یکی از این موارد، مذاکرات بینالمللی بود که با پررنگتر شدن این امر و افت قیمت ارز، مراجعه به بسیاری از بازارها از جمله طلا و مسکن تا تعیین تکلیف نتیجه مذاکرات، کاهش یافت.
با رشد صنعت ساختمان در بازار، برخی سهمها همچون بانکیها و خودروییها ظرفیت مناسبی برای رشد و بازدهی بیشتر دارند. افزایش حجم و ارزش معاملات خرد در هفته اخیر یک علامت مثبت تلقی می شود. بازار سرمایه زمانی رشد مطلوبی خواهد کرد که ورود نقدینگی صورت پذیرد. بنابراین سهمهای کوچک ظرفیت مناسبی برای جذب نقدینگی به بازار سهام در قیاس با سهم شرکتهای بزرگتر دارند.
اکنون توجهها بیشتر به سمت سهام خودرویی است. زیرا با عرضه خودرو در بورس کالا این امر توجه معاملهگران را برای کسب بازدهی بیشتر جلب کرده هر چند که در روزهای اخیر امید به بازدهی بازار سرمایه هم بیشتر شده است.
سهام صنایع ساختمانی حاضر در بورس در ماههای اخیر رشد شدیدی نداشتند. زیرا بخش مهمی از سود شرکتهای ساختمانی از محلی غیر از ساخت و ساز بود. بازدهی سهام شرکتهای ساختمانی در بین 10 صنعت برتر بازار سرمایه در زمره پنج صنعت بورسی پایینتر است که تغییر در این میزان بازدهی تا حدودی از ساخت چهار میلیون واحد مسکونی در قالب نهضت ملی ساختمان هم اثر خواهد پذیرفت.
دیدگاه شما