موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار


نیوجرسی یا بلوک نیوجرسی چیست و چه کاربردهایی دارد؟

جداکنندهٔ نیوجرسی (به انگلیسی: New Jersey barrier) یا دیوار نیوجرسی (New Jersey wall) که در ایران به دلیل داشتن رنگ و مواد مشابه با بلوک سیمانی، به طور معمول به آن «بلوک نیوجرسی» گفته می‌شود، قطعات ساخته شده از بتن یا پلاستیک است که کاربرد اصلی آنها جداکردن مسیرهای ترافیک جاده‌ها از یکدیگر است، هر چند برای مسدودسازی معابر یا جاده‌ها هم مورد استفاده قرار می‌گیرند. این قطعات به گونه‌ای طراحی شده‌اند که در صورت برخورد خودرو، آسیب کمتری به آن وارد شود و در عین حال، مانع عبور خودرو به مسیر روبه‌رو و تصادف از روبه‌رو شوند. این قطعات در دههٔ ۱۹۵۰ میلادی در مؤسسهٔ فنّاوری استیونز و با هدایت ادارهٔ ایالتیِ بزرگراه‌های نیوجرسی در ایالت نیوجرسی طراحی شدند و نام‌گذاری آنها بر این اساس است.

نیوجرسی،نوعی ازحفاظهای بتنی است که جهت هدایت کردن وسایل نقلیه در مسیر مورد نظر و همچنین برای جلوگیری از تصادفات و کاهش خسارات ناشی از آن استفاده می گردد.

کاربردهای مختلف نیوجرسی:

نیوجرسی علاوه برکم کردن خسارات ناشی از تصادفات جاده ای در وسایل نقلیه،به عنوان محافظ عابران پیاده و کارگران پروژه های عمرانی ، موانع موقتی ، موانع امنیتی و حتی به عنوان سیل بند و برای هدایت کردن آب رودخانه ها و . . . کاربرد دارد.

مصالح تشکیل دهنده نیوجرسی چه چیزی هایی هستند؟

به طور کلی برای ساخت نیوجرسی مصالح زیر مورد نیاز می باشد:

  • سیمان: سیمان مورد استفاده برای ساخت نیوجرسی باید با استانداردهای تعیین شده در مطابقت کامل باشد.
  • افزودنی: دلیل استفاده از افزودنی های سیمانی و پودری در ساخت مفصل قالب نیوجرسی، سهولت پر کردن قالب، کاهش میزان آب نسبت به سیمان، دسترسی به سطوح صیقلی و صاف می باشد.
  • سنگدانه: سنگدانه های مورد استفاده در این قطعه باید مطابق با استاندارد های شماره سیصد و بیست، استاندارد ملی ایران باشد.
  • آب: یکی دیگر از موارد مورد استفاده در این قطعه آبی است که به دور از مواد آلی، اسیدی و قلیایی باشد.
  • میلگرد: میلگرد استاندارد مورد استفاده در این قطعه میلگرد A3 است که از مقاومت کششی بالایی برخوردار باشد.

قالب نیوجرسی چیست؟

جدول بتنی-ابنیه سازان

قالب نیوجرسی یکی از متداول ترین انواع قالب است که در پروژه های مختلف عمرانی از ساختمان سازی تا راه سازی مورد استفاده قرار می گیرد. این قالب ها همانند انواع دیگر قالب های موجود در بازار، باعث می شوند که سازه ها به شکل اصولی و با اجزای یکنواخت ساخته شوند.

همانطور که در بخش مقدمه نیز اشاره شد، قالب های نیوجرسی را برای قالب زنی مواد مختلف به خصوص بتن برای ساخت پروژه های عمرانی مورد استفاده قرار می دهند. یکی از موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار مهم ترین ویژگی این قالب ها آن است که شما می توانید با توجه به معماری سازه، آن ها را در ابعاد و شکل های مختلف طراحی کنید و مورد استفاده قرار دهید.

یکی از مهم ترین مزایای استفاده از این نوع از قالب ها، ساخت سازه ای یکپارچه و بدون درز است، از این رو این قالب ها برای ساخت سازه هایی با ظرافت و دقت بالا انتخابی بسیار دقیق و اصولی به شمار می روند.

قالب های نیوجرسی در راه سازی

متداول ترین انواع قالب های نیوجرسی که به آن مانع نیوجرسی نیز گفته می شود، قطعات پیش ساخته بتنی هستند که در اطراف جاده برای هدایت وسایل نقلیه مورد استفاده قرار می گیرند. در صورت بروز حادثه و برخورد وسایل نقلیه در حال حرکت با قالب نیوجرسی، قالب به دلیل داشتن زاویه کم لبه به عنوان هدایتگر برگردان عمل می کند و خسارات و پیامدهای تصادف را به شکل چشمگیری کاهش می دهد.

از این نوع قالب ها می توان به عنوان موانع ضد تروریستی، موانع موقت، جلوگیری از انتشار آتش سوزی در جنگل ها، سیل بند، چند خطه کردن جاده ها و هدایتگر رودخانه ها استفاده کرد.

نکات مهم درباره قالب های نیوجرسی

از این قالب ها برای اولین بار در سال 1950 در بزرگ راه های نیوجرسی آمریکا، برای چند خطه کردن بزرگ راه ها استفاده شده است. تا مدت ها این قالب ها به صورت لولایی طراحی می شدند و مورد استفاده قرار می گرفتند، اما بعد از مدتی به علت عدم ایجاد ایمنی کامل این قالب ها به صورت لولایی طراحی و ساخته شد.

در این نوع از قالب ها، سیستم مفصلی از نوع مفصل نر و ماده است و می تواند استحکام و مقاومت بالایی در برابر برخورد انواع وسایل نقلیه از خود نشان دهد. از دیگر مزایای استفاده از این قالب ها آن است که ارتفاع قالب از افتادن نور ماشین های روبه رو در چشم رانندگان جلوگیری و به این شکل از بروز حوداث تا حد زیادی پیشگیری می کند.

طراحی و ساخت قالب های نیوجرسی

همانطور که در بالا نیز اشاره شد، این نوع قالب ها در ابعاد مختلفی با توجه به پروژه های عمرانی مورد استفاده ساخته می شوند، اما به طور کلی مرسوم ترین ابعاد قالب نیوجرسی 4 و 6 متری می باشد. برای ایجاد ایمنی کامل، این قالب ها باید مقاومت کششی بالایی داشته و خواص فیزیکی و شیمیایی حفاظ ها را به طور کامل داشته باشند.

یکپارچگی این قالب ها نیز مسئله ای بسیار مهم است، زیرا هر گونه بیرون زدگی قالب در اثر برخورد خودرو می تواند تلفات و خسارات را چندین برابر کند.

امتیاز انحصاری و قدرت آن

دایره لغت اقتصاد امتیاز انحصاری را به این شکل تعریف می کند: اگر تنها یک شرکت خاص بتواند یک محصول خاص را تولید کند، آن شرکت در بازار و در مورد آن محصول امتیاز انحصاری دارد.

برای درک بهتر امتیاز انحصاری و طرز کار آن باید عمق بیشتری را مورد کاوش قرار دهیم. امتیاز انجصاری چه ویژگی هایی دارد و با بازارهای محدود، بازارهایی با رقیب های انحصاری و فوق العاده رقابتی چه تفاوتی دارد؟

ویژگی های امتیاز انحصاری

وقتی که در مورد امتیاز انحصاری یا بازارهای محدود صحبت می کنیم، در مورد بازارهایی با محصول خاص مثل تستر یا پخش کننده دی وی دی بحث می کنیم. در رساله های مربوط به امتیاز انحصاری، فقط یک شرکت وجود دارد که محصول را تولید می کند. در بحث امتیاز انحصاری در دنیای واقعی، مثل سیستم اجرایی امتیاز انحصاری، تنها یک شرکت است که اکثریت فروش را به خود اختصاص داده است ( مایکروسافت) و تعداد زیادی شرکت های کوچکتر نیز وجود دارند که تاثیر کم و ناچیزی بر شرکت اصلی دارند.

از آنجایی که تنها یک شرکت در بحث انحصار وجود دارد، منحنی تقاضا شرکت دارای امتیاز انحصاری با منحنی تقاضا بازار یکسان است و شرکت دارای این امتیاز نگرانی بابت قیمت گذاری شرکت های رقیب ندارد. در نتیجه شرکت تا جایی که هزینه اضافی دریافتی آن ها از فروش واحدهای اضافی ( درآمد حاشیه ای) از هزینه اضافی که برای تولید یک محصول اضافه متحمل می شود (هزینه حاشیه ای) بیشتر باشد به تولید ادامه می دهد. در نتیجه شرکت دارای امتیاز انحصاری همیشه تعداد تولید خود را در سطحی نگه می دارد که هزینه حاشیه ای برابر با درآمد حاشیه ای باشد.

امتیاز انحصاری

به خاطر عدم وجود رقیب، شرکت های دارای امتیاز انحصاری به سود اقتصادی دست می یابند. همین امر باعث می شود که شرکت های دیگر نیز وارد این بازار شوند. برای اینکه این بازار به شکل انحصاری خود ادامه دهد، باید موانعی برای ورود به آن وجود داشته باشد. بعضی از این موانع عبارتند از:

موانع حقوقی ورود به بازار

این موقعیتی است که یک قانون از ورود دیگر شرکت ها به بازار برای فروش یک محصول جلوگیری می کنند. در ایالات متحده تنها شرکت USPS می تواند نامه های خیلی مهم را تحویل دهد در نتیجه این می تواند یک مانع قانونی برای ورود به این حوزه باشد. در خیلی از حوزه های قضایی الکل را تنها از طریق مراجع دولتی می توان به فروش رساند که همین موضوع نیز یک مانع قانونی برای ورود به این بازار می باشد.

حق ثبت اختراع

حق ثبت اختراع نیز یکی از زیرمجموعه های موانع قانونی برای ورود به بازار می باشد اما از مقدار اهمیتی برخوردار است که بتواند بخش مجزای خود را داشته باشد. حق ثبت اختراع برای مدت محدودی امتیاز انحصاری تولید و فروش محصول را به مخترع خود می دهد. Pfizer مخترع داروی ویاگرا، حق ثبت اختراع آن دارو را دارد در نتیجه Pfizer تنها شرکتی است ویاگرا را تولید و به فروش می رساند تا زمانی که مهلت حق ثبت اختراع به پایان برسد. حق ثبت اختراع ابزاری است که دولت از آن برای حمایت از اختراعات استفاده می کند چرا که شرکت ها تمایل بیشتری به ساخت محصولات جدید خواهند داشت اگر می دانستند که می توانند برای محصول خود امتیاز انحصاری داشته باشند.

موانع طبیعی برای ورود به بازار

در این مدل انحصار شرکت های دیگر به دلیل هزینه های بالای شروع به کار یا وجود مزیت های خاص برای شرکت های بزرگتر در نتیحه هزینه های ساختاری، نمی توانند وارد بازار شوند. اکثر خدمات عمومی در این دسته قرار می گیرند. اقتصاد دانان اغلب به این مدل انحصار، امتیاز انحصاری طبیعی می گویند.

نیاز به کسب اطلاعات بیشتر در مورد امتیاز انحصاری حس می شود. بازارهای انحصاری در مقایسه با دیگر ساختاری های بازار خاص هستند چرا که تنها شامل یک شرکت شده و در نتیجه شرکت دارای امتیاز انحصاری قدرت بیشتری در بازار خواهند داشت.

افسانه‌های استارتاپی: بازار بدون رقیب

افسانه‌های استارتاپی: بازار بدون رقیب

برخی کارآفرینان تصور می‌کنند که بازار مقصد آن‌ها باید عاری از هرگونه بازیگر یا رقیب دیگر باشد تا بتوانند به موفقیت برسند.

در روزهای ابتدایی تأسیس کسب‌وکار، ایده‌ی پیدا کردن بازاری که دست‌نخورده و بکر باشد، قطعا جذاب به‌نظر می‌رسد. استارتاپ پدیده‌ی حساسی است و پیدا کردن فضایی بدون تنش و ضربه‌های رقابتی می‌تواند بسیاری از چالش‌های مسیر را برای شما از میان بردارد؛ چالش‌های رقابتی که عموما منجر به شکست و خارج شدن شرکت‌های نوپا از بازارها می‌شوند.

جست‌وجو برای پیدا کردن بازاری بدون رقیب و چالش،‌ شبیه به رفتار کردن با کودکان است. درواقع با چنین رویکردی شبیه به والدینی می‌شوید که تا حد امکان فرزندان را از خطرات فیزیکی محیط حفاظت می‌کنند. چنین رفتارهایی باعث ایجاد انواع سوءتفاهم‌ها و تصورات غلط می‌شود که در تربیت کودکان به وفور شاهد آن‌ها هستیم.

ظاهر ورود ساده به بازاری بدون رقیب، می‌تواند به‌قدری جذاب شود که شما را از تمامی چالش‌های روبه‌رو غافل کند. درواقع به‌قدری مجذوب بکر بودن بازار می‌شوید که متوجه مشکلات ذاتی مسیر مورد نظر و ماهیت کسب‌وکار نخواهید بود. کسب‌وکارهای بسیاری تلاش کردند تا با فعالیت در بازاری بدون رقیب به موفقیت‌های بزرگ برسند، اما به‌خاطر عدم آگاهی از مشکلات مسیر بکر (چون فرد دیگری به آن پای نگذاشته بود) به‌راحتی شکست خوردند. درواقع چنین افرادی تصور می‌کردند که با دوری جستن از رقابت، همه‌ی مشکلات مسیر کارآفرینی حل می‌شود. درحالی‌که هر بازار و مسیری، موانع اختصاصی خود را دارد که می‌توانند ضربه‌های سنگینی به شما وارد کنند.

بدون شک رقابت برای هر کسب‌وکاری چالش محسوب می‌شود؛ اما همه‌ی استارتاپ‌ها نباید لزوما از رقابت فرار کنند. شاید در مسیر شما رقیبی سختکوش با منابع بی‌شمار مالی و نیروی انسانی باشد، اما اگر ایده و راهکاری عالی برای اجرا دارید، نباید از رقابت با آن فرار کنید.

Competition

هر کارآفرینی باید به‌دلیل باور به خود، ایده‌اش و توانایی‌های تیمش وارد فضای کسب‌وکار شود. همین اعتماد و ایده‌های نهفته در آن باید همیشه در مسیر استارتاپ استفاده شوند تا بالاخره جایی مشتریان را به انتخاب ترغیب کنند. در ادامه‌ی این مطلب زومیت به بررسی دلایلی می‌پردازیم که رقابت به‌عنوان ابزاری مفید برای کسب‌وکارها محسوب می‌شود.

رقابت به‌معنای تأیید ایده

شرکت‌های رقیب، نیروهای خارجی روبه‌روی شما محسوب می‌شوند. به‌علاوه آن‌ها تأییدی بر مناسب و منطقی بودن ایده‌ی شما هستند. خصوصا اگر رقبا با قدرت یا در مدت طولانی فعالیت داشته‌اند، یعنی ایده‌ی موردنظر آینده‌ی مناسبی در پیش دارد.

ایده و الهام‌های ناگهانی همیشه با شک و تردید همراه هستند. شما در لحظه‌ی کشف یک ایده‌ی ناب و بدون رقیب، نمی‌دانید که آیا با پدیده‌ای جذاب و عالی روبه‌رو هستید، یا ایده‌ای دارید که نتیجه‌‌ای نخواهد داشت. اگر به رقبا به‌ چشم تأییدی بر مناسب بودن ایده نگاه کنید، بسیاری از شک و تردیدهای ابتدایی برای شروع یا عدم شروع کسب‌‌وکار از بین می‌روند.

ایده‌های رقیب به‌عنوان ابزارهای بهینه‌سازی

حضور رقبا می‌تواند ابزاری باشد که ما را به سمت کارکرد بهتر سوق دهد. اکثر ما کمی روحیه‌ی رقابت‌طلبی داریم و تلاش می‌کنیم بهتر از دیگران باشیم. چنین روحیه‌ای در افرادی که وارد دنیای کارآفرینی می‌شوند، قطعا شدیدتر و گسترده‌تر است.

Competition

رقبا به ما امکان می‌دهند که رخدادها و عناصر موجود در بازار را کشف کنیم. با دیدن چنین مواردی تلاش می‌کنیم تا با محصولات، بازاریابی و خدمات مشتریان، بهتر از آن‌ها باشیم. ایده‌ها و نوآوری‌های دیگران، نقاط ضعف ما را نیز گوشزد می‌کنند و بهتر می‌توانیم آن‌ها را اصلاح کنیم. به‌هرحال هیچ چیز به‌اندازه‌ی یک تهدید موجود مانند رقبای بازار، به افزایش انگیزه کمک نمی‌کند.

درک فرصت‌ها

رضایت از خود می‌تواند به‌عنوان مهلک‌ترین آسیب برای هر کسب‌وکاری عمل کند. چنین رضایتی منجر به از دست دادن تمایل برای موفقیت می‌شود که مرگبار خواهد بود. همین نقطه‌ی ضعف می‌تواند به‌عنوان یک فرصت عالی برای دیگر بازیگرانی باشد که به فکر ورود به بازار هستند.

مجموعه‌ی بزرگی از مشتریان برای هر کسب‌وکاری مطلوب است، اما قطعا به‌اندازه‌ی مجموعه‌ای از مشتریان راضی و خشنود ارزشمند نخواهد بود. به‌خصوص اگر محصول مورد نیاز آن مشتریان مدت‌ها بدون بهینه‌سازی و تغییر مانده باشد، مجموعه‌ی بزرگ آن‌چنان ارزشمند نیست. چنین نارضایتی بالقوه‌ای می‌تواند برای بازیگران جدید حکم شانسی برای حضور قوی در بازار داشته باشد که با ارائه‌ی محصولات و خدمات بهتر نسبت به رقیب بزرگ‌تر، به‌دست می‌آید. باتوجه‌به همین موارد می‌توانید از موفقیت‌های قبلی چنین رقیب‌هایی برای خود بهره ببرید.

رقابت

همه‌ی ما مسیر آسان به سمت موفقیت را نسبت به چالش و رقابت ترجیح می‌دهیم. مسیری مستقیم و سریع که هیچ‌گونه مانعی اعم از رقیب یا موارد دیگر نمی‌تواند جلوی پیشرفت در آن را بگیرد. به‌هرحال شاید بتوانیم چنین مسیری هم پیدا کنیم؛ اما فراموش نکنید که همان رقبا و موانع می‌توانند مهر تأییدی بر انتخاب ایده باشند.

رقابت می‌تواند نقش ابزاری برای ناامیدی را ایفا کند؛ اما اگر بتوانیم آن را مدیریت کرده و از آن استقبال کنیم، مسیری به سمت ساخت محصولات و خدمات بهتر می‌شود که درنهایت به جذب مشتریان ختم می‌شود.

بهترین بازار برای صادرات محصولات کشاورزی

بهترین بازار برای صادرات محصولات کشاورزی

بازار صادرات محصولات کشاورزی به دلیل روی آوردن هرچه بیشتر مردم به گیاهخواری در جهت دفاع از حقوق حیوانات یا برای اهدافی چون سلامتی و غیره، روز به روز گسترده‌تر می‌شود. به این ترتیب فرصت مناسبی برای کشاورزان و صادرکنندگان محصولات کشاورزی کشورهایی که از نظر منابع طبیعی و کشاورزی در موقعیت خوبی قرار دارند به وجود خواهد آمد. تنها کافی است بر اساس شرایط و محصولات خود بهترین بازار برای صادرات محصولات کشاورزی را کشف کرده و نسبت به در دست گرفتن بازار اقدام کنید.

کشاورزی منبع اصلی امرار معاش در مناطق روستایی است به طوری که تقریباً ۸۰ درصد جمعیت آن‌ها از این راه امرار معاش می‌کنند. اگرچه سهم آن به طور قابل پیش بینی رو به کاهش است، کشاورزی (زراعت، دام، شیلات و جنگلداری) یک سوم تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد و محصولات کشاورزی ۳۲ درصد از ارزش کل صادرات را تشکیل می‌دهند. در این میان، بخش زراعی، به ویژه محصولات غذایی (عمدتاً برنج و گندم)، نقش غالب را ایفا می‌کند و حدود ۷۶ درصد از ارزش افزوده کشاورزی را تشکیل می‌دهد. با این حال به دلایلی چون افزایش جهانی جمعیت سهم کشاورزی غیر زراعی، به ویژه دام و شیلات، همواره در طی سالیان مختلف افزایش آهسته و پیوسته‌ای داشته است. جوت و محصولات جوت خام، میگو و ماهی منجمد و چای از عمده‌ترین محصولات صادراتی کشاورزی غیرزراعی هستند.

بهترین بازار برای صادرات محصولات کشاورزی

چگونه بهترین بازار برای صادرات محصولات کشاورزی را پیدا کنیم؟

انتخاب بهترین بازار صادراتی محصولات کشاورزی بستگی زیادی به موقعیت اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی هر کشور از یک سو و محصول مورد نظر و شرایط شرکت شما از سوی دیگر خواهد داشت.

موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار

در نشست «رفع چالش‌های تأمین سرمایه شرکت‌های دانش‌بنیان» در اتاق بازرگانی مطرح شد‌

مشارکت صنایع بزرگ؛ رمز تحول اکوسیستم استارت‌آپی

جذابیت «عرضه اولیه سهام» با هدف خروج از بن‌بست جذب سرمایه برای شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپی، موضوعی انکار‌ناپذیر است. اگرچه امسال فرابورس شاهد ورود «تپسی» به‌عنوان یک شرکت استارت‌آپی مهم بود، اما همچنان روند پذیرش چنین شرکت‌هایی در بازار سرمایه بسیار کند انجام می‌شود و موانع‌ متعددی پیش روی آنهاست. در همین راستا و با هدف تسهیل و تسریع رسیدگی به مسائل این حوزه، دوشنبه گذشته اتاق بازرگانی ایران میزبان یک نشست تخصصی بود. در این نشست که موضوع آن معطوف به «بررسی چالش‌های تأمین سرمایه‌ و رگولاتوری شرکت‌های دانش‌بنیان» بود، جمع کثیری از صاحب‌نظران، مدیران دولتی و شرکتی حضور داشتند. مدیران دولتی به بیان شماری از مهم‌ترین تغییرات اخیر این موضوع پرداختند و صاحب‌نظران و دیگر شرکت‌کنندگان هم تلاش کردند تا با بیان جدی‌ترین چالش‌ها در مسیر پذیرش شرکت‌های دانش‌بنیان در بازار سرمایه‌، تعاملی دوسویه میان سیاستگذاران و شرکت‌ها شکل گیرد.


قانونی برای بهبود فرایند تأمین مالی

‌محسن دهنوی‌، نماینده مجلس شورای اسلامی، در ابتدای این جلسه و با اشاره به تصویب و ابلاغ قانون «جهش تولید دانش‌بنیان» بر اهمیت اصلاحات اعمال‌شده تأکید کرد و گفت: «در این قانون 5 بند اصلی در مورد تأمین مالی آورده شده که برای ارتقای نظام تأمین مالی در حوزه دانش‌بنیان باید به سمت آنها برویم. اجازه به بانک‌ها برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب سرمایه‌گذاری مشترک با صندوق نوآوری و شکوفایی و توسعه مفهوم حمایت‌های مالیاتی از سرمایه‌گذاران در شرکت‌های دانش‌بنیان از جمله موارد مهمی است که در این قانون بر آنها تأکید شده است». وی با تصریح اینکه ورود شرکت‌های دانش‌بنیان به بورس تنها یکی از حالت‌های تأمین سرمایه از طریق بازارهای مالی است، بر لزوم در نظر گرفتن روش‌های دیگر نیز تأکید کرد. به گفته دهنوی، ارزشگذاری دارایی‌های معنوی ‌(غیر فیزیکی) همچنان یکی از جدی‌ترین چالش‌ها در مسیر ورود شرکت‌های دانش‌بنیان به بازار‌ سرمایه است که فعلاً به‌دلیل جزییات و حساسیت‌های زیادی که در ابعاد گوناگون این موضوع وجود دارد، در این قانون آورده نشده است؛ اما ضرورت تصویب قانونی جداگانه برای پرداختن به این موضوع به‌شدت احساس می‌شود تا از طریق آن بتوان با انجام اعتبارسنجی، خدمات لازم را ارائه داد. وی لزوم توجه به وارد نشدن بخش دولتی به رقابت با بخش خصوصی سرمایه‌گذار در پروژه‌های دانش‌بنیان را امری ضروری دانست و گفت: «در این قانون چنین موضوعی پیش‌بینی شده و ضوابطی هم برای آن تعیین شده است». دهنوی در پایان صحبت‌هایش به فرصت دو تا سه ماهه تا رسیدن قانون برنامه هفتم به صحن مجلس اشاره کرد و گفت: «از شنیدن دغدغه‌ها و راهکارهای فعالان این حوزه برای لحاظ کردن آنها در این قانون استقبال می‌کنیم».


در آستانه پیدایش شاخص ویژه دانش‌بنیان

حضور مدیران دولتی و بیان نظرات‌شان در موضوعات مختلف، یکی موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار از نقاط قوت این نشست بود. در بخشی از سخنرانی‌ها ‌علیرضا دلیری، معاون علمی ریاست‌جمهوری، به رشد اخیر برخی شرکت‌های دانش‌بنیان در سال‌های اخیر اشاره کرد و گفت: «برخی از این شرکت‌ها اکنون به اندازه‌ای بزرگ شده‌اند که دیگر تأمین مالی از طریق جذب سرمایه‌گذاری جسورانه یا تأمین مالی جمعی نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد و همین باعث می‌شود سرعت بخشیدن به فرایند ورود آنها به بازار سرمایه، ضرورت پیدا کند». دلیری عرضه اولیه سهام شرکت‌ها در بازار سهام و فرابورس را یکی از پایدارترین حالت‌های تأمین مالی آنها دانست و گفت: «اکنون حدود 53 شرکت دانش‌بنیان در بازار حضور دارند که 30 مورد آنها حتی در بازارهای اول و دوم بورس حضور دارند و IPO حدود 30 شرکت دیگر نیز در دست بررسی است». وی با اشاره به عملکرد موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار موفقیت‌آمیز شرکت‌های دانش‌بنیان در بحرانی‌ترین روزهای بازار گفت: «این شرکت‌ها در روزهای قرمز بازار چنان رشد خوبی را رقم زدند که حتی مدیران سازمان بورس درصدد هستند تا شاخص جدیدی با عنوان شاخص دانش‌بنیان به بازار اضافه کنند».
دلیری با نام‌ بردن از تأمین مالی جمعی ‌(کراد فاندینگ) به‌عنوان یکی از موفق‌ترین روش‌های تأمین مالی در بازار سرمایه گفت: «اکنون حدود 25 سکوی تأمین مالی جمعی در فرابورس وجود دارد که در مدت بسیار کوتاهی، پروژه‌ها را تأمین مالی می‌کنند. هفته گذشته سقف تأمین مالی پروژه‌ها در این روش را افزایش داده و به 25 میلیارد تومان رساندیم؛ از طرف دیگر، با ضمانت یکی از نهادهای مالی موجود، امکان تأمین مالی با سقف باز نیز در این روش گنجانده شده است».


لزوم تعامل صنایع اصلی

پس از ارائه صحبت‌هایی از نمایندگان دو قوه، نشست مذکور با مشارکت فعالان این حوزه دنبال شد. ‌شهاب جوانمردی‌، مدیرعامل «فناپ» در بخشی از گفته‌های خود با اشاره به لزوم هدایت شرکت‌های دانش‌بنیان به صنایع اصلی کشور که در تولید ناخالص ملی نقش بسزایی دارند، گفت: «متأسفانه در حال حاضر بسیاری از شرکت‌هایی که در صنایع بزرگ فعالیت دارند، نه ادبیات این شرکت‌ها را می‌دانند و نه توان تعامل درست با این شرکت‌های عموماً کوچک را دارند؛ در نتیجه حتی اگر وارد شوند نیز در اکوسیستم مشکل ایجاد می‌کنند. اگر قرار است بهبودی در این راستا ایجاد شود، باید حتما بخش جداگانه‌ای برای تسهیل چنین تعاملی ایجاد شود».

جوانمردی با انتقاد از مشارکت ندادن بخش خصوصی در تنظیم و تصویب قوانین و آیین‌نامه‌های درنظرگرفته‌شده برای شرکت‌های دانش‌بنیان گفت: «تا زمانی که چنین تمهیدی دیده نشود، قوانین تعریف‌شده در مرحله اجرا به مشکل می‌خورند و در نهایت نمی‌توانند دردی از شرکت‌ها درمان کنند». وی با اشاره به اینکه اکنون سرمایه‌ درنظرگرفته‌شده برای صندوق نوآوری شکوفایی به‌عنوان یکی از ارکان اصلی تسهیل توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان، فقط حدود 3 هزار میلیارد تومان است -که زمانی معادل حدود یک میلیارد دلار بود- گفت: «این سرمایه قرار است به 6 هزار میلیارد تومان افزایش داده شود، اما باید در نظر گرفت که حتی در این صورت هم ما تازه به شرایط چندین سال پیش -یعنی سرمایه یک میلیارد دلاری‌ خود- می‌رسیم و چنین رقم‌هایی در برابر ارزش واقعی اقتصاد این بخش بسیار ناچیز است. در نتیجه، نباید با صرف چنین مبالغی انتظار تحول در اقتصاد دانش‌بنیان کشور را داشت. پس یا باید سرمایه‌های کلان را روانه این شرکت‌ها کرد و صنایع بزرگ در تعامل با شرکت‌های دانش‌بنیان دخیل شوند یا باید قید توسعه اقتصاد دانش‌بنیان را زد».

مدیرعامل فناپ همچنین به ناکارآمدی تأمین مالی از طریق بازار سرمایه در توسعه شرکت‌ها اشاره کرد و گفت: «اگرچه پذیرش شرکت‌ها در بورس ابزارهای مالی بیشتری در اختیار آنها قرار می‌دهد، اما در سال‌های اخیر بیشتر این سرمایه‌ها فقط به خروج سرمایه‌گذاران پیشین منجر شده و آورده‌ای که بتواند برای توسعه شرکت صرف شود، حاصل نشده است. مهم است که مدیران و سیاستگذاران تا اجرایی شدن کار، پشت آیین‌نامه‌ تنظیم‌شده بمانند و کار را تا شکل‌گیری چندین مثال موفق از اثرگذاری این قوانین جدید پیش برند تا داستان موفقیت این شرکت‌ها، الهام‌بخش دیگر شرکت‌ها شود».

ارزش واقعی شرکت‌های دانش‌بنیان بورسی

طرح چالش‌های جدی اکوسیستم دانش‌بنیان و ارائه نکات عملیاتی، در صحبت‌های‌ دیگر فعالان این حوزه دنبال شد. ‌محمدعلی چمنیان‌، از اعضای کمیسیون کسب‌وکارهای دانش‌بنیان اتاق بازرگانی، با ارائه آمارهایی تلاش کرد تا تصویری واقعی از وضعیت شرکت‌های دانش‌بنیان کشور ارائه دهد. چمنیان با اشاره به اینکه برخی ارزش شرکت‌های دانش‌بنیان در بورس را 60 تا 70 هزار میلیارد تومان برآورد می‌کنند، گفت: «در بررسی چنین اعدادی باید به چند نکته توجه کرد؛ در واقع وقتی شرکتی حتی یک درصد از درآمد خود را از فروش یک محصول دانش‌بنیان به‌دست بیاورد، آن را نیز در زمره شرکت‌های دانش‌بنیان به‌حساب می‌آورند. این در حالی است که در حقیقت، ارزش اعلام‌شده برای آن شرکت به‌تمامی ناشی از فعالیت دانش‌بنیان نیست و ارزش اقتصاد دانش‌بنیان شرکت‌ها، تنها 3 تا 4 درصد از ارزش کل شرکت است و این می‌تواند باعث یک خطای سیاستگذاری شود. پس در نهایت باید بدانیم که ارزش فناوری‌های دانش‌بنیان موجود در بازار از 3 هزار میلیارد تومان فراتر نمی‌رود و باید واقع‌بینانه نگاه کرد و بیش از اینها تلاش کنیم».

چمنیان در ادامه گریزی به اهمیت توجه بیشتر به بحث ارزشگذاری دارایی‌های غیر فیزیکی این شرکت‌ها زد و گفت: «سیاستگذاران باید توجه داشته‌ باشند که بحث ارزشگذاری محدود به عرضه اولیه سهام شرکت‌ها در بازار نیست و مواردی مانند «افزایش سرمایه»، «در نظر گرفتن این دارایی‌ها به‌عنوان آورده غیر نقدی برای مشارکت با مجموعه‌های دیگر»، «فروش فناوری» و «مشارکت با بانک‌ها» زمینه‌هایی هستند که اهمیت شفافیت نحوه ارزشگذاری انواع دارایی‌ها –به‌ویژه دارایی‌های غیرفیزیکی- را نشان می‌دهند؛ موضوعی که متأسفانه اکنون با اختلال مواجه است».

تجربه یک استارت‌آپ از ورود به بازار سرمایه

اگرچه در گذشته شرکت‌های دانش‌‌بنیان زیادی در بازار سرمایه ایران پذیرش شده‌اند، اما ورود تپسی به این بازار به‌عنوان یک شرکت فناوری‌محور که کار خود را در قالب استارت‌آپ شروع کرد، اهمیت ویژه‌ای دارد. در همین راستا، ‌بهزاد اقبال‌خواه‌، یکی از اعضای هیأت‌مدیره تپسی به بیان جزییاتی از تجربه پذیرش این شرکت در فرابورس پرداخت و گفت: «برخی فعالان اکوسیستم استارت‌آپی از ما گلایه می‌کنند و می‌گویند تپسی با روندی که طی کرد و ضوابطی که به آنها تن داد، کاری کرد تا مجموعه‌ای از شرایط سختگیرانه به عرفی برای پذیرفته شدن در بازار سرمایه تبدیل شوند. باید تأکید کنیم که به‌دلایل گوناگون، حساسیت‌های زیادی روی پذیرفته شدن یک شرکت استارت‌آپی در بازار سهام وجود داشت و تمام شرایط دست‌به‌دست هم داده بود تا این کار عملی نشود؛ اما باید تأکید کنیم که با این شرایط حتی اگر امسال به نام حمایت از دانش‌بنیان نامگذاری نمی‌شد، همین کار را هم نمی‌توانستیم عملی کنیم».

اقبال‌خواه همچنین بر دشواری روزافزون فعالیت کسب‌وکارها در اکوسیستم استارت‌آپی تأکید کرد و گفت: «متأسفانه دایره ایده‌های فناورانه‌ای که قابلیت رشد سریع و تبدیل شدن به یک کسب‌وکار بزرگ و فراگیر دارند، روزبه‌روز تنگ‌تر می‌شود. در توجیه دلایل این امر می‌توان به عوامل مختلفی از جمله بی‌انگیزگی کارآفرینان و مهاجرت گسترده نیروهای متخصص اشاره کرد. اکنون بازارهای سنتی ملک، ارز و طلا به رقبایی جدی برای سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای دانش‌بنیان تبدیل شده‌اند و جا دارد با بهره‌مندی از قانون جدیدی که با هدف حمایت از دانش‌بنیان‌ها تصویب‌شده، اهرمی بسازیم تا بازیگران بزرگ‌ صنایع را به سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دانش‌بنیان و مشارکت در توسعه آنها سوق دهیم و بتوانیم داستانی از موفقیت‌های جدید این حوزه را برای نسل بعدی کارآفرینان روایت کنیم».

این عضو هیأت‌مدیره تپسی اظهار امیدواری کرد که ورود تپسی، بتواند جرقه‌ای برای شکل‌گیری حرکت‌های بزرگ‌تر در اکوسیستم استارت‌آپی و دانش‌بنیان کشور باشد.

در این نشست، اعضای دیگر اکوسیستم دانش‌بنیان کشور و فعالان بازار سرمایه موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار هم به ارائه نظرات‌شان پرداختند و هر یک جزییاتی از چالش‌های این حوزه را برای حاضران روایت کردند؛ اما آنچه بیش از همه مورد تأکید قرار گرفت آن بود که جامعه کارآفرینی کشور تا چه اندازه تشنه شنیدن تجربیات بیشتر از موفقیت در این مسیر است. اگرچه ورود تپسی به‌عنوان نخستین شرکت استارت‌آپی به بازار سرمایه حرکت بزرگ و ارزشمندی است، اما نباید فراموش کرد که این تازه شروع یک مسیر تا رسیدن به جایی است که اقتصاد دانش‌بنیان بتواند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.